۱۴۶٬۲۴۴
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رده:مقالات بارگذاری شده 01 قربانی' به 'رده:مقالات بارگذاری شده مردادماه 01 قربانی') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'دیوان اشعار (ابهام زدایی)' به 'دیوان اشعار (ابهامزدایی)') |
||
| (۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | {{جعبه اطلاعات کتاب | ||
| تصویر =NUR15869J1.jpg | | تصویر =NUR15869J1.jpg | ||
| عنوان =دیوان | | عنوان =دیوان أبیالحسن الششتری: امیر شعراء الصوفیه بالمغرب و الاندلس (610 ه - 668 ه) | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
|پدیدآورندگان | |پدیدآورندگان | ||
| خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر|دیوان اشعار (ابهامزدایی)}} | |||
'''ديوان أبيالحسن الششتري'''، مجموعه اشعار [[ابوالحسن ششتری]] (610-668ق)، شیخ، فیلسوف، فقیه و شاعر صوفی اندلسی است که به زبان عربی و با تحقیق و توضیحات [[عدلونی ادریسی، محمد|محمد عدلونی ادریسی]] و [[ابوالفیوض، سعید|سعید ابوالفیوض]] به چاپ رسیده است. | |||
{{کاربردهای دیگر|دیوان اشعار ( | |||
'''ديوان أبيالحسن الششتري'''، مجموعه اشعار [[ابوالحسن | |||
دیوان حاضر، بهواسطه اشتمال آن بر اشعار موزون، موشحات (یکی از آرایههای ادبی در شعر است که اگر حروف اول هر بیت یا مصرع به دنبال یکدیگر قرار گیرند، نام یا لقب کسی یا واژهای یا بیت و جملهای دیگر تشکیل شود) و تصانیف، یکی از آثار غنی و ارزشمند نویسنده محسوب میشود که سرشار از دلالتها و تأیید واقعی و معنوی است. وی در این کتاب، به توضیح و آشکار کردن تجربیات خود بهوسیله استفاده از تعبیرات شاعرانه، در قالب اشعار صوفیانه، بهاعتبار مهمترین وسیله نقل اخبار باطنی که بیان آنها با تعابیر دیگر ناشدنی است، پرداخته است<ref>ر.ک: مقدمه، ص5</ref>. | دیوان حاضر، بهواسطه اشتمال آن بر اشعار موزون، موشحات (یکی از آرایههای ادبی در شعر است که اگر حروف اول هر بیت یا مصرع به دنبال یکدیگر قرار گیرند، نام یا لقب کسی یا واژهای یا بیت و جملهای دیگر تشکیل شود) و تصانیف، یکی از آثار غنی و ارزشمند نویسنده محسوب میشود که سرشار از دلالتها و تأیید واقعی و معنوی است. وی در این کتاب، به توضیح و آشکار کردن تجربیات خود بهوسیله استفاده از تعبیرات شاعرانه، در قالب اشعار صوفیانه، بهاعتبار مهمترین وسیله نقل اخبار باطنی که بیان آنها با تعابیر دیگر ناشدنی است، پرداخته است<ref>ر.ک: مقدمه، ص5</ref>. | ||