صحاح الفرس: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۶ سپتامبر ۲۰۲۴
جز
جایگزینی متن - 'صحاح (ابهام زدایی)' به 'صحاح (ابهام‌زدایی)'
جز (جایگزینی متن - '==منبع مقاله==' به '==منابع مقاله==')
جز (جایگزینی متن - 'صحاح (ابهام زدایی)' به 'صحاح (ابهام‌زدایی)')
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۰: خط ۱۰:
| زبان =فارسی  
| زبان =فارسی  
| کد کنگره =‏‎‏/‎‏ش‎‏8‎‏ص‎‏3 / 2947 ‏PIR‎‏  
| کد کنگره =‏‎‏/‎‏ش‎‏8‎‏ص‎‏3 / 2947 ‏PIR‎‏  
| موضوع =فارسی- واژه نامه‏ها - قرن 8ق.
| موضوع =فارسی- واژه‌نامه‏‌ها - قرن 8ق.
|ناشر  
|ناشر  
| ناشر =شرکت انتشارات علمي و فرهنگي   
| ناشر =شرکت انتشارات علمي و فرهنگي   
خط ۲۹: خط ۲۹:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
 
{{کاربردهای دیگر|صحاح (ابهام‌زدایی)}}
'''صحاح الفرس''' اثر [[شمس منشی، محمد بن هندوشاه|محمد بن هندوشاه نخجوانی]]، فرهنگ لغات فارسی از قرن هشتم هجری است که به اهتمام دکتر [[طاعتي، عبدالعلي|عبدالعلی طاعتی]] و زیر نظر [[یارشاطر، احسان|احسان یارشاط]]<nowiki/>ر تحقیق و تصحیح شده است. لغت‌نامه صحاح الفرس، پس از کتاب [[لغت فرس]] تألیف [[ابومنصور علی بن احمد اسدی طوسی]]، کهن‌ترین فرهنگ فارسی به فارسی موجود شناخته شده است. تصحیح این کتاب پایان‌نامه دکتری دکتر [[طاعتي، عبدالعلي|طاعتی]] بوده است.
'''صحاح الفرس''' اثر [[شمس منشی، محمد بن هندوشاه|محمد بن هندوشاه نخجوانی]]، فرهنگ لغات فارسی از قرن هشتم هجری است که به اهتمام دکتر [[طاعتی، عبدالعلی|عبدالعلی طاعتی]] و زیر نظر [[یارشاطر، احسان|احسان یارشاطر]] تحقیق و تصحیح شده است. لغت‌نامه صحاح الفرس، پس از کتاب [[لغت فرس]] تألیف [[ابومنصور علی بن احمد اسدی طوسی]]، کهن‌ترین فرهنگ فارسی به فارسی موجود شناخته شده است. تصحیح این کتاب پایان‌نامه دکتری دکتر [[طاعتی، عبدالعلی|طاعتی]] بوده است.


==ساختار==  
==ساختار==  
این اثر یک جلدی حاوی مقدمه [[یارشاطر، احسان|احسان یارشاطر]]، مقدمه مصحح (دکتر [[طاعتي، عبدالعلي|عبدالعلی طاعتی]]) و محتوای مطالب در فصلهای مختلف است.
این اثر یک جلدی حاوی مقدمه [[یارشاطر، احسان|احسان یارشاطر]]، مقدمه مصحح (دکتر [[طاعتی، عبدالعلی|عبدالعلی طاعتی]]) و محتوای مطالب در فصلهای مختلف است.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
لغتنامه صحاح الفرس تصنیف [[شمس منشی، محمد بن هندوشاه|محمد بن هندوشاه نخجوانی]] است که پس از کتاب لغت فرس تألیف ابومنصور علی بن احمد اسدی طوسی کهنترین فرهنگ فارسی به فارسی موجود شناخته شده است<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص9</ref>.  
لغتنامه صحاح الفرس تصنیف [[شمس منشی، محمد بن هندوشاه|محمد بن هندوشاه نخجوانی]] است که پس از کتاب لغت فرس تألیف ابومنصور علی بن احمد اسدی طوسی کهنترین فرهنگ فارسی به فارسی موجود شناخته شده است<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص9</ref>.  


مصحح در بخشی از مقدمه‌اش درباره گفتگویش با مرحوم [[اقبال آشتیانی، عباس|اقبال]] در مجله اقبال، صحبت می‌کند که خواننده را به مراجعه به صفحات 9 تا 11 ارجاع می‌دهیم. در صفحه 11 می‌خوانیم: خلاصه مطلب اینکه در جمیع مآخذی که از کتاب لغت [[شمس منشی، محمد بن هندوشاه|شمس‌الدین محمد بن فخرالدین هندوشاه نخجوانی]] ذکری به میان آمده است، همه آن را «صحاح العجم» نامیده‌اند. اینکه در نسخه آقای [[طاعتي، عبدالعلي|طاعتی]] نام آن «صحاح الفرس» قید شده اگر این اختلاف را نتیجه تصرف کاتب و ناسخ ندانیم باید بگوییم که شاید یکی از دو نسخه لغت [[شمس منشی، محمد بن هندوشاه|شمس منشی]] صحاح العجم نام داشته و نسخه دیگری که بعدها مفصلتر تألیف کرده صحاح الفرس یا بالعکس.
مصحح در بخشی از مقدمه‌اش درباره گفتگویش با مرحوم [[اقبال آشتیانی، عباس|اقبال]] در مجله اقبال، صحبت می‌کند که خواننده را به مراجعه به صفحات 9 تا 11 ارجاع می‌دهیم. در صفحه 11 می‌خوانیم: خلاصه مطلب اینکه در جمیع مآخذی که از کتاب لغت [[شمس منشی، محمد بن هندوشاه|شمس‌الدین محمد بن فخرالدین هندوشاه نخجوانی]] ذکری به میان آمده است، همه آن را «صحاح العجم» نامیده‌اند. اینکه در نسخه آقای [[طاعتی، عبدالعلی|طاعتی]] نام آن «صحاح الفرس» قید شده اگر این اختلاف را نتیجه تصرف کاتب و ناسخ ندانیم باید بگوییم که شاید یکی از دو نسخه لغت [[شمس منشی، محمد بن هندوشاه|شمس منشی]] صحاح العجم نام داشته و نسخه دیگری که بعدها مفصلتر تألیف کرده صحاح الفرس یا بالعکس.


تا پیش از خرداد 1332 که دانشکده ادبیات با تقاضای من مبتنی بر تصویب کتاب صحاح الفرس بعنوان پایان‌نامه به راهنمایی استاد [[فروزانفر، بدیع‌الزمان|بدیع‌الزمان فروزانفر]] موافقت نمود، آنچه راجع به این کتاب انتشار یافته بود، تقریباً منحصر بود به آنچه که مرحوم [[اقبال آشتیانی، عباس|اقبال]] در مجله یادگار نوشته بودند و قسمتی از لغات صحاح الفرس که در مجلدات لغتنامه بدون هیچ شرحی و توضیح راجع به کتاب نشر می‌شد و... <ref>ر.ک: همان، ص12</ref>.
تا پیش از خرداد 1332 که دانشکده ادبیات با تقاضای من مبتنی بر تصویب کتاب صحاح الفرس بعنوان پایان‌نامه به راهنمایی استاد [[فروزانفر، بدیع‌الزمان|بدیع‌الزمان فروزانفر]] موافقت نمود، آنچه راجع به این کتاب انتشار یافته بود، تقریباً منحصر بود به آنچه که مرحوم [[اقبال آشتیانی، عباس|اقبال]] در مجله یادگار نوشته بودند و قسمتی از لغات صحاح الفرس که در مجلدات لغتنامه بدون هیچ شرحی و توضیح راجع به کتاب نشر می‌شد و... <ref>ر.ک: همان، ص12</ref>.
خط ۵۸: خط ۵۸:
پس ظاهراً پدر مؤلف، هندو تخلص می‌کرده و اهل نخجوان نیز بوده است و لغوی بودن پدر سبب شده که پسر نیز گویی در این میدان بزند و چون پدر صحاح العجم نوشته، او هم صحاح الفرس می‌نویسد<ref>ر.ک: همان، ص14-13</ref>.
پس ظاهراً پدر مؤلف، هندو تخلص می‌کرده و اهل نخجوان نیز بوده است و لغوی بودن پدر سبب شده که پسر نیز گویی در این میدان بزند و چون پدر صحاح العجم نوشته، او هم صحاح الفرس می‌نویسد<ref>ر.ک: همان، ص14-13</ref>.


وی سپس شیوه نگارش و ویژگی‌های کتاب را این‌گونه توضیح می‌دهد: اما خود این کتاب بهترین کتابهایی است در نوع خود که من دیده‌ام؛ یعنی مؤلف یا بی‌واسطه یا مع الواسطه یکی از چندین لغت ابتدایی را مصححاً در دست داشته ( از قبیل [[فرهنگ اسدی]] یا قطران و غیره) و خود نیز چیزی از لغتها و شاهدهای دیگر از قبیل [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] و معزی و [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]] بر آن افزوده است و ابیاتی که از قدما نقل کرده است -بر خلاف اسدی «پاولهورن» و اسدی آقای حاج محمد آقای نخجوانی- در کمال بی‌غلطی و صحت و درستی است، به‌طوری‌که دو کتاب را (اگر این نسخه افتادگی نداشت)، ممکن بود کاملاً تصحیح کرد و حسن دیگر این نسخه ضبط آن است؛ چه شیوه خط در کمال اتقان و استحکام است و جز در حرف سوم کلمه جای شک نمی‌ماند، نه در حرف اول و نه در آخر و نه در دوم، جز آنکه کلمه پنج یا شش حرفی باشد، آنوقت در چهارمی و پنجمی راه احتمالات باز می‌شود؛ و حسن سوم این کتاب ادبیات متعدد شعرای سامانی و جز آنهاست که هیچ یک، نه در اسدی و نه در فرهنگهای دیگر بعد از او، دیده نمی‌شود و از این‌رو می‌توان گفت این نسخه بی‌نظیر و اعز از هر عزیزی است و یک عیب در نسخه حاضر این کتاب هست و آن اینکه مانند همه نظایر خود کتاب برای اینکه زودتر مزد خود را دریافت کند، شواهد قسمت آخر کتاب را حذف کرده است<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص15-14</ref>
وی سپس شیوه نگارش و ویژگی‌های کتاب را این‌گونه توضیح می‌دهد: اما خود این کتاب بهترین کتابهایی است در نوع خود که من دیده‌ام؛ یعنی مؤلف یا بی‌واسطه یا مع الواسطه یکی از چندین لغت ابتدایی را مصححاً در دست داشته (از قبیل [[فرهنگ اسدی]] یا قطران و غیره) و خود نیز چیزی از لغتها و شاهدهای دیگر از قبیل [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] و معزی و [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]] بر آن افزوده است و ابیاتی که از قدما نقل کرده است -بر خلاف اسدی «پاولهورن» و اسدی آقای حاج محمد آقای نخجوانی- در کمال بی‌غلطی و صحت و درستی است، به‌طوری‌که دو کتاب را (اگر این نسخه افتادگی نداشت)، ممکن بود کاملاً تصحیح کرد و حسن دیگر این نسخه ضبط آن است؛ چه شیوه خط در کمال اتقان و استحکام است و جز در حرف سوم کلمه جای شک نمی‌ماند، نه در حرف اول و نه در آخر و نه در دوم، جز آنکه کلمه پنج یا شش حرفی باشد، آنوقت در چهارمی و پنجمی راه احتمالات باز می‌شود؛ و حسن سوم این کتاب ادبیات متعدد شعرای سامانی و جز آنهاست که هیچ یک، نه در اسدی و نه در فرهنگهای دیگر بعد از او، دیده نمی‌شود و از این‌رو می‌توان گفت این نسخه بی‌نظیر و اعز از هر عزیزی است و یک عیب در نسخه حاضر این کتاب هست و آن اینکه مانند همه نظایر خود کتاب برای اینکه زودتر مزد خود را دریافت کند، شواهد قسمت آخر کتاب را حذف کرده است<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص15-14</ref>


==وضعیت  کتاب==
==وضعیت  کتاب==