ابن خطیب، محمد بن عبدالله: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'عبد الله' به 'عبدالله')
     
    (۵۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    <div class="wikiInfo">
    [[پرونده:NUR00564.jpg|بندانگشتی|ابن خطیب، محمد بن عبدالله]]
    [[پرونده:NUR00564.jpg|بندانگشتی|ابن خطیب، محمد بن عبدالله]]
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    |-
    |-
    ! نام!! data-type='authorName'|ابن خطیب، محمد بن عبدالله
    ! نام!! data-type="authorName" |ابن خطیب، محمد بن عبدالله
    |-
    |-
    |نام های دیگر  
    |نام‌های دیگر  
    |data-type='authorOtherNames'| اب‍ن‌ ال‍خ‍طی‍ب‌ ال‍س‍ل‍م‍ان‍ی‌، م‍ح‍م‍د ب‍ن‌ ع‍ب‍د ال‍ل‍ه‌
    | data-type="authorOtherNames" | اب‍ن ال‍خ‍طی‍ب ال‍س‍ل‍م‍ان‍ی‌، م‍ح‍م‍د ب‍ن ع‍ب‍دال‍ل‍ه‌


    ل‍س‍ان‌ ال‍دی‍ن‌ اب‍ن‌ ال‍خ‍طی‍ب‌
    ل‍س‍ان ال‍دی‍ن اب‍ن ال‍خ‍طی‍ب‌
    |-
    |-
    |نام پدر  
    |نام پدر  
    |data-type='authorfatherName'|
    | data-type="authorfatherName" |عبدالله
    |-
    |-
    |متولد  
    |متولد  
    |data-type='authorbirthDate'|1313 م
    | data-type="authorbirthDate" |713ق
    |-
    |-
    |محل تولد
    |محل تولد
    |data-type='authorBirthPlace'|
    | data-type="authorBirthPlace" |لوشه
    |-
    |-
    |رحلت  
    |رحلت  
    |data-type='authorDeathDate'|776 هـ.ق یا 1374 م
    | data-type="authorDeathDate" |776 ‌‎ق یا 1374 م
    |-
    |-
    |اساتید
    |اساتید
    |data-type='authorTeachers'|
    | data-type="authorTeachers" |ابوعبدالله بن عبدالولى العواد
    |-
    |برخی آثار
    |data-type='authorWritings'|
    |-class='articleCode'
    |کد مولف
    |data-type='authorCode'|AUTHORCODE564AUTHORCODE
    |}
    </div>


    ابوالحسن على القيجاطى


    «ابوعبدالله محمد بن عبدالله بن سعيد بن عبدالله بن سعيد بن على بن احمد سلمانى»، مشهور به «ذوالرياستين» (رياست شمشير و قلم يا وزارت و کتابت) و ملقب به «لسان الدين»، وزير، طبيب، مورخ و فقيه مالكى اندلسى است كه در 713ق / 1313م به دنيا آمد.
    ابوالقاسم بن جزى


    دودمان وى را ازآن‌رو سلمانى ناميده‌اند كه نسبشان به مراد، يكى از تيره‌هاى قحطانى ساكن ناحيه سلمان يمن مى‌رسد. خاندان وى كه نخست به شام رفته بودند، در پى فتح اندلس، بدان سرزمين كوچيدند و در آنجا رحل اقامت افكندند و به بنى وزير مشهور شدند. از آنجا كه نياى وى به لوشه (در غرب غرناطه) رفت و خطيب و قاضى آنجا شد، از آن پس فرزندانش به بنى خطيب مشهور شدند.
    ابوعبدالله بن الفخار
    |-
    |برخی آثار
    | data-type="authorWritings" |[[الإحاطة في أخبار غرناطة]]


    وى در لوشه به دنيا آمد و در خردى با پدر به غرناطه رفت و در آنجا علم و ادب فراگرفت و چون در نظم، نثر و ترسل سرآمد همگنان شد، به خدمت سلطان ابوالحجاج درآمد و در ديوان انشاء زيردست ابوالحسن بن جياب به كار پرداخت و چندى بعد به‌جاى وى منشى مخصوص و وزير ابوالحجاج شد و به‌رغم جوانى، گذشته از وزارت، رياست لشكر و بيت‌المال را نيز در دست گرفت. همچنين انتصاب كارگزاران دولتى بر عهده وى بود و از اين راه ثروت فراوان كسب كرد.
    أعمال الأعلام فيمن بويع قبل الاحتلام من ملوک الاسلام و ما یتعلق بذلک من الکلام
    خطرة الطيف: رحلات في المغرب و الأندلس 1347-1362


    سلطان بارها او را به سفارت نزد سلاطين ديگر فرستاد و پس از سلطان، پسرش الغنى بالله، او را به رياست هيئتى، نزد سلطلان مغرب فرستاد. موفقيت وى در اين مأموريت، جايگاه او را نزد سلطان بالا برد تا اينكه شورشى به همدستى برادر سلطان درگرفت و الغنى بالله گريخته و او نيز دستگير و زندانى شد، ولى سرانجام به شفاعت سلطان ابوسالم آزاد شده و به مغرب رفت و در آنجا با دانشمندانى مانند [[ابن خلدون]] آشنا گرديد و به نوشتن آثار خود پرداخت.
    [[معيار الإختيار في ذکر المعاهد و الديار]]
    |- class="articleCode"
    |کد مؤلف
    | data-type="authorCode" |AUTHORCODE00564AUTHORCODE
    |}
    </div>
    {{کاربردهای دیگر|ابن خطیب (ابهام‌زدایی)}}


    الغنى بالله در 763ق، مجددا بر تخت سلطنت نشست و او را به خدمت بازخواند. بدين‌سان، دوره دوم اقتدار وى آغاز شد كه نزديك به ده سال طول كشيد. وى كه خواهان قدرت مطلق در امور دولتى بود، طى اين دوره به دور كردن رقيبان از ميدان دست زد؛ كارى كه سرانجام به بهاى جان وى تمام شد. اطرافيان سلطان كه از استبداد وى خسته شده بودند، دست به كار آشفتن ذهن سلطان نسبت به او شدند و سرانجام او را زندانى كرده و پس از شكنجه بسيار، در سال 776ق / 1374م وى را در زندان خفه كردند و فرداى آن شب، او را در باب المحروق، به خاك سپردند، اما روز بعد، جسد او را بيرون آورده و بر آتش گذاشتند و بار ديگر به قبر بازگرداندند. بر اثر اين رفتار زشت بود كه او را «ذوالميتين» و «ذوالقبرين» نيز خوانده‌اند.
    '''ابوعبدالله محمد بن عبدالله بن سعيد بن عبدالله بن سعيد بن على بن احمد سلمانى''' (713-776ق)، مشهور به «ذوالرياستين» (رياست شمشير و قلم يا وزارت و کتابت) و ملقب به «لسان‌الدين»، وزير، طبيب، مورخ و فقيه مالكى اندلسى است كه در 713ق / 1313م به دنيا آمد.


    == از ميان استادان بسيار او، مى‌توان از علماى زير نام برد:==
    دودمان وى را ازآن‌رو سلمانى نامیده‌اند كه نسبشان به مراد، یکى از تيره‌هاى قحطانى ساكن ناحيه سلمان يمن مى‌رسد. خاندان وى كه نخست به شام رفته بودند، در پى فتح اندلس، بدان سرزمین كوچيدند و در آنجا رحل اقامت افكندند و به بنى وزير مشهور شدند. از آنجا كه نياى وى به لوشه (در غرب غرناطه) رفت و خطیب و قاضى آنجا شد، از آن پس فرزندانش به بنى خطیب مشهور شدند.


    ==ولادت==
    وى در لوشه به دنيا آمد و در خردى با پدر به غرناطه رفت و در آنجا علم و ادب فراگرفت و چون در نظم، نثر و ترسل سرآمد همگنان شد، به خدمت سلطان ابوالحجاج درآمد و در ديوان انشاء زيردست ابوالحسن بن جياب به كار پرداخت و چندى بعد به‌جاى وى منشى مخصوص و وزير ابوالحجاج شد و به‌رغم جوانى، گذشته از وزارت، رياست لشكر و بيت‌المال را نيز در دست گرفت. همچنين انتصاب كارگزاران دولتى بر عهده وى بود و از این راه ثروت فراوان كسب كرد.


    1. ابوعبدالله بن عبد الولى العواد؛
    سلطان بارها او را به سفارت نزد سلاطين ديگر فرستاد و پس از سلطان، پسرش الغنى بالله، او را به رياست هيئتى، نزد سلطلان مغرب فرستاد. موفقيت وى در این مأموريت، جايگاه او را نزد سلطان بالا برد تا اينكه شورشى به همدستى برادر سلطان درگرفت و الغنى بالله گريخته و او نيز دستگیر و زندانى شد، ولى سرانجام به شفاعت سلطان ابوسالم آزاد شده و به مغرب رفت و در آنجا با دانشمندانى مانند [[ابن خلدون]] آشنا گرديد و به نوشتن آثار خود پرداخت.


    2. ابوالحسن على القيجاطى؛
    الغنى بالله در 763ق، مجددا بر تخت سلطنت نشست و او را به خدمت بازخواند. بدين‌سان، دوره دوم اقتدار وى آغاز شد كه نزدیک به ده سال طول كشيد. وى كه خواهان قدرت مطلق در امور دولتى بود، طى این دوره به دور كردن رقيبان از میدان دست زد؛ كارى كه سرانجام به بهاى جان وى تمام شد.  


    3. ابوالقاسم بن جزى؛
    == وفات ==
    اطرافيان سلطان كه از استبداد وى خسته شده بودند، دست به كار آشفتن ذهن سلطان نسبت به او شدند و سرانجام او را زندانى كرده و پس از شكنجه بسيار، در سال 776ق / 1374م وى را در زندان خفه كردند و فرداى آن شب، او را در باب المحروق، به خاک سپردند، اما روز بعد، جسد او را بيرون آورده و بر آتش گذاشتند و بار ديگر به قبر بازگرداندند. بر اثر این رفتار زشت بود كه او را «ذوالمیتين» و «ذوالقبرين» نيز خوانده‌اند.


    4. ابوعبدالله بن الفخار؛
    ==اساتید==


    5. ابوعبدالله بن بكر؛
    # ابوعبدالله بن عبدالولى العواد؛
     
    # ابوالحسن على القيجاطى؛
    6. ابوالحسن بن الجياب؛
    # ابوالقاسم بن جزى؛
     
    # ابوعبدالله بن الفخار؛
    7. ابوعبدالله بن جابر؛
    # ابوعبدالله بن بكر؛
     
    # ابوالحسن بن الجياب؛
    8. ابوالبركات بن الحاج البلفيقى؛
    # ابوعبدالله بن جابر؛
     
    # ابوالبركات بن الحاج البلفيقى؛
    9. ابوعمر بن ابوجعفر بن الزبير؛
    # ابوعمر بن ابوجعفر بن الزبير؛
     
    # قاضى ابوبكر بن شبرين؛
    10. قاضى ابوبكر بن شبرين؛
    # ابوجعفر الطنجالى؛
     
    11. ابوجعفر الطنجالى؛


    و...
    و...
    خط ۷۳: خط ۷۷:
    او مجلس درس نداشت تا شاگردان زيادى داشته باشد؛ بااين‌حال، روزگارى كه در ديوان انشاى سلاطين نصرى كار مى‌كرد، كسانى زيردست او کتابت و ترسل آموختند و عده‌اى نيز از او اجازه روايت گرفتند، از جمله: عبدالله بن زمرك، ابن المهنّا، ابوبكر بن جزى، ابوعبدالله الشريشى، ابومحمد عطية بن يحيى المحاربى و احمد بن سليمان بن فركون.
    او مجلس درس نداشت تا شاگردان زيادى داشته باشد؛ بااين‌حال، روزگارى كه در ديوان انشاى سلاطين نصرى كار مى‌كرد، كسانى زيردست او کتابت و ترسل آموختند و عده‌اى نيز از او اجازه روايت گرفتند، از جمله: عبدالله بن زمرك، ابن المهنّا، ابوبكر بن جزى، ابوعبدالله الشريشى، ابومحمد عطية بن يحيى المحاربى و احمد بن سليمان بن فركون.


    «الإحاطة في أخبار غرناطة»، بلندآوازه‌ترين اثر وى مى‌باشد. اين اثر، گونه‌اى دائرةالمعارف مربوط به غرناطه در تمام دوره اسلامى تا زمان مؤلف و از مهم‌ترين مراجع تاريخ اندلس شمرده مى‌شود. وى در اين کتاب، مأخذ اطلاعات خود را به دست مى‌دهد و گذشته از کتاب‌هاى ديگر خود، به بسيارى از مشاهدات و روابط شخصى و اسناد رسمى، استناد مى‌كند.
    ==آثار==


    == برخى ديگر از آثار او عبارتند از:==
    «الإحاطة في أخبار غرناطة»، بلندآوازه‌ترين اثر وى مى‌باشد. این اثر، گونه‌اى دائرةالمعارف مربوط به غرناطه در تمام دوره اسلامى تا زمان مؤلف و از مهم‌ترين مراجع تاريخ اندلس شمرده مى‌شود. وى در این کتاب، مأخذ اطلاعات خود را به دست مى‌دهد و گذشته از کتاب‌هاى ديگر خود، به بسيارى از مشاهدات و روابط شخصى و اسناد رسمى، استناد مى‌كند.
    برخی دیگر از آثار او عبارتند از:


    # آداب الوزارة؛
    # أعمال الأعلام في من بویع قبل الاحتلام من ملوك الإسلام؛
    # أوصاف الناس في التاريخ و الصلات؛
    # خطرة الطيف في رحلة الشتاء و الصيف؛
    # ديوان الصيب و الجهام و الماضي و الكهام؛
    # رقم الحلل في نظم الدول؛
    # روضة التعريف بالحب الشريف؛
    # ريحانة الکتاب و نجعة المنتاب؛
    # الكتيبة الكامنة في شعراء المائة الثامنة؛
    # كناسة الدكان بعد انتقال السكان؛
    # اللمحة البدرية في الدولة النصرية؛
    # مثلي الطريقة في ذم الوثيقة؛
    # معيار الاختيار في ذكر المعاهد و الديار؛
    # مفاخرات مالقة و سلا؛


    1. آداب الوزارة؛
    و...


    2. أعمال الأعلام في من بويع قبل الاحتلام من ملوك الإسلام؛
    اين کتاب‌هاى فراوان و گوناگون، حاكى از جامعيت علمى وى است. معاصران او، وى را به قدرت در شعر و ترسل، تسلط در ستايش و نكوهش و آگاهى بر علوم عقلى و نقلى ستوده و شاعر اندلس و مغرب و از پيشوايان موشح و زجل در عصر خود خوانده‌اند<ref>رحيم‌لو، یوسف، ج 3، ص424</ref>. 


    3. أوصاف الناس في التاريخ و الصلات؛
    ==پانویس==
    <references/>


    4. خطرة الطيف في رحلة الشتاء و الصيف؛
    ==منابع مقاله==


    5. ديوان الصيب و الجهام و الماضي و الكهام؛
    رحيم‌لو، یوسف، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374
    دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج 3، ص424، نوشته يوسف رحيم‌لو.


    6. رقم الحلل في نظم الدول؛


    7. روضة التعريف بالحب الشريف؛
    ==وابسته‌ها==
     
    {{وابسته‌ها}}
    8. ريحانة الکتاب و نجعة المنتاب؛
     
    9. الكتيبة الكامنة في شعراء المائة الثامنة؛
     
    10. كناسة الدكان بعد انتقال السكان؛
     
    11. اللمحة البدرية في الدولة النصرية؛
     
    12. مثلي الطريقة في ذم الوثيقة؛
     
    13. معيار الاختيار في ذكر المعاهد و الديار؛


    14. مفاخرات مالقة و سلا؛
    [[اللمحة البدرية في الدولة النصرية]]


    و...
    [[الإحاطة في أخبار غرناطة]]  
     
    اين کتاب‌هاى فراوان و گوناگون، حاكى از جامعيت علمى وى است. معاصران او، وى را به قدرت در شعر و ترسل، تسلط در ستايش و نكوهش و آگاهى بر علوم عقلى و نقلى ستوده و شاعر اندلس و مغرب و از پيشوايان موشح و زجل در عصر خود خوانده‌اند.
     
    == منابع مقاله ==
     
     
    دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج 3، ص 424، نوشته يوسف رحيم‌لو.
     
     
    == وابسته‌ها ==
    {{وابسته‌ها}}
    [[اللمحة البدرية في الدولة النصرية]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده


    [[الإحاطة في أخبار غرناطة]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[الإحاطة في أخبار غرناطة (دارالمعارف)]]


    [[أعمال الأعلام فیمن بویع قبل الاحتلام من ملوک الاسلام و ما یتعلق بذلک من الکلام]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[أعمال الأعلام فيمن بويع قبل الاحتلام من ملوک الاسلام و ما یتعلق بذلک من الکلام]]  


    [[خطرة الطيف: رحلات في المغرب و الأندلس 1347-1362]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[خطرة الطيف: رحلات في المغرب و الأندلس]]  


    [[معيار الإختيار في ذکر المعاهد و الديار]] / نوع اثر: کتاب / نقش: اهتمام
    [[معيار الإختيار في ذکر المعاهد و الديار]]


    [[کتاب کناسة الدکان بعد انتقال السکان حول العلاقات السياسة بين مملکتي غرناطة و المغرب في القرن الثامن الهجري]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[كناسة الدكان بعد انتقال السكان]]  


    [[إیمان فرعون]] / نوع اثر: کتاب / نقش: محقق
    [[إیمان فرعون]]  


    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:پزشکان]]
    [[رده:مورّخان]]
    [[رده:شاعران]]
    [[رده:نویسندگان]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۸ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۳۴

    ابن خطیب، محمد بن عبدالله
    نام ابن خطیب، محمد بن عبدالله
    نام‌های دیگر اب‍ن ال‍خ‍طی‍ب ال‍س‍ل‍م‍ان‍ی‌، م‍ح‍م‍د ب‍ن ع‍ب‍دال‍ل‍ه‌

    ل‍س‍ان ال‍دی‍ن اب‍ن ال‍خ‍طی‍ب‌

    نام پدر عبدالله
    متولد 713ق
    محل تولد لوشه
    رحلت 776 ‌‎ق یا 1374 م
    اساتید ابوعبدالله بن عبدالولى العواد

    ابوالحسن على القيجاطى

    ابوالقاسم بن جزى

    ابوعبدالله بن الفخار

    برخی آثار الإحاطة في أخبار غرناطة

    أعمال الأعلام فيمن بويع قبل الاحتلام من ملوک الاسلام و ما یتعلق بذلک من الکلام خطرة الطيف: رحلات في المغرب و الأندلس 1347-1362

    معيار الإختيار في ذکر المعاهد و الديار

    کد مؤلف AUTHORCODE00564AUTHORCODE

    ابوعبدالله محمد بن عبدالله بن سعيد بن عبدالله بن سعيد بن على بن احمد سلمانى (713-776ق)، مشهور به «ذوالرياستين» (رياست شمشير و قلم يا وزارت و کتابت) و ملقب به «لسان‌الدين»، وزير، طبيب، مورخ و فقيه مالكى اندلسى است كه در 713ق / 1313م به دنيا آمد.

    دودمان وى را ازآن‌رو سلمانى نامیده‌اند كه نسبشان به مراد، یکى از تيره‌هاى قحطانى ساكن ناحيه سلمان يمن مى‌رسد. خاندان وى كه نخست به شام رفته بودند، در پى فتح اندلس، بدان سرزمین كوچيدند و در آنجا رحل اقامت افكندند و به بنى وزير مشهور شدند. از آنجا كه نياى وى به لوشه (در غرب غرناطه) رفت و خطیب و قاضى آنجا شد، از آن پس فرزندانش به بنى خطیب مشهور شدند.

    ولادت

    وى در لوشه به دنيا آمد و در خردى با پدر به غرناطه رفت و در آنجا علم و ادب فراگرفت و چون در نظم، نثر و ترسل سرآمد همگنان شد، به خدمت سلطان ابوالحجاج درآمد و در ديوان انشاء زيردست ابوالحسن بن جياب به كار پرداخت و چندى بعد به‌جاى وى منشى مخصوص و وزير ابوالحجاج شد و به‌رغم جوانى، گذشته از وزارت، رياست لشكر و بيت‌المال را نيز در دست گرفت. همچنين انتصاب كارگزاران دولتى بر عهده وى بود و از این راه ثروت فراوان كسب كرد.

    سلطان بارها او را به سفارت نزد سلاطين ديگر فرستاد و پس از سلطان، پسرش الغنى بالله، او را به رياست هيئتى، نزد سلطلان مغرب فرستاد. موفقيت وى در این مأموريت، جايگاه او را نزد سلطان بالا برد تا اينكه شورشى به همدستى برادر سلطان درگرفت و الغنى بالله گريخته و او نيز دستگیر و زندانى شد، ولى سرانجام به شفاعت سلطان ابوسالم آزاد شده و به مغرب رفت و در آنجا با دانشمندانى مانند ابن خلدون آشنا گرديد و به نوشتن آثار خود پرداخت.

    الغنى بالله در 763ق، مجددا بر تخت سلطنت نشست و او را به خدمت بازخواند. بدين‌سان، دوره دوم اقتدار وى آغاز شد كه نزدیک به ده سال طول كشيد. وى كه خواهان قدرت مطلق در امور دولتى بود، طى این دوره به دور كردن رقيبان از میدان دست زد؛ كارى كه سرانجام به بهاى جان وى تمام شد.

    وفات

    اطرافيان سلطان كه از استبداد وى خسته شده بودند، دست به كار آشفتن ذهن سلطان نسبت به او شدند و سرانجام او را زندانى كرده و پس از شكنجه بسيار، در سال 776ق / 1374م وى را در زندان خفه كردند و فرداى آن شب، او را در باب المحروق، به خاک سپردند، اما روز بعد، جسد او را بيرون آورده و بر آتش گذاشتند و بار ديگر به قبر بازگرداندند. بر اثر این رفتار زشت بود كه او را «ذوالمیتين» و «ذوالقبرين» نيز خوانده‌اند.

    اساتید

    1. ابوعبدالله بن عبدالولى العواد؛
    2. ابوالحسن على القيجاطى؛
    3. ابوالقاسم بن جزى؛
    4. ابوعبدالله بن الفخار؛
    5. ابوعبدالله بن بكر؛
    6. ابوالحسن بن الجياب؛
    7. ابوعبدالله بن جابر؛
    8. ابوالبركات بن الحاج البلفيقى؛
    9. ابوعمر بن ابوجعفر بن الزبير؛
    10. قاضى ابوبكر بن شبرين؛
    11. ابوجعفر الطنجالى؛

    و...

    او مجلس درس نداشت تا شاگردان زيادى داشته باشد؛ بااين‌حال، روزگارى كه در ديوان انشاى سلاطين نصرى كار مى‌كرد، كسانى زيردست او کتابت و ترسل آموختند و عده‌اى نيز از او اجازه روايت گرفتند، از جمله: عبدالله بن زمرك، ابن المهنّا، ابوبكر بن جزى، ابوعبدالله الشريشى، ابومحمد عطية بن يحيى المحاربى و احمد بن سليمان بن فركون.

    آثار

    «الإحاطة في أخبار غرناطة»، بلندآوازه‌ترين اثر وى مى‌باشد. این اثر، گونه‌اى دائرةالمعارف مربوط به غرناطه در تمام دوره اسلامى تا زمان مؤلف و از مهم‌ترين مراجع تاريخ اندلس شمرده مى‌شود. وى در این کتاب، مأخذ اطلاعات خود را به دست مى‌دهد و گذشته از کتاب‌هاى ديگر خود، به بسيارى از مشاهدات و روابط شخصى و اسناد رسمى، استناد مى‌كند. برخی دیگر از آثار او عبارتند از:

    1. آداب الوزارة؛
    2. أعمال الأعلام في من بویع قبل الاحتلام من ملوك الإسلام؛
    3. أوصاف الناس في التاريخ و الصلات؛
    4. خطرة الطيف في رحلة الشتاء و الصيف؛
    5. ديوان الصيب و الجهام و الماضي و الكهام؛
    6. رقم الحلل في نظم الدول؛
    7. روضة التعريف بالحب الشريف؛
    8. ريحانة الکتاب و نجعة المنتاب؛
    9. الكتيبة الكامنة في شعراء المائة الثامنة؛
    10. كناسة الدكان بعد انتقال السكان؛
    11. اللمحة البدرية في الدولة النصرية؛
    12. مثلي الطريقة في ذم الوثيقة؛
    13. معيار الاختيار في ذكر المعاهد و الديار؛
    14. مفاخرات مالقة و سلا؛

    و...

    اين کتاب‌هاى فراوان و گوناگون، حاكى از جامعيت علمى وى است. معاصران او، وى را به قدرت در شعر و ترسل، تسلط در ستايش و نكوهش و آگاهى بر علوم عقلى و نقلى ستوده و شاعر اندلس و مغرب و از پيشوايان موشح و زجل در عصر خود خوانده‌اند[۱]

    پانویس

    1. رحيم‌لو، یوسف، ج 3، ص424

    منابع مقاله

    رحيم‌لو، یوسف، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374 دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج 3، ص424، نوشته يوسف رحيم‌لو.


    وابسته‌ها