تفسیر سورآبادی: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۳ نوامبر ۲۰۲۴
بدون خلاصۀ ویرایش
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۷: خط ۱۷:
| شابک =964-7443-07-2  
| شابک =964-7443-07-2  
| تعداد جلد =5
| تعداد جلد =5
| کتابخانۀ دیجیتال نور =
| کتابخانۀ دیجیتال نور =01920
| کتابخوان همراه نور =01920
| کتابخوان همراه نور =01920
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
خط ۲۳: خط ۲۳:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
'''تفسیر سورآبادی، تفسير التفاسير'''، اثر [[سورآبادی، عتیق بن محمد|ابوبکر عتیق نیشابوری]]، مشهور به [[سورآبادی، عتیق بن محمد|سورآبادی]]، تفسیر کهن قرآن کریم به زبان فارسی از یکی از مفسران کرّامی در قرن پنجم هجری است که با تصحیح [[سعيدي سيرجاني، علي اکبر|سعیدی سیرجانی]]، به چاپ رسیده است.
'''تفسیر سورآبادی، تفسير التفاسير'''، اثر [[سورآبادی، عتیق بن محمد|ابوبکر عتیق نیشابوری]]، مشهور به [[سورآبادی، عتیق بن محمد|سورآبادی]]، تفسیر کهن قرآن کریم به زبان فارسی از یکی از مفسران کرّامی در قرن پنجم هجری است که با تصحیح [[سعيدي سيرجاني، علي اکبر|سعیدی سیرجانی]]، به چاپ رسیده است.


خط ۳۳: خط ۳۱:
اهمیت این تفسیر بیش از هر چیزی، از جنبه گویش و لهجه مفسر است؛ زیرا: «نثر این کتاب، از جمله نثرهای پارسی و پر از اصطلاحات و لغات و ترجمه تحت‌اللفظی عبارات و ترکیب قرآن به زبان پارسی دری است<ref>ر.ک: همان، ص113</ref>.
اهمیت این تفسیر بیش از هر چیزی، از جنبه گویش و لهجه مفسر است؛ زیرا: «نثر این کتاب، از جمله نثرهای پارسی و پر از اصطلاحات و لغات و ترجمه تحت‌اللفظی عبارات و ترکیب قرآن به زبان پارسی دری است<ref>ر.ک: همان، ص113</ref>.


[[ژنده‌پیل، احمد|احمد جام نامقی]]، مشهور به [[ژنده‌پیل، احمد|ژنده‌پیل]] (متوفی 536)، در «[[مفتاح النجاة]]، از تفسیر سورآبادی نام برده است. همچنین این تفسیر از منابع حبیش تفلیسی در تألیف کتاب وجوه قرآن بوده است <ref>ر.ک: معینی، محسن، ج7، ص689</ref>.
[[ژنده‌پیل، احمد|احمد جام نامقی]]، مشهور به [[ژنده‌پیل، احمد|ژنده‌پیل]] (متوفی 536)، در «[[مفتاح النجاة]]، از تفسیر سورآبادی نام برده است. همچنین این تفسیر از منابع حبیش تفلیسی در تألیف کتاب وجوه قرآن بوده است<ref>ر.ک: معینی، محسن، ج7، ص689</ref>.


==تاریخ تألیف==
==تاریخ تألیف==
[[صفا، ذبیح‌الله|ذبیح‌الله صفا]]، می‌گوید: «[[سورآبادی، عتیق بن محمد|سورآبادی]]، تفسیر خود را در حدود سال ٤٨٠ق، تصنیف کرده است. به‌این‌ترتیب، این تفسیر در اواسط سال هفتاد، از قرن چهارم هجری به بعد، به رشته تحریر درآمده است <ref>ر.ک: بیگلری، مجتبی؛ جوانمرد، بیژن؛ سلیمانی، بدری، ص117</ref>.
[[صفا، ذبیح‌الله|ذبیح‌الله صفا]]، می‌گوید: «[[سورآبادی، عتیق بن محمد|سورآبادی]]، تفسیر خود را در حدود سال ٤٨٠ق، تصنیف کرده است. به‌این‌ترتیب، این تفسیر در اواسط سال هفتاد، از قرن چهارم هجری به بعد، به رشته تحریر درآمده است<ref>ر.ک: بیگلری، مجتبی؛ جوانمرد، بیژن؛ سلیمانی، بدری، ص117</ref>.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۵۰: خط ۴۸:
در پیشگفتار، به اهمیت کتاب و چگونگی طبع آن، اشاره گردیده است<ref>ر.ک: پیشگفتار، ج1، صفحه یک - دو</ref>.
در پیشگفتار، به اهمیت کتاب و چگونگی طبع آن، اشاره گردیده است<ref>ر.ک: پیشگفتار، ج1، صفحه یک - دو</ref>.


تفسیر با حمد خدا و نعت رسول اکرم (ص) آغاز می‌شود. سپس مقدمه‌ای درباره تفسیر می‌آید و سبب فارسی بودن آن و اینکه مفسر به روایت کدام‌یک از راویان اعتماد کرده است، شرح داده می‌شود. سپس از سوره حمد تا انتهای سوره ناس، ترجمه و تفسیر می‌گردد<ref>ر.ک: معینی، محسن، ج7، ص688</ref>.
تفسیر با حمد خدا و نعت رسول اکرم(ص) آغاز می‌شود. سپس مقدمه‌ای درباره تفسیر می‌آید و سبب فارسی بودن آن و اینکه مفسر به روایت کدام‌یک از راویان اعتماد کرده است، شرح داده می‌شود. سپس از سوره حمد تا انتهای سوره ناس، ترجمه و تفسیر می‌گردد<ref>ر.ک: معینی، محسن، ج7، ص688</ref>.


[[سورآبادی، عتیق بن محمد|سورآبادی]] درباره سبب به فارسی نوشتن این تفسیر، گفته است که از او خواسته‌اند تا نفع آن عام‌تر باشد و افزوده است که اگر آن را به عربی می‌نوشتم، باید معلمی آن را درس می‌داد؛ درحالی‌که قرآن را به هیچ‌یک از الفاظ عربی بهتر از الفاظ خود قرآن، نمی‌توان بیان کرد<ref>ر.ک: همان</ref>.
[[سورآبادی، عتیق بن محمد|سورآبادی]] درباره سبب به فارسی نوشتن این تفسیر، گفته است که از او خواسته‌اند تا نفع آن عام‌تر باشد و افزوده است که اگر آن را به عربی می‌نوشتم، باید معلمی آن را درس می‌داد؛ درحالی‌که قرآن را به هیچ‌یک از الفاظ عربی بهتر از الفاظ خود قرآن، نمی‌توان بیان کرد<ref>ر.ک: همان</ref>.


وی در ابتدای هر سوره، عنوان و تعداد آیات و کلمات و حروف و محل نزول و فضیلت آن را آورده و در تفسیر آیات، گاهی تمام یک آیه را یکجا و گاه به‌صورت جزءجزء، نقل و ترجمه و تفسیر کرده و به مناسبت‌های مختلف، به اخبار و روایات و اقوال مفسران و راویان اشعار عربی استناد نموده است. او همچنین قصص مربوط به آیات را گاهی به مناسبت یک آیه یا شأن نزول آن و گاهی در ضمن ترجمه و تفسیر آیات، آورده و پس از ترجمه برخی آیات، سؤال و جوابی آورده است که ناظر به مشکلی از آن آیه است <ref>ر.ک: همان، ص688- 689</ref>.
وی در ابتدای هر سوره، عنوان و تعداد آیات و کلمات و حروف و محل نزول و فضیلت آن را آورده و در تفسیر آیات، گاهی تمام یک آیه را یکجا و گاه به‌صورت جزءجزء، نقل و ترجمه و تفسیر کرده و به مناسبت‌های مختلف، به اخبار و روایات و اقوال مفسران و راویان اشعار عربی استناد نموده است. او همچنین قصص مربوط به آیات را گاهی به مناسبت یک آیه یا شأن نزول آن و گاهی در ضمن ترجمه و تفسیر آیات، آورده و پس از ترجمه برخی آیات، سؤال و جوابی آورده است که ناظر به مشکلی از آن آیه است<ref>ر.ک: همان، ص688- 689</ref>.


وی در تفسیر خود، از محمد بن کرام با احترام نام برده و از وی سخنانی نقل کرده است. او از دیگر رجال کرامیه نیز مطالبی آورده؛ از جمله از ابوعمرو مازلی، ابوسهل انماری، محمد صابر، اسحاق محمشاذ و به‌ویژه، محمد بن هیصم که گاه از کتاب فنون او نیز یاد کرده است. او در ذیل آیه نوزدهم سوره احزاب، به بحثی از عقاید مهم کرامیه درباره ایمان منافق اشاره کرده است <ref>ر.ک: همان، ص689</ref>.
وی در تفسیر خود، از محمد بن کرام با احترام نام برده و از وی سخنانی نقل کرده است. او از دیگر رجال کرامیه نیز مطالبی آورده؛ از جمله از ابوعمرو مازلی، ابوسهل انماری، محمد صابر، اسحاق محمشاذ و به‌ویژه، محمد بن هیصم که گاه از کتاب فنون او نیز یاد کرده است. او در ذیل آیه نوزدهم سوره احزاب، به بحثی از عقاید مهم کرامیه درباره ایمان منافق اشاره کرده است<ref>ر.ک: همان، ص689</ref>.


برخلاف این تصور که کرامیه را اهل تشبیه و [[سورآبادی، عتیق بن محمد|سورآبادی]] را کرامی دانسته‌اند، [[سورآبادی، عتیق بن محمد|سورآبادی]] در این تفسیر مشبهه را لعن کرده است. [[سورآبادی، عتیق بن محمد|سورآبادی]] در مواردی به ابیات و سخنانی از [[امام على(ع)|امام علی (ع)]]، امام حسین(ع)، [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] و [[امام رضا(ع)]] اشاره نموده و احادیثی از پیامبر(ص) درباره فضل اهل‌بیت و دوستی علی(ع) و نهی از دشمنی با او نقل کرده است <ref>ر.ک: همان</ref>.
برخلاف این تصور که کرامیه را اهل تشبیه و [[سورآبادی، عتیق بن محمد|سورآبادی]] را کرامی دانسته‌اند، [[سورآبادی، عتیق بن محمد|سورآبادی]] در این تفسیر مشبهه را لعن کرده است. [[سورآبادی، عتیق بن محمد|سورآبادی]] در مواردی به ابیات و سخنانی از [[امام على(ع)|امام علی(ع)]]، امام حسین(ع)، [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] و [[امام رضا(ع)]] اشاره نموده و احادیثی از پیامبر(ص) درباره فضل اهل‌بیت و دوستی علی(ع) و نهی از دشمنی با او نقل کرده است<ref>ر.ک: همان</ref>.


او در ذیل آیه تطهیر نیز روایاتی آورده که بر مبنای آن‌ها مراد از اهل‌بیت پیامبر(ص)، [[امام على(ع)|امام علی(ع)]]، حضرت فاطمه (س) و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) هستند. او همچنین در بخشی از تفسیر به ذکر فضائل ابوبکر، عمر، عثمان و علی (ع) پرداخته است<ref>ر.ک: همان</ref>.
او در ذیل آیه تطهیر نیز روایاتی آورده که بر مبنای آن‌ها مراد از اهل‌بیت پیامبر(ص)، [[امام على(ع)|امام علی(ع)]]، حضرت فاطمه(س) و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) هستند. او همچنین در بخشی از تفسیر به ذکر فضائل ابوبکر، عمر، عثمان و علی(ع) پرداخته است<ref>ر.ک: همان</ref>.


به‌منظور آشنایی با این تفسیر، به بخش‌هایی از روش‌های تفسیری [[سورآبادی، عتیق بن محمد|سورآبادی]]، به همراه مثال، اشاره می‌شود:
به‌منظور آشنایی با این تفسیر، به بخش‌هایی از روش‌های تفسیری [[سورآبادی، عتیق بن محمد|سورآبادی]]، به همراه مثال، اشاره می‌شود:
# تفسیر قرآن به قرآن:
# تفسیر قرآن به قرآن:
#: [[سورآبادی، عتیق بن محمد|سورآبادی]] در تفسیر برخی از آیات، از قرآن کریم استمداد گرفته است؛ چنان‌که در تفسیر آیه 29 سوره نساء: '''لا تقتلوا أنفسكم إن الله كان بكم رحيما''' (یکدیگر را نکشید که البته، خدا بسیار به شما مهربان است)، می‌نویسد: «معناه خویشتن را در هلاکت میفکنید؛ چنان‌که جای دیگر گفت: '''و لا تلقوا بأيديكم إلی التهلكة''' (بقره: ١٩٥)؛ خود را به مهلکه (خطر بیچارگی) نیفکنید<ref>ر.ک: بیگلری، مجتبی؛ جوانمرد، بیژن؛ سلیمانی، بدری، ص117- 118</ref>.
#: [[سورآبادی، عتیق بن محمد|سورآبادی]] در تفسیر برخی از آیات، از قرآن کریم استمداد گرفته است؛ چنان‌که در تفسیر آیه 29 سوره نساء:'''لا تقتلوا أنفسكم إن الله كان بكم رحيما''' (یکدیگر را نکشید که البته، خدا بسیار به شما مهربان است)، می‌نویسد: «معناه خویشتن را در هلاکت میفکنید؛ چنان‌که جای دیگر گفت:'''و لا تلقوا بأيديكم إلی التهلكة''' (بقره: ١٩٥)؛ خود را به مهلکه (خطر بیچارگی) نیفکنید<ref>ر.ک: بیگلری، مجتبی؛ جوانمرد، بیژن؛ سلیمانی، بدری، ص117- 118</ref>.
# تفسیر قرآن به روایت:
# تفسیر قرآن به روایت:
#: [[سورآبادی، عتیق بن محمد|سورآبادی]]، در تفسیر برخی آیات، به قول پیامبر(ص) استناد کرده است؛ برای مثال در تفسیر آیه 231 سوره بقره: '''ما أنزل عليكم من الكتاب و الحكمة''' نعمت بزرگ کتاب آسمانی و حکمت الهی را بر شما فرو فرستاد، می‌گوید: «حکمت، سنت‌های رسول است؛ چنان‌که رسول(ع) گفت: أوتيت القرآن و مثله معه<ref>ر.ک: همان، ص120</ref>.
#: [[سورآبادی، عتیق بن محمد|سورآبادی]]، در تفسیر برخی آیات، به قول پیامبر(ص) استناد کرده است؛ برای مثال در تفسیر آیه 231 سوره بقره:'''ما أنزل عليكم من الكتاب و الحكمة''' نعمت بزرگ کتاب آسمانی و حکمت الهی را بر شما فرو فرستاد، می‌گوید: «حکمت، سنت‌های رسول است؛ چنان‌که رسول(ع) گفت: أوتيت القرآن و مثله معه<ref>ر.ک: همان، ص120</ref>.
# مراجعه به اسرائیلیات:
# مراجعه به اسرائیلیات:
#: [[سورآبادی، عتیق بن محمد|سورآبادی]] به‌شدت به منابع اهل کتاب، استناد می‌نماید؛ برای مثال می‌گوید: «کعب الاحبار گوید: بر کنار عرش خدای ماری است، هفتصد هزار ساله راه بالای او، سرش از یک دانه مروارید سپید... پس اگر روا باشد که ما کیفیت عرش بندانیم و کیفیت قنادیل عرش و کیفیت بروج عرش و کیفیت حیه عرش و کیفیت قوایم عرش و کیفیت عظمت و کیفیت رفعت عرش و کیفیت حمله عرش این همه بندانیم، چه عجب اگر کیفیت استوی علی العرش بندانیم و ما يعلم تأويله إلا الله<ref>ر.ک: همان، ص124</ref>.
#: [[سورآبادی، عتیق بن محمد|سورآبادی]] به‌شدت به منابع اهل کتاب، استناد می‌نماید؛ برای مثال می‌گوید: «کعب الاحبار گوید: بر کنار عرش خدای ماری است، هفتصد هزار ساله راه بالای او، سرش از یک دانه مروارید سپید... پس اگر روا باشد که ما کیفیت عرش بندانیم و کیفیت قنادیل عرش و کیفیت بروج عرش و کیفیت حیه عرش و کیفیت قوایم عرش و کیفیت عظمت و کیفیت رفعت عرش و کیفیت حمله عرش این همه بندانیم، چه عجب اگر کیفیت استوی علی العرش بندانیم و ما يعلم تأويله إلا الله<ref>ر.ک: همان، ص124</ref>.
خط ۹۳: خط ۹۱:
==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}
{{وابسته‌ها}}
[[تفسیر عتیق نیشابوری]]


[[روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن]]
[[روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن]]
خط ۱۰۸: خط ۱۰۸:
[[الكشف و البيان المعروف تفسير الثعلبي]]
[[الكشف و البيان المعروف تفسير الثعلبي]]


[[ تفسير الجيلاني]]
[[تفسير الجيلاني]]


[[تفسیر الشهرستاني]]
[[تفسیر الشهرستاني]]