۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - ' )' به ')') |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
او داستان را در قالب «خاتمه» با شرح وضع روم در سدههاى ميانه و قرن شانزدهم پى مىگيرد. تفاوت وضع عمومى اين شهر در آن زمان با روزگارى كه گيبون بدانجا سفر كرد، بسيار اندك مىنمود. فصلهاى پانزدهم و شانزدهم اين اثر كه بازگوينده داستان ظهور مسيحيت و گسترش آنند، در چكيده آمدهاند. بسيارى از خوانندگان كتاب تنها با اين فصلها آشنايى دارند و از اينرو، بخشهاى بزرگى از آنها كه به دگرگونى باورهاى دينى و دستگاه روحانى مىپردازند، در چكيده گنجانده شدهاند. شرح لشكركشىهاى مردمان كمفرهنگ و تاريخ وضع داخلى امپراطورى شرقى، از پيشرفت مذهب آريوسى و باورهايى مانند تثليث و كالبدپذيرى روح خدا، بر كنار نخواهد ماند. | او داستان را در قالب «خاتمه» با شرح وضع روم در سدههاى ميانه و قرن شانزدهم پى مىگيرد. تفاوت وضع عمومى اين شهر در آن زمان با روزگارى كه گيبون بدانجا سفر كرد، بسيار اندك مىنمود. فصلهاى پانزدهم و شانزدهم اين اثر كه بازگوينده داستان ظهور مسيحيت و گسترش آنند، در چكيده آمدهاند. بسيارى از خوانندگان كتاب تنها با اين فصلها آشنايى دارند و از اينرو، بخشهاى بزرگى از آنها كه به دگرگونى باورهاى دينى و دستگاه روحانى مىپردازند، در چكيده گنجانده شدهاند. شرح لشكركشىهاى مردمان كمفرهنگ و تاريخ وضع داخلى امپراطورى شرقى، از پيشرفت مذهب آريوسى و باورهايى مانند تثليث و كالبدپذيرى روح خدا، بر كنار نخواهد ماند. | ||
نويسنده دوران امپراطورى آنتونينى ) Antonines( را بهراستى «روزگار زرين» روم مىپنداشت و اوضاع اقتصادى آن روزها كه بر پايه پژوهشهاى بعدى، تنها ظاهرى نيكو و خوش داشت، فرض او را سست نمىكند. از اينرو، وى داستان سير نزولى امپراطرى را دست كم تا سقوط آن در مغرب، بدون هيچ تناقضى دنبال مىكند. | نويسنده دوران امپراطورى آنتونينى) Antonines( را بهراستى «روزگار زرين» روم مىپنداشت و اوضاع اقتصادى آن روزها كه بر پايه پژوهشهاى بعدى، تنها ظاهرى نيكو و خوش داشت، فرض او را سست نمىكند. از اينرو، وى داستان سير نزولى امپراطرى را دست كم تا سقوط آن در مغرب، بدون هيچ تناقضى دنبال مىكند. | ||
دريغ خوردن او بر مرگ آزادى، از سر عادت است و مانع نوشتن وى درباره نوآورىهاى سياسى و كارهاى ديوانى نمىشود. او لشكركشىهاى اقوام كمفرهنگ شمالى را جز موجهايى از سيل پيوسته ويرانگرى نمىديد؛ اما از ديدگاه ديگرى مىتوان انگيزه مهاجمان را پيوست به «مُلك جميل» آن تمدن باستانى گمان زد. افزون بر اين، آنان با خود ابزارهاى فراوانى مىآوردند كه زندگى اروپاييان را دلپذير مىساخت؛ چيزهايى كه دنياى يونان و روم هرگز آنها را كشف نكرده و نشناخته بودند. | دريغ خوردن او بر مرگ آزادى، از سر عادت است و مانع نوشتن وى درباره نوآورىهاى سياسى و كارهاى ديوانى نمىشود. او لشكركشىهاى اقوام كمفرهنگ شمالى را جز موجهايى از سيل پيوسته ويرانگرى نمىديد؛ اما از ديدگاه ديگرى مىتوان انگيزه مهاجمان را پيوست به «مُلك جميل» آن تمدن باستانى گمان زد. افزون بر اين، آنان با خود ابزارهاى فراوانى مىآوردند كه زندگى اروپاييان را دلپذير مىساخت؛ چيزهايى كه دنياى يونان و روم هرگز آنها را كشف نكرده و نشناخته بودند. |
ویرایش