عارف و صوفی چه میگویند؟: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
«برهان»، دومین مبحث کتاب است که اصالت تحقیق، اصالت جعل، وحدت وجود و مباحثی ازایندست را با ذکر دلایل مخالفین و موافقین مطرح کرده است<ref>ر.ک: همان، ص183-184</ref>. | «برهان»، دومین مبحث کتاب است که اصالت تحقیق، اصالت جعل، وحدت وجود و مباحثی ازایندست را با ذکر دلایل مخالفین و موافقین مطرح کرده است<ref>ر.ک: همان، ص183-184</ref>. | ||
مبحث سوم، با موضوع قرآن و حدیث، خود مشتمل بر مقدمه و پنج فصل است<ref>ر.ک: همان، ص248</ref>. خلاصه مطلب اینکه عرفا و صوفیه مسلمین مدعیاند که توحید آنان بر مدلول آیات و احادیث منطبق است<ref>ر.ک: همان، ص277</ref>. | مبحث سوم، با موضوع قرآن و حدیث، خود مشتمل بر مقدمه و پنج فصل است<ref>ر.ک: همان، ص248</ref>. خلاصه مطلب اینکه عرفا و صوفیه مسلمین مدعیاند که توحید آنان بر مدلول آیات و احادیث منطبق است<ref>ر.ک: همان، ص277</ref> لکن ایشان در این باب و در پاسخ به عرفا و صوفیه قائل است: الحق ما که ذهن خود را از مطالب خارج خالی کرده و به قرآن و حدیث با دقت مراجعه نمودیم مسئله وحدت وجود و موجود را هرگز بر ظواهر مدلولات قرآن و حدیث منطبق نیافتیم بلکه آن را در مواضع استشهاد و استدلال قوم که نمونههای آن گذشت بر مدلول بعض آیات و احادیث متشابه و غیرمتشابه تفسیر به رأی و معنای تحمیلی تشخیص دادهایم و واضح است که آیات و احادیث با چنین تفسیر و معنی هیچگونه حجیتی بر مقصود ندارد...<ref>همان، ص278</ref> | ||
نویسنده در پایان کتاب چنین میگوید: نتیجه بحث و تحری ما در طول این کتاب این شد: از مطالعه تاریخ پیدایش تصوف و عرفان (اصطلاحی) در اسلام و نظر در بعض اقوال و اعمال صوفیانه، و تأمل در مکاشفات اهل مکاشفه، و رسیدگی به مبحث برهان و ادله عقلی و فلسفی، و مطالعه قرآن و حدیث پی بردیم به اینکه این امور نه تنها حقانیت توحید تصوف و عرفان یعنی وحدت وجود و موجود را برای ما ثابت نمیکند بلکه مجموع این مطالعات، حقانیت توحید مخالف آن یعنی توحید فطری را که بر اساس غیریت و مباینت و عدم مجانست واقعیت خالق و مخلوق است بر ما بیشتر روشن و تثبیت میگرداند<ref>همان، ص280</ref>. | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۴۸: | خط ۵۱: | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[آيين زندگى و درسهاى اخلاق اسلامى]] | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
خط ۵۳: | خط ۵۸: | ||
[[رده:تصوف و عرفان]] | [[رده:تصوف و عرفان]] | ||
[[رده:رد و نقض تصوف و عرفان]] | [[رده:رد و نقض تصوف و عرفان]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی شده2 مهر 1403]] | |||
[[رده:مقالات بازبینی | |||
[[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ مهر 1403 توسط سید محمد رضا موسوی]] | [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ مهر 1403 توسط سید محمد رضا موسوی]] | ||
[[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ مهر 1403 توسط محسن عزیزی]] | [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ مهر 1403 توسط محسن عزیزی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۸ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۵۱
عارف و صوفی چه می گویند؟ | |
---|---|
پدیدآوران | تهرانی، جواد (نويسنده) |
عنوانهای دیگر | بحثی در مبادی، و اصول تصوف و عرفان |
ناشر | کتابخانه بزرگ اسلامی |
مکان نشر | ایران - تهران |
سال نشر | 1363ش |
چاپ | 6 |
شابک | - |
موضوع | تصوف - دفاعیهها و ردیهها - عرفان - دفاعیهها و ردیهها |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ت9ع2 295/2 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
عارف و صوفی چه میگویند ، تألیف جواد تهرانی (1283-1368ش)، بحثی در مبادی و اصول تصوف و عرفان و تحلیل و نقد آنهاست.
مباحث کتاب با فرهنگ مصطلحات عرفا و صوفیه که در ضمن کتاب نامی از آنها برده شده، آغاز شده است[۱].
غرض اصلی در این کتاب، تحقیق درباره هدف نهایی و مقصد اعلای عرفان و تصوف، یعنی توحید عرفانی و قول به وحدت وجود و موجود است که قائلین به آن از مسلمین به اعتقاد خود از طریق کشف و شهود به آن رسیدهاند و نیز با استفاده از قرآن و حدیث و یا بهاضافه به برهان و دلیلی عقلی آن را دانستهاند و آنچه از مطالب تاریخی و غیره راجع به تصوف قبلاً نوشته میشود برای مزید اطلاع خواننده است[۲].
نویسنده آنگونه که خود گفته، مدارک مطالب کتاب را ذکر کرده و در مطالب قبل از مسئله توحید، در موارد بسیاری از نوشتههای دکتر قاسم غنی استفاده کرده است[۳].
مقدمه کتاب با بحثی در پیدایش تصوف و عرفان اصطلاحی در اسلام، تأثیر مسیحیت و افکار هندی و بودایی در تصوف اسلامی، آغاز شده است[۴]. نویسنده پس از آنکه فرهنگها و عوامل خارجی را منشأ عمده پیدایش تصوف اسلامی دانسته نه تعلیمات و فرهنگ خود اسلام، به این سؤال پاسخ میدهد که بااینوجود، چرا در جمیع اعصار، تصوف بین مسلمین انتشار و رواج کامل پیدا نموده است؟ پس از پاسخ به این پرسش، نُه مطلب دیگر مطرح شده که آخرین آنها گفتار عرفا و صوفیه در توحید است[۵].
در مبحث اول کتاب با عنوان مکاشفه، سخنان مؤلف راجع به کشف و سپس دیدگاه لاهیجی و ابن عربی راجع به این موضوع مورد مطالعه قرار گرفته است[۶].
«برهان»، دومین مبحث کتاب است که اصالت تحقیق، اصالت جعل، وحدت وجود و مباحثی ازایندست را با ذکر دلایل مخالفین و موافقین مطرح کرده است[۷].
مبحث سوم، با موضوع قرآن و حدیث، خود مشتمل بر مقدمه و پنج فصل است[۸]. خلاصه مطلب اینکه عرفا و صوفیه مسلمین مدعیاند که توحید آنان بر مدلول آیات و احادیث منطبق است[۹] لکن ایشان در این باب و در پاسخ به عرفا و صوفیه قائل است: الحق ما که ذهن خود را از مطالب خارج خالی کرده و به قرآن و حدیث با دقت مراجعه نمودیم مسئله وحدت وجود و موجود را هرگز بر ظواهر مدلولات قرآن و حدیث منطبق نیافتیم بلکه آن را در مواضع استشهاد و استدلال قوم که نمونههای آن گذشت بر مدلول بعض آیات و احادیث متشابه و غیرمتشابه تفسیر به رأی و معنای تحمیلی تشخیص دادهایم و واضح است که آیات و احادیث با چنین تفسیر و معنی هیچگونه حجیتی بر مقصود ندارد...[۱۰]
نویسنده در پایان کتاب چنین میگوید: نتیجه بحث و تحری ما در طول این کتاب این شد: از مطالعه تاریخ پیدایش تصوف و عرفان (اصطلاحی) در اسلام و نظر در بعض اقوال و اعمال صوفیانه، و تأمل در مکاشفات اهل مکاشفه، و رسیدگی به مبحث برهان و ادله عقلی و فلسفی، و مطالعه قرآن و حدیث پی بردیم به اینکه این امور نه تنها حقانیت توحید تصوف و عرفان یعنی وحدت وجود و موجود را برای ما ثابت نمیکند بلکه مجموع این مطالعات، حقانیت توحید مخالف آن یعنی توحید فطری را که بر اساس غیریت و مباینت و عدم مجانست واقعیت خالق و مخلوق است بر ما بیشتر روشن و تثبیت میگرداند[۱۱].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه، دیباچه و متن کتاب.