عارف پابرهنه: بشر بن حارث مروزی خراسانی: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURعارف پابرهنهJ1.jpg | عنوان =عارف پابرهنه: بشر بن حارث مروزی خراسانی | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = محمود، عبدالحلیم (نویسنده) انصاری، قاسم (مترجم) برزگر خالقی، محمدرضا (مترجم) |زبان | زبان = | کد کنگ...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
|زبان | |زبان | ||
| زبان = | | زبان = | ||
| کد کنگره = | | کد کنگره =BP ۲۷۸/۴/م۳ع۲ | ||
| موضوع = | | موضوع =بشر حافی,،۱۵۰-۲۲۷ق., -- سرگذشتنامه,عارفان,Mystics, -- سرگذشتنامه, -- Biography, -- قرن ۳ق., -- 9th century,a01,a01 | ||
|ناشر | |ناشر | ||
| ناشر =زوار | | ناشر =زوار | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''عارف پابرهنه: بشر بن حارث مروزی خراسانی''' تألیف عبدالحلیم | '''عارف پابرهنه: بشر بن حارث مروزی خراسانی''' تألیف [[محمود، عبدالحلیم|عبدالحلیم محمود]]، با ترجمه دکتر [[انصاری، قاسم|قاسم انصاری]] و دکتر [[برزگر خالقی، محمدرضا|محمدرضا برزگر خالقی]]؛ نویسنده در این کتاب افزون بر اشاره به زندگینامۀ [[بشر حافی]]، به دیدارهای او با عالمان، کرامات منقول از او و همچنین مقام او در عرفان و پندها و حکمتهای باقیمانده و منسوب به او اشاره کرده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
بشر پسر حارث معروف به حافی (پابرهنه) کنیهاش ابونصر و اصلش از روستای مابرسام مرو و از فرزندان رؤسا و نویسندگان بود؛ غرض از نویسندگان کسانی است که در کاخ سلطنتی کار میکنند و مقام و منزلتی مخصوص دارند و امین رازها هستند، وزیر را یاری میدهند. | بشر پسر حارث معروف به حافی (پابرهنه) کنیهاش ابونصر و اصلش از روستای مابرسام مرو و از فرزندان رؤسا و نویسندگان بود؛ غرض از نویسندگان کسانی است که در کاخ سلطنتی کار میکنند و مقام و منزلتی مخصوص دارند و امین رازها هستند، وزیر را یاری میدهند. | ||
او از کسانی بود که در پارسایی و زهد سرآمد مردم زمان خود و در فراوانی عقل، انواع فضل، خوشروشی و پایداری در مذهب و کاستن از زایدهها یگانه بود. صاحب | او از کسانی بود که در پارسایی و زهد سرآمد مردم زمان خود و در فراوانی عقل، انواع فضل، خوشروشی و پایداری در مذهب و کاستن از زایدهها یگانه بود. صاحب «[[حلية الأولياء و طبقات الأصفياء|حلیه]]» [[ابونعیم، احمد بن عبدالله|ابونعیم اصفهانی]] دربارۀ او میگوید: «بشر در آغاز اهل لهو و لعب بود، با دوستان به لهو لعب مینشستند و اوقات را به خوشگذرانی میگذراندند؛ ولی خدای تعالی برای بشر در ازل منزلتی گرامی آماده و اسبابی برای رسیدن او به آن درجه مهیا فرموده بود، خدای سبحان هرکه را بخواهد برمیگزیند و هرکه به سوی وی بازگردد، هدایت میکند». | ||
بشر بن حارث در بغداد بزرگان زیادی را ملاقات کرد؛ از جملۀ آنان [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] بود. امام شعرانی از او میگوید: «از آنان (صوفیان) عامر بن عبدالله بن قیس است که میگوید: اگر تمام دنیا از آن من باشد و خدا به من امر کند که همۀ آن را از دل بیرون کنم، با طیب خاطر آن را دل بیرون میرانم، و میگوید: از هنگامی که خدای عزوجل را در هر حال و چه در شب و چه در روز دوست داشتهام، به غیر او اهمیت نمیدهم. | |||
دکتر [[عبدالحلیم محمود]] در حدود شصت کتاب در فلسفه و روانشناسی تألیف کرد که بعضی از آنها به زبان فرانسه است و این کتاب، یکی از کارهای اوست. این کتاب مجموعهای است از آیات قرآنی و احادیث نبوی و قدسی و اقوال عرفا. احاطۀ نویسنده به کتب عرفانی سبب شده هرجا اصطلاحی عرفانی پیش آمده به مدلول «الکلام یجرّ الکلام» هرچه به آن اصطلاح مربوط است، از قرآن و سنت و کتب معروف عرفانی و دربارۀ بشر آنچه مربوط به خود او و رفتار و گفتارش بوده، آورده است و از عهدۀ معرفی کامل بشر بهخوبی برآمده است. نویسنده در این کتاب افزون بر اشاره به زندگینامۀ بشر حافی، به دیدارهای او با عالمان، کرامات منقول از او و همچنین مقام او در عرفان و پندها و حکمتهای باقیمانده و منسوب به او اشاره کرده است.<ref> [https://literaturelib.com/books/5317 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | |||
==پانويس == | ==پانويس == | ||
<references /> | <references /> | ||
خط ۵۳: | خط ۵۱: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | |||
[[رده: تصوف و عرفان]] | |||
[[رده:طبقات، تراجم، کتب مناقب]] | |||
[[رده:مقالات(مهر) باقی زاده]] | [[رده:مقالات(مهر) باقی زاده]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 مهر 1403]] | ||
[[رده:فاقد اتوماسیون]] | [[رده:فاقد اتوماسیون]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۳ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۳۴
عارف پابرهنه: بشر بن حارث مروزی خراسانی | |
---|---|
پدیدآوران | محمود، عبدالحلیم (نویسنده)
انصاری، قاسم (مترجم) برزگر خالقی، محمدرضا (مترجم) |
ناشر | زوار |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1400 |
شابک | 8ـ590ـ401ـ964ـ978 |
موضوع | بشر حافی,،۱۵۰-۲۲۷ق., -- سرگذشتنامه,عارفان,Mystics, -- سرگذشتنامه, -- Biography, -- قرن ۳ق., -- 9th century,a01,a01 |
کد کنگره | BP ۲۷۸/۴/م۳ع۲ |
عارف پابرهنه: بشر بن حارث مروزی خراسانی تألیف عبدالحلیم محمود، با ترجمه دکتر قاسم انصاری و دکتر محمدرضا برزگر خالقی؛ نویسنده در این کتاب افزون بر اشاره به زندگینامۀ بشر حافی، به دیدارهای او با عالمان، کرامات منقول از او و همچنین مقام او در عرفان و پندها و حکمتهای باقیمانده و منسوب به او اشاره کرده است.
ساختار
کتاب از هفت فصل و خاتمه تشکیل شده است.
گزارش کتاب
بشر پسر حارث معروف به حافی (پابرهنه) کنیهاش ابونصر و اصلش از روستای مابرسام مرو و از فرزندان رؤسا و نویسندگان بود؛ غرض از نویسندگان کسانی است که در کاخ سلطنتی کار میکنند و مقام و منزلتی مخصوص دارند و امین رازها هستند، وزیر را یاری میدهند.
او از کسانی بود که در پارسایی و زهد سرآمد مردم زمان خود و در فراوانی عقل، انواع فضل، خوشروشی و پایداری در مذهب و کاستن از زایدهها یگانه بود. صاحب «حلیه» ابونعیم اصفهانی دربارۀ او میگوید: «بشر در آغاز اهل لهو و لعب بود، با دوستان به لهو لعب مینشستند و اوقات را به خوشگذرانی میگذراندند؛ ولی خدای تعالی برای بشر در ازل منزلتی گرامی آماده و اسبابی برای رسیدن او به آن درجه مهیا فرموده بود، خدای سبحان هرکه را بخواهد برمیگزیند و هرکه به سوی وی بازگردد، هدایت میکند».
بشر بن حارث در بغداد بزرگان زیادی را ملاقات کرد؛ از جملۀ آنان احمد بن حنبل بود. امام شعرانی از او میگوید: «از آنان (صوفیان) عامر بن عبدالله بن قیس است که میگوید: اگر تمام دنیا از آن من باشد و خدا به من امر کند که همۀ آن را از دل بیرون کنم، با طیب خاطر آن را دل بیرون میرانم، و میگوید: از هنگامی که خدای عزوجل را در هر حال و چه در شب و چه در روز دوست داشتهام، به غیر او اهمیت نمیدهم.
دکتر عبدالحلیم محمود در حدود شصت کتاب در فلسفه و روانشناسی تألیف کرد که بعضی از آنها به زبان فرانسه است و این کتاب، یکی از کارهای اوست. این کتاب مجموعهای است از آیات قرآنی و احادیث نبوی و قدسی و اقوال عرفا. احاطۀ نویسنده به کتب عرفانی سبب شده هرجا اصطلاحی عرفانی پیش آمده به مدلول «الکلام یجرّ الکلام» هرچه به آن اصطلاح مربوط است، از قرآن و سنت و کتب معروف عرفانی و دربارۀ بشر آنچه مربوط به خود او و رفتار و گفتارش بوده، آورده است و از عهدۀ معرفی کامل بشر بهخوبی برآمده است. نویسنده در این کتاب افزون بر اشاره به زندگینامۀ بشر حافی، به دیدارهای او با عالمان، کرامات منقول از او و همچنین مقام او در عرفان و پندها و حکمتهای باقیمانده و منسوب به او اشاره کرده است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات