۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' )' به ')') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۳: | ||
«بسم الله الرحمن الرحيم. سلام بر همه، بالخصوص برادران عراقى. وظيفه دينى بر همه مسلمانان لازم مىگرداند كه در حفظ حوزه اسلام و بلاد اسلامى تا آنجا كه قدرت دارند بكوشند و بر همه ما واجب و لازم است كه سرزمين عراق را كه مشاهد ائمه هدى عليهم السلام و مراكز دينى ما در آنجا است، از تسلط كفار حفظ نموده و از نواميس دينى آن دفاع كنيم. من شما را بر اين موضوع دعوت كرده و ترغيب مىنمايم. | «بسم الله الرحمن الرحيم. سلام بر همه، بالخصوص برادران عراقى. وظيفه دينى بر همه مسلمانان لازم مىگرداند كه در حفظ حوزه اسلام و بلاد اسلامى تا آنجا كه قدرت دارند بكوشند و بر همه ما واجب و لازم است كه سرزمين عراق را كه مشاهد ائمه هدى عليهم السلام و مراكز دينى ما در آنجا است، از تسلط كفار حفظ نموده و از نواميس دينى آن دفاع كنيم. من شما را بر اين موضوع دعوت كرده و ترغيب مىنمايم. | ||
خداوند ما و شما را براى خدمت به اسلام و مسلمين موفق فرمايد.» | خداوند ما و شما را براى خدمت به اسلام و مسلمين موفق فرمايد.» ابوالحسن الموسوى الاصفهانى | ||
مورد دوم از دهها مورد دخالت آن فقيه عظيم الشان در امور سياسى، اجتماعى مسلمانان، عكس العمل آن فقيه بزرگ در برابر حوادث مسجد گوهرشاد بود. فاجعه مسجد گوهرشاد مشهد، يكى از دهها و صدها حوادث جنايتبار دوران رضاخان پهلوى است كه مردم مسلمان را در راه حمايت از روحانيت به خاك و خون كشيد. آن روز مردم در اعتراض به دستگيرى آیتالله سيد حسين قمى دست به تظاهرات زده بودند. وقتى خبر به رضا شاه رسيد كه دهها هزار نفر از مردم مشهد به دفاع از اهداف اسلام و روحانيت در مسجد گوهرشاد اجتماع كردهاند، دستور داد همه مردم را از طرف درها و چهار طرف پشتبام مسجد، به رگبار مسلسل ببندند و هيچ نوع رحم به صغير و كبير و زن و مرد نكنند. دستور دژخيم تاريخ، توسط مامورين جنايت كار او عملى شد و مردم بىدفاع را به صفير گلوله بستند و چندين هزار نفر از زن و مرد و روحانى و غير روحانى، زائر و بومى را به شهادت رساندند. پس از اين يورش وحشيانه و سبعانه، درهاى مسجد را باز كردند و زندگان را بيرون بردند و كشتگان را به كاميونها ريخته و همه را در خندقى كه در بيرون شهر براى همين منظور حفر كرده بودند، ريختند و روى آن را پوشاندند كه هنوز آن نقطه به «قتلگاه» مشهور است. | مورد دوم از دهها مورد دخالت آن فقيه عظيم الشان در امور سياسى، اجتماعى مسلمانان، عكس العمل آن فقيه بزرگ در برابر حوادث مسجد گوهرشاد بود. فاجعه مسجد گوهرشاد مشهد، يكى از دهها و صدها حوادث جنايتبار دوران رضاخان پهلوى است كه مردم مسلمان را در راه حمايت از روحانيت به خاك و خون كشيد. آن روز مردم در اعتراض به دستگيرى آیتالله سيد حسين قمى دست به تظاهرات زده بودند. وقتى خبر به رضا شاه رسيد كه دهها هزار نفر از مردم مشهد به دفاع از اهداف اسلام و روحانيت در مسجد گوهرشاد اجتماع كردهاند، دستور داد همه مردم را از طرف درها و چهار طرف پشتبام مسجد، به رگبار مسلسل ببندند و هيچ نوع رحم به صغير و كبير و زن و مرد نكنند. دستور دژخيم تاريخ، توسط مامورين جنايت كار او عملى شد و مردم بىدفاع را به صفير گلوله بستند و چندين هزار نفر از زن و مرد و روحانى و غير روحانى، زائر و بومى را به شهادت رساندند. پس از اين يورش وحشيانه و سبعانه، درهاى مسجد را باز كردند و زندگان را بيرون بردند و كشتگان را به كاميونها ريخته و همه را در خندقى كه در بيرون شهر براى همين منظور حفر كرده بودند، ريختند و روى آن را پوشاندند كه هنوز آن نقطه به «قتلگاه» مشهور است. |
ویرایش