تذكرة الأولياء (زوار): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'تذکره (ابهام زدایی)' به 'تذکره (ابهام‌زدایی)'
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های')
جز (جایگزینی متن - 'تذکره (ابهام زدایی)' به 'تذکره (ابهام‌زدایی)')
 
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۳: خط ۲۳:
| چاپ =16
| چاپ =16
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =  
| کتابخانۀ دیجیتال نور =01301
| کتابخوان همراه نور =01301
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
{{کاربردهای دیگر|تذکره (ابهام‌زدایی)}}


'''تذكرة الأولياء'''، به زبان فارسی، نوشته [[عطار، محمد بن ابراهیم|فريد‌الدين عطار نيشابورى]]، در شرح حال گروهى از عرفاست. عطار، در مقدمه اين كتاب، مى‌گويد: «پس از قرآن و اخبار رسول(ص) هيچ سخنى برتر از سخنان مشايخ طريقت نيست». وى، بر پايه همين باور و به درخواست دوستانش، به مطالعه احوال و سخنان عرفا پرداخته و اين كتاب را نوشته است.
'''تذكرة الأولياء'''، به زبان فارسی، نوشته [[عطار، محمد بن ابراهیم|فريد‌الدين عطار نيشابورى]]، در شرح حال گروهى از عرفاست. عطار، در مقدمه اين كتاب، مى‌گويد: «پس از قرآن و اخبار رسول(ص) هيچ سخنى برتر از سخنان مشايخ طريقت نيست». وى، بر پايه همين باور و به درخواست دوستانش، به مطالعه احوال و سخنان عرفا پرداخته و اين كتاب را نوشته است.
خط ۴۲: خط ۴۴:
نقل‌ها و روايت‌های «تذكرة الاولياء»، التقاطى از مطالب ديگر كتاب‌هاست كه عطار به انگيزه چكيده‌نويسى، اِسنادهاى دراز را حذف كرده و كوشيده است كه از افزودن توضيحات بر سخنان مشايخ بپرهيزد. بخشى از مطالب كتاب وى، به‌ويژه كلمات و سخنان مشايخ، از منابع عربى ترجمه شده است. او، هم‌چنين به دسته‌بندى مطالب برگرفته از منابع گوناگون بر پايه نام هر عارف پرداخته است.
نقل‌ها و روايت‌های «تذكرة الاولياء»، التقاطى از مطالب ديگر كتاب‌هاست كه عطار به انگيزه چكيده‌نويسى، اِسنادهاى دراز را حذف كرده و كوشيده است كه از افزودن توضيحات بر سخنان مشايخ بپرهيزد. بخشى از مطالب كتاب وى، به‌ويژه كلمات و سخنان مشايخ، از منابع عربى ترجمه شده است. او، هم‌چنين به دسته‌بندى مطالب برگرفته از منابع گوناگون بر پايه نام هر عارف پرداخته است.


كتاب، نثرى شيوا و دل‌نشين و دل‌پسند و سبکىشاعرانه دارد.
كتاب، نثرى شيوا و دل‌نشين و دل‌پسند و سبکی شاعرانه دارد.


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
خط ۴۹: خط ۵۱:
عطار، در اين اثر نمى‌خواسته است شرح حال(بيوگرافى) بنويسد. هيچ‌يك از تذكره‌هاى عرفانى به شيوه بيوگرافى نيست و عارفان، هيچ‌گاه بيوگرافى‌نويس نبوده‌اند، زيرا بيوگرافى‌نويسى كه در سه يا چهار سده اخير در غرب پديد آمده، بر اصولى فلسفى استوار شده است. نویسنده بيوگرافى، مجموعه‌اى از عوامل اقتصادى، اجتماعى، سياسى و حتى روانى را برمى‌شمرَد و درباره شخصيت افراد به داورى مى‌پردازد، اما چيزى كه نزد او مهم است، ويژگى تاريخى آنان است. چنين چيزى در كتاب عطار ديده نمى‌شود؛ يعنى تذكره‌هاى او شرح حال زندگى تاريخى افراد نيست.
عطار، در اين اثر نمى‌خواسته است شرح حال(بيوگرافى) بنويسد. هيچ‌يك از تذكره‌هاى عرفانى به شيوه بيوگرافى نيست و عارفان، هيچ‌گاه بيوگرافى‌نويس نبوده‌اند، زيرا بيوگرافى‌نويسى كه در سه يا چهار سده اخير در غرب پديد آمده، بر اصولى فلسفى استوار شده است. نویسنده بيوگرافى، مجموعه‌اى از عوامل اقتصادى، اجتماعى، سياسى و حتى روانى را برمى‌شمرَد و درباره شخصيت افراد به داورى مى‌پردازد، اما چيزى كه نزد او مهم است، ويژگى تاريخى آنان است. چنين چيزى در كتاب عطار ديده نمى‌شود؛ يعنى تذكره‌هاى او شرح حال زندگى تاريخى افراد نيست.


بيوگرافيست، بر زندگى زيستى و فيزيكى تأكيد مى‌كند. شرح زندگى فرد خاص از آغاز زندگى تا پايان آن در چنين شرح حالى مى‌آيد و حتى روى‌دادهاى اجتماعى و خانوادگى فرد كه عامل اصلى احوال و آراى وى به شمار مى‌روند، در آن گزارش مى‌شود. اين اعتقاد از سويى پى‌آمد انديشه اصالت تاريخ)Historicism(؛ يعنى اصيل بودن عوامل تاريخى (عوامل اجتماعى و خانوادگى و اقتصادى و سياسى) است و از سوى ديگر، به رمانتيسيسم مدرن نسب مى‌برَد كه در آن مجموعه‌هاى پراكنده اطلاعات موجود درباره زندگى افراد گرد هم مى‌آيند و با برشمردن عوامل اجتماعى و روانى، علت‌ها و انگيزه‌هاى افكار و انديشه‌هاى آنان تجزيه و تحليل مى‌شوند. خود اين گرايش تاريخى، بر گونه‌اى از Positivism فكرى استوار است؛ يعنى اصالت داشتن چيزهایى كه حصول و تحصل خارجى دارد و عقل‌پذير مى‌نمايند. بنا بر اين، تنها بر پايه آنها مى‌توان چيزى را با ديگرى سنجيد و درباره درستى آن داورى كرد و ازاين‌رو، درباره متون عرفانى و تصوف و اقوال و احوال اوليا، به جايى راه نمى‌توان برد، زيرا لطيفه تصوف در ساخت عالم معنا و معنويت رخ مى‌دهد. بارى، چيزهایى كه از اوليا ديده يا شنيده مى‌شود، ظاهرى دارند كه اصل(باطن) آنها در قلوب آنان مى‌گذرد و به زبان درنمى‌آيد. خود عطار، در اين باره مى‌گويد: «سخنان مشايخ طريقت، از اعيان است؛ نه از بيان و از علم لدنى است؛ نه از علم كسبى و از جوشيدن است؛ نه از كوشيدن». وى، از همين روى، در آثارش از بزرگان معاصر خويش، حتى تا نزدیک به پنجاه سال پيش از خود، هيچ ياد نمى‌كند و به هيچ روى، به اوضاع سياسى و اجتماعى سخت روزگار خويش؛ يعنى دوران حمله مغول به ایران نمى‌پردازد.
بيوگرافيست، بر زندگى زيستى و فیزیکى تأكيد مى‌كند. شرح زندگى فرد خاص از آغاز زندگى تا پايان آن در چنين شرح حالى مى‌آيد و حتى روى‌دادهاى اجتماعى و خانوادگى فرد كه عامل اصلى احوال و آراى وى به شمار مى‌روند، در آن گزارش مى‌شود. اين اعتقاد از سويى پى‌آمد انديشه اصالت تاريخ)Historicism(؛ يعنى اصيل بودن عوامل تاريخى (عوامل اجتماعى و خانوادگى و اقتصادى و سياسى) است و از سوى ديگر، به رمانتيسيسم مدرن نسب مى‌برَد كه در آن مجموعه‌هاى پراكنده اطلاعات موجود درباره زندگى افراد گرد هم مى‌آيند و با برشمردن عوامل اجتماعى و روانى، علت‌ها و انگيزه‌هاى افكار و انديشه‌هاى آنان تجزيه و تحليل مى‌شوند. خود اين گرايش تاريخى، بر گونه‌اى از Positivism فكرى استوار است؛ يعنى اصالت داشتن چيزهایى كه حصول و تحصل خارجى دارد و عقل‌پذير مى‌نمايند. بنا بر اين، تنها بر پايه آنها مى‌توان چيزى را با ديگرى سنجيد و درباره درستى آن داورى كرد و ازاين‌رو، درباره متون عرفانى و تصوف و اقوال و احوال اوليا، به جايى راه نمى‌توان برد، زيرا لطيفه تصوف در ساخت عالم معنا و معنويت رخ مى‌دهد. بارى، چيزهایى كه از اوليا ديده يا شنيده مى‌شود، ظاهرى دارند كه اصل(باطن) آنها در قلوب آنان مى‌گذرد و به زبان درنمى‌آيد. خود عطار، در اين باره مى‌گويد: «سخنان مشايخ طريقت، از اعيان است؛ نه از بيان و از علم لدنى است؛ نه از علم كسبى و از جوشيدن است؛ نه از كوشيدن». وى، از همين روى، در آثارش از بزرگان معاصر خويش، حتى تا نزدیک به پنجاه سال پيش از خود، هيچ ياد نمى‌كند و به هيچ روى، به اوضاع سياسى و اجتماعى سخت روزگار خويش؛ يعنى دوران حمله مغول به ایران نمى‌پردازد.


البته كسانى بر اينند كه دغدغه عطار از ديد صورى، اعتقادى نيست و ازاين‌رو، به رغم هجويرى، روش‌مندانه ديدگاه‌هاى صوفيه را بررسى نمى‌كند و اختلاف‌هاى لفظى و اصطلاح‌هاى عرفانى را نمى‌آورد يا به رغم انصارى، درباره برخى از مفاهيم اعتقادى (اسلامى / صوفيانه) چيزى نمى‌گويد، زيرا او بيشتر شاعر و سراينده دست كم چند مثنوى است و تنها اثر منثور او(همين كتاب)، پى‌آمد كوشش‌هاى شاعرى او به شمار مى‌آيد. بر پايه اين ديدگاه، «تذكرة الاولياء» منبعى تاريخى نيست، بلكه بيشتر در زمينه پژوهش درباره تذكره اوليا به سبک ادبى (شعرى - روايى) به كار مى‌آيد.
البته كسانى بر اينند كه دغدغه عطار از ديد صورى، اعتقادى نيست و ازاين‌رو، به رغم هجويرى، روش‌مندانه ديدگاه‌هاى صوفيه را بررسى نمى‌كند و اختلاف‌هاى لفظى و اصطلاح‌هاى عرفانى را نمى‌آورد يا به رغم انصارى، درباره برخى از مفاهيم اعتقادى (اسلامى / صوفيانه) چيزى نمى‌گويد، زيرا او بيشتر شاعر و سراينده دست كم چند مثنوى است و تنها اثر منثور او(همين كتاب)، پى‌آمد كوشش‌هاى شاعرى او به شمار مى‌آيد. بر پايه اين ديدگاه، «تذكرة الاولياء» منبعى تاريخى نيست، بلكه بيشتر در زمينه پژوهش درباره تذكره اوليا به سبک ادبى (شعرى - روايى) به كار مى‌آيد.
خط ۵۷: خط ۵۹:




هر چند اين كتاب، به شرح حال شمارى از مردان عارف مى‌پردازد، در سرگذشت‌هاى آنان تأثيرگذارى زنان نيز ديده مى‌شود و افزون بر اين، زنان عارفى، مانند رابعه عدويه و فاطمه (همسر احمد خضرويه) در آن ياد شده‌اند كه به عرفان و سلوك گراييده بودند؛ براى نمونه، نویسنده، سيماى مادرانه زن را در ماجراى مادر بايزيد بسطامى مى‌نگارد و از همسران عارفانى مانند فضيل عياض يا ابراهيم ادهم به بزرگى ياد مى‌كند؛ حتى كنيزكان، معشوقان و پيرزنان بر اثر اندرزهاى نيكوى خود، در شرح‌حال‌های «تذكرة الاولياء» جايگاه برجسته‌اى دارند. الگو بودن زندگى اوليا (زنان و مردان واصل) براى افراد عادى، شايد فاصله‌اى ميان آنان بنمايد، اما اثر عطار براى از ميان بردن اين فاصله سامان يافته است و تجسمى از آن تجربه‌هاى ناب آنان به شمار مى‌رود. متن اين كتاب، بر پايه گفتارهاى عارفان و آموزه‌هاى قولى آنان نه رفتارهایشان، استوار است. هدف نویسنده، اين نيست كه گزارش زندگى افراد را تنها از ديد تاريخى نقل كند، بلكه هدف او، اين است كه مطالب سودمند را كه در آموزش به كار مى‌آيند، به دوست‌داران پيروى از اوليا منتقل كند.
هر چند اين كتاب، به شرح حال شمارى از مردان عارف مى‌پردازد، در سرگذشت‌هاى آنان تأثيرگذارى زنان نيز ديده مى‌شود و افزون بر اين، زنان عارفى، مانند رابعه عدويه و فاطمه (همسر احمد خضرويه) در آن ياد شده‌اند كه به عرفان و سلوك گراييده بودند؛ براى نمونه، نویسنده، سيماى مادرانه زن را در ماجراى مادر بايزيد بسطامى مى‌نگارد و از همسران عارفانى مانند فضيل عياض يا ابراهیم ادهم به بزرگى ياد مى‌كند؛ حتى كنيزكان، معشوقان و پيرزنان بر اثر اندرزهاى نيكوى خود، در شرح‌حال‌های «تذكرة الاولياء» جايگاه برجسته‌اى دارند. الگو بودن زندگى اوليا (زنان و مردان واصل) براى افراد عادى، شايد فاصله‌اى ميان آنان بنمايد، اما اثر عطار براى از ميان بردن اين فاصله سامان يافته است و تجسمى از آن تجربه‌هاى ناب آنان به شمار مى‌رود. متن اين كتاب، بر پايه گفتارهاى عارفان و آموزه‌هاى قولى آنان نه رفتارهایشان، استوار است. هدف نویسنده، اين نيست كه گزارش زندگى افراد را تنها از ديد تاريخى نقل كند، بلكه هدف او، اين است كه مطالب سودمند را كه در آموزش به كار مى‌آيند، به دوست‌داران پيروى از اوليا منتقل كند.


== جغرافياى كتاب ==
== جغرافياى كتاب ==
خط ۱۰۰: خط ۱۰۲:




== وابسته‌ها ==
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}
{{وابسته‌ها}}


[[تذكرة الأولياء (منال یمنی)]]
[[تذكرة الأولياء (منال یمنی)]]