جمال‌زاده، سید محمدعلی: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    (۱۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class="wikiInfo">
    <div class="wikiInfo">
    [[پرونده:NUR18470.jpg|بندانگشتی|جمال‌زاده، سید محمدعلی ]]
    [[پرونده:NUR18470.jpg|بندانگشتی|جمال‌زاده، سید محمدعلی]]
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    |-
    |-
    خط ۲۹: خط ۲۹:
    [[‏شهید راه آزادی سید جمال واعظ اصفهانی]]
    [[‏شهید راه آزادی سید جمال واعظ اصفهانی]]


    داستانهای مثنوی : بانگ نای
    داستانهای مثنوی: بانگ نای


    دار المجانین
    دار المجانین
    خط ۳۷: خط ۳۷:
    |}
    |}
    </div>
    </div>
     
    {{کاربردهای دیگر|جمال‌زاده (ابهام‌زدایی)}}
    '''سید محمدعلی موسوی جمال‌زاده اصفهانی''' (۱۲۷۰-۱۳۷۶ش)، نویسنده و مترجم معاصر ایرانی که او را پدر داستان کوتاه زبان فارسی و آغازگر سبک واقع‌گرایی در ادبیات فارسی می‌دانند. پژوهشگر و فعال سیاسی در دوران مشروطیت، او نخستین مجموعه داستان‌های کوتاه ایرانی را با عنوان «یکی بود، یکی نبود»، در سال ۱۳۰۰ در برلین منتشر ساخت.  
    '''سید محمدعلی موسوی جمال‌زاده اصفهانی''' (۱۲۷۰-۱۳۷۶ش)، نویسنده و مترجم معاصر ایرانی که او را پدر داستان کوتاه زبان فارسی و آغازگر سبک واقع‌گرایی در ادبیات فارسی می‌دانند. پژوهشگر و فعال سیاسی در دوران مشروطیت، او نخستین مجموعه داستان‌های کوتاه ایرانی را با عنوان «یکی بود، یکی نبود»، در سال ۱۳۰۰ در برلین منتشر ساخت.  


    خط ۴۵: خط ۴۵:
    سید محمدعلی جمال‌زاده، در ۲۳ دی ۱۲۷۰ش، در خانواده‌ای مذهبی در اصفهان به دنیا آمد. او فرزند سید جمال‌الدین واعظ اصفهانی بود.
    سید محمدعلی جمال‌زاده، در ۲۳ دی ۱۲۷۰ش، در خانواده‌ای مذهبی در اصفهان به دنیا آمد. او فرزند سید جمال‌الدین واعظ اصفهانی بود.


    وی به‌همراه خانواده در سال ۱۳۲۱ق، به تهران مهاجرت کرد<ref>ر.ک: ویکی‌پدیای فارسی</ref>.
    وی به‌همراه خانواده در سال ۱۳۲۱ق، به تهران مهاجرت کرد<ref>ر.ک: ویکی‌پدیای فارسی</ref>.  


    ==تحصیلات==
    ==تحصیلات==
    جمال‌زاده حدود دوازده سال داشت که پدرش او را برای تحصیل به بیروت فرستاد.
    او تحصیلات مقدماتی را در تهران گذراند. در سال 1326ق حدود دوازده سال داشت که پدرش او را برای تحصیل به بیروت فرستاد.


    وی در بیروت با [[ابراهیم پورداود]] و [[مهدی ملک‌زاده]] فرزند ملک‌المتکلمین چندین سال هم‌دوره بود. در سال ۱۹۱۰م، تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل به اروپا برود. سپس از راه مصر عازم فرانسه شد. در آنجا ممتازالسلطنه سفیر ایران به وی پیشنهاد کرد که برای تحصیل به لوزان سوئیس برود. سید محمدعلی تا سال ۱۹۱۱م، در لوزان بود. پس از آن به شهر دیژون در فرانسه رفت و دیپلم حقوق خود را از دانشگاه آن شهر گرفت<ref>ر.ک: همان</ref>.
    وی در بیروت با [[ابراهیم پورداود]] و [[مهدی ملک‌زاده]] فرزند ملک‌المتکلمین چندین سال هم‌دوره بود. در سال ۱۹۱۰م، تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل به اروپا برود. سپس از راه مصر عازم فرانسه شد. در آنجا ممتازالسلطنه سفیر ایران به وی پیشنهاد کرد که برای تحصیل به لوزان سوئیس برود. سید محمدعلی تا سال ۱۹۱۱م، در لوزان بود. پس از آن به شهر دیژون در فرانسه رفت و دیپلم حقوق خود را از دانشگاه آن شهر گرفت<ref>ر.ک: همان</ref>.
    خط ۵۴: خط ۵۴:
    ==فعالیت‌ها==
    ==فعالیت‌ها==
    هم‌زمان با جنگ جهانی اول، کمیته‌ای به نام کمیته ملّیّون به رهبری سید حسن تقی‌زاده برای مبارزه با روسیه و انگلیس در برلین تشکیل شد. این کمیته سید محمدعلی جمال‌زاده را به همکاری دعوت نمود. جمال‌زاده در سال ۱۹۱۵م، به برلین رفت و تا سال ۱۹۳۰م، در آنجا اقامت داشت. پس از اقامت کوتاهی در برلین، برای مأموریت از طرف کمیته ملیون به بغداد و کرمانشاه رفت و مدت شانزده ماه در آنجا اقامت داشت. در بازگشت به برلین، مجله کاوه، وی را به همکاری دعوت کرد و تا تعطیلی مجله (۳۰ مارس ۱۹۲۲م)، به همکاری خود با تقی‌زاده ادامه داد.
    هم‌زمان با جنگ جهانی اول، کمیته‌ای به نام کمیته ملّیّون به رهبری سید حسن تقی‌زاده برای مبارزه با روسیه و انگلیس در برلین تشکیل شد. این کمیته سید محمدعلی جمال‌زاده را به همکاری دعوت نمود. جمال‌زاده در سال ۱۹۱۵م، به برلین رفت و تا سال ۱۹۳۰م، در آنجا اقامت داشت. پس از اقامت کوتاهی در برلین، برای مأموریت از طرف کمیته ملیون به بغداد و کرمانشاه رفت و مدت شانزده ماه در آنجا اقامت داشت. در بازگشت به برلین، مجله کاوه، وی را به همکاری دعوت کرد و تا تعطیلی مجله (۳۰ مارس ۱۹۲۲م)، به همکاری خود با تقی‌زاده ادامه داد.
    پس از تعطیلی مجله کاوه، سرپرستی محصلین ایرانی در سفارت ایران در برلین را به‌عهده گرفت. او به مدت هشت سال این مسئولیت را برعهده داشت، تا اینکه در سال ۱۹۳۱م، به دفتر بین‌المللی کار وابسته به جامعه ملل در ژنو پیوست. وی پس از بازنشستگی از آنجا در سال ۱۹۵۶م، تا پایان عمر همچنان در ژنو اقامت داشت.
     
    جمال‌زاده بیشتر عمر خود را در خارج از ایران سپری کرد، اما می‌توان گفت که تمام تحقیقاتش درباره ایران، زبان فارسی و گسترده کردن دانش ایرانیان بود. علی‌رغم اینکه در رشته حقوق تحصیل کرد، ولی درباره حقوق مطلبی ننوشته است<ref>ر.ک: همان</ref>.
    پس از تعطیلی مجله کاوه، سرپرستی محصلین ایرانی در سفارت ایران در برلین را به‌عهده گرفت. او به مدت هشت سال این مسئولیت را برعهده داشت، تا اینکه در سال ۱۹۳۱م، به دفتر بین‌المللی کار وابسته به جامعه ملل در ژنو پیوست. وی پس از بازنشستگی از آنجا در سال ۱۹۵۶م برابر با 1315ش، تا پایان عمر همچنان در ژنو اقامت داشت.
    جمال‌زاده بیشتر عمر خود را در خارج از ایران سپری کرد، اما می‌توان گفت که تمام تحقیقاتش درباره ایران، زبان فارسی و گسترده کردن دانش ایرانیان بود. علی‌رغم اینکه در رشته حقوق تحصیل کرد، ولی درباره حقوق مطلبی ننوشته است<ref>مهدوی، مصلح‌الدین، ج4، ص754</ref>.


    ==سبک نگارش==
    ==سبک نگارش==
    خط ۶۵: خط ۶۶:
    ==آثار==
    ==آثار==
    ===تألیف===
    ===تألیف===
    {{ستون-شروع|2}}
    # گنج شایان؛
    # گنج شایان؛
    # تاریخ روابط روس با ایران؛
    # تاریخ روابط روس با ایران؛
    خط ۹۷: خط ۹۹:
    # کباب غاز؛
    # کباب غاز؛
    # کشکول جمالی؛
    # کشکول جمالی؛
    # صندوقچه اسرار؛
    # صندوقچه اسرار؛ و...
    و...
    {{پایان}}


    ===ترجمه===
    ===ترجمه===
    {{ستون-شروع|2}}
    # قهوه‌خانه سورات یا جنگ هفتاد و دو ملت (برناردن دو سن پیر)؛
    # قهوه‌خانه سورات یا جنگ هفتاد و دو ملت (برناردن دو سن پیر)؛
    # ویلهلم تل (شیللر)؛
    # ویلهلم تل (شیللر)؛
    خط ۱۱۰: خط ۱۱۳:
    # قنبرعلی، جوانمرد شیراز (آرتور کنت دو گوبینو)؛
    # قنبرعلی، جوانمرد شیراز (آرتور کنت دو گوبینو)؛
    # سیر و سیاحت در ترکستان و ایران (هانری موزر)؛
    # سیر و سیاحت در ترکستان و ایران (هانری موزر)؛
    # جنگ ترکمن (آرتور کنت دو گوبینو)؛
    # جنگ ترکمن (آرتور کنت دو گوبینو)؛و...<ref>ر.ک: همان</ref>.
    و...<ref>ر.ک: همان</ref>.
    {{پایان}}
     
    ==پانویس==
    ==پانویس==
    <references />
    <references />


    ==منابع مقاله==
    ==منابع مقاله==
    [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%AC%D9%85%D8%A7%D9%84%E2%80%8C%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87 ویکی‌پدیای فارسی]
    #مهدوی، مصلح‌الدین، اعلام اصفهان، ج2، سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان، مرکز اصفهان‌شناسی و خانه ملل، چاپ نخست، 1386
    #[https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%AC%D9%85%D8%A7%D9%84%E2%80%8C%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87 ویکی‌پدیای فارسی]


    {{داستان‌نویسی}}
    ==وابسته‌ها==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
    {{وابسته‌ها}}
    خط ۱۲۶: خط ۱۳۰:
    [[‏شهید راه آزادی سید جمال واعظ اصفهانی]]
    [[‏شهید راه آزادی سید جمال واعظ اصفهانی]]


    [[داستانهای مثنوی : بانگ نای]]
    [[داستان‌های مثنوی بانگ نای]]
     
    [[آزادی و حیثیت انسانی]]


    [[دار المجانین]]
    [[دار المجانین]]
    خط ۱۴۱: خط ۱۴۷:


    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:مقالات جدید]]
    [[رده:نویسندگان]]
    [[رده:مترجمان]]
    [[رده:داستان‌نویسان]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۹

    جمال‌زاده، سید محمدعلی
    نام جمال‌زاده، سید محمدعلی
    نام‎های دیگر
    نام پدر سید جمال‌الدین واعظ اصفهانی
    متولد  ۲۳ دی ۱۲۷۰ش
    محل تولد اصفهان
    رحلت ۱۷آبان ۱۳۷۶ش
    اساتید
    برخی آثار سفر فرنگ

    ‏شهید راه آزادی سید جمال واعظ اصفهانی

    داستانهای مثنوی: بانگ نای

    دار المجانین

    کد مؤلف AUTHORCODE18470AUTHORCODE

    سید محمدعلی موسوی جمال‌زاده اصفهانی (۱۲۷۰-۱۳۷۶ش)، نویسنده و مترجم معاصر ایرانی که او را پدر داستان کوتاه زبان فارسی و آغازگر سبک واقع‌گرایی در ادبیات فارسی می‌دانند. پژوهشگر و فعال سیاسی در دوران مشروطیت، او نخستین مجموعه داستان‌های کوتاه ایرانی را با عنوان «یکی بود، یکی نبود»، در سال ۱۳۰۰ در برلین منتشر ساخت.

    داستان‌های وی انتقادی (از وضع زمانه)، ساده، طنزآمیز و آکنده از ضرب‌المثل‌ها و اصطلاحات عامیانه است.

    ولادت

    سید محمدعلی جمال‌زاده، در ۲۳ دی ۱۲۷۰ش، در خانواده‌ای مذهبی در اصفهان به دنیا آمد. او فرزند سید جمال‌الدین واعظ اصفهانی بود.

    وی به‌همراه خانواده در سال ۱۳۲۱ق، به تهران مهاجرت کرد[۱].

    تحصیلات

    او تحصیلات مقدماتی را در تهران گذراند. در سال 1326ق حدود دوازده سال داشت که پدرش او را برای تحصیل به بیروت فرستاد.

    وی در بیروت با ابراهیم پورداود و مهدی ملک‌زاده فرزند ملک‌المتکلمین چندین سال هم‌دوره بود. در سال ۱۹۱۰م، تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل به اروپا برود. سپس از راه مصر عازم فرانسه شد. در آنجا ممتازالسلطنه سفیر ایران به وی پیشنهاد کرد که برای تحصیل به لوزان سوئیس برود. سید محمدعلی تا سال ۱۹۱۱م، در لوزان بود. پس از آن به شهر دیژون در فرانسه رفت و دیپلم حقوق خود را از دانشگاه آن شهر گرفت[۲].

    فعالیت‌ها

    هم‌زمان با جنگ جهانی اول، کمیته‌ای به نام کمیته ملّیّون به رهبری سید حسن تقی‌زاده برای مبارزه با روسیه و انگلیس در برلین تشکیل شد. این کمیته سید محمدعلی جمال‌زاده را به همکاری دعوت نمود. جمال‌زاده در سال ۱۹۱۵م، به برلین رفت و تا سال ۱۹۳۰م، در آنجا اقامت داشت. پس از اقامت کوتاهی در برلین، برای مأموریت از طرف کمیته ملیون به بغداد و کرمانشاه رفت و مدت شانزده ماه در آنجا اقامت داشت. در بازگشت به برلین، مجله کاوه، وی را به همکاری دعوت کرد و تا تعطیلی مجله (۳۰ مارس ۱۹۲۲م)، به همکاری خود با تقی‌زاده ادامه داد.

    پس از تعطیلی مجله کاوه، سرپرستی محصلین ایرانی در سفارت ایران در برلین را به‌عهده گرفت. او به مدت هشت سال این مسئولیت را برعهده داشت، تا اینکه در سال ۱۹۳۱م، به دفتر بین‌المللی کار وابسته به جامعه ملل در ژنو پیوست. وی پس از بازنشستگی از آنجا در سال ۱۹۵۶م برابر با 1315ش، تا پایان عمر همچنان در ژنو اقامت داشت. جمال‌زاده بیشتر عمر خود را در خارج از ایران سپری کرد، اما می‌توان گفت که تمام تحقیقاتش درباره ایران، زبان فارسی و گسترده کردن دانش ایرانیان بود. علی‌رغم اینکه در رشته حقوق تحصیل کرد، ولی درباره حقوق مطلبی ننوشته است[۳].

    سبک نگارش

    محمدعلی جمال‌زاده را همراه با صادق هدایت و بزرگ علوی سه بنیان‌گذار اصلی ادبیات داستانی معاصر فارسی می‌دانند. داستان کوتاه «فارسی شکر است» را که در کتاب «یکی بود، یکی نبود» او چاپ شده‌ است، عموماً به‌عنوان نخستین داستان کوتاه فارسی به شیوه غربی می‌شمارند. این داستان پس از هزار سال از نثرنویسی فارسی، نقطه عطفی برای آن بشمار می‌رود. به‌علاوه، مقدمه جمال‌زاده بر کتاب «یکی بود، یکی نبود»، سند ادبی مهم و در واقع بیانیه نثر معاصر فارسی است. در این مقدمه جمال‌زاده مؤکداً بیان می‌کند که کاربرد ادبیات مدرن نخست بازتاب فرهنگ عامه و سپس انعکاس مسائل و واقعیت‌های اجتماعی می‌باشد[۴].

    وفات

    سرانجام این نویسنده محبوب در ۱۷آبان ۱۳۷۶خورشیدی در یکی از خانه‌های سالمندان شهر ژنو راهی دیار ابدی می‌شود. مقبره وی در بلوک ۲۲ قبرستان پتی ساکونه ژنو قرار دارد،

    آثار

    تألیف

    1. گنج شایان؛
    2. تاریخ روابط روس با ایران؛
    3. پندنامه سعدی یا گلستان نیک‌بختی؛
    4. قصه قصه‌ها (از روی قصص العلمای تنکابنی)؛
    5. بانگ نای (داستان‌های مثنوی معنوی)؛
    6. فرهنگ لغات عامیانه؛
    7. طریقه نویسندگی و داستان‌سرایی؛
    8. سرگذشت حاجی‌بابای اصفهانی؛
    9. اندک آشنایی با حافظ.
    10. یکی بود، یکی نبود؛
    11. دارالمجانین؛
    12. صندوقچه اسرار؛
    13. تلخ و شیرین؛
    14. فارسی شکر است؛
    15. راه‌آب‌نامه؛
    16. قصه‌های کوتاه برای بچه‌های ریش‌دار؛
    17. قصه ما به سر رسید؛
    18. صحرای محشر؛
    19. هزار پیشه؛
    20. معصومه شیرازی؛
    21. هفت کشور؛
    22. کهنه و نو؛
    23. یاد و یادبود؛
    24. غیر از خدا هیچ‌کس نبود؛
    25. خاک و آدم؛
    26. آسمان و ریسمان؛
    27. آزادی و حیثیت انسانی؛
    28. زمین، ارباب، دهقان؛
    29. خلقیات ما ایرانیان؛
    30. تصویر زن در فرهنگ ایران.
    31. کباب غاز؛
    32. کشکول جمالی؛
    33. صندوقچه اسرار؛ و...

    ترجمه

    1. قهوه‌خانه سورات یا جنگ هفتاد و دو ملت (برناردن دو سن پیر)؛
    2. ویلهلم تل (شیللر)؛
    3. داستان بشر (هندریک وان لون)؛
    4. دون کارلوس (شیللر)؛
    5. خسیس (مولیر)؛
    6. دشمن ملت (ایبسن)؛
    7. بلای ترکمن در ایران قاجاریه (بلوک ویل)؛
    8. قنبرعلی، جوانمرد شیراز (آرتور کنت دو گوبینو)؛
    9. سیر و سیاحت در ترکستان و ایران (هانری موزر)؛
    10. جنگ ترکمن (آرتور کنت دو گوبینو)؛و...[۵].

    پانویس

    1. ر.ک: ویکی‌پدیای فارسی
    2. ر.ک: همان
    3. مهدوی، مصلح‌الدین، ج4، ص754
    4. ر.ک: همان
    5. ر.ک: همان

    منابع مقاله

    1. مهدوی، مصلح‌الدین، اعلام اصفهان، ج2، سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان، مرکز اصفهان‌شناسی و خانه ملل، چاپ نخست، 1386
    2. ویکی‌پدیای فارسی

    وابسته‌ها