۱۴۶٬۱۸۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
||
| (۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۹: | خط ۹: | ||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر | ||
| data-type="authorfatherName" | | | data-type="authorfatherName" |ملا محمد بور | ||
|- | |- | ||
|متولد | |متولد | ||
| خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
| data-type="authorTeachers" | | | data-type="authorTeachers" |پدرش حاجی ملا محمد | ||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
| data-type="authorWritings" | | | data-type="authorWritings" |[[قانون (ترجمه شرفکندی)]] | ||
|- class="articleCode" | |- class="articleCode" | ||
|کد مؤلف | |کد مؤلف | ||
| خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
== ولادت == | == ولادت == | ||
عبدالرحمن شرفکندی فرزند | عبدالرحمن شرفکندی فرزند ملا محمد بور، در سال 1300ش در شهر مهاباد ایران زاده شد. | ||
عبدالرحمن دو ساله بود که دامان محبت مادرش را از دست داد و از همان آوان کودکی سختی و تلخی زندگی را تجربه کرد. | عبدالرحمن دو ساله بود که دامان محبت مادرش را از دست داد و از همان آوان کودکی سختی و تلخی زندگی را تجربه کرد. | ||
| خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
به علاوه از همان سنین نو جوانی در خود استعداد و توان شعر سرودن را میدید؛ اما مخالفتهای شدید پدرش، او را از شاعر شدن باز داشته بود. زمانی که پا به سن ۲۰ سالگی گذاشت، سال ۱۳۲۰ش بود. | به علاوه از همان سنین نو جوانی در خود استعداد و توان شعر سرودن را میدید؛ اما مخالفتهای شدید پدرش، او را از شاعر شدن باز داشته بود. زمانی که پا به سن ۲۰ سالگی گذاشت، سال ۱۳۲۰ش بود. | ||
او تخلص هژار «به معنى بینوا و درویش» را براى خود برگزید و با خود عهد کرد که هیچگاه به خاطر مال و مقام، دست به قلم نبرد. اشعار دلانگیز هژار به زودى به دلها راه یافت و ورد زبان خاص و عام شد. نخستین دیوان اشعارش که ئاله کوک نام داشت چاپ و منتشر گردید و به زبان آذرى نیز ترجمه و انتشار یافت. هژار به دلیل مسائل سیاسى پس از دو ماه حبس در سقز، در حالیکه مىخواستند او را به مهاباد منتقل کنند در فرصتى موفق به فرار شد و پس از روزها پیادهروى در برف و سرما، وارد خاک عراق شد | او تخلص هژار «به معنى بینوا و درویش» را براى خود برگزید و با خود عهد کرد که هیچگاه به خاطر مال و مقام، دست به قلم نبرد. اشعار دلانگیز هژار به زودى به دلها راه یافت و ورد زبان خاص و عام شد. نخستین دیوان اشعارش که ئاله کوک نام داشت چاپ و منتشر گردید و به زبان آذرى نیز ترجمه و انتشار یافت. هژار به دلیل مسائل سیاسى پس از دو ماه حبس در سقز، در حالیکه مىخواستند او را به مهاباد منتقل کنند در فرصتى موفق به فرار شد و پس از روزها پیادهروى در برف و سرما، وارد خاک عراق شد. | ||
با وجود مشکلات فراوان در آنجا، دست از مطالعه نکشید و همواره بخشى از مختصر دستمزدش را به خرید کتاب اختصاص میداد. کار طاقت فرسا و سوء تغذیه مسمومش کرد و توسط جمعى از دوستدارانش به بیمارستانى در جبل لبنان انتقال یافت. | |||
از | |||
این بیمارستان کتابخانه بزرگى داشت حاوى کتابهاى ارزشمند بسیار به زبان عربى. هژار دو سال و چند ماه در آنجا بسر برد و در این مدت بیشتر اوقاتش را به مطالعه گذراند و اطلاعاتش را در زمینه زبان و ادبیات عرب تکمیل کرد؛ بطورى که وقتى به عراق بازگشت به عضویت در مجمع علمى آن کشور درآمد و مجال یافت که به مطالعه و تحقیق بیشتر بپردازد. و بهعلاوه برخى از اشعار و مقالاتش را منتشر نماید. | |||
هژار سه سال نیز در سوریه اقامت گزید. سرانجام هژار بعد از 17 سال به ایران بازگشت. دولت ایران او را در عظیمیه کرج سکنى داد و بدین ترتیب او بار دیگر چندمین بار و در سرپیرى، باز زندگى را از صفر شروع کرد. در دانشگاه تهران ترجمه قانون در طب، تألیف [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابوعلى سینا]] را به او پیشنهاد دادند در ازاى دستمزد مختصرى، و با ترجمه اولین کتاب از این اثر، در محافل علمى و ادبى راه پیدا کرد و به عضویت فرهنگستان زبان فارسى درآمد. | |||
با پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ماه سال ۱۳۵۷ش مجال آن را یافت که در زمینهی کار مورد علاقهاش، یعنی تحقیق دربارهی زبان و ادبیات کردی به فعالیت بپردازد، وی در این سالها از جنبهی ادبی و فرهنگی بیشترین استفاده را از عمر عزیزش ببرد و با تلاشی سخت و خستگی ناپذیر، بیشتر ساعات شبانه روز را به تحقیق و تألیف و ترجمه مشغول بود. و در سایهی این کار پیگیر، آثار ارزشمند و کم نظیری را در زمینههای مختلف علمی و ادبی و فرهنگی، از خود به یادگار گذاشت. | |||
==وفات== | ==وفات== | ||
| خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
سرانجام در روز پنجشنبه دوم اسفند ماه سال 1369 در تهران بر اثر بیمارى به جوار یار شتافت و بدرود حیات گفت. جنازه استاد را به مهاباد منتقل کردند و در حالیکه شهر در ماتم نشسته بود و جمعیت انبوهى از دور و نزدیک براى وداع با وى گرد آمده بودند، با تجلیل بسیار تا گورستان بداق سلطان مشایعت شد و در کنار هیمن و ملا غفور به خاک سپرده شد. | سرانجام در روز پنجشنبه دوم اسفند ماه سال 1369 در تهران بر اثر بیمارى به جوار یار شتافت و بدرود حیات گفت. جنازه استاد را به مهاباد منتقل کردند و در حالیکه شهر در ماتم نشسته بود و جمعیت انبوهى از دور و نزدیک براى وداع با وى گرد آمده بودند، با تجلیل بسیار تا گورستان بداق سلطان مشایعت شد و در کنار هیمن و ملا غفور به خاک سپرده شد. | ||
==آثار== | |||
از جمله آثار اوست: | |||
{{ستون-شروع|2}} | |||
# شرح دیوان اشعار شیخ احمد جزیرى؛ | |||
# ترجمه دوره کامل قانون [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]]؛ در هفت جلد | |||
# فرهنگ جامع لغات کردى به کردى و فارسى؛ | |||
# ترجمه کامل قرآن کریم به زبان کردى. | |||
# ترجمه رباعیات خیام | |||
# ترجمه شرفنامه بدلیسی | |||
# ترجمه آثارالبلاد و اخبارالبلاد به فارسی | |||
# روابط فرهنگی ایران و مصر، ترجمه از عربی به فارسی | |||
# تاریخ سلیمانیه ترجمه از عربی به فارسی | |||
# مجموعهای شامل طنزهای اجتماعی | |||
# تألیف تاریخ اردلان و.... | |||
{{پایان}} | |||
== منابع مقاله == | |||
#[http://sozimihrab.org/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AD%D9%85%D9%86-%D8%B4%D8%B1%D9%81%DA%A9%D9%86%D8%AF%DB%8C%D9%87%D9%80%D9%80%D9%80%D9%80%D9%87/ ر.ک. پایگاه سوزی میحراب] | |||
#[https://kordestan.farhang.gov.ir/fa/news/515778/2-%D8%A7%D8%B3%D9%81%D9%86%D8%AF-%D8%B3%D8%A7%D9%84%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%AF%D8%B1%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D9%87%DB%95%DA%98%D8%A7%D8%B1 پایگاه اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی کردستان] | |||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
| خط ۶۵: | خط ۸۴: | ||
[[قانون (ترجمه شرفکندی)]] | [[قانون (ترجمه شرفکندی)]] | ||
[[شرح آثار و احوال استاد عبدالرحمن شرفکندی (ههژار)]] | |||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||