۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
||
| (یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۸: | خط ۸: | ||
|زبان | |زبان | ||
| زبان = | | زبان = | ||
| کد کنگره = | | کد کنگره =8الف3و / 773 BBR | ||
| موضوع = | | موضوع = سهروردي، يحيي بن حبش، 549؟-587ق. -- ?ديدگاه درباره وحدت وجود | ||
سهروردي، يحيي بن حبش، 549؟ - 587ق. - ديدگاه درباره هستي شناسي | |||
وحدت وجود (فلسفه اسلامي) | |||
هستي شناسي (فلسفه اسلامي) | |||
|ناشر | |ناشر | ||
| ناشر =نگاه معاصر | | ناشر =نگاه معاصر | ||
| خط ۱۵: | خط ۱۹: | ||
| سال نشر =1400 | | سال نشر =1400 | ||
| کد اتوماسیون = | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE139221AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ = | | چاپ = | ||
| شابک =7ـ071ـ290ـ622ـ978 | | شابک =7ـ071ـ290ـ622ـ978 | ||
| خط ۴۳: | خط ۴۷: | ||
موضوع فلسفه عنوانی است که فیلسوف واقعیات را در ذیل آن فهم میکند و از طرف دیگر تمام بخشهای فلسفی خود را بر حسب آن نظم و وحدت میبخشد و ارتباط و پیوستگی درونی آنها را تضمین میکند. فصل اول کتاب دربارۀ موضوع فلسفۀ سهروردی است. در فلسفۀ سهروردی سخن از عینی بودن (مقابل اعتباری بودن) موضوع است و منظریت و تمثیلی بودن، به معنای دقیق کلمه چنین اوصافی را برنمیتابند. | موضوع فلسفه عنوانی است که فیلسوف واقعیات را در ذیل آن فهم میکند و از طرف دیگر تمام بخشهای فلسفی خود را بر حسب آن نظم و وحدت میبخشد و ارتباط و پیوستگی درونی آنها را تضمین میکند. فصل اول کتاب دربارۀ موضوع فلسفۀ سهروردی است. در فلسفۀ سهروردی سخن از عینی بودن (مقابل اعتباری بودن) موضوع است و منظریت و تمثیلی بودن، به معنای دقیق کلمه چنین اوصافی را برنمیتابند. | ||
نخستین مسئلۀ مهم در سهروردیپژوهی این است که موضوع فلسفۀ او چیست؟ در فصل دوم کتاب به تفصیل و تشریح نظریات مختلفی که در این باب مطرح شده، پرداخته شده و در نهایت نویسنده کوشیده تا گزینۀ مستندتر و مقبولتر ارائه گردد. در این فصل معلوم میشود که کشف موضوعیت نور و ظلمت در فلسفۀ سهروردی بر حسب پرسش چیستی و از خلال آثار و منابع و دلایل و مؤیدات متنی اثبات میشود. اما مسئلۀ مهمتر و فلسفیتر آنکه روشن است که برای سهروردی گزینش نور و ظلمت به عنوان موضوع تفکر فلسفی صرفاً به دلیل وجود زمینههای آن در تاریخ فلسفه و تقلید از آن یا برحسب پسند و ... به عنوان یک گزینش ذوقی نبوده است، بلکه گزینش چنین موضوعی برای سهروردی بر حسب دلایل ویژۀ خود و نیز معیارها و ملاکهایی است که در سنت و تفکر فلسفی مقبول و معقول است. در فصل سوم به تحلیلها و دلایلی که ناظر به تأیید موضوع خاص مدنظر سهروردی است، پرداخته شده است. در فصل چهارم نیز به پرسشها و پاسخهایی در باب موضوع فلسفۀ سهروردی پرداخته شده است. | نخستین مسئلۀ مهم در سهروردیپژوهی این است که موضوع فلسفۀ او چیست؟ در فصل دوم کتاب به تفصیل و تشریح نظریات مختلفی که در این باب مطرح شده، پرداخته شده و در نهایت نویسنده کوشیده تا گزینۀ مستندتر و مقبولتر ارائه گردد. در این فصل معلوم میشود که کشف موضوعیت نور و ظلمت در فلسفۀ سهروردی بر حسب پرسش چیستی و از خلال آثار و منابع و دلایل و مؤیدات متنی اثبات میشود. اما مسئلۀ مهمتر و فلسفیتر آنکه روشن است که برای سهروردی گزینش نور و ظلمت به عنوان موضوع تفکر فلسفی صرفاً به دلیل وجود زمینههای آن در تاریخ فلسفه و تقلید از آن یا برحسب پسند و... به عنوان یک گزینش ذوقی نبوده است، بلکه گزینش چنین موضوعی برای سهروردی بر حسب دلایل ویژۀ خود و نیز معیارها و ملاکهایی است که در سنت و تفکر فلسفی مقبول و معقول است. در فصل سوم به تحلیلها و دلایلی که ناظر به تأیید موضوع خاص مدنظر سهروردی است، پرداخته شده است. در فصل چهارم نیز به پرسشها و پاسخهایی در باب موضوع فلسفۀ سهروردی پرداخته شده است. | ||
فصل پنجم مربوط به مباحثی در چگونگی گذر از نظریۀ مشایی و صدرایی در باب موجود و وجود بر اساس تحلیلات و تأملات اشراقی در باب آنهاست. در این مباحث به تحلیلها و دلایلی که از نظر [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] و از منظر اشراقی برای پشت سر گذاشتن نظریۀ مشایی و صدرایی در باب موجود و وجود ارائه شدهاند، پرداخته میشود. در واقع این مباحث به نوعی از ماهیت سلبی برخوردارند، یعنی با هدف سلب نظریه مشایی و حتی صدرایی در باب موجود و وجود، تحلیل و تنظیم شدهاند. | فصل پنجم مربوط به مباحثی در چگونگی گذر از نظریۀ مشایی و صدرایی در باب موجود و وجود بر اساس تحلیلات و تأملات اشراقی در باب آنهاست. در این مباحث به تحلیلها و دلایلی که از نظر [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] و از منظر اشراقی برای پشت سر گذاشتن نظریۀ مشایی و صدرایی در باب موجود و وجود ارائه شدهاند، پرداخته میشود. در واقع این مباحث به نوعی از ماهیت سلبی برخوردارند، یعنی با هدف سلب نظریه مشایی و حتی صدرایی در باب موجود و وجود، تحلیل و تنظیم شدهاند. | ||
| خط ۶۳: | خط ۶۷: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:فلسفه، مذهب و روانشناسی]] | |||
[[رده:فلسفه اسلامی]] | |||
[[رده:مقالات(شهریور) باقی زاده]] | [[رده:مقالات(شهریور) باقی زاده]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 شهریور 1403]] | ||