فرهنگ جهانگیری: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'فرهنگ (ابهام زدایی)' به 'فرهنگ (ابهامزدایی)') |
||
(۵ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۶: | خط ۶: | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[جمالالدین انجو، حسین بن حسن]] (نويسنده) | [[جمالالدین انجو، حسین بن حسن]] (نويسنده) | ||
[[عفیفی، رحیم ]] (مصحح) | [[عفیفی، رحیم]] (مصحح) | ||
|زبان | |زبان | ||
| زبان = فارسی | | زبان = فارسی | ||
| کد کنگره = | | کد کنگره = | ||
| موضوع =فارسی - | | موضوع =فارسی - واژهنامهها | ||
|ناشر | |ناشر | ||
| ناشر = دانشگاه فردوسی مشهد | | ناشر = دانشگاه فردوسی مشهد | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''فرهنگ جهانگیری''' نوشته [[جمالالدین انجو، حسین بن حسن|میر | {{کاربردهای دیگر|فرهنگ (ابهامزدایی)}} | ||
'''فرهنگ جهانگیری''' نوشته [[جمالالدین انجو، حسین بن حسن|میر جمالالدین حسین بن فخر الدین حسن انجو شیرازی]](م 1035ق) واژهنامه لغت فارسی است و توسط [[عفیفی، رحیم|رحیم عفیفی]] تصحیح شده است. در برخی منابع نام «فرهنگ نور الدین» به آن اطلاق شده است. <ref> آقا بزرگ تهرانى، محمد محسن. ج16، ص197 </ref> | |||
نویسنده تدوین فرهنگ خود را به دستور اکبر شاه و در سال 1005ق آغاز کرده <ref> دیباچه مؤلف، ج1، ص 4؛ پیشگفتار، ج1، ص شش </ref> و دوازده سال از عمر خود را صرف نگارش آن نمود، و سرانجام در سال 1017ق آن را به پایان رسانده و به نام پادشاه وقت (جهانگیر پسر اکبر شاه) جهانگیر نامه نام نهاد. <ref> دیباچه مؤلف، ج1، ص 11؛ پیشگفتار، ج1، ص هشت </ref> | نویسنده تدوین فرهنگ خود را به دستور اکبر شاه و در سال 1005ق آغاز کرده <ref> دیباچه مؤلف، ج1، ص 4؛ پیشگفتار، ج1، ص شش </ref> و دوازده سال از عمر خود را صرف نگارش آن نمود، و سرانجام در سال 1017ق آن را به پایان رسانده و به نام پادشاه وقت (جهانگیر پسر اکبر شاه) جهانگیر نامه نام نهاد. <ref> دیباچه مؤلف، ج1، ص 11؛ پیشگفتار، ج1، ص هشت </ref> | ||
این اثر با تکیه بر پنجاه و سه فرهنگ که نویسنده به نام چهل و چهار مورد از آنها در دیباچه اشاره کرده، تدوین شده، و همچنین از دیوان شاعران و كتابهاى ديگر در تفسير قرآن و پزشكى و تاريخ و جغرافيا استفاده شده است. <ref> ؛ صفا، ذبیح الله، ج5، ص 378؛ دیباجه مؤلف، ج1، ص 5-8؛ پیشگفتار، ج1، ص شش</ref> نویسنده به مطالب گردآوری شده توسط دیگران اکتفا نکرده و برای حل بسیاری از لغات به مردم شهرها و جاهای مختلف مراجعه کرده است. <ref> رک: همان، ص هفت </ref> | این اثر با تکیه بر پنجاه و سه فرهنگ که نویسنده به نام چهل و چهار مورد از آنها در دیباچه اشاره کرده، تدوین شده، و همچنین از دیوان شاعران و كتابهاى ديگر در تفسير قرآن و پزشكى و تاريخ و جغرافيا استفاده شده است. <ref>؛ صفا، ذبیح الله، ج5، ص 378؛ دیباجه مؤلف، ج1، ص 5-8؛ پیشگفتار، ج1، ص شش</ref> نویسنده به مطالب گردآوری شده توسط دیگران اکتفا نکرده و برای حل بسیاری از لغات به مردم شهرها و جاهای مختلف مراجعه کرده است. <ref> رک: همان، ص هفت </ref> | ||
فرهنگ جهانگيرى در بيست و چهار بخش به ترتيب حروف تهجى فارسى، و يك مقدمه در دوازده آيين و يك خاتمه تأليف شده است. در مقدمه بعضى از مباحث دستور زبان فارسى را آورده و در خاتمه كنايات و اصطلاحات و استعارات و لغات مركبه از پارسى و عربى و لغات عربی كه دانستن آنها ضرور بوده و داخل کردن آنها در اصل كتاب كه مشتمل بر فرس قديم است مناسب نبود، هركدام را در دری جداگانه درج نموده و هر درى را بر چند جلوه مرتب کرده است. درهاى پنجگانه خاتمه كه در مقام خود خالى از اهميت نيست چنين است: اول مشتمل بر كنايات. دوم مشتمل بر لغات مركبه از فارسى و عربى يا دو كلمه عربى كه به روش فارسی آمده يا فارسى و تركى يا فارسى و لغت ديگر. سوم مشتمل بر لغاتى كه يكى از حروف بيگانه در آن است. چهارم مشتمل بر لغات زند و پازند و اوستا. پنجم مشتمل بر لغات غريبه است. <ref> دیباچه مؤلف، ج1، ص 11-12؛ صفا، ذبیح الله، ج5، ص 379</ref> | فرهنگ جهانگيرى در بيست و چهار بخش به ترتيب حروف تهجى فارسى، و يك مقدمه در دوازده آيين و يك خاتمه تأليف شده است. در مقدمه بعضى از مباحث دستور زبان فارسى را آورده و در خاتمه كنايات و اصطلاحات و استعارات و لغات مركبه از پارسى و عربى و لغات عربی كه دانستن آنها ضرور بوده و داخل کردن آنها در اصل كتاب كه مشتمل بر فرس قديم است مناسب نبود، هركدام را در دری جداگانه درج نموده و هر درى را بر چند جلوه مرتب کرده است. درهاى پنجگانه خاتمه كه در مقام خود خالى از اهميت نيست چنين است: اول مشتمل بر كنايات. دوم مشتمل بر لغات مركبه از فارسى و عربى يا دو كلمه عربى كه به روش فارسی آمده يا فارسى و تركى يا فارسى و لغت ديگر. سوم مشتمل بر لغاتى كه يكى از حروف بيگانه در آن است. چهارم مشتمل بر لغات زند و پازند و اوستا. پنجم مشتمل بر لغات غريبه است. <ref> دیباچه مؤلف، ج1، ص 11-12؛ صفا، ذبیح الله، ج5، ص 379</ref> | ||
خط ۵۳: | خط ۵۵: | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:زبانشناسی، علم زبان]] | |||
[[رده:زبان و ادبیات شرقی (آسیایی)]] | |||
[[رده:زبان و ادبیات فارسی]] | |||
[[رده:زبانها و ادبیات ایرانی]] | |||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 دی 1401]] | ||
[[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ آذر 1401 توسط فاضل گرنه زاده]] | [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ آذر 1401 توسط فاضل گرنه زاده]] | ||
[[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ آذر 1401 توسط فریدون سبحانی]] | [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ آذر 1401 توسط فریدون سبحانی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۸ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۰:۴۶
فرهنگ جهانگیری | |
---|---|
پدیدآوران | جمالالدین انجو، حسین بن حسن (نويسنده) عفیفی، رحیم (مصحح) |
ناشر | دانشگاه فردوسی مشهد |
مکان نشر | ایران - مشهد مقدس |
سال نشر | 1351ش - 1359ش - 1375ش |
چاپ | 1 |
موضوع | فارسی - واژهنامهها |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 3 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
فرهنگ جهانگیری نوشته میر جمالالدین حسین بن فخر الدین حسن انجو شیرازی(م 1035ق) واژهنامه لغت فارسی است و توسط رحیم عفیفی تصحیح شده است. در برخی منابع نام «فرهنگ نور الدین» به آن اطلاق شده است. [۱]
نویسنده تدوین فرهنگ خود را به دستور اکبر شاه و در سال 1005ق آغاز کرده [۲] و دوازده سال از عمر خود را صرف نگارش آن نمود، و سرانجام در سال 1017ق آن را به پایان رسانده و به نام پادشاه وقت (جهانگیر پسر اکبر شاه) جهانگیر نامه نام نهاد. [۳]
این اثر با تکیه بر پنجاه و سه فرهنگ که نویسنده به نام چهل و چهار مورد از آنها در دیباچه اشاره کرده، تدوین شده، و همچنین از دیوان شاعران و كتابهاى ديگر در تفسير قرآن و پزشكى و تاريخ و جغرافيا استفاده شده است. [۴] نویسنده به مطالب گردآوری شده توسط دیگران اکتفا نکرده و برای حل بسیاری از لغات به مردم شهرها و جاهای مختلف مراجعه کرده است. [۵]
فرهنگ جهانگيرى در بيست و چهار بخش به ترتيب حروف تهجى فارسى، و يك مقدمه در دوازده آيين و يك خاتمه تأليف شده است. در مقدمه بعضى از مباحث دستور زبان فارسى را آورده و در خاتمه كنايات و اصطلاحات و استعارات و لغات مركبه از پارسى و عربى و لغات عربی كه دانستن آنها ضرور بوده و داخل کردن آنها در اصل كتاب كه مشتمل بر فرس قديم است مناسب نبود، هركدام را در دری جداگانه درج نموده و هر درى را بر چند جلوه مرتب کرده است. درهاى پنجگانه خاتمه كه در مقام خود خالى از اهميت نيست چنين است: اول مشتمل بر كنايات. دوم مشتمل بر لغات مركبه از فارسى و عربى يا دو كلمه عربى كه به روش فارسی آمده يا فارسى و تركى يا فارسى و لغت ديگر. سوم مشتمل بر لغاتى كه يكى از حروف بيگانه در آن است. چهارم مشتمل بر لغات زند و پازند و اوستا. پنجم مشتمل بر لغات غريبه است. [۶]
از خصوصیات این فرهنگ ذکر واژههای مترادف است و همچنین در بسیاری از موارد ذکر صورتهای معادل، عربی، هندی، ترکی و گاه صورتهای گویشی و احیانا یونانی واژهها است. [۷]
این فرهنگ در میان فرهنگهایی که تا اوائل قرن یازدهم تدوین شده و با شواهد شعری همراه است کاملترین فرهنگها در این زمینه به شمار آمده است. علاوه بر بهرهگیری برخی فرهنگها از این اثر، نویسندگان فرهنگ رشیدی، آنندراج، غیاث اللغه، فرهنگ نظام، و...هریک به نحوی از آن یاد کرده و آن را ستودهاند. [۸] با این وجود نقدهای اساسی نیز بر این فرهنگ شده است. [۹]
پانویس
- ↑ آقا بزرگ تهرانى، محمد محسن. ج16، ص197
- ↑ دیباچه مؤلف، ج1، ص 4؛ پیشگفتار، ج1، ص شش
- ↑ دیباچه مؤلف، ج1، ص 11؛ پیشگفتار، ج1، ص هشت
- ↑ ؛ صفا، ذبیح الله، ج5، ص 378؛ دیباجه مؤلف، ج1، ص 5-8؛ پیشگفتار، ج1، ص شش
- ↑ رک: همان، ص هفت
- ↑ دیباچه مؤلف، ج1، ص 11-12؛ صفا، ذبیح الله، ج5، ص 379
- ↑ پیشگفتار، ج1، ص سیزده
- ↑ رک: همان، ص سه و ص نه -ده
- ↑ رک: همان، ص سیزده- پانزده؛ صفا، ذبیح الله، ج5، ص 379
منابع مقاله
- مقدمه و متن.
- آقا بزرگ تهرانى، محمد محسن. الذريعة إلى تصانيف الشيعة. قم. اسماعیلیان. 1381ش. چاپ اول.
- صفا، ذبیح الله، تاريخ ادبيات در ايران. تهران. فردوس.1378ش. چاپ هشتم