تأثیر فرهنگ ایران بر اندیشمندان عصر روشنگری: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
||
| خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
از ویژگیهای مهم [[فیروز، مریم|مریم فیروز]] در این رساله، نگاه نقادانه اوست. او هرچند که طرفدار افکار پیشرو این سه اندیشمند فرانسوی است، اما از نقد عقاید آنها درباره شرق فروگذار نکرده است. او نهتنها ایراداتی به منابع آنها میگیرد، بلکه از منظر یک زن ایرانی تصاویر و دیدگاههای کاذب موجود در سفرنامهها را زیر سؤال میبرد. از جمله نکات جالب توجه او در نقد منابع و برداشتهای عصر روشنگری این است که اروپاییان آن عصر مانند ولتر و دیدرو اسلام را با اعراب یکی میپنداشتند و این باور و برداشت اشتباه موجب شد که نقش اساسی ملل و فرهنگهای غیرعرب در تدوین و اعتلای فرهنگ و تمدن اسلامی محو یا نفی شود. | از ویژگیهای مهم [[فیروز، مریم|مریم فیروز]] در این رساله، نگاه نقادانه اوست. او هرچند که طرفدار افکار پیشرو این سه اندیشمند فرانسوی است، اما از نقد عقاید آنها درباره شرق فروگذار نکرده است. او نهتنها ایراداتی به منابع آنها میگیرد، بلکه از منظر یک زن ایرانی تصاویر و دیدگاههای کاذب موجود در سفرنامهها را زیر سؤال میبرد. از جمله نکات جالب توجه او در نقد منابع و برداشتهای عصر روشنگری این است که اروپاییان آن عصر مانند ولتر و دیدرو اسلام را با اعراب یکی میپنداشتند و این باور و برداشت اشتباه موجب شد که نقش اساسی ملل و فرهنگهای غیرعرب در تدوین و اعتلای فرهنگ و تمدن اسلامی محو یا نفی شود. | ||
از نظر [[فیروز، مریم|مریم فیروز]] هر سه متفکر فرانسوی پیرو خرد و عقلانیت و منتقد خرافات و مخالف بی عدالتی و استبدادند اما در نگاه آنها تفاوتهایی دیده میشود: محور رویکرد ولتر تساهل و مدارای عقیدتی است، دیدرو بیشتر بر اعتراض به دستگاه مسیحیت و نظام سلطنتی تمرکز میکند و مونتسکیو خواستار استقرار قانون و حقوق شهروندی است. [[فیروز، مریم|فیروز]] در گفتار پایانی خود بر این رساله نوشته است: «هنگامی که دست به این پژوهش زدم به خوبی میدانستم ایران با تمدن کهن و نوینی که دارد، نمیتوانسته از چشم دانشمندان عصر روشنگری پنهان بماند و آنها را به سوی خود نکشد ...». | از نظر [[فیروز، مریم|مریم فیروز]] هر سه متفکر فرانسوی پیرو خرد و عقلانیت و منتقد خرافات و مخالف بی عدالتی و استبدادند اما در نگاه آنها تفاوتهایی دیده میشود: محور رویکرد ولتر تساهل و مدارای عقیدتی است، دیدرو بیشتر بر اعتراض به دستگاه مسیحیت و نظام سلطنتی تمرکز میکند و مونتسکیو خواستار استقرار قانون و حقوق شهروندی است. [[فیروز، مریم|فیروز]] در گفتار پایانی خود بر این رساله نوشته است: «هنگامی که دست به این پژوهش زدم به خوبی میدانستم ایران با تمدن کهن و نوینی که دارد، نمیتوانسته از چشم دانشمندان عصر روشنگری پنهان بماند و آنها را به سوی خود نکشد...». | ||
پیوست کتاب نوشتاری است دربارۀ فرهنگ ایران، آیین مانوی و عصر روشنگری. همچنین در پایان کتاب تصاویری از شادروان [[فیروز، مریم|فیروز]] در مراحل مختلفی از زندگی او آورده شده است.<ref>[https://literaturelib.com/books/4215 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | پیوست کتاب نوشتاری است دربارۀ فرهنگ ایران، آیین مانوی و عصر روشنگری. همچنین در پایان کتاب تصاویری از شادروان [[فیروز، مریم|فیروز]] در مراحل مختلفی از زندگی او آورده شده است.<ref>[https://literaturelib.com/books/4215 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | ||
نسخهٔ ۱۲ آوریل ۲۰۲۵، ساعت ۱۶:۵۹
| تأثیر فرهنگ ایران بر اندیشمندان عصر روشنگری | |
|---|---|
| پدیدآوران | فیروز، مریم (نویسنده)
فولادوند، حامد (مترجم) شریفی، کیانا (مترجم) |
| ناشر | تاریخ ایران |
| مکان نشر | تهران |
| سال نشر | 1398 |
| شابک | 9ـ42ـ8687ـ600ـ978 |
| موضوع | ادبیات فرانسه - تٲثیر ایران,نویسندگان فرانسوی - قرن ۱۷ م.- نقد و تفسیر,نویسندگان فرانسوی - قرن ۱۸ م.- نقد و تفسیر,فرهنگ ایرانی - تاثیر |
| کد کنگره | PIR ۳۴۲۹/ف۴۲ف۹ ۱۳۹۸ |
تأثیر فرهنگ ایران بر اندیشمندان عصر روشنگری تألیف مریم فیروز، مترجمان حامد فولادوند و کیانا شریفی این کتاب ترجمۀ رسالۀ دکتری شادروان خانم مریم فیروز است؛ زنی متشخص، آزادیخواه و اهل فرهنگ. او رسالۀ خود را در دانشکدۀ فلسفۀ شهر لایپزیگ تدوین کرد و در سال 1963 میلادی موفق به اخذ دکترا شد. هدف از نگارش این رساله، معرفی و تحلیل نوشتههای مونتسکیو، ولتر و دیدرو در ارتباط با ایران است. این کتاب با مقدمه حامد فولادوند به چاپ رسیده است.
ساختار
کتاب در دو فصل تدوین شده است.
گزارش کتاب
این کتاب ترجمۀ رسالۀ دکتری شادروان خانم مریم فیروز است؛ زنی متشخص، آزادیخواه و اهل فرهنگ. او رسالۀ خود را در دانشکدۀ فلسفۀ شهر لایپزیگ تدوین کرد و در سال 1963 میلادی موفق به اخذ دکترا شد. هدف از نگارش این رساله، معرفی و تحلیل نوشتههای مونتسکیو، ولتر و دیدرو در ارتباط با ایران است: هم مونتسکیو در «نامههای ایرانی»، ولتر در اثر دراماتیک «مدارا نزد گبرها» و هم دیدرو در مقالات «دایرة المعارف یا دانشنامۀ encyclopedie» به سعدی و فرهنگ ایرانزمین پرداختند و به گفتۀ نویسنده برداشتهای این سه نویسنده دربارۀ ایران در مجموع بار مثبت داشته و آنان با ایرانیان کم و بیش همدلی کردند.
نویسنده ابتدا نگاهی به کل تاریخ ایران و نیز وضعیت اجتماعی فرانسه در قرن هیجدهم انداخته و سپس به برداشتهای اندیشهورزان اروپای آن دوران میپردارد. او بررسی خود را با ولتر شروع میکند و میگوید که اطلاعات و شناخت ولتر از فرهنگ ما دقیق نبوده، اما به جهان شرق و ایران توجه داشته است. فیروز افزوده که ولتر مدیون نوشتههای معاصر خود است؛ زیرا آنها دربارۀ سعدی، زرتشت، تاریخ ایران و سلسلۀ صفویه سخن گفتند و سپس به بررسی نگرش ولتر میپردازد.
نویسنده پس از ولتر به نوشتههای دیدرو در «دانشنامه» توجه میکند؛ مقالاتی که او دربارۀ زرتشت، زند اوستا، میترا، هورمزد یا اهریمن تحریر کرده و زمینهساز تکفیر وی توسط فرقۀ یسویی شده است. در این نوشتار نویسنده بیشتر به پیوند دیدرو و سعدی توجه میکند؛ زیرا متفکر فرانسوی با سعدی حکایتپرداز رابطۀ خاصی داشته، نوعی همخوانی فکری یا همدلی.
در بخش دیگری از این کتاب، نویسنده به «نامههای ایرانی» مونتسکیو پرداخته است و میگوید که پرسش «چگونه میتوان ایرانی بود؟» نشانگر ناآشنایی و عدم شناخت اروپائیان قرن هجدهم مرحلۀ آغاز شرقشناسی و سلطۀ سرمایهداری در جهان شرقی و ایرانی است؛ نادانیای که به گفتۀ نویسنده همچنان ادامه دارد؛ زیرا مردم جهان غرب امروز هنوز تصور «هزارویکشب» گونه از شرق و ایران دارند. از نظر او مونتسکیو در متن جذاب «نامههای ایرانی» هم نظام شاهی مطلقه در فرانسه و هم استبداد شرقی را نقد کرده است. البته این انتقاد از شرق بر اساس شناخت کلی و محدود مونتسکیو از متون یونانیان دوران باستان و سفرنامههای موجود در دوران این اندیشمند، تدوین شده است. جالب اینجاست که مونتسکیو در این متن به رفتار متین و شرم و حیای زن ایرانی اشاره کرده و از برخی کردارهای ناشایست یا جلف زن غربی انتقاد میکند.
از ویژگیهای مهم مریم فیروز در این رساله، نگاه نقادانه اوست. او هرچند که طرفدار افکار پیشرو این سه اندیشمند فرانسوی است، اما از نقد عقاید آنها درباره شرق فروگذار نکرده است. او نهتنها ایراداتی به منابع آنها میگیرد، بلکه از منظر یک زن ایرانی تصاویر و دیدگاههای کاذب موجود در سفرنامهها را زیر سؤال میبرد. از جمله نکات جالب توجه او در نقد منابع و برداشتهای عصر روشنگری این است که اروپاییان آن عصر مانند ولتر و دیدرو اسلام را با اعراب یکی میپنداشتند و این باور و برداشت اشتباه موجب شد که نقش اساسی ملل و فرهنگهای غیرعرب در تدوین و اعتلای فرهنگ و تمدن اسلامی محو یا نفی شود.
از نظر مریم فیروز هر سه متفکر فرانسوی پیرو خرد و عقلانیت و منتقد خرافات و مخالف بی عدالتی و استبدادند اما در نگاه آنها تفاوتهایی دیده میشود: محور رویکرد ولتر تساهل و مدارای عقیدتی است، دیدرو بیشتر بر اعتراض به دستگاه مسیحیت و نظام سلطنتی تمرکز میکند و مونتسکیو خواستار استقرار قانون و حقوق شهروندی است. فیروز در گفتار پایانی خود بر این رساله نوشته است: «هنگامی که دست به این پژوهش زدم به خوبی میدانستم ایران با تمدن کهن و نوینی که دارد، نمیتوانسته از چشم دانشمندان عصر روشنگری پنهان بماند و آنها را به سوی خود نکشد...».
پیوست کتاب نوشتاری است دربارۀ فرهنگ ایران، آیین مانوی و عصر روشنگری. همچنین در پایان کتاب تصاویری از شادروان فیروز در مراحل مختلفی از زندگی او آورده شده است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات