|
|
(۵۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| <div class='wikiInfo'> | | <div class="wikiInfo"> |
| [[پرونده:NUR01502.jpg|بندانگشتی|ابن هشام، عبدالملک بن هشام]] | | [[پرونده:NUR01502.jpg|بندانگشتی|ابن هشام، عبدالملک بن هشام]] |
| {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | |
| |- | | |- |
| ! نام!! data-type='authorName'|ابن هشام، عبدالملک بن هشام | | ! نام!! data-type="authorName" |ابن هشام، عبدالملک بن هشام |
| |- | | |- |
| |نام های دیگر | | |نامهای دیگر |
| |data-type='authorOtherNames'| ابن هشام، ابومحمد عبدالملک | | | data-type="authorOtherNames" | ابن هشام، ابومحمد عبدالملک |
|
| |
|
| ابن هشام حمیری | | ابن هشام حمیری |
خط ۱۵: |
خط ۱۵: |
| |- | | |- |
| |نام پدر | | |نام پدر |
| |data-type='authorfatherName'| | | | data-type="authorfatherName" |هاشم |
| |- | | |- |
| |متولد | | |متولد |
| |data-type='authorbirthDate'| | | | data-type="authorbirthDate" | |
| |- | | |- |
| |محل تولد | | |محل تولد |
| |data-type='authorBirthPlace'| | | | data-type="authorBirthPlace" |بصره |
| |- | | |- |
| |رحلت | | |رحلت |
| |data-type='authorDeathDate'|213 هـ.ق یا 828 م | | | data-type="authorDeathDate" |213 ق یا 828 م |
| |- | | |- |
| |اساتید | | |اساتید |
| |data-type='authorTeachers'| | | | data-type="authorTeachers" |ابوعبیده معمر بن مثنى |
| |-
| |
| |برخی آثار
| |
| |data-type='authorWritings'|
| |
| |-class='articleCode'
| |
| |کد مؤلف
| |
| |data-type='authorCode'|AUTHORCODE1502AUTHORCODE
| |
| |}
| |
| </div>
| |
|
| |
|
| | ابوزید انصارى |
|
| |
|
| ابومحمد عبدالملك بن هشام بن ايوب حميرى (د 213 يا 218 ق828/ يا 833 م)، محدث، مورخ، اديب، نسب شناس و تدوين كنندۀ مشهورترين کتاب دربارۀ سيرۀ پيامبر. از زندگى وى آگاهيهاى ناچيزى در دست است. نخستين بار در سدۀ 6 ق12/م سهيلى (33/1، 43) در شرح خود بر سيره و پس از او قفطى (211/2- 212) اشارههاى كوتاهى به زندگى او كردهاند. برخى آگاهيها نيز از طريق ذهبى (429/10) به دست مىآيد. قديمترين منبع، ابن هشام را به حميريان يمن نسبت مىدهد (سهيلى، همانجا)، اما قفطى (همانجا) اين نظر را مبتنى بر حدس و گمان مىداند و با استناد به گفتۀ تاريخ نگار مصرى، ابوسعيد عبدالرحمن بن يونس، او را ذهلى، منسوب به ذهل ابن معاوية بن...، تيرهاى از كنده، مىشمارد (قس: ابراهيم، 212/2، حاشيۀ 6). ذهبى (همانجا) ذهلى بودن ابن هشام را صحيحتر مىداند و برخى نيز او را معافرى و سدوسى دانستهاند (نك: سهيلى، ذهبى، همانجاها، خشنى، 3).
| | خلف احمر |
|
| |
|
| به هر حال دلايل روشنى براى تعيين دقيق نسب او در دست نيست (سقا، «ف»). تنها نكتۀ قابل ذكر اين است كه نمىتوان علاقۀ ابن هشام را به حميريان ناديده گرفت، زيرا او اثرى دربارۀ پادشاهان حمير تأليف كرده و پدر او نيز به تاريخ اين قوم علاقهمند بوده و ابن هشام چند بار وقايعى را از طريق او در اين اثر نقل كرده است (نك: التيجان، 173-174، 214، 222).
| | هیثم بن عدى |
| | |- |
| | |برخی آثار |
| | | data-type="authorWritings" |[[السیرة النبویة]] |
|
| |
|
| ظاهرا ابن هشام در بصره به دنيا آمده است، اما زمان تولد او به درستى معلوم نيست. تنها مىدانيم در ميان كسانى كه او مستقيما از آنان روايت كرده، كسى نيست كه پيش از نيمۀ سدۀ دوم درگذشته باشد و نيز او پيش از مرگ بكّائى، شاگرد برجستۀ [[ابن اسحاق، محمد|ابن اسحاق]] (183 ق)، در سنّى بوده است كه بتواند متن كامل سيره را از وى اخذ كند (ابن هشام، السيرة، 5/1؛قفطى، همانجا؛ ابن خلكان، 338/2). ابن هشام در زادگاه خود پرورش يافت و از آنجا كه اكثر رجال سند او در سيره از مردم كوفه و بصرهاند (مهدوى، 33)، وى مىبايست بخش مهمى از زندگى و آموزشهاى خود را در اين نواحى گذرانده باشد، چنانكه بكائى را نيز در ميان همين رجال مىبينيم (نك: ابن خلكان، همانجا؛براى فهرست كاملى از رجال سند ابن هشام در السيرة، نك: مهدوى، 142-144). از استادان و رجال حديث او مىتوان ابوعبيده معمر بن مثنى (ابن هشام، همان، 42/1، 49، 196، جم)، ابوزيد انصارى (همان، 13/1، 57، 70، جم)، خلف احمر (همان، 9/1، 91، 38/3، جم) و هيثم بن عدى (همو، التيجان، 261) را نام برد. همچنين اسد بن موسى اموى را نيز بايد از استادان معتبر او به شمار آورد، زيرا ابن هشام التيجان را بيشتر از طريق وى نقل كرده است (نك: ص 9، 73، 97، 118).
| | [[سیرت رسولالله(ص) مشهور به سیرة النبی (ترجمه)]] |
|
| |
|
| تاريخ ورود ابن هشام به مصر معلوم نيست، اما مىدانيم كه وى در اينجا كه آخرين منزل سفرهاى علمى او بود (قس: سقا، همانجا)، مقيم شد و تا پايان عمر در مصر زيست (قفطى، ذهبى، همانجاها). ابن هشام مىبايست پيش از ورود به مصر از بكائى استماع كرده باشد، زيرا وى در مصر سيره را روايت مىكرد. از گروه بسيارى كه در مجلس حديث ابن هشام حضور مىيافتند، تنها نام برخى به جا مانده است (نك: قاضى عياض، 134/3، 136) كه برجستهترين آنان عبدالرحيم بن برقى راوى سيره در مصر است (همو، 84/3؛ ابن خير، 233-236؛ياقوت، 574/1؛ذهبى، 48/13).
| | [[زندگانی محمد(ص) پیامبر اسلام: ترجمه سیرة النبویه]] |
|
| |
|
| ابن هشام در ادب و شعر نيز دستى توانا داشت و در اين زمينه پيشواى بلامنازع مصر به شمار مىآمد. شايد به همين سبب بود كه هنگام ورود شافعى در 198 ق814/م به مصر (اسنوى، 12/1؛قاضى عياض، 382/1)، ابن هشام در ديدار از او درنگ كرد، اما چون يكديگر را ملاقات كردند، به انشاد شعر براى هم پرداختند و ابن هشام پس از اين ديدار شافعى را ستود (ذهبى، 429/10؛[[ابنکثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]، 294/10). توجه ابن هشام را به نسب، ادب، لغت و فصاحت مىتوان در آنچه او از امتيازات شافعى دانسته، ملاحظه كرد (نك: قاضى عياض، 388/1؛[[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]]، 96). جز لغت آنچه از دانش او در سيره بازتاب يافته، عموما به احاطۀ وى در نسبشناسى و شناخت گويندگان اشعار بازمىگردد. با اينهمه، به نظر مصححان سيره، وى اشعارى از [[ابن اسحاق، محمد|ابن اسحاق]] نقل كرده كه آشكارا مجعول و سست است و نتوانسته دربارۀ آنها نظرى قطعى ابراز كند (سقا، «ف-ص»)، گر چه ابن هشام خود به تأكيد گفته كه از آوردن چنين اشعارى خوددارى كرده است (السيرة، 4/1). وى بنا بر گفتۀ سهيلى (همانجا) در 213ق در گذشت، اما قفطى و ذهبى (همانجاها) نظر سهيلى را مردود دانسته و 218ق را اختيار كردهاند. قمى (452/1) مرثيۀ ابن نباته در مرگ جمالالدين عبداللّه ابن هشام (نك: ابن نباته، 466) را به خطا رثاى شاعر در حق اين ابن هشام دانسته است.
| | [[خلاصه سیرت رسولالله صلیاللهعلیهوآلهوسلم]] |
| | |- class="articleCode" |
| | |کد مؤلف |
| | | data-type="authorCode" |AUTHORCODE01502AUTHORCODE |
| | |} |
| | </div> |
| | {{کاربردهای دیگر|ابن هشام (ابهامزدایی)}} |
| | '''ابومحمد عبدالملک بن هشام بن ایوب حمیرى''' (وفات: د 213 یا 218 ق828/ یا 833 م)، محدث، مورخ، ادیب، نسب شناس و تدوین کنندۀ مشهورترین کتاب دربارۀ سیرۀ پیامبر. |
|
| |
|
| ==آثار==
| | از زندگى وى آگاهیهاى ناچیزى در دست است. نخستین بار در سدۀ 6 ق12/م سهیلى در شرح خود بر سیره و پس از او قفطى اشارههاى کوتاهى به زندگى او کردهاند. برخى آگاهیها نیز از طریق ذهبى به دست مىآید. قدیمترین منبع، ابن هشام را به حمیریان یمن نسبت مىدهد، اما قفطى این نظر را مبتنى بر حدس و گمان مىداند و با استناد به گفتۀ تاریخ نگار مصرى، ابوسعید عبدالرحمن بن یونس، او را ذهلى، منسوب به ذهل ابن معاویة بن...، تیرهاى از کنده، مىشمارد. ذهبى ذهلى بودن ابن هشام را صحیحتر مىداند و برخى نیز او را معافرى و سدوسى دانستهاند. |
|
| |
|
| | به هر حال دلایل روشنى برای تعیین دقیق نسب او در دست نیست. تنها نکتۀ قابل ذکر این است که نمىتوان علاقۀ ابن هشام را به حمیریان نادیده گرفت، زیرا او اثرى دربارۀ پادشاهان حمیر تألیف کرده و پدر او نیز به تاریخ این قوم علاقهمند بوده و ابن هشام چند بار وقایعى را از طریق او در این اثر نقل کرده است. |
|
| |
|
| 1. السيرة النبوية (ه. م) كه معمولا سيرة ابن هشام نيز خوانده مىشود (نك: قفطى، 212/2؛ ابن خلكان، 177/3؛[[ابنکثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]، همانجا). متن سيره به صورتى كه در چاپهاى مختلف مشاهده مىشود، به ابواب و فصول تقسيم نشده است و عنوانهايى هم كه بعدها به بخشهاى مختلف آن دادهاند، تنها بازگو كنندۀ وقايع بخشهاست و آنها را به يكديگر پيوند نمىدهد. اين کتاب همواره مورد توجه و استفادۀ مسلمانان بوده است.
| | ==ولادت== |
| | ظاهرا ابن هشام در بصره به دنیا آمده است، اما زمان تولد او به درستى معلوم نیست. تنها مىدانیم در میان کسانى که او مستقیما از آنان روایت کرده، کسى نیست که پیش از نیمۀ سدۀ دوم درگذشته باشد و نیز او پیش از مرگ بکّائى، شاگرد برجستۀ [[ابن اسحاق، محمد|ابن اسحاق]] (183 ق)، در سنّى بوده است که بتواند متن کامل سیره را از وى اخذ کند. |
|
| |
|
| 2. التيجان فى ملوك حمير كه از آن با نام التيجان لمعرفة ملوك الزمان فى اخبار قحطان (/299 GAS, I)، يا شرح انساب حمير و ملوكها (قفطى، ابن خلكان، همانجاها) نيز ياد مىشود. بخشى از اخبار اين کتاب هم از طريق بكائى و [[ابن اسحاق، محمد|ابن اسحاق]] روايت شده است (نك: ص 75، 84، 137، 185، 222، 303)، اما پايۀ روايت آن بر احاديث اسد بن موسى قرار دارد. بنا بر اين، التيجان را بايد حاصل دوران اقامت ابن هشام در مصر دانست (قس: ذهبى، 162/10-163). اين اثر نه از نظر مطالعۀ زندگى ابن هشام-مثلا در رجال حديث او و نحوۀ نگرش وى به تاريخ-و نه مستقلا چنانكه بايد مورد بررسى قرار نگرفته است (قس: GAS، همانجا). اهميت و ويژگى التيجان در اين است كه ميان حوادث تاريخى و قصص دينى، خرافه و اسطوره جمع كرده است و از نظر پيدايش و شيوۀ روايت قصۀ عربى در خور توجه است (مقالح، 7-8). التيجان به لحاظ احتوا بر حكايات مربوط به پيدايش زبان عربى و فارسى (ص 43، 106، 107) و همچنين شهرها، نژادها و پادشاهان ايرانى (ص 114، 232-237، 245-246، 251، 315-317) نيز منبع قابل مطالعهاى است. اين اثر يك بار به كوشش فريتس كرنكو F. Krenkow در حيدر آباد (1347 ق) و بار ديگر به كوشش عبدالعزيز مقالح در صنعا (1979 م) به چاپ رسيده است.
| | == تحصيلات == |
| | ابن هشام در زادگاه خود پرورش یافت و از آنجا که اکثر رجال سند او در سیره از مردم کوفه و بصرهاند، وى مىبایست بخش مهمى از زندگى و آموزشهاى خود را در این نواحى گذرانده باشد، چنانکه بکائى را نیز در میان همین رجال مىبینیم. |
|
| |
|
| 3.کتاب فى شرح ما وقع فى اشعار السير من الغريب (سهيلى، همانجا)، كه در دست نيست.
| | == اساتید == |
| | از استادان و رجال حدیث او مىتوان ابوعبیده معمر بن مثنى، ابوزید انصارى، خلف احمر و هیثم بن عدى را نام برد. همچنین اسد بن موسى اموى را نیز باید از استادان معتبر او به شمار آورد، زیرا ابن هشام التیجان را بیشتر از طریق وى نقل کرده است. |
|
| |
|
| ==مآخذ==
| | تاریخ ورود ابن هشام به مصر معلوم نیست، اما مىدانیم که وى در اینجا که آخرین منزل سفرهاى علمى او بود، مقیم شد و تا پایان عمر در مصر زیست. ابن هشام مىبایست پیش از ورود به مصر از بکائى استماع کرده باشد، زیرا وى در مصر سیره را روایت مىکرد. از گروه بسیارى که در مجلس حدیث ابن هشام حضور مىیافتند، تنها نام برخى به جا مانده است که برجستهترین آنان عبدالرحیم بن برقى راوى سیره در مصر است. |
|
| |
|
| | ابن هشام در ادب و شعر نیز دستى توانا داشت و در این زمینه پیشواى بلامنازع مصر به شمار مىآمد. شاید به همین سبب بود که هنگام ورود شافعى در 198 ق814/م به مصر، ابن هشام در دیدار از او درنگ کرد، اما چون یکدیگر را ملاقات کردند، به انشاد شعر برای هم پرداختند و ابن هشام پس از این دیدار شافعى را ستود. توجه ابن هشام را به نسب، ادب، لغت و فصاحت مىتوان در آنچه او از امتیازات شافعى دانسته، ملاحظه کرد. جز لغت آنچه از دانش او در سیره بازتاب یافته، عموماًبه احاطۀ وى در نسبشناسى و شناخت گویندگان اشعار بازمىگردد. با اینهمه، به نظر مصححان سیره، وى اشعارى از [[ابن اسحاق، محمد|ابن اسحاق]] نقل کرده که آشکارا مجعول و سست است و نتوانسته دربارۀ آنها نظرى قطعى ابراز کند، گر چه ابن هشام خود به تأکید گفته که از آوردن چنین اشعارى خوددارى کرده است. |
|
| |
|
| ابراهيم، محمد ابوالفضل، حاشيه بر انباء الرواة (نك: قفطى در همين مآخذ)؛
| | == وفات == |
| | وى بنا بر گفتۀ سهیلى در 213ق در گذشت، اما قفطى و ذهبى نظر سهیلى را مردود دانسته و 218ق را اختیار کردهاند. قمى مرثیۀ ابن نباته در مرگ جمالالدین عبداللّه ابن هشام را به خطا رثاى شاعر در حق این ابن هشام دانسته است. |
|
| |
|
| [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانى]]، احمد بن على، توالى التأسيس، به كوشش ابوالفداء عبدالله قاضى، بيروت، 1406 ق1986/ م؛ | | ==آثار== |
| | #السیرة النبویة، که معمولا [[السیرة النبویة|سیرة ابن هشام]] نیز خوانده مىشود. متن سیره به صورتى که در چاپهاى مختلف مشاهده مىشود، به ابواب و فصول تقسیم نشده است و عنوانهایى هم که بعدها به بخشهاى مختلف آن دادهاند، تنها بازگو کنندۀ وقایع بخشهاست و آنها را به یکدیگر پیوند نمىدهد. این کتاب همواره مورد توجه و استفادۀ مسلمانان بوده است. |
| | #التیجان فی ملوک حمیر که از آن با نام التیجان لمعرفة ملوک الزمان فی اخبار قحطان، یا شرح انساب حمیر و ملوکها نیز یاد مىشود. بخشى از اخبار این کتاب هم از طریق بکائى و [[ابن اسحاق، محمد|ابن اسحاق]] روایت شده است، اما پایۀ روایت آن بر احادیث اسد بن موسى قرار دارد. بنا بر این، التیجان را باید حاصل دوران اقامت ابن هشام در مصر دانست. این اثر نه از نظر مطالعۀ زندگى ابن هشام-مثلاًدر رجال حدیث او و نحوۀ نگرش وى به تاریخ-و نه مستقلا چنانکه باید مورد بررسى قرار نگرفته است. اهمیت و ویژگى التیجان در این است که میان حوادث تاریخى و قصص دینى، خرافه و اسطوره جمع کرده است و از نظر پیدایش و شیوۀ روایت قصۀ عربى در خور توجه است. التیجان به لحاظ احتوا بر حکایات مربوط به پیدایش زبان عربى و فارسی و همچنین شهرها، نژادها و پادشاهان ایرانى نیز منبع قابل مطالعهاى است. این اثر یک بار به کوشش فریتس کرنکو F. Krenkow در حیدر آباد و بار دیگر به کوشش عبدالعزیز مقالح در صنعا به چاپ رسیده است. |
| | #کتاب فی شرح ما وقع فی اشعار السیر من الغریب، که در دست نیست.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/5094 مؤذنجامی، محمدمهدی، ج5، ص118-120]</ref> |
|
| |
|
| ابن خلكان، وفيات: ابن خير، محمد، فهرسة، به كوشش فرانسيسكو كودرا، بغداد، 1963 م؛
| | ==پانویس == |
| | <references/> |
|
| |
|
| [[ابنکثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]، البداية؛ | | ==منابع مقاله== |
| | [https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/5094 مؤذنجامی، محمدمهدی، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، جلد 5، ص118-120، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374] |
|
| |
|
| ابن نباته، محمد بن محمد ديوان، قاهره، 1323 ق1905/ م؛
| | ==وابستهها== |
|
| | {{وابستهها}} |
| ابن هشام، عبدالملك، التيجان، به كوشش عبدالعزيز مقالح، صنعا، 1979 م؛
| |
| | |
| همو، السيرة النبوية، به كوشش مصطفى سقا و ديگران، قاهره، 1355 ق/ 1936 م؛
| |
| | |
| اسنوى، عبدالرحيم، طبقات الشافعية، به كوشش عبدالله جبورى، بغداد، 1390ق 1970/ م؛
| |
| | |
| خشنى، ابوذر بن محمد، شرح السيرة النبوية، قاهره، 1329 ق؛
| |
|
| |
|
| ذهبى، محمد بن احمد، سير اعلام النبلاء، به كوشش شعيب ارنؤوط و ديگران، بيروت، 1405 ق1985/ م؛
| |
|
| |
|
| سقا، مصطفى، مقدمه بر السيرة (نك: ابن هشام در همين مآخذ)؛
| |
|
| |
| سهيلى، عبدالرحمن، الروض الانف، به كوشش عبدالرحمن وكيل، قاهره، 1387 ق؛
| |
|
| |
| قاضى عياض، ترتيب المدارك، به كوشش احمد بكير محمود، بيروت/طرابلس، 1387 ق1967/ م؛
| |
|
| |
| قفطى، على بن يوسف، انباه الرواة، به كوشش محمد ابوالفضل ابراهيم، قاهره، 1371 ق/ 1952 م؛
| |
|
| |
| قمى، عباس، الكنى و الالقاب، تهران، 1397 ق؛
| |
|
| |
| مقالح، عبدالعزيز، مقدمه بر التيجان (نك: ابن هشام در همين مآخذ)، مهدوى، اصغر، مقدمه بر خلاصۀ سيرت رسول اللّه، تلخيص شرفالدين محمد بن عبداللّه، تهران، 1368 ش؛ياقوت، بلدان؛نيز: GAS
| |
|
| |
| شرح حال ابن هشام از دائرة المعارف بزرگ اسلامى ج 5
| |
|
| |
| == وابستهها ==
| |
| {{وابستهها}}
| |
| [[السیرة النبویة]] | | [[السیرة النبویة]] |
|
| |
|
| [[سیرت رسول الله(ص) مشهور به سیرة النبی (ترجمه)]] | | [[سیرت رسولالله(ص) مشهور به سیرة النبی (ترجمه)]] |
|
| |
|
| [[زندگانی محمد(ص) پیامبر اسلام: ترجمه سیرة النبویه]] | | [[زندگانی محمد(ص) پیامبر اسلام: ترجمه سیرة النبویه]] |
|
| |
|
| [[خلاصه سیرت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم]] | | [[خلاصه سیرت رسولالله صلیاللهعلیهوآلهوسلم]] |
|
| |
|
| [[سیرت رسول الله]] | | [[سیرت رسولالله(ص)]] |
|
| |
|
| [[السیرة النبویة لابن هشام]] | | [[السیرة النبویة لابن هشام]] |
|
| |
|
| [[حاشية السجاعي]] | | [[حاشیة السجاعی]] |
|
| |
|
| [[السيرة النبوية (تک جلدي)]] | | [[السیرة النبویة (تک جلدی)]] |
|
| |
|
| [[رده:زندگینامه]] | | [[رده:زندگینامه]] |
| | [[رده:ادیبان]] |
| | [[رده:نسبشناسان]] |