مختار ثقفی و نهضت توابین: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'محمدعلى لسانى فشاركى' به 'محمدعلى لسانى فشاركى ')
    جز (جایگزینی متن - 'توابین (ابهام زدایی)' به 'توابین (ابهام‌زدایی)')
     
    (۴۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    [[پرونده:NUR18178J1.jpg|بندانگشتی|‏مختار ثقفی و نهضت توابین]]
    | تصویر =NUR18178J1.jpg
    {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
    | عنوان =‏مختار ثقفی و نهضت توابین
    |+ |
    | عنوان‌های دیگر =المختار الثقفی. فارسی
    |-
    | پدیدآوران =
    ! نام کتاب!! data-type='bookName'|‏مختار ثقفی و نهضت توابین
    [[لسانی فشارکی، محمد علی]] (مترجم)
    |-
    |نام های دیگر کتاب
    |data-type='otherBookNames'|المختار الثقفی. فارسی
    |-
    |پدیدآورندگان
    |data-type='authors'|[[لسانی فشارکی، محمد علی]] (مترجم)


    [[دجیلی، احمد]] (نويسنده)
    [[دجیلی، احمد]] (نویسنده)
    |-
    | زبان =فارسی
    |زبان  
    | کد کنگره =‏DS‎‏ ‎‏38‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏د‎‏3‎‏ ‎‏م‎‏3041
    |data-type='language'|فارسی
    | موضوع =
    |-
    امویان - تاریخ - جنبش‏ها و قیام‏ها
    |کد کنگره  
    |data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏DS‎‏ ‎‏38‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏د‎‏3‎‏ ‎‏م‎‏3041
    |-
    |موضوع  
    |data-type='subject'|امویان - تاریخ - جنبش‏ها و قیام‏ها


    شیعه - تاریخ - قرن 1ق.
    شیعه - تاریخ - قرن 1ق.


    مختار بن ابی عبیده، 1 - 67ق.
    مختار بن ابی‌عبیده، 1 - 67ق.
    |-
    | ناشر =
    |ناشر  
    مرکز نشر انقلاب
    |data-type='publisher'|مرکز نشر انقلاب
    | مکان نشر =تهران - ایران
    |-
    | سال نشر = 1360 ش  
    |مکان نشر  
    |data-type='publishPlace'|تهران - ایران
    |-
    |سال نشر  
    |data-type='publishYear'| 1360 هـ.ش  
    |-class='articleCode'
    |کد اتوماسیون
    |data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE18178AUTOMATIONCODE
    |}
    </div>


    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE18178AUTOMATIONCODE
    | چاپ =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =18178
    | کتابخوان همراه نور =18178
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پیش از =
    }}
    {{کاربردهای دیگر|توابین (ابهام‌زدایی)}}


    == معرفى اجمالى ==
    '''مختار ثقفى و نهضت توابين'''، ترجمه كتاب «المختار الثقفي» از آثار [[دجیلی، احمد|احمد الدّجيلى]] است كه آن را [[لسانی فشارکی، محمدعلی|محمدعلى لسانى فشاركى]] از عربى به فارسى رسا و شيوا ترجمه كرده است.
     
     
    '''مختار ثقفى و نهضت توابين'''، ترجمه كتاب «المختار الثقفي» از آثار احمد الدّجيلى است كه آن را [[لسانی فشارکی، محمد علی|محمدعلى لسانى فشاركى]] از عربى به فارسى رسا و شيوا ترجمه كرده است.


    == ساختار ==
    == ساختار ==
     
    اين كتاب از يك مقدمه و 15 عنوان اصلى به ترتيب ذيل تشكيل شده است: 1- خاندان مختار، 2- خانواده و محيط تربيتى مختار، 3- زمان مختار، 4- در صحنه سياست، 5- به سوى زندان، 6- نهضت توّابين، 7- در آستانه قيام، 8- پيروزى انقلاب، 9- پس از پيروزى، 10- سياست مختار، 11- سركوبى مخالفان، 12- اعدام جنايتكاران، 13- فاجعه!، 14- شايعات و 15- مختار از نظر اهل‌بيت(ع).
     
    اين كتاب از يك مقدمه و 15 عنوان اصلى به ترتيب ذيل تشكيل شده است: 1- خاندان مختار، 2- خانواده و محيط تربيتى مختار، 3- زمان مختار، 4- در صحنه سياست، 5- به سوى زندان، 6- نهضت توّابين، 7- در آستانه قيام، 8- پيروزى انقلاب، 9- پس از پيروزى، 10- سياست مختار، 11- سركوبى مخالفان، 12- اعدام جنايتكاران، 13- فاجعه!، 14- شايعات و 15- مختار از نظر اهل بيت(ع).


    == گزارش محتوا ==
    == گزارش محتوا ==
    درباره روش و محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:
    درباره روش و محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:


    #استاد شيخ [[مظفر، محمدرضا|محمد رضا مظفر]] در مقدمه‌اى كه بر اين كتاب نوشته بر چند نكته تأكيد كرده است: اول- مختار ثقفى، همواره چهره‌اى درخشان در تاريخ انقلاب‌ها، و دليرى بى‌باك در صحنه‌هاى كارزار، و نيز، به عنوان يك خطيب زبردست و يك سياستمدار با تجربه، و يك رهبر اجتماعى لايق، كه به بهترين وجهى عواطف و احساسات مردم زمانش را براى دفاع از حق و حقيقت بسيج كرده است، شناخته شده است. دوم- با اين همه، سيماى مختار، گوناگون ترسيم شده است، و همين موضوع است كه در هر زمان، محققان را واميدارد كه درباره مختار و راز كارزار او به تحقيق پردازند و شخصيت و اقدامات و اعتقادات او را زير ذره‌بين بگذارند، بخصوص كه مختار پيشواى بزرگ‌ترين نهضت بر عليه حكومت امويان بوده و خونخواهى حسين را او رهبرى كرده است. سوم- مختار، با آنكه از آغاز نوجوانى با عشق به اهل بيت(ع) و ولايت حضرت علىّ ابن ابيطالب(ع) دمساز بوده است، و سرسخت‌ترين دشمن امويان و زبيريان به‌حساب مى‌آيد، و تنها مرد دلاورى است كه توانسته است انتقام خون حسين را بگيرد، و دل داغدار فرزندان و شيعيان آنحضرت را خشنود سازد، با توجه به مسئله امامت در مذهب شيعه و از ديدگاه فقه اسلامى چندوچون انقلاب مختار روشن نيست، و همچنان موارد پيچيده‌اى در تاريخ زندگى و نهضت او وجود دارد كه بايد مورد بررسى قرار گيرد. چهارم- در مذهب تشيّع، اين حركت انقلابى مختار- و اصولا اينگونه نهضت‌ها- بدون اجازه يا رضايت امام درست درنمى‌آيد. بنابراين، بايد ديد مجوّز اين انقلاب چه بوده است؟ آيا، مختار با اجازه صريح امام چهارم حضرت امام زين العابدين(ع) قيام كرده است؟ اگر چنين بوده است، چرا امام اين مسئله را اعلام نكرده است؟ اگر اين انقلاب به فرمان آنحضرت بوده است چرا خود امام شخصاً رهبرى انقلاب را آشكارا بر عهده نگرفته است؟ پنجم- به نظر من، مسائلى كه مورد اشاره قرار گرفت، به‌ويژه، جنبه خاصى كه تحقيقات تاريخى دارد، انگيزه تأليف اين كتاب سودمند بوده است. شيفتگى زايد الوصفى كه نسبت به انقلاب مختار در اعماق وجودش مى‌يافت نويسنده را وادار كرد كه با تمام نيرو براى دفاع از مختار كمر همت بربندد. ولى پيچيدگى به‌خصوص زندگى مختار نيز انگيزه ديگرى بود كه وى اين موضوع را براى تحقيق برگزيند <ref>متن كتاب، ص 4- 7</ref>.
    #استاد شيخ [[مظفر، محمدرضا|محمدرضا مظفر]] در مقدمه‌اى كه بر اين كتاب نوشته بر چند نكته تأكيد كرده است: اول- مختار ثقفى، همواره چهره‌اى درخشان در تاريخ انقلاب‌ها، و دليرى بى‌باك در صحنه‌هاى كارزار، و نيز، به عنوان يك خطیب زبردست و يك سياستمدار با تجربه، و يك رهبر اجتماعى لايق، كه به بهترين وجهى عواطف و احساسات مردم زمانش را براى دفاع از حق و حقيقت بسيج كرده است، شناخته شده است. دوم- با اين همه، سيماى مختار، گوناگون ترسيم شده است، و همين موضوع است كه در هر زمان، محققان را وامی‌دارد كه درباره مختار و راز كارزار او به تحقيق پردازند و شخصيت و اقدامات و اعتقادات او را زير ذره‌بين بگذارند، بخصوص كه مختار پيشواى بزرگ‌ترين نهضت بر عليه حكومت امويان بوده و خونخواهى حسين را او رهبرى كرده است. سوم- مختار، با آنكه از آغاز نوجوانى با عشق به اهل‌بيت(ع) و ولايت [[امام على(ع)|حضرت علىّ ابن ابيطالب(ع)]] دمساز بوده است، و سرسخت‌ترين دشمن امويان و زبيريان به‌حساب مى‌آيد، و تنها مرد دلاورى است كه توانسته است انتقام خون حسين را بگيرد، و دل داغدار فرزندان و شیعیان آن حضرت را خشنود سازد، با توجه به مسئله امامت در مذهب شيعه و از ديدگاه فقه اسلامى چندوچون انقلاب مختار روشن نيست، و همچنان موارد پيچيده‌اى در تاريخ زندگى و نهضت او وجود دارد كه بايد مورد بررسى قرار گيرد. چهارم- در مذهب تشيّع، اين حركت انقلابى مختار- و اصولا اينگونه نهضت‌ها- بدون اجازه يا رضايت امام درست درنمى‌آيد. بنابراین، بايد ديد مجوّز اين انقلاب چه بوده است؟ آيا، مختار با اجازه صريح امام چهارم [[امام سجاد(ع)|حضرت امام زين‌العابدين(ع)]] قيام كرده است؟ اگر چنين بوده است، چرا امام اين مسئله را اعلام نكرده است؟ اگر اين انقلاب به فرمان آن حضرت بوده است چرا خود امام شخصاً رهبرى انقلاب را آشكارا بر عهده نگرفته است؟ پنجم- به نظر من، مسائلى كه مورد اشاره قرار گرفت، به‌ويژه، جنبه خاصى كه تحقيقات تاريخى دارد، انگيزه تأليف اين كتاب سودمند بوده است. شيفتگى زايد الوصفى كه نسبت به انقلاب مختار در اعماق وجودش مى‌يافت نویسنده را وادار كرد كه با تمام نيرو براى دفاع از مختار كمر همت بربندد. ولى پيچيدگى به‌خصوص زندگى مختار نيز انگيزه ديگرى بود كه وى اين موضوع را براى تحقيق برگزيند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18642/2/4 متن كتاب، ص 4- 7]</ref>
    #نويسنده يادآور شده است: نهضت توابين، نتيجه خودبخودى و بازتاب رفتار و كردار يزيد و فاجعه كربلا بود. اين نهضت كه ديرى نگذشت آتش آن شعله‌ور گرديد، همان نهضتى بود كه ابن زياد آنرا در زمان مسلم بن عقيل خاموش ساخته بود، و وقتى حضرت امام حسين(ع) را كشتند، اين نهضت رنگ ديگرى بخود گرفت و اين‌بار با عنوان «توّابين» در صحنه تاريخ ظاهر شد. اعضاى اين گروه به ناگهان دريافتند كه بار سنگين پشيمانى از بابت كوتاهى در يارى امام حسين(ع) بر سر و جانشان سنگينى مى‌كند. تنها راه چاره را آن دانستند كه جانشان را در قتلگاه بزرگى به نام «عين الوردة» كه سرچشمه جويبار مشهور مدينه در جزيره بود بر كف نهادند. از اين گروه فقط چند نفر ماندند كه رفاعة بن شداد خليفه سليمان بن صرد توانست آنان را به كوفه باز گرداند. سرآغاز نهضت توابين در سال شهادت حضرت امام حسين(ع)- سال 61 هجرى- بود ولى رونقى نيافت تا به سال 65 هجرى رسيد. در فاصله اين چند سال در خانه سليمان بن صرد جمع مى‌شدند و خطابه‌هاى حماسى ايراد مى‌كردند و روح مبارزه را در وجود خويش زنده نگاه مى‌داشتند <ref>همان، ص 49- 50</ref>.
    #نویسنده يادآور شده است: نهضت توابين، نتيجه خودبخودى و بازتاب رفتار و كردار يزيد و فاجعه كربلا بود. اين نهضت كه ديرى نگذشت آتش آن شعله‌ور گرديد، همان نهضتى بود كه ابن زياد آنرا در زمان مسلم بن عقيل خاموش ساخته بود، و وقتى حضرت امام حسين(ع) را كشتند، اين نهضت رنگ ديگرى بخود گرفت و اين‌بار با عنوان «توّابين» در صحنه تاريخ ظاهر شد. اعضاى اين گروه به ناگهان دريافتند كه بار سنگين پشيمانى از بابت كوتاهى در يارى امام حسين(ع) بر سر و جانشان سنگينى مى‌كند. تنها راه چاره را آن دانستند كه جانشان را در قتلگاه بزرگى به نام «عين الوردة» كه سرچشمه جويبار مشهور مدينه در جزيره بود بر كف نهادند. از اين گروه فقط چند نفر ماندند كه رفاعة بن شداد خليفه سليمان بن صرد توانست آنان را به كوفه باز گرداند. سرآغاز نهضت توابين در سال شهادت حضرت امام حسين(ع)- سال 61 هجرى- بود ولى رونقى نيافت تا به سال 65 هجرى رسيد. در فاصله اين چند سال در خانه سليمان بن صرد جمع مى‌شدند و خطابه‌هاى حماسى ايراد می‌كردند و روح مبارزه را در وجود خويش زنده نگاه مى‌داشتند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18642/2/49 همان، ص 49- 50]</ref>
    #نويسنده سياست مختار را اين گونه ترسيم كرده است: مختار، در دوران حكومت خويش در كوفه سياست سخت‌گيرى و خشونت را پيش گرفت، البتّه سخت‌گيرى و بيرحمى در حدّ و حدود معينى. مختار باطناً به اين نوع سياست تمايلى نداشت، ولى موقعيت ايجاب مى‌كرد كه سياست خشونت در پيش گيرد. مختار آمده است تا انتقام خون حسين و عزيزان و ياران بيگناهش را بگيرد و صفحه سرزمين كوفه را از آلودگى قاتلان حسين بن على پاك گرداند. اين بود كه به‌ناچار مى‌بايست سختگير و سخت‌كش باشد. و همين قاطعيت مختار است كه باعث شده است تهمت‌هاى گوناگون به او بزنند و درباره خلوص و اعتقادات مختار ترديد روا دارند، و شخصيّت مختار آنطور كه بايد شناخته نشود. يكى ديگر از ويژگى‌هاى سياست مختار اين بوده است كه با تعصّب نسبت به عربيّت سروكارى نداشته است و همه طبقات و نژادها در نظرش يكسان بوده‌اند. تا آنجا كه در كتب تاريخ درباره او نوشته‌اند: وى نخستين كسى بود كه درصدد برآمد حقوق موالى (ايرانيان) را با اعراب يكسان گرداند <ref>همان، ص 93- 94</ref>.
    #نویسنده سياست مختار را اين گونه ترسيم كرده است: مختار، در دوران حكومت خويش در كوفه سياست سخت‌گيرى و خشونت را پيش گرفت، البتّه سخت‌گيرى و بيرحمى در حدّ و حدود معينى. مختار باطناً به اين نوع سياست تمايلى نداشت، ولى موقعيت ايجاب مى‌كرد كه سياست خشونت در پيش گيرد. مختار آمده است تا انتقام خون حسين و عزيزان و ياران بيگناهش را بگيرد و صفحه سرزمين كوفه را از آلودگى قاتلان حسين بن على پاک گرداند. اين بود كه به‌ناچار مى‌بايست سختگير و سخت‌كش باشد. و همين قاطعيت مختار است كه باعث شده است تهمت‌هاى گوناگون به او بزنند و درباره خلوص و اعتقادات مختار ترديد روا دارند، و شخصيّت مختار آنطور كه بايد شناخته نشود. يكى ديگر از ويژگى‌هاى سياست مختار اين بوده است كه با تعصّب نسبت به عربیّت سروكارى نداشته است و همه طبقات و نژادها در نظرش يكسان بوده‌اند. تا آنجا كه در كتب تاريخ درباره او نوشته‌اند: وى نخستين كسى بود كه درصدد برآمد حقوق موالى (ايرانيان) را با اعراب يكسان گرداند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18642/2/93 همان، ص 93- 94]</ref>
    #سرانجام نويسنده نظر اهل بيت(ع) را در مورد مختار به اين صورت بيان كرده است: از امامان شيعه و علما و بزرگان سخنانى در توصيف و تمجيد مختار رسيده است و كتابهاى رجال آكنده از روايات، در مقام تحسين و تجليل از مختار است. كافيست چند حديث نمونه را مورد بررسى قرار دهيم تا كليّه ترديدها و سئوالات و اشكالاتى كه احياناً در ذهن ما در باره مختار جاى گرفته باشد از ميان برود. حضرت امام محمّد باقر مى‌فرمايد: مختار را دشنام مدهيد! او قاتلان ما را كشته است و خون ما را بازستانده و بيوگان ما را به شوهر رسانيده و در هنگام سختى حقوق ما را از بيت المال به ما رسانيده است. اين حديث ظهور دارد در اينكه دشنام دادن به مختار حرام است و همچنين نسبت دادن چيزهايى كه با او نبوده است به او حرام است و نهى، دلالت بر حرمت دارد چنانچه در علم اصول ثابت است. مفاد اين حديث آنست كه امام در باطن از بسيارى كارها كه مختار انجام داده است بخصوص خونخواهى و انتقام گرفتن او از قاتلان حسين(ع) و شهيدان كربلا، خشنود بوده است <ref>همان، ص 141- 142</ref>.
    #سرانجام نویسنده نظر اهل‌بيت(ع) را در مورد مختار به اين صورت بيان كرده است: از امامان شيعه و علما و بزرگان سخنانى در توصيف و تمجيد مختار رسيده است و کتاب‌هاى رجال آكنده از روايات، در مقام تحسين و تجليل از مختار است. كافيست چند حديث نمونه را مورد بررسى قرار دهيم تا كليّه ترديدها و سئوالات و اشكالاتى كه احياناً در ذهن ما درباره مختار جاى گرفته باشد از ميان برود. حضرت امام محمّدباقر مى‌فرمايد: مختار را دشنام مدهيد! او قاتلان ما را كشته است و خون ما را بازستانده و بيوگان ما را به شوهر رسانيده و در هنگام سختى حقوق ما را از بيت المال به ما رسانيده است. اين حديث ظهور دارد در اينكه دشنام دادن به مختار حرام است و همچنين نسبت دادن چيزهايى كه با او نبوده است به او حرام است و نهى، دلالت بر حرمت دارد چنانچه در علم اصول ثابت است. مفاد اين حديث آنست كه امام در باطن از بسيارى كارها كه مختار انجام داده است بخصوص خونخواهى و انتقام گرفتن او از قاتلان حسين(ع) و شهيدان كربلا، خشنود بوده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18642/2/141 همان، ص 141- 142]</ref>


    == وضعيت كتاب ==
    == وضعيت كتاب ==




    از ايرادات وارد بر اين اثر فقدان فهرست و پاورقى است كه لازم بود مترجم نسبت به تنظيم آن اقدام كند. منابع و مآخذ در ابتداى كتاب پس از مقدمه علامه مظفر ذكر شده است.
    از ايرادات وارد بر اين اثر فقدان فهرست و پاورقى است كه لازم بود مترجم نسبت به تنظيم آن اقدام كند. منابع و مآخذ در ابتداى كتاب پس از مقدمه [[مظفر، محمدرضا|علامه مظفر]] ذكر شده است.


    ==پانويس ==
    ==پانويس ==
    <references />
    <references/>
    == منابع مقاله ==
    == منابع مقاله ==


    مقدمه و متن كتاب.
    مقدمه و متن كتاب.


    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
    [[قیام توابین]]
    [[نهضت مختار ثقفی]]
    [[التوابون]]
    [[انتقام یا انقلاب کوفه]]
    [[ثورات العلويين و أثرها في نشوء المذاهب الإسلامية]]


    == پیوندها ==
    [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/18642 مطالعه کتاب ‏مختار ثقفی و نهضت توابین در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:تاریخ (عمومی)]]
    [[رده:تاریخ (عمومی)]]
    [[رده:تاریخ آسیا]]
    [[رده:تاریخ آسیا]]
    [[رده:تاریخ کشورهای عربی]]
    [[رده:تاریخ کشورهای عربی]]
    [[رده:امام حسین(ع)]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۲۳:۰۱

    ‏مختار ثقفی و نهضت توابین
    مختار ثقفی و نهضت توابین
    پدیدآورانلسانی فشارکی، محمد علی (مترجم) دجیلی، احمد (نویسنده)
    عنوان‌های دیگرالمختار الثقفی. فارسی
    ناشرمرکز نشر انقلاب
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1360 ش
    چاپ1
    موضوعامویان - تاریخ - جنبش‏ها و قیام‏ها

    شیعه - تاریخ - قرن 1ق.

    مختار بن ابی‌عبیده، 1 - 67ق.
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏DS‎‏ ‎‏38‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏د‎‏3‎‏ ‎‏م‎‏3041
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    مختار ثقفى و نهضت توابين، ترجمه كتاب «المختار الثقفي» از آثار احمد الدّجيلى است كه آن را محمدعلى لسانى فشاركى از عربى به فارسى رسا و شيوا ترجمه كرده است.

    ساختار

    اين كتاب از يك مقدمه و 15 عنوان اصلى به ترتيب ذيل تشكيل شده است: 1- خاندان مختار، 2- خانواده و محيط تربيتى مختار، 3- زمان مختار، 4- در صحنه سياست، 5- به سوى زندان، 6- نهضت توّابين، 7- در آستانه قيام، 8- پيروزى انقلاب، 9- پس از پيروزى، 10- سياست مختار، 11- سركوبى مخالفان، 12- اعدام جنايتكاران، 13- فاجعه!، 14- شايعات و 15- مختار از نظر اهل‌بيت(ع).

    گزارش محتوا

    درباره روش و محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:

    1. استاد شيخ محمدرضا مظفر در مقدمه‌اى كه بر اين كتاب نوشته بر چند نكته تأكيد كرده است: اول- مختار ثقفى، همواره چهره‌اى درخشان در تاريخ انقلاب‌ها، و دليرى بى‌باك در صحنه‌هاى كارزار، و نيز، به عنوان يك خطیب زبردست و يك سياستمدار با تجربه، و يك رهبر اجتماعى لايق، كه به بهترين وجهى عواطف و احساسات مردم زمانش را براى دفاع از حق و حقيقت بسيج كرده است، شناخته شده است. دوم- با اين همه، سيماى مختار، گوناگون ترسيم شده است، و همين موضوع است كه در هر زمان، محققان را وامی‌دارد كه درباره مختار و راز كارزار او به تحقيق پردازند و شخصيت و اقدامات و اعتقادات او را زير ذره‌بين بگذارند، بخصوص كه مختار پيشواى بزرگ‌ترين نهضت بر عليه حكومت امويان بوده و خونخواهى حسين را او رهبرى كرده است. سوم- مختار، با آنكه از آغاز نوجوانى با عشق به اهل‌بيت(ع) و ولايت حضرت علىّ ابن ابيطالب(ع) دمساز بوده است، و سرسخت‌ترين دشمن امويان و زبيريان به‌حساب مى‌آيد، و تنها مرد دلاورى است كه توانسته است انتقام خون حسين را بگيرد، و دل داغدار فرزندان و شیعیان آن حضرت را خشنود سازد، با توجه به مسئله امامت در مذهب شيعه و از ديدگاه فقه اسلامى چندوچون انقلاب مختار روشن نيست، و همچنان موارد پيچيده‌اى در تاريخ زندگى و نهضت او وجود دارد كه بايد مورد بررسى قرار گيرد. چهارم- در مذهب تشيّع، اين حركت انقلابى مختار- و اصولا اينگونه نهضت‌ها- بدون اجازه يا رضايت امام درست درنمى‌آيد. بنابراین، بايد ديد مجوّز اين انقلاب چه بوده است؟ آيا، مختار با اجازه صريح امام چهارم حضرت امام زين‌العابدين(ع) قيام كرده است؟ اگر چنين بوده است، چرا امام اين مسئله را اعلام نكرده است؟ اگر اين انقلاب به فرمان آن حضرت بوده است چرا خود امام شخصاً رهبرى انقلاب را آشكارا بر عهده نگرفته است؟ پنجم- به نظر من، مسائلى كه مورد اشاره قرار گرفت، به‌ويژه، جنبه خاصى كه تحقيقات تاريخى دارد، انگيزه تأليف اين كتاب سودمند بوده است. شيفتگى زايد الوصفى كه نسبت به انقلاب مختار در اعماق وجودش مى‌يافت نویسنده را وادار كرد كه با تمام نيرو براى دفاع از مختار كمر همت بربندد. ولى پيچيدگى به‌خصوص زندگى مختار نيز انگيزه ديگرى بود كه وى اين موضوع را براى تحقيق برگزيند[۱]
    2. نویسنده يادآور شده است: نهضت توابين، نتيجه خودبخودى و بازتاب رفتار و كردار يزيد و فاجعه كربلا بود. اين نهضت كه ديرى نگذشت آتش آن شعله‌ور گرديد، همان نهضتى بود كه ابن زياد آنرا در زمان مسلم بن عقيل خاموش ساخته بود، و وقتى حضرت امام حسين(ع) را كشتند، اين نهضت رنگ ديگرى بخود گرفت و اين‌بار با عنوان «توّابين» در صحنه تاريخ ظاهر شد. اعضاى اين گروه به ناگهان دريافتند كه بار سنگين پشيمانى از بابت كوتاهى در يارى امام حسين(ع) بر سر و جانشان سنگينى مى‌كند. تنها راه چاره را آن دانستند كه جانشان را در قتلگاه بزرگى به نام «عين الوردة» كه سرچشمه جويبار مشهور مدينه در جزيره بود بر كف نهادند. از اين گروه فقط چند نفر ماندند كه رفاعة بن شداد خليفه سليمان بن صرد توانست آنان را به كوفه باز گرداند. سرآغاز نهضت توابين در سال شهادت حضرت امام حسين(ع)- سال 61 هجرى- بود ولى رونقى نيافت تا به سال 65 هجرى رسيد. در فاصله اين چند سال در خانه سليمان بن صرد جمع مى‌شدند و خطابه‌هاى حماسى ايراد می‌كردند و روح مبارزه را در وجود خويش زنده نگاه مى‌داشتند[۲]
    3. نویسنده سياست مختار را اين گونه ترسيم كرده است: مختار، در دوران حكومت خويش در كوفه سياست سخت‌گيرى و خشونت را پيش گرفت، البتّه سخت‌گيرى و بيرحمى در حدّ و حدود معينى. مختار باطناً به اين نوع سياست تمايلى نداشت، ولى موقعيت ايجاب مى‌كرد كه سياست خشونت در پيش گيرد. مختار آمده است تا انتقام خون حسين و عزيزان و ياران بيگناهش را بگيرد و صفحه سرزمين كوفه را از آلودگى قاتلان حسين بن على پاک گرداند. اين بود كه به‌ناچار مى‌بايست سختگير و سخت‌كش باشد. و همين قاطعيت مختار است كه باعث شده است تهمت‌هاى گوناگون به او بزنند و درباره خلوص و اعتقادات مختار ترديد روا دارند، و شخصيّت مختار آنطور كه بايد شناخته نشود. يكى ديگر از ويژگى‌هاى سياست مختار اين بوده است كه با تعصّب نسبت به عربیّت سروكارى نداشته است و همه طبقات و نژادها در نظرش يكسان بوده‌اند. تا آنجا كه در كتب تاريخ درباره او نوشته‌اند: وى نخستين كسى بود كه درصدد برآمد حقوق موالى (ايرانيان) را با اعراب يكسان گرداند[۳]
    4. سرانجام نویسنده نظر اهل‌بيت(ع) را در مورد مختار به اين صورت بيان كرده است: از امامان شيعه و علما و بزرگان سخنانى در توصيف و تمجيد مختار رسيده است و کتاب‌هاى رجال آكنده از روايات، در مقام تحسين و تجليل از مختار است. كافيست چند حديث نمونه را مورد بررسى قرار دهيم تا كليّه ترديدها و سئوالات و اشكالاتى كه احياناً در ذهن ما درباره مختار جاى گرفته باشد از ميان برود. حضرت امام محمّدباقر مى‌فرمايد: مختار را دشنام مدهيد! او قاتلان ما را كشته است و خون ما را بازستانده و بيوگان ما را به شوهر رسانيده و در هنگام سختى حقوق ما را از بيت المال به ما رسانيده است. اين حديث ظهور دارد در اينكه دشنام دادن به مختار حرام است و همچنين نسبت دادن چيزهايى كه با او نبوده است به او حرام است و نهى، دلالت بر حرمت دارد چنانچه در علم اصول ثابت است. مفاد اين حديث آنست كه امام در باطن از بسيارى كارها كه مختار انجام داده است بخصوص خونخواهى و انتقام گرفتن او از قاتلان حسين(ع) و شهيدان كربلا، خشنود بوده است[۴]

    وضعيت كتاب

    از ايرادات وارد بر اين اثر فقدان فهرست و پاورقى است كه لازم بود مترجم نسبت به تنظيم آن اقدام كند. منابع و مآخذ در ابتداى كتاب پس از مقدمه علامه مظفر ذكر شده است.

    پانويس

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.

    وابسته‌ها