اوصاف اولیاءالله در اندیشه مولانا: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱۵: خط ۱۵:
| سال نشر =1389  
| سال نشر =1389  


| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE.....AUTOMATIONCODE
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE173087AUTOMATIONCODE
| چاپ =اول
| چاپ =اول
| شابک =
| شابک =
| تعداد جلد =
| تعداد جلد =
| کتابخانۀ دیجیتال نور =
| کتابخانۀ دیجیتال نور =173087
| کتابخوان همراه نور =
| کتابخوان همراه نور =
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
خط ۳۵: خط ۳۵:
در فصل سوم، ویژگی‌های اولیاءالله را از منظر مولانا مطرح می‌کند که نگارنده آنها را در بیست بخش دسته‌بندی کرده و به توضیح و تفصیل آنها پرداخته است.  
در فصل سوم، ویژگی‌های اولیاءالله را از منظر مولانا مطرح می‌کند که نگارنده آنها را در بیست بخش دسته‌بندی کرده و به توضیح و تفصیل آنها پرداخته است.  


بر اساس این تحقیق، اولیاءالله از نظر [[مثنوی معنوی|مثنوی]]، این ویژگی‌ها را دارند: اولیاءالله شبیه به پیغمبر اکرم(ص) هستند که چشمانشان در خواب و قلبشان بیدارند؛ کیمیاگران عشق؛ طبیبان الهی؛ واسطۀ فیض حق تعالی بر روی زمین؛ کشتی نجات؛ چراغ هدایت ؛ صاحبان عقول حقیقی؛ مظهر اسماء و آینۀ تمام نمای اوصاف الهی هستند؛ و ذو مراتب بودن آن‌ها و داشتن وحدت باطنی؛ دیدن حقیقت با رؤیت باطنی؛ داشتن کرامات و خِرَق عادات؛ تسلیم قضا و قدر بودن.  
بر اساس این تحقیق، اولیاءالله از نظر [[مثنوی معنوی|مثنوی]]، این ویژگی‌ها را دارند: اولیاءالله شبیه به پیغمبر اکرم(ص) هستند که چشمانشان در خواب و قلبشان بیدارند؛ کیمیاگران عشق؛ طبیبان الهی؛ واسطۀ فیض حق تعالی بر روی زمین؛ کشتی نجات؛ چراغ هدایت؛ صاحبان عقول حقیقی؛ مظهر اسماء و آینۀ تمام نمای اوصاف الهی هستند؛ و ذو مراتب بودن آن‌ها و داشتن وحدت باطنی؛ دیدن حقیقت با رؤیت باطنی؛ داشتن کرامات و خِرَق عادات؛ تسلیم قضا و قدر بودن.  


فصل چهارم، به بررسی جایگاه ولایت در دیگر آثار [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] اختصاص دارد. ابتدا مفهوم ولایت در [[کلیات شمس تبریزی|دیوان شمس]] و سپس در [[مجالس سبعه]]، مکتوبات و [[فيه مافيه|فیه مافیه]] بررسی شده است.  
فصل چهارم، به بررسی جایگاه ولایت در دیگر آثار [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] اختصاص دارد. ابتدا مفهوم ولایت در [[کلیات شمس تبریزی|دیوان شمس]] و سپس در [[مجالس سبعه]]، مکتوبات و [[فيه مافيه|فیه مافیه]] بررسی شده است.