تطور الفكر السیاسي الشيعي من الشوری إلی ولایة الفقیه: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    (+)
    برچسب‌ها: واگردانی دستی برگردانده‌شده
    بدون خلاصۀ ویرایش
    برچسب: واگردانی دستی
     
    خط ۱۸: خط ۱۸:
    | شابک =  
    | شابک =  
    | تعداد جلد = 1
    | تعداد جلد = 1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور = 114146
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =  
    | کتابخوان همراه نور = 114146
    | کتابخوان همراه نور =  
    | کد پدیدآور = 2649
    | کد پدیدآور = 2649
    | پس از =  
    | پس از =  

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ اکتبر ۲۰۲۵، ساعت ۰۹:۴۳

    تطور الفكر السیاسي الشيعي من الشوری إلی ولایة الفقیه
    تطور الفكر السیاسي الشيعي من الشوری إلی ولایة الفقیه
    پدیدآورانکاتب، احمد (نويسنده)
    سال نشر1998م
    چاپ1
    موضوعاما‌مت‌,ولایت‌ فقیه‌,محمدبن‌ حسن‌(عج‌)، اما‌م‌ دوازدهم‌، ۲۵۵ق‌.-,مهدویت‌
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    BP ۲۲۳/ک۲ت۶

    تطور الفكر السیاسي الشيعي من الشوری إلی ولایة الفقیه، از آثار تبلیغاتی و جنجالی نویسنده عراقی و پناهنده لندن‌نشین، عبدالرسول لاری مشهور به احمد الکاتب (متولد کربلا ۱۹۵۳م) است که به تشکیک در وجود امام مهدی(عج) و انکار عصمت امامان دوازده‌گانه(ع) می‌پردازد و ادعا می‌کند که امامت در نظر اهل بیت(ع) شورایی بوده است. نویسنده برای مبارزه با ولایت فقیه، می‌کوشد ریشه‌های اعتقادی تشیع را تخریب کند. این اثر، فاقد ارزش علمی است زیرا آفات روش‌شناختی فراوانی دارد از جمله: «استنتاج عجولانه»، «غرض‌ورزی در پژوهش با ارائه اطلاعات ناقص و پنهان کردن ادله مخالفان»، «عدم جامعیت در بررسی روایات و آیات» و «عدم استناد دقیق» و «برداشت ناصحیح از برخی روایات و عدم اشاره به روایات مخالف».

    هدف و روش

    • احمد الکاتب، در مقدمه خودش که آن را «مقدمه چاپ لندنی» نامیده، ادعا و مقصود خودش از نگارش اثر حاضر را آشکار می‌کند: ... در این کتاب به بررسی تحول اندیشه سیاسی شیعه پرداختم و از «نظریه شورا» آغاز کردم که نسل اول به آن باور داشت و بعد «نظریه امامت» را مطرح کردم که بر پایه عصمت و نصّ و معجزات قرار دارد و در قرن دوم پدید آمد و مبارزه‌طلبی‌هایی که در قرن دوم و سوم با آن مواجه شد و بعد با وفات امام حسن عسکری(ع)، که در ظاهر هیچ پسری نداشت تا حجّت خدا بر مردم شود، به بن‌بست رسید[۱].

    ساختار و محتوا

    • این اثر از 3 جزء به ترتیب ذیل تشکیل شده است:
    1. جزء اول: «نظریه امامت الهی اهل بیت(ع)» این بخش در 7 فصل به بررسی چگونگی پیدایش و تکامل نظریه امامت در قرون اولیه اسلامی و خروج آن از مسیر شورا می‌پردازد و مسائلی مانند موضع امام علی(ع) در شورای خلافت، رفتار امام حسن مجتبی(ع) در برابر انتخاب خلیفه از طریق شورا، کناره‌گیری امام زین‌العابدین(ع)، مسئله انتخاب سلیمان بن صرد خزاعي به عنوان رهبر شیعه و امامت محمد بن حنفیه را مطرح می‌کند.
    2. جزء دوم: «فرضیه وجود مهدی (محمد بن الحسن العسکری(عج))» این بخش به طور مفصل به تحلیل و نقد مستندات مربوط به وجود امام دوازدهم و چگونگی شکل‌گیری نظریه مهدویت می‌پردازد. این بخش با مقدمه‌ای تحت عنوان عصر حیرت آغاز می‌شود. نویسنده برداشت‌های خودش را می‌آورد و ادله وجود امام مهدی(عج) را گزینشی مطرح می‌کند و در تاریخی بودن وجود ایشان تردید می‌سازد و به مسائلی مانند مدعیان مهدویت و نواب اربعه می‌پردازد.
    3. جزء سوم: «تحول اندیشه سیاسی شیعه در عصر غیبت» این بخش به نظریه‌های سیاسی شیعه پس از غیبت امام دوازدهم، تا زمان ظهور ولایت فقیه می‌پردازد. نویسنده، که در امامت و وجود حضرت مهدی موعود(عج) تردید دارد، آرای فقیهان درباره اجتهاد و ولایت فقیه را گزینشی می‌آورد و نیابت از امام زمان(عج) را نیز انکار می‌کند.

    نقدها

    • انتقادهای علمی فراوانی بر کتاب حاضر وارد شده است و دانشوران متعددی بر آن نقد نوشته‌اند از جمله:
    1. دفاع عن التشيع (تألیف سید نذیر حسنی)
    2. الفکر الإمامي من النص حتی المرجعیة (تألیف محمد حسین علی صغیر)
    3. شبهات و ردود (تألیف سامی بدری)
    4. شبهات مهدوی دوران ما (تألیف سید طلال فخرالدین)
    5. در انتظار ققنوس کاوشی در قلمرو موعودشناسی و مهدی‌باوری (تألیف سيد ثامر هاشم حبيب العميدى ترجمه مهدى على‌زاده)
    6. الشهاب الثاقب للمحتج بکتاب الله فی الرد علی الناصب احمد الکاتب (تألیف عالم سبیط نیلی)
    7. جواد جعفری، «پاسخ به شبهات احمد الکاتب در موضوع احادیث دوازده امام(ع)»، در نشریه موعود مشرق، سال دوم، شماره پنجم، بهار ۱۳۸۷ش.

    نمونه مباحث

    • نویسنده بعد از نقد امامت و مهدویت و ولایت فقیه و اینکه «نظریه نیابت عامه از جانب امام مهدی موعود(عج) ضعیف است زیرا اساساً ولادت امام مهدی موعود(عج) ثابت نشده است»! پیشنهاد می‌کند که می‌شود زیربنای دولت را بر پایه شورا و ولایت امت بر خودش قرار دهیم به این معنا که مردم امام را انتخاب کنند و امام تابع اراده مردم و نائب آنان باشد! و مقیّد به همان حدودی باشد که مردم ترسیم می‌کنند و همان اختیاراتی را داشته باشد که مردمان به او می‌دهند... [۲]

    پانویس

    1. مقدمه نویسنده، ص16
    2. متن کتاب، ص443.

    منابع مقاله

    • مقدمه و متن کتاب.


    وابسته‌ها