ابن بازیار، ابوعلی: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    جز (جایگزینی متن - 'ابن نباته (ابهام زدایی)' به 'ابن نباته (ابهام‌زدایی)')
     
    (۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۴۰: خط ۴۰:
    | وبگاه =  
    | وبگاه =  
    | امضا =  
    | امضا =  
    | کد مؤلف = AUTHORCODE.....AUTHORCODE
    | کد مؤلف =AUTHORCODE.....AUTHORCODE
    }}
    }}
    '''ابن بازْیار، ابوعلى احمد بن نصر بن حسین بازیار''' (د 352ق‌/ 963م‌)، ندیم و کاتب سیف الدوله حمدانى‌
    '''ابن بازْیار، ابوعلى احمد بن نصر بن حسین بازیار''' (د 352ق‌/ 963م‌)، ندیم و کاتب سیف‌الدوله حمدانى‌


    ==تبار==
    ==تبار==
    لقب بازیاری را از حرفه پدر یافت که نزد معتضد عباسى‌، به پرورش مرغان شکاری اشتغال داشت، اما ظاهراً او خود بدین حرفه نپرداخت‌. ابن ندیم،  اجداد وی را خراسانى دانسته است. پدر وی که ایرانى تبار و از «ناقله» سامرا بود، به بارگاه معتضد راه یافت و از خادمان خاص وی شد. نه تنها محل تولد ابن بازیار دانسته نیست که از زندگى وی نیز تا 309ق‌/921م هیچ اطلاعى نداریم‌.  
    لقب بازیاری را از حرفه پدر یافت که نزد معتضد عباسى‌، به پرورش مرغان شکاری اشتغال داشت، اما ظاهراً او خود بدین حرفه نپرداخت‌. [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن ندیم]]، اجداد وی را خراسانى دانسته است. پدر وی که ایرانى تبار و از «ناقله» سامرا بود، به بارگاه معتضد راه یافت و از خادمان خاص وی شد. نه تنها محل تولد ابن بازیار دانسته نیست که از زندگى وی نیز تا 309ق‌/921م هیچ اطلاعى نداریم‌.  
    ==مناصب==
    ==مناصب==
    در این تاریخ است که وی را به عنوان ناظر در جلسه شهادت بنت سمری درباره حلاج مى‌یابیم‌. قرطبى و ابن مسکویه  از قول ابن زنجى که خود در این جلسه حاضر بوده است‌، گفته‌اند که ابن بازیار از جانب یکى از بستگان خویش به نام ابن حواری‌، که از دولتمردان آن عصر بود، در آن‌جا حضور یافته بود. حضور ابن بازیار در چنین جلسه‌ای مى‌تواند حاکى از آن باشد که وی نیز چون خویشاوند خود، ابن حواری‌، در دستگاه خلافت دارای مقام و منزلتى بوده است‌. چنان‌که در 311ق که ابن حواری و همراهان وی از جمله ابن بازیار با نیرنگ ابن فرات گرفتار شدند و به وساطت ابن قرابه مقرر گردید که ابن حواری در قبال آزادی خویش وجهى بپردازد، ابن بازیار مامور تهیه بخشى از آن وجه شد. همچنین در 319ق‌/931م که ابوعمر قاضى بمرد و مقرر شد که فرزند وی 100 هزار دینار به دستگاه خلافت بپردازد، ابن بازیار همراه ابن قرابه و ابن شیرزاد برای دریافت این وجه از فرزند ابوعمر قاضى گسیل شد. در 330ق‌/942م که ابن احمد اسکافى قراریطى نخستین بار به مقام وزارت رسید، ابن بازیار را در دیوان مغرب به کار گماشت، ولى سپس ابن بازیار به شفاعت ابن مکرم‌، کاتب ناصرالدوله عهده‌دار دیوان مشرق و «زمام بر» و «زمام مغرب‌» گردید.
    در این تاریخ است که وی را به عنوان ناظر در جلسه شهادت بنت سمری درباره حلاج مى‌یابیم‌. قرطبى و [[مسکویه، احمد بن محمد|ابن مسکویه]] از قول ابن زنجى که خود در این جلسه حاضر بوده است‌، گفته‌اند که ابن بازیار از جانب یکى از بستگان خویش به نام ابن حواری‌، که از دولتمردان آن عصر بود، در آن‌جا حضور یافته بود.  
     
    حضور ابن بازیار در چنین جلسه‌ای مى‌تواند حاکى از آن باشد که وی نیز چون خویشاوند خود، ابن حواری‌، در دستگاه خلافت دارای مقام و منزلتى بوده است‌.  
     
    چنان‌که در 311ق که ابن حواری و همراهان وی از جمله ابن بازیار با نیرنگ ابن فرات گرفتار شدند و به وساطت ابن قرابه مقرر گردید که ابن حواری در قبال آزادی خویش وجهى بپردازد، ابن بازیار مامور تهیه بخشى از آن وجه شد. همچنین در 319ق‌/931م که ابوعمر قاضى بمرد و مقرر شد که فرزند وی 100 هزار دینار به دستگاه خلافت بپردازد، ابن بازیار همراه ابن قرابه و ابن شیرزاد برای دریافت این وجه از فرزند ابوعمر قاضى گسیل شد.  
     
    در 330ق‌/942م که ابن احمد اسکافى قراریطى نخستین بار به مقام وزارت رسید، ابن بازیار را در دیوان مغرب به کار گماشت، ولى سپس ابن بازیار به شفاعت ابن مکرم‌، کاتب ناصرالدوله عهده‌دار دیوان مشرق و «زمام بر» و «زمام مغرب‌» گردید.
     
    از 330ق به بعد خبری از حضور وی در بغداد نداریم‌، اما وی را در حلب و در مقام ندیمى و همنشینى سیف‌الدوله مى‌یابیم‌. روشن نیست که ابن بازیار چگونه از بغداد به دربار سیف‌الدوله در حلب راه یافته است‌، ولى مى‌دانیم که دقیقاً در همین تاریخ (330ق‌) ابوالحسن على از سوی خلیفه در بغداد ملقب به سیف‌الدوله گردیده و سپس در گیرودار جنگ و گریز برادرش‌، ناصرالدوله با ترکان در 331ق رهسپار موصل شده و سرانجام در 333ق به امارت حلب رسیده است. از سوی دیگر مى‌دانیم که ابن بازیار نیز در 330ق در بغداد عهده‌دار دیوان مغرب بوده است. از این رو مى‌توان احتمال داد که ابن بازیار با سیف‌الدوله در بغداد آشنا شده است‌.
    از 330ق به بعد خبری از حضور وی در بغداد نداریم‌، اما وی را در حلب و در مقام ندیمى و همنشینى سیف‌الدوله مى‌یابیم‌. روشن نیست که ابن بازیار چگونه از بغداد به دربار سیف‌الدوله در حلب راه یافته است‌، ولى مى‌دانیم که دقیقاً در همین تاریخ (330ق‌) ابوالحسن على از سوی خلیفه در بغداد ملقب به سیف‌الدوله گردیده و سپس در گیرودار جنگ و گریز برادرش‌، ناصرالدوله با ترکان در 331ق رهسپار موصل شده و سرانجام در 333ق به امارت حلب رسیده است. از سوی دیگر مى‌دانیم که ابن بازیار نیز در 330ق در بغداد عهده‌دار دیوان مغرب بوده است. از این رو مى‌توان احتمال داد که ابن بازیار با سیف‌الدوله در بغداد آشنا شده است‌.
    چنان‌که مى‌دانیم دربار سیف‌الدوله که خود از ذوق ادبى بى‌بهره نبود، محفل شعرا و دانشمندانى چون ابونصر فارابى‌، ابوالفرج اصفهانى‌، ابن نُباته‌، ابوفراس و متنبى بوده است‌؛ اما در هیچ یک از منابع، اشاره‌ای به حضور ابن بازیار به عنوان ندیم سیف‌الدوله در این محافل و یا ارتباط وی با شعرا و دانشمندان نشده است‌. تنها چیزی که در این باب مى‌دانیم این است که ابوالعباس صفری یکى از شعرای دربار سیف‌الدوله‌، ابیاتى از محبس برای ابن بازیار فرستاده و در آن از وی تقاضای یاری کرده است.
    چنان‌که مى‌دانیم دربار سیف‌الدوله که خود از ذوق ادبى بى‌بهره نبود، محفل شعرا و دانشمندانى چون [[فارابی، محمد بن محمد|ابونصر فارابى‌]]، [[ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین|ابوالفرج اصفهانى‌]]، [[ابن نباته (ابهام‌زدایی)|ابن نُباته‌]]، ابوفراس و متنبى بوده است‌؛ اما در هیچ یک از منابع، اشاره‌ای به حضور ابن بازیار به عنوان ندیم سیف‌الدوله در این محافل و یا ارتباط وی با شعرا و دانشمندان نشده است‌. تنها چیزی که در این باب مى‌دانیم این است که ابوالعباس صفری یکى از شعرای دربار سیف‌الدوله‌، ابیاتى از محبس برای ابن بازیار فرستاده و در آن از وی تقاضای یاری کرده است.
    ماسینیون به استناد صولى، مطالبى درباره همکاری ابن بازیار با اوارجى (کاتب محمد بن على بن مقاتل‌) در دیوان خراج مى‌آورد که در منبع مذکور دیده نشد. همچنین وی به سفر ابن بازیار به قاهره اشاره کرده‌، اما مأخذی برای آن نیاورده است‌.
    ماسینیون به استناد صولى، مطالبى درباره همکاری ابن بازیار با اوارجى (کاتب محمد بن على بن مقاتل‌) در دیوان خراج مى‌آورد که در منبع مذکور دیده نشد. همچنین وی به سفر ابن بازیار به قاهره اشاره کرده‌، اما مأخذی برای آن نیاورده است‌.
    ==آثار==
    ==آثار==
    خط ۵۷: خط ۶۴:
    ==منابع مقاله==
    ==منابع مقاله==
    حفیظی، مینا، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374.
    حفیظی، مینا، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374.
     
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:مقالات بازبینی شده2 آذر 1402]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۱:۰۳

    ابن بازیار، ابوعلی
    NUR00000.jpg
    نام کاملابن بازْیار، ابوعلى احمد بن نصر بن حسین بازیار
    نام پدرنصر
    محل تولدایران
    رحلت352ق‌
    اطلاعات علمی
    برخی آثارتهذیب البلاغه، اللسان

    ابن بازْیار، ابوعلى احمد بن نصر بن حسین بازیار (د 352ق‌/ 963م‌)، ندیم و کاتب سیف‌الدوله حمدانى‌

    تبار

    لقب بازیاری را از حرفه پدر یافت که نزد معتضد عباسى‌، به پرورش مرغان شکاری اشتغال داشت، اما ظاهراً او خود بدین حرفه نپرداخت‌. ابن ندیم، اجداد وی را خراسانى دانسته است. پدر وی که ایرانى تبار و از «ناقله» سامرا بود، به بارگاه معتضد راه یافت و از خادمان خاص وی شد. نه تنها محل تولد ابن بازیار دانسته نیست که از زندگى وی نیز تا 309ق‌/921م هیچ اطلاعى نداریم‌.

    مناصب

    در این تاریخ است که وی را به عنوان ناظر در جلسه شهادت بنت سمری درباره حلاج مى‌یابیم‌. قرطبى و ابن مسکویه از قول ابن زنجى که خود در این جلسه حاضر بوده است‌، گفته‌اند که ابن بازیار از جانب یکى از بستگان خویش به نام ابن حواری‌، که از دولتمردان آن عصر بود، در آن‌جا حضور یافته بود.

    حضور ابن بازیار در چنین جلسه‌ای مى‌تواند حاکى از آن باشد که وی نیز چون خویشاوند خود، ابن حواری‌، در دستگاه خلافت دارای مقام و منزلتى بوده است‌.

    چنان‌که در 311ق که ابن حواری و همراهان وی از جمله ابن بازیار با نیرنگ ابن فرات گرفتار شدند و به وساطت ابن قرابه مقرر گردید که ابن حواری در قبال آزادی خویش وجهى بپردازد، ابن بازیار مامور تهیه بخشى از آن وجه شد. همچنین در 319ق‌/931م که ابوعمر قاضى بمرد و مقرر شد که فرزند وی 100 هزار دینار به دستگاه خلافت بپردازد، ابن بازیار همراه ابن قرابه و ابن شیرزاد برای دریافت این وجه از فرزند ابوعمر قاضى گسیل شد.

    در 330ق‌/942م که ابن احمد اسکافى قراریطى نخستین بار به مقام وزارت رسید، ابن بازیار را در دیوان مغرب به کار گماشت، ولى سپس ابن بازیار به شفاعت ابن مکرم‌، کاتب ناصرالدوله عهده‌دار دیوان مشرق و «زمام بر» و «زمام مغرب‌» گردید.

    از 330ق به بعد خبری از حضور وی در بغداد نداریم‌، اما وی را در حلب و در مقام ندیمى و همنشینى سیف‌الدوله مى‌یابیم‌. روشن نیست که ابن بازیار چگونه از بغداد به دربار سیف‌الدوله در حلب راه یافته است‌، ولى مى‌دانیم که دقیقاً در همین تاریخ (330ق‌) ابوالحسن على از سوی خلیفه در بغداد ملقب به سیف‌الدوله گردیده و سپس در گیرودار جنگ و گریز برادرش‌، ناصرالدوله با ترکان در 331ق رهسپار موصل شده و سرانجام در 333ق به امارت حلب رسیده است. از سوی دیگر مى‌دانیم که ابن بازیار نیز در 330ق در بغداد عهده‌دار دیوان مغرب بوده است. از این رو مى‌توان احتمال داد که ابن بازیار با سیف‌الدوله در بغداد آشنا شده است‌. چنان‌که مى‌دانیم دربار سیف‌الدوله که خود از ذوق ادبى بى‌بهره نبود، محفل شعرا و دانشمندانى چون ابونصر فارابى‌، ابوالفرج اصفهانى‌، ابن نُباته‌، ابوفراس و متنبى بوده است‌؛ اما در هیچ یک از منابع، اشاره‌ای به حضور ابن بازیار به عنوان ندیم سیف‌الدوله در این محافل و یا ارتباط وی با شعرا و دانشمندان نشده است‌. تنها چیزی که در این باب مى‌دانیم این است که ابوالعباس صفری یکى از شعرای دربار سیف‌الدوله‌، ابیاتى از محبس برای ابن بازیار فرستاده و در آن از وی تقاضای یاری کرده است. ماسینیون به استناد صولى، مطالبى درباره همکاری ابن بازیار با اوارجى (کاتب محمد بن على بن مقاتل‌) در دیوان خراج مى‌آورد که در منبع مذکور دیده نشد. همچنین وی به سفر ابن بازیار به قاهره اشاره کرده‌، اما مأخذی برای آن نیاورده است‌.

    آثار

    به ابن بازیار دو کتاب تهذیب البلاغه و اللسان را نسبت داده‌اند که اکنون هیچ کدام در دست نیست‌. [۱]

    پانویس

    1. ر.ک: حفیظی، مینا، ج3، ص88-89

    منابع مقاله

    حفیظی، مینا، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374.

    وابسته‌ها