نزهة الأحباب (مجموعه آثار عطار نیشابورى): تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:زبانشناسی، علم زبان]] | |||
[[رده:زبان و ادبیات شرقی (آسیایی)]] | |||
[[رده:زبان و ادبیات فارسی]] | |||
[[رده:زبانها و ادبیات ایرانی]] | |||
[[رده:مقالات بازبینی شده2 مهر 1403]] | [[رده:مقالات بازبینی شده2 مهر 1403]] | ||
[[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ مهر 1403 توسط عباس مکرمی]] | [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ مهر 1403 توسط عباس مکرمی]] | ||
[[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ مهر 1403 توسط محسن عزیزی]] | [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ مهر 1403 توسط محسن عزیزی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۵ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۱۱
نزهة الأحباب (مجموعه آثار عطار نیشابورى) | |
---|---|
پدیدآوران | عطار، محمد بن ابراهیم (نويسنده) |
ناشر | [بی نا] |
مکان نشر | [بی جا] |
سال نشر | 1312ش |
چاپ | 1 |
شابک | - |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
نزهة الأحباب (مجموعه آثار عطار نیشابوری)، اثر فریدالدین ابوحامد محمد بن ابوبکر ابراهیم بن اسحاق عطار نیشابورى (537-627ق)، یکى از شعرا و عارفان نامآور ایران، کتابی است زیبا و دلنشین، در بیان حکایات عاشقانه، بهصورت منظوم.
این کتاب، سرشار از پندها و نصایح حکیمانهای است که بهصورت شعر بیان شده است. عطار در این کتاب، به بیان حکایت عاشق و معشوق پرداخته و این امر را در قالب مناظره میان بلبل و گل و حکایات میان آن دو، بیان کرده و از این طریق در واقع، حال اهل دنیا را مطرح نموده است. وی خود در مقدمه کوتاه کتاب، چنین گفته است: «بدان ای عزیز که این کتاب را نزهة الأحباب نام نهادیم؛ حقتعالی توفیق رفیق گرداناد و این حکایت عاشق و معشوق، یعنی گل و بلبل و مناظره ایشان و عتاب از طرفین چون به نظر حقیقت بنگری حال اهل دنیا است و معیشت ایشان»[۱].
وی ماجرا را از دور افتادن بلبل از گلستان و شرح این مهجوری آغاز نموده است:
بلبلی از گلستان دور اوفتاد | وز غم گل سخت مهجور اوفتاد | |
شب همه شب نالهها میکرد زار | صبر از وی کرد عزلت اختیار[۲] |
تا اینکه باد صبا، نامه بلبل را بر لوح دل خویش نقش نموده و پیش گل برده و شرح این عاشقی و دلدادگی و مهجوری میکند:
پس صبا این بیتها بر لوح دل | نقش کرد و گفت خود را العجل | |
چون صبا نزدیک گل آمد ز راه | دید گل را در گلستان همچو ماه[۳] |
اما گل در پاسخ، اعتنای چندانی به عاشقی و حالات بلبل نکرده و بلبل از او ناامید شده و از باغ بیوفای او میرود. در ادامه، گل از کرده خویش نادم شده و باد صبا مژده آن را به بلبل میدهد، اما این بار بلبل است که از ضایع کردن عمر خویش در غفلت چنین عشقی پیشمان است و این بار گل از بلبل به پیش باد صبا شکایت میبرد، اما سرانجام باد صبا بلبل را برای وصال، نزد گل میبرد، اما غافل از آنکه پیش از او، باغبان به بوستان آمده و گل را چیده است. عطار شرح این ماجرا را به زیبایی در اشعاری دلنشین، سروده و در اختیار خواننده قرار داده است[۴].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.