تلعفری، شهاب‌الدین محمد بن یوسف: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ابن سعید (ابهام زدایی)' به 'ابن سعید (ابهام‌زدایی)'
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات زندگی‌نامه | عنوان = | تصویر = NUR00000.jpg | اندازه تصویر = | توضیح تصویر = | نام کامل = ابوالمکارم محمد بن یوسف شیبانی | نام‌های دیگر = | لقب = | تخلص = | نسب = شیبانی | نام پدر = یوسف | ولادت = 593ق/1197م | محل تولد = موصل | کشور تولد = عراق...» ایجاد کرد)
 
جز (جایگزینی متن - 'ابن سعید (ابهام زدایی)' به 'ابن سعید (ابهام‌زدایی)')
 
(۸ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۸۱: خط ۸۱:
| امضا =  
| امضا =  


| کد مؤلف = AUTHORCODE.....AUTHORCODE
| کد مؤلف = AUTHORCODE69201AUTHORCODE


}}
}}


'''شهاب‌الدین ابوالمکارم محمد بن یوسف شیبانی تَلَّعْفَری'''(593-675ق/ 1197-1277م)، شاعر دورۀ ایوبی. نسبش به تَلَّ اَعْفَر(یا تَلَّ یعفر) میان سنجار و موصل می‌رسد.


تَلَّعْفَری، ابوالمکارم محمد بن یوسف شیبانی(593-675ق/ 1197-1277م)، شاعر دورۀ ایوبی. نسبش به تَلَّ اَعْفَر(یا تَلَّ یعفر) میان سنجار و موصل می‌رسد.
==زندگی‌نامه==


==زندگینامه==
تلعفری در موصل و در خاندانی احتمالاً شیعی از قبیلۀ شیبان به دنیا آمد. در میان اشعار او یا در گزارش منابع، خبری دربارۀ خاندان و دوران جوانی شاعر دیده نمی‌شود. تنها از روایتی که از [[ابن سعید (ابهام‌زدایی)|ابن سعید]] نقل شده، می‌توان حدس زد که پدرش نیز از فن شاعری بی‌بهره نبوده است.  
 
تلعفری در موصل و در خاندانی احتمالاً شیعی از قبیلۀ شیبان به دنیا آمد. در میان اشعار او یا در گزارش منابع، خبری دربارۀ خاندان و دوران جوانی شاعر دیده نمی‌شود. تنها از روایتی که از ابن سعید نقل شده، می‌توان حدس زد که پدرش نیز از فن شاعری بی‌بهره نبوده است.  


==تحصیلات==
==تحصیلات==
خط ۱۰۲: خط ۱۰۱:
اگرچه اکثر منابع نخستین ممدوح او را ملک اشرف ذکر کرده‌اند، اما به نظر می‌رسد نخست در حلب به بارگاه ملک عزیز محمد بن ظاهر پیوست و او را مدح گفت و احتمالاً تنها پس از درگذشت عزیز، به دمشق و دربار ملک اشرف موسى(حک‍ 626-635ق) شتافت؛ اما ظاهراً اقامت او در دمشق چندان طول نکشید و به سبب زیاده‌روی در باده‌نوشی و قمار مورد خشم ملک اشرف قرار گرفت و از دمشق اخراج شد. شاعر ناگزیر دگربار قصد حلب کرد و به بارگاه ملک ناصر یوسف فرزند ملک عزیز پیوست. ملک ناصر به حرمت پدر، او را نواخت و مقرری خاصی برای وی تعیین کرد.  
اگرچه اکثر منابع نخستین ممدوح او را ملک اشرف ذکر کرده‌اند، اما به نظر می‌رسد نخست در حلب به بارگاه ملک عزیز محمد بن ظاهر پیوست و او را مدح گفت و احتمالاً تنها پس از درگذشت عزیز، به دمشق و دربار ملک اشرف موسى(حک‍ 626-635ق) شتافت؛ اما ظاهراً اقامت او در دمشق چندان طول نکشید و به سبب زیاده‌روی در باده‌نوشی و قمار مورد خشم ملک اشرف قرار گرفت و از دمشق اخراج شد. شاعر ناگزیر دگربار قصد حلب کرد و به بارگاه ملک ناصر یوسف فرزند ملک عزیز پیوست. ملک ناصر به حرمت پدر، او را نواخت و مقرری خاصی برای وی تعیین کرد.  


تلعفری به زودی در بارگاه ناصر جایگاه ویژه‌ای یافت و در جرگۀ خواص ملک ناصر درآمد و در صف شاعران طراز اول دربار نشست، اما میل مقاومت‌ناپذیر به باده و قمار کارش را به تباهی کشاند و او تمامی دارایی، حتى جامه و موزۀ خود را در این راه باخت و به فلاکت افتاد، گویند ملک ناصر برای نجات شاعر از آن بیماری، دستور داد دیگر کسی با او به قمار ننشیند؛ خود نیز مقرری او را قطع کرد. آن‌گاه بی‌نوایی و بی‌بادگی، روزگار را پیش چشمان شاعر سیاه کرد. سفرهای پی در پی میان دمشق و حلب دری به روی او نگشود و ممدوحی که بتواند او را از فقر برهاند، یافت نشد. گویند وی در این هنگام چنان تنگدست شد که ناچار در حمام¬ها می‌زیست. شاعر ناامید، در واپسین سال¬های حیات خود از دربارهای دمشق و حلب، رهسپار حماه شد و در آنجا به مدح ملک منصور دوم پرداخت و به زودی توانست نظر او را به خود جلب کرده، از نزدیکان او شود.  
تلعفری به زودی در بارگاه ناصر جایگاه ویژه‌ای یافت و در جرگۀ خواص ملک ناصر درآمد و در صف شاعران طراز اول دربار نشست، اما میل مقاومت‌ناپذیر به باده و قمار کارش را به تباهی کشاند و او تمامی دارایی، حتى جامه و موزۀ خود را در این راه باخت و به فلاکت افتاد، گویند ملک ناصر برای نجات شاعر از آن بیماری، دستور داد دیگر کسی با او به قمار ننشیند؛ خود نیز مقرری او را قطع کرد. آن‌گاه بی‌نوایی و بی‌بادگی، روزگار را پیش چشمان شاعر سیاه کرد. سفرهای پی در پی میان دمشق و حلب دری به روی او نگشود و ممدوحی که بتواند او را از فقر برهاند، یافت نشد. گویند وی در این هنگام چنان تنگدست شد که ناچار در حمام‌ها می‌زیست. شاعر ناامید، در واپسین سال‌های حیات خود از دربارهای دمشق و حلب، رهسپار حماه شد و در آنجا به مدح ملک منصور دوم پرداخت و به زودی توانست نظر او را به خود جلب کرده، از نزدیکان او شود.  


تلعفری در 638 ق مدتی را نیز در قاهره گذراند. ظاهراً در آنجا، آبرومندانه زیست و با بزرگان و علما مراوده برقرار کرد؛ اما او شیفتۀ شام بود و در آرزوی میهن و شوق دیدار آن شکوه داشت.  
تلعفری در 638ق مدتی را نیز در قاهره گذراند. ظاهراً در آنجا، آبرومندانه زیست و با بزرگان و علما مراوده برقرار کرد؛ اما او شیفتۀ شام بود و در آرزوی میهن و شوق دیدار آن شکوه داشت.  


==شعر==
==شعر==


آنچه امروز از دیوان تلعفری در دست است، تنها اندکی از شعر اوست که به دست یکی از دوستانش در مدت اقامت وی در حماه گرد آمده است. تلعفری که اشعارش تراوش احوال پرهیجان درونی بود و نیمی را در محافل تباهی و فساد به خوشگذرانی طی کرده، و نیمی را در نهایت بی‌نوایی، البته هیچ‌گاه به فکر جمع‌آوری اشعار خود نبوده است؛ ناچار اشعار او، برخی نابود و برخی در کتاب¬ها پراکنده شد، و اندکی هم در دیوان گرد آمد. نوع زندگی و روحیۀ خاص این شاعر موجب شد که فراورده‌های او، عمدتاً به چند موضوع منحصر گردد: مدح، وصف، غزل و خمریات.  
آنچه امروز از دیوان تلعفری در دست است، تنها اندکی از شعر اوست که به دست یکی از دوستانش در مدت اقامت وی در حماه گرد آمده است. تلعفری که اشعارش تراوش احوال پرهیجان درونی بود و نیمی را در محافل تباهی و فساد به خوشگذرانی طی کرده، و نیمی را در نهایت بی‌نوایی، البته هیچ‌گاه به فکر جمع‌آوری اشعار خود نبوده است؛ ناچار اشعار او، برخی نابود و برخی در کتاب‌ها پراکنده شد، و اندکی هم در دیوان گرد آمد. نوع زندگی و روحیۀ خاص این شاعر موجب شد که فراورده‌های او، عمدتاً به چند موضوع منحصر گردد: مدح، وصف، غزل و خمریات.  


==ممدوحان==
==ممدوحان==
خط ۱۲۱: خط ۱۲۰:


شعر تلعفری، بنا به اقتضای زمان، از تصنع و آرایه‌پردازی تهی نیست؛ وی از میان صنایع بدیعی به خصوص از جناس و طباق به وفور استفاده کرده است. از دیگر صنایع بدیعی شعر او، اقتباس است. اقتباس از قرآن، و اصطلاحات علوم مختلف چون حدیث، لغت، نحو و عروض را در میان ابیات او می‌توان یافت. با این‌همه، او آن‌قدر هوشیار بود که به تمامی اسیر صنعت لفظ‌بازی نشد و اگر هم در این راه گام نهاد، هیچ‌گاه راه افراط نپیمود. در هر حال، وی چنان بود که معاصران بر برتری او اذعان داشتند و حتى شاعری چون بهاءالدین زهیر، جوان‌ترها را به مطالعۀ اشعار او ترغیب می‌کند و آوازۀ شهرتش در اندک مدتی توسط ابن سعید مغربی اندلس را نیز درنوردید.  
شعر تلعفری، بنا به اقتضای زمان، از تصنع و آرایه‌پردازی تهی نیست؛ وی از میان صنایع بدیعی به خصوص از جناس و طباق به وفور استفاده کرده است. از دیگر صنایع بدیعی شعر او، اقتباس است. اقتباس از قرآن، و اصطلاحات علوم مختلف چون حدیث، لغت، نحو و عروض را در میان ابیات او می‌توان یافت. با این‌همه، او آن‌قدر هوشیار بود که به تمامی اسیر صنعت لفظ‌بازی نشد و اگر هم در این راه گام نهاد، هیچ‌گاه راه افراط نپیمود. در هر حال، وی چنان بود که معاصران بر برتری او اذعان داشتند و حتى شاعری چون بهاءالدین زهیر، جوان‌ترها را به مطالعۀ اشعار او ترغیب می‌کند و آوازۀ شهرتش در اندک مدتی توسط ابن سعید مغربی اندلس را نیز درنوردید.  
== وفات ==
سرانجام در شوال 675ق در حماة درگذشت.<ref> [https://tarikh.inoor.ir/fa/event/page/3M3DD/%D9%88%D9%81%D8%A7%D8%AA_%D8%B4%D9%87%D8%A7%D8%A8_%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86_%D8%AA%D9%84%D8%B9%D9%81%D8%B1%DB%8C ر.ک: پایگاه جامع منابع تاریخ]</ref>


==آثار==
==آثار==
خط ۱۳۷: خط ۱۳۹:


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
 
#صادقی، مریم، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول، سال چاپ 1378
صادقی، مریم، دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول، سال چاپ 1378
#[https://tarikh.inoor.ir/fa/event/page/3M3DD/%D9%88%D9%81%D8%A7%D8%AA_%D8%B4%D9%87%D8%A7%D8%A8_%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86_%D8%AA%D9%84%D8%B9%D9%81%D8%B1%DB%8C پایگاه جامع منابع تاریخ]
 




==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}
{{وابسته‌ها}}


 
[[ديوان التلعفري]]


[[رده:زندگی‌نامه]]  
[[رده:زندگی‌نامه]]  
 
[[رده:مقالات جدید(بهمن) باقی زاده]]
[[رده:فاقد کد پدیدآور]]
[[رده:مقالات بازبینی شده2 بهمن 1402]]