مناقب هنروران: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURمناقب هنرورانJ1.jpg | عنوان =مناقب هنروران | عنوان‌های دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = عالی افندی، مصطفی (نویسنده) هاشم‌پور سبحانی، توفیق (مترجم) |زبان | زبان = | کد کنگره =‏ | موضوع = |ناشر | ناشر =گویا | مکان نشر =ت...» ایجاد کرد)
     
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۲۶: خط ۲۶:
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}
    }}
    '''مناقب هنروران''' تألیف مصطفی عالی افندی، مترجم توفیق هاشم‌پور سبحانی، این کتاب زندگینامه هنرمندان کشور ترکیه در زمینه نقاشی، تهذیب، خوشنویسی، تصویرگرایی بیان می کند.
    '''مناقب هنروران''' تألیف [[عالی افندی، مصطفی|مصطفی عالی افندی]]، مترجم [[هاشم‌پور سبحانی، توفیق|توفیق هاشم‌پور سبحانی]]، این کتاب زندگینامه هنرمندان کشور ترکیه در زمینه نقاشی، تهذیب، خوشنویسی، تصویرگرایی بیان می کند.
    ==ساختار==
    ==ساختار==
    کتاب در پنج فصل تدوین شده است.
    کتاب در پنج فصل تدوین شده است.
    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    مصطفی عالی افندی فرزند خواجه احمد بن عبدالله نامی از غلامان عثمانی بود که در سال 948 هـ.ق در کلیبولی دیده به جهان گشود. در شش‌سالگی تحصیل را آغاز کرد. در سال 960 نزد حبیب حمیدی، کافیه و در 965 نزد یکی از همشهریان خود ـ سروری ـ تفسیر و فقه خواند. او طبع شعر داشت؛ ابتدا «چشمی» تخلص می‌کرد؛ ولی بعد تخلص «عالی» را برگزید. در سال 968 به فرمان شاهزاده سلیم (سلیم ثانی) مقام انشا بدو محول شد. در سال 970 به شام رفت و شش سال تمام در دیوان کتابت مصطفی پاشا خدمت کرد. گویا هنگامی که کاتب شاهزاده بود، مدتی به استانبول آمد و بر آن شد که برای تألیف و تنظیم آثار خود در استانبول اقامت کند. از این‌رو عرض‌حالی به نثر و نظم به سلطان سلیم نوشت؛ اما سلطان در جواب او نوشت که در سمت کاتبی دیوان شاهزاده بماند، کسان شهزاده نباید در درگاه ما بمانند. پس از شش سال، چون پاشا به سرداری سپاه یمن منصوب شد، عالی همراه او به مصر رفت. مدتی بعد مصطفی پاشا معزول شد و به سال 976 به استانبول بازگشت. معلوم نیست عالی همراه او به استانبول بازگشت یا نه؛ اما چون به حریق بزرگی که در سال 977 در استانبول روی داده، اشاره دارد، ظاهراً در آن هنگام در استانبول بوده است. مرگ او به سال 1008 هـ.ق در جده اتفاق افتاده است.
    [[عالی افندی، مصطفی|مصطفی عالی افندی]] فرزند خواجه احمد بن عبدالله نامی از غلامان عثمانی بود که در سال 948 هـ.ق در کلیبولی دیده به جهان گشود. در شش‌سالگی تحصیل را آغاز کرد. در سال 960 نزد حبیب حمیدی، کافیه و در 965 نزد یکی از همشهریان خود ـ سروری ـ تفسیر و فقه خواند. او طبع شعر داشت؛ ابتدا «چشمی» تخلص می‌کرد؛ ولی بعد تخلص «عالی» را برگزید. در سال 968 به فرمان شاهزاده سلیم (سلیم ثانی) مقام انشا بدو محول شد. در سال 970 به شام رفت و شش سال تمام در دیوان کتابت مصطفی پاشا خدمت کرد. گویا هنگامی که کاتب شاهزاده بود، مدتی به استانبول آمد و بر آن شد که برای تألیف و تنظیم آثار خود در استانبول اقامت کند. از این‌رو عرض‌حالی به نثر و نظم به سلطان سلیم نوشت؛ اما سلطان در جواب او نوشت که در سمت کاتبی دیوان شاهزاده بماند، کسان شهزاده نباید در درگاه ما بمانند. پس از شش سال، چون پاشا به سرداری سپاه یمن منصوب شد، عالی همراه او به مصر رفت. مدتی بعد مصطفی پاشا معزول شد و به سال 976 به استانبول بازگشت. معلوم نیست عالی همراه او به استانبول بازگشت یا نه؛ اما چون به حریق بزرگی که در سال 977 در استانبول روی داده، اشاره دارد، ظاهراً در آن هنگام در استانبول بوده است. مرگ او به سال 1008 هـ.ق در جده اتفاق افتاده است.


    عالی افندی را می‌توان دانشمند، شاعر، مورخ و کارشناس امور مالی دانست؛ اما مورخ بودن او بر دیگه جنبه‌های وی برتری دارد. برخی از آثار او عبارتند از: کنه الاخبار، هفت مجلس، نصرت‌نامه، فرصت‌نامه، حالات القاهره من العادات الظاهره، دیوان اشعار، صدف صدگهر و .... و از جمله همین کتاب «مناقب هنروران» که آن را به سال 995 قمری تألیف کرده است. او به صنعت خط وقوف داشت و آداب خوشنویسی را به‌خوبی می‌دانست. وی در استانبول نزد استادانی چون شکرالله‌زاده پیرمحمد خط نسخ و ثلث را فراگرفت.
    [[عالی افندی، مصطفی|عالی افندی]] را می‌توان دانشمند، شاعر، مورخ و کارشناس امور مالی دانست؛ اما مورخ بودن او بر دیگه جنبه‌های وی برتری دارد. برخی از آثار او عبارتند از: کنه الاخبار، هفت مجلس، نصرت‌نامه، فرصت‌نامه، حالات القاهره من العادات الظاهره، دیوان اشعار، صدف صدگهر و .... و از جمله همین کتاب «مناقب هنروران» که آن را به سال 995 قمری تألیف کرده است. او به صنعت خط وقوف داشت و آداب خوشنویسی را به‌خوبی می‌دانست. وی در استانبول نزد استادانی چون شکرالله‌زاده پیرمحمد خط نسخ و ثلث را فراگرفت.


    مصطفی عالی افندی کتاب «مناقب هنروران» را در سال 995 قمری در دورۀ حکومت سلطان مرادخان بن سلطان سلیم خان به زبان ترکی تألیف کرده است. عالی در مقدمۀ خود اشاره کرده که در زمان سلطان مراد «ارباب معارف خوشحال و اصحاب لطایف مرفه‌البال‌اند» و میل و رغبت صاحبان علوم و فنون و توجه به هنرها و کمالات گوناگون وجهۀ همت قرار گرفته است.
    [[عالی افندی، مصطفی|مصطفی عالی افندی]] کتاب «مناقب هنروران» را در سال 995 قمری در دورۀ حکومت سلطان مرادخان بن سلطان سلیم خان به زبان ترکی تألیف کرده است. عالی در مقدمۀ خود اشاره کرده که در زمان سلطان مراد «ارباب معارف خوشحال و اصحاب لطایف مرفه‌البال‌اند» و میل و رغبت صاحبان علوم و فنون و توجه به هنرها و کمالات گوناگون وجهۀ همت قرار گرفته است.


    وی دلیل نگارش این کتاب را ضرورت تحقیق دربارۀ کاتبان و خوشنویسان و قاطعان و تذهیب‌گران و نقاشان می‌داند. پرداختن به اینکه آنها چه کسانی بودند، در کدام سرزمین می‌زیسته‌اند و نزد کدام استاد یا استادان تعلیم دیده‌اند و تربیت شده‌اند و همچنین در زمان کدام پادشاه و در سایۀ چه کسی به کمال رسیده‌اند.
    وی دلیل نگارش این کتاب را ضرورت تحقیق دربارۀ کاتبان و خوشنویسان و قاطعان و تذهیب‌گران و نقاشان می‌داند. پرداختن به اینکه آنها چه کسانی بودند، در کدام سرزمین می‌زیسته‌اند و نزد کدام استاد یا استادان تعلیم دیده‌اند و تربیت شده‌اند و همچنین در زمان کدام پادشاه و در سایۀ چه کسی به کمال رسیده‌اند.
    خط ۴۱: خط ۴۱:


    نویسنده در مقدمۀ کتاب که با عنوان «صدرالکاتب» آورده، می‌نویسد: «مقدمه‌ای در شرف حُسن کتابت نوشته آمد. اگرچه حسن خط معجزۀ بعضی از انبیاست، و مخصوصاً در مزیت قلم و ارباب رقم و روایات متفرع در اقسام و حروف هجا شمه‌ای نوشته شد. فصل اول در کتابت وحی الهی و در مقام اصحاب معالی که به خط کوفی آیات نامتناهی را نوشته‌اند. فصل ثانی دربارۀ ابن مُقله و استادان سبعه و کاتبان خوش‌سیرت که در شش قلم مهارت داشتند. فصل ثالث دربارۀ مشاهیر لازم‌الرغبۀ کاتبان و خوشنویسان اولوالالباب که نستعلیق‌نویس بودند. فصل رابع در منشیان چپ‌نویس و منهیان روشن‌نباهت که در خط دیوانی کوشیده‌اند. فصل خامس در روایت مشاهیر قاطعان هنرور روم و عجم و مقطّعان پاکیزه‌کار معدوم الرقم و مصوران و مذهّبان عالم و طراحان و مجلّدان زمرۀ بنی‌آدم. و خاتمه‌ای در بعض تمثیلات و تشبیهات و اشارات و التما دعا در حق مؤلف وضع شد و ترتیب یافت».<ref> [https://literaturelib.com/books/4883 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref>
    نویسنده در مقدمۀ کتاب که با عنوان «صدرالکاتب» آورده، می‌نویسد: «مقدمه‌ای در شرف حُسن کتابت نوشته آمد. اگرچه حسن خط معجزۀ بعضی از انبیاست، و مخصوصاً در مزیت قلم و ارباب رقم و روایات متفرع در اقسام و حروف هجا شمه‌ای نوشته شد. فصل اول در کتابت وحی الهی و در مقام اصحاب معالی که به خط کوفی آیات نامتناهی را نوشته‌اند. فصل ثانی دربارۀ ابن مُقله و استادان سبعه و کاتبان خوش‌سیرت که در شش قلم مهارت داشتند. فصل ثالث دربارۀ مشاهیر لازم‌الرغبۀ کاتبان و خوشنویسان اولوالالباب که نستعلیق‌نویس بودند. فصل رابع در منشیان چپ‌نویس و منهیان روشن‌نباهت که در خط دیوانی کوشیده‌اند. فصل خامس در روایت مشاهیر قاطعان هنرور روم و عجم و مقطّعان پاکیزه‌کار معدوم الرقم و مصوران و مذهّبان عالم و طراحان و مجلّدان زمرۀ بنی‌آدم. و خاتمه‌ای در بعض تمثیلات و تشبیهات و اشارات و التما دعا در حق مؤلف وضع شد و ترتیب یافت».<ref> [https://literaturelib.com/books/4883 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref>
    ==پانويس ==
    ==پانويس ==
    <references />
    <references />

    نسخهٔ ‏۱۰ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۲۱

    مناقب هنروران
    مناقب هنروران
    پدیدآورانعالی افندی، مصطفی (نویسنده) هاشم‌پور سبحانی، توفیق (مترجم)
    ناشرگویا
    مکان نشرتهران
    سال نشر1399
    شابک6ـ47ـ7291ـ622ـ978
    کد کنگره

    مناقب هنروران تألیف مصطفی عالی افندی، مترجم توفیق هاشم‌پور سبحانی، این کتاب زندگینامه هنرمندان کشور ترکیه در زمینه نقاشی، تهذیب، خوشنویسی، تصویرگرایی بیان می کند.

    ساختار

    کتاب در پنج فصل تدوین شده است.

    گزارش محتوا

    مصطفی عالی افندی فرزند خواجه احمد بن عبدالله نامی از غلامان عثمانی بود که در سال 948 هـ.ق در کلیبولی دیده به جهان گشود. در شش‌سالگی تحصیل را آغاز کرد. در سال 960 نزد حبیب حمیدی، کافیه و در 965 نزد یکی از همشهریان خود ـ سروری ـ تفسیر و فقه خواند. او طبع شعر داشت؛ ابتدا «چشمی» تخلص می‌کرد؛ ولی بعد تخلص «عالی» را برگزید. در سال 968 به فرمان شاهزاده سلیم (سلیم ثانی) مقام انشا بدو محول شد. در سال 970 به شام رفت و شش سال تمام در دیوان کتابت مصطفی پاشا خدمت کرد. گویا هنگامی که کاتب شاهزاده بود، مدتی به استانبول آمد و بر آن شد که برای تألیف و تنظیم آثار خود در استانبول اقامت کند. از این‌رو عرض‌حالی به نثر و نظم به سلطان سلیم نوشت؛ اما سلطان در جواب او نوشت که در سمت کاتبی دیوان شاهزاده بماند، کسان شهزاده نباید در درگاه ما بمانند. پس از شش سال، چون پاشا به سرداری سپاه یمن منصوب شد، عالی همراه او به مصر رفت. مدتی بعد مصطفی پاشا معزول شد و به سال 976 به استانبول بازگشت. معلوم نیست عالی همراه او به استانبول بازگشت یا نه؛ اما چون به حریق بزرگی که در سال 977 در استانبول روی داده، اشاره دارد، ظاهراً در آن هنگام در استانبول بوده است. مرگ او به سال 1008 هـ.ق در جده اتفاق افتاده است.

    عالی افندی را می‌توان دانشمند، شاعر، مورخ و کارشناس امور مالی دانست؛ اما مورخ بودن او بر دیگه جنبه‌های وی برتری دارد. برخی از آثار او عبارتند از: کنه الاخبار، هفت مجلس، نصرت‌نامه، فرصت‌نامه، حالات القاهره من العادات الظاهره، دیوان اشعار، صدف صدگهر و .... و از جمله همین کتاب «مناقب هنروران» که آن را به سال 995 قمری تألیف کرده است. او به صنعت خط وقوف داشت و آداب خوشنویسی را به‌خوبی می‌دانست. وی در استانبول نزد استادانی چون شکرالله‌زاده پیرمحمد خط نسخ و ثلث را فراگرفت.

    مصطفی عالی افندی کتاب «مناقب هنروران» را در سال 995 قمری در دورۀ حکومت سلطان مرادخان بن سلطان سلیم خان به زبان ترکی تألیف کرده است. عالی در مقدمۀ خود اشاره کرده که در زمان سلطان مراد «ارباب معارف خوشحال و اصحاب لطایف مرفه‌البال‌اند» و میل و رغبت صاحبان علوم و فنون و توجه به هنرها و کمالات گوناگون وجهۀ همت قرار گرفته است.

    وی دلیل نگارش این کتاب را ضرورت تحقیق دربارۀ کاتبان و خوشنویسان و قاطعان و تذهیب‌گران و نقاشان می‌داند. پرداختن به اینکه آنها چه کسانی بودند، در کدام سرزمین می‌زیسته‌اند و نزد کدام استاد یا استادان تعلیم دیده‌اند و تربیت شده‌اند و همچنین در زمان کدام پادشاه و در سایۀ چه کسی به کمال رسیده‌اند.

    مصطفی عالی این کتاب را به درخواست سعدالدین بن حسن جان نگاشته است. همچنین در این کتاب از رسالۀ «قطبیه» اثر قطب‌الدین محمد یزدی استفاده کرده که سرگذشت 53 نستعلیق‌نویس است و سپس سرگذشت چند خوشنویس دیگر را بر آن افزوده است.

    نویسنده در مقدمۀ کتاب که با عنوان «صدرالکاتب» آورده، می‌نویسد: «مقدمه‌ای در شرف حُسن کتابت نوشته آمد. اگرچه حسن خط معجزۀ بعضی از انبیاست، و مخصوصاً در مزیت قلم و ارباب رقم و روایات متفرع در اقسام و حروف هجا شمه‌ای نوشته شد. فصل اول در کتابت وحی الهی و در مقام اصحاب معالی که به خط کوفی آیات نامتناهی را نوشته‌اند. فصل ثانی دربارۀ ابن مُقله و استادان سبعه و کاتبان خوش‌سیرت که در شش قلم مهارت داشتند. فصل ثالث دربارۀ مشاهیر لازم‌الرغبۀ کاتبان و خوشنویسان اولوالالباب که نستعلیق‌نویس بودند. فصل رابع در منشیان چپ‌نویس و منهیان روشن‌نباهت که در خط دیوانی کوشیده‌اند. فصل خامس در روایت مشاهیر قاطعان هنرور روم و عجم و مقطّعان پاکیزه‌کار معدوم الرقم و مصوران و مذهّبان عالم و طراحان و مجلّدان زمرۀ بنی‌آدم. و خاتمه‌ای در بعض تمثیلات و تشبیهات و اشارات و التما دعا در حق مؤلف وضع شد و ترتیب یافت».[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها