۱۴۶٬۵۰۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| (۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
رامهرمزی، بزرگ بن شهریار، قرن 4ق. - خاطرات | رامهرمزی، بزرگ بن شهریار، قرن 4ق. - خاطرات | ||
سفر | سفر نامهها | ||
هند - تمدن - متون قدیمی تا قرن 14 | هند - تمدن - متون قدیمی تا قرن 14 | ||
| خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =14238 | |||
| کتابخوان همراه نور =14238 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| خط ۳۴: | خط ۳۶: | ||
}} | }} | ||
'''عجائب الهند بره و بحره'''، | '''عجائب الهند بره و بحره'''، منسوب به [[رامهرمزی، بزرگ بن شهریار|بزرگ بن شهريار ناخداى رامهرمزى]] است كه بنا بر مندرجات كتاب، در اواخر قرن سوم و اوايل قرن چهارم هجرى مىزيسته است. بيشتر آنچه در كتاب آمده حكايتهايى است كه مؤلف از كسانى شنيده و نقل كرده و بسيارى از آنها قابل قبول به نظر نمىرسد؛ با وجود اين، در تضاعيف كتاب اطلاعات گرانبهايى درباره دنياى قابل كشتىرانى آن روز و اسامى شهرها و جزاير و آداب و عادات مردمان مختلف ديده مىشود. | ||
علت نامگذارى كتاب به اين نام توسط نویسنده، به اين دليل بوده كه وى معتقد است كه خداوند همه شگفتىهاى جهان را به 10 بخش تقسيم كرده و 9 بخش آن را به مشرق دنيا بخشيده و از ميان آنها نيز 8 بخش را مخصوص سرزمين چين و هند نموده است. | علت نامگذارى كتاب به اين نام توسط نویسنده، به اين دليل بوده كه وى معتقد است كه خداوند همه شگفتىهاى جهان را به 10 بخش تقسيم كرده و 9 بخش آن را به مشرق دنيا بخشيده و از ميان آنها نيز 8 بخش را مخصوص سرزمين چين و هند نموده است. | ||
برخى از | برخى از پژوهشگران ايرانى مىگويند: كتاب «عجائب الهند»، در اصل به زبان فارسى بوده و بعدها به زبان عربى ترجمه شده است و اصل فارسى آن از بين رفته است. | ||
به گفته [[هادی، یوسف|محقق]] کتاب [[الصحيح من أخبار البحار و عجائبها]]، کتاب عجائب الهند بره و بحره بخشی از کتاب [[الصحيح من أخبار البحار و عجائبها]] بوده و انتساب آن به بزرگ بن شهريار اشتباه است. برای اطلاع بیشتر به مقاله مذکور در ویکی نور مراجعه شود. | |||
تاريخ تدوين و تأليف كتاب را حدود سال 342ق(953م) و داستانها و وقايعى را كه بزرگ بن شهريار از ناخدايان، دريانوردان و بازرگانان گزارش نموده است، مربوط به سالهاى 228 تا 342ق(901 تا 935م)، مىدانند. | تاريخ تدوين و تأليف كتاب را حدود سال 342ق(953م) و داستانها و وقايعى را كه بزرگ بن شهريار از ناخدايان، دريانوردان و بازرگانان گزارش نموده است، مربوط به سالهاى 228 تا 342ق(901 تا 935م)، مىدانند. | ||
| خط ۷۰: | خط ۷۴: | ||
در ميان شگفتىها و داستانهاى پرگزافه، جزئيات واقعى آنها درست و اصيل به نظر مىرسند و اين كتاب، چشمانداز نزدیکى از زندگانى دريايى آن زمان به ما مىدهد. نویسنده «عجائب الهند»، هنر داستانسرايى دارد و كتابش، الهامبخش شايستهاى براى داستانهاى سندباد در الف ليل(هزارويكشب) به شمار مىرود. | در ميان شگفتىها و داستانهاى پرگزافه، جزئيات واقعى آنها درست و اصيل به نظر مىرسند و اين كتاب، چشمانداز نزدیکى از زندگانى دريايى آن زمان به ما مىدهد. نویسنده «عجائب الهند»، هنر داستانسرايى دارد و كتابش، الهامبخش شايستهاى براى داستانهاى سندباد در الف ليل(هزارويكشب) به شمار مىرود. | ||
توصيف نویسنده، از پديدهها و رويدادهاى شگفتانگيز، گاه شكل داستانى ماجراجويانه و گاهى شكل نمايشى اخلاقى به خود مىگيرد كه با مهارت هنرى فراوان عرضه شده است. با نگرشى اجمالى مىتوان دريافت كه اين داستانها با سخنپردازى هنرمندانه و به | توصيف نویسنده، از پديدهها و رويدادهاى شگفتانگيز، گاه شكل داستانى ماجراجويانه و گاهى شكل نمايشى اخلاقى به خود مىگيرد كه با مهارت هنرى فراوان عرضه شده است. با نگرشى اجمالى مىتوان دريافت كه اين داستانها با سخنپردازى هنرمندانه و به سبکی زنده و روان ارائه شدهاند؛ ازاينرو، مىتوان كتاب بزرگ بن شهريار را يك اثر برجسته ادبى نيز به شمار آورد. | ||
بزرگ بن شهريار، راجع به بادبانها و راجع به سرعت كشتىهاى آن زمان كه سرعت عادى آنها ميان دو و چهار ميل دريايى بوده است، نيز اطلاعاتى را ارائه مىكند. وى، راجع به بزرگى كشتىهاى مسافربرى نيز اطلاعاتى را ثبت نموده، بهويژه كه سفرهاى دريايى در آن روزها پر از سختى بوده، اما بزرگ بن شهريار از سه كشتى بسيار بزرگ كه ميانگين 400 نفر را حمل | بزرگ بن شهريار، راجع به بادبانها و راجع به سرعت كشتىهاى آن زمان كه سرعت عادى آنها ميان دو و چهار ميل دريايى بوده است، نيز اطلاعاتى را ارائه مىكند. وى، راجع به بزرگى كشتىهاى مسافربرى نيز اطلاعاتى را ثبت نموده، بهويژه كه سفرهاى دريايى در آن روزها پر از سختى بوده، اما بزرگ بن شهريار از سه كشتى بسيار بزرگ كه ميانگين 400 نفر را حمل میكردند، ياد مىكند و چنين رقمى حتى در بزرگترين كشتىهاى عربى ناممكن بود. | ||
بزرگ بن شهريار، در ضمن واقعهاى در يك سفر خطرناك، از قول دريانوردى مشهور، از نوعى كشتى ياد كرده كه 200 نفر برده را حمل مىكند. اين سفر خطرناك، در سال 923م، اتفاق افتاده است؛ در آن سال، دريانوردى به نام اسماعيلويه، از عمان به سوى قنبلويه راه افتاد، ولى توفان كشتى او را به سفاله برد. او و كاركنان كشتىاش را ترس فراگرفت، زيرا بوميان آنجا آدمخوار بودند، ولى آنها را به كرانه بردند و ناچار كردند كه در آنجا (سفاله) بمانند و چند ماهى داد و ستد كنند؛ سرانجام آنها را گذاشتند كه به كشتىهايشان برگردند و شاه آنجا با هفت تن از يارانش همراه آنها به كشتى آمدند و سوار شدند، سپس به گفته اسماعيلويه: «چون به كشتى نشستند، با خود گفتم اين شاه، در عمان در بازارگاه، 30 دينار مىارزد و آن هفت تن، 160 دينار، جامههاى آنها20 دينار ارزش دارد، پس دستكم 3000 درهم از فروش اينها به دست ما مىافتد، بدون هيچ خطر؛ پس به ملوانان فرياد زدم و آنها بادبانها كشيدند و لنگر برگرفتند». شاه، كوشيد كه بگريزد، ولى كامياب نشد، او و يارانش را كنار 200 برده ديگر كه گرفته بودند، گذاشتند و همه را در عمان فروختند. بعدها شاه به كشورش برگردانيده شد و مردم خود را مسلمان كرد. | بزرگ بن شهريار، در ضمن واقعهاى در يك سفر خطرناك، از قول دريانوردى مشهور، از نوعى كشتى ياد كرده كه 200 نفر برده را حمل مىكند. اين سفر خطرناك، در سال 923م، اتفاق افتاده است؛ در آن سال، دريانوردى به نام اسماعيلويه، از عمان به سوى قنبلويه راه افتاد، ولى توفان كشتى او را به سفاله برد. او و كاركنان كشتىاش را ترس فراگرفت، زيرا بوميان آنجا آدمخوار بودند، ولى آنها را به كرانه بردند و ناچار كردند كه در آنجا (سفاله) بمانند و چند ماهى داد و ستد كنند؛ سرانجام آنها را گذاشتند كه به كشتىهايشان برگردند و شاه آنجا با هفت تن از يارانش همراه آنها به كشتى آمدند و سوار شدند، سپس به گفته اسماعيلويه: «چون به كشتى نشستند، با خود گفتم اين شاه، در عمان در بازارگاه، 30 دينار مىارزد و آن هفت تن، 160 دينار، جامههاى آنها20 دينار ارزش دارد، پس دستكم 3000 درهم از فروش اينها به دست ما مىافتد، بدون هيچ خطر؛ پس به ملوانان فرياد زدم و آنها بادبانها كشيدند و لنگر برگرفتند». شاه، كوشيد كه بگريزد، ولى كامياب نشد، او و يارانش را كنار 200 برده ديگر كه گرفته بودند، گذاشتند و همه را در عمان فروختند. بعدها شاه به كشورش برگردانيده شد و مردم خود را مسلمان كرد. | ||
| خط ۹۴: | خط ۹۸: | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
[[الصحيح من أخبار البحار و عجائبها]] | |||
[[عجايب هند/ترجمه]] | [[عجايب هند/ترجمه]] | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||