۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== وابستهها =={{وابستهها}}' به '== وابستهها == {{وابستهها}} ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'المغني (ابهام زدایی)' به 'المغني (ابهامزدایی)') |
||
(۲۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | {{جعبه اطلاعات کتاب | ||
| تصویر =NUR01157J1.jpg | | تصویر =NUR01157J1.jpg | ||
| عنوان =المغني في أبواب | | عنوان =المغني في أبواب التوحيد و العدل | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
[[طویل، توفیق]] (محقق) | [[طویل، توفیق]] (محقق) | ||
[[قاضی عبدالجبار بن احمد]] ( | [[قاضی عبدالجبار بن احمد]] (نویسنده) | ||
[[سقا، مصطفی]] (محقق) | [[سقا، مصطفی]] (محقق) | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
| سال نشر = | | سال نشر = | ||
| کد اتوماسیون = | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE01157AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =20 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =01157 | |||
| کتابخوان همراه نور =01157 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر|المغني (ابهامزدایی)}} | |||
'''المغنى في أبواب التوحيد و العدل'''، اثر [[قاضی عبدالجبار بن احمد|قاضى عبدالجبار]]، است كه به زبان عربى، پيرامون مسائل كلامى مذهب معتزله مىباشد. | |||
كتاب مغنى، در بيست مجلد به وسيله قاضى عبدالجبار در مسجد رامهرمز املاء شده است. در اين كتاب مسائل مختلف علم كلام مورد بحث و تحليل قرار گرفته و افكار و عقايد فرق اسلامى در آن نقد شده است. مهمترين بخش اين كتاب، فصل بيستم است كه مورد نقد و بررسى بسيارى از كتب شيعى قرار گرفته است. | ==ساختار== | ||
كتاب مغنى، در بيست مجلد به وسيله [[قاضی عبدالجبار بن احمد|قاضى عبدالجبار]] در مسجد رامهرمز املاء شده است. در اين كتاب مسائل مختلف علم كلام مورد بحث و تحليل قرار گرفته و افكار و عقايد فرق اسلامى در آن نقد شده است. مهمترين بخش اين كتاب، فصل بيستم است كه مورد نقد و بررسى بسيارى از كتب شيعى قرار گرفته است. | |||
== گزاش محتوا == | == گزاش محتوا == | ||
مؤلف، در مجلد شانزدهم اين كتاب درباره اعجاز قرآن از جنبه بلاغى بحث كرده و آن را در عالىترين درجه بلاغت دانسته است. او معتقد است كه لفظ و معنا به | مؤلف، در مجلد شانزدهم اين كتاب درباره اعجاز قرآن از جنبه بلاغى بحث كرده و آن را در عالىترين درجه بلاغت دانسته است. او معتقد است كه لفظ و معنا به تنهایى چندان اهميتى ندارند و اين، صورت تركيبى كلام است كه بيانگر فصاحت و بلاغت است. قابل ذكر است كه همين نظريه را پس از عبدالجبار معتزلى، عبدالقاهر جرجانى در كتاب «دلائل الاعجاز» مشروحتر بيان كرده و بلاغت را در نظم، ارتباط كلمه با ديگر كلمات مجاور آن مىداند و کیفیت تركيب در نظر او بسيار اهميت دارد | ||
متكلمان اسلامى در اثبات وجوب امامت در جامعه اسلامى طرق مختلفى را پيمودهاند، و از اين جهت مسئله امامت، رهگذر اختلافاتى شده است. | متكلمان اسلامى در اثبات وجوب امامت در جامعه اسلامى طرق مختلفى را پيمودهاند، و از اين جهت مسئله امامت، رهگذر اختلافاتى شده است. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۸: | ||
معتزله بصره وجوب امامت را شرعى، و معتزله بغداد وجوب آن را عقلى و گاهى نيز شرعى مىدانند. | معتزله بصره وجوب امامت را شرعى، و معتزله بغداد وجوب آن را عقلى و گاهى نيز شرعى مىدانند. | ||
قاضى عبدالجبار دو جلد از كتابش، المغنى في ابواب التوحيد و العدل، را به نقد و نقض عقيد اماميه در باب امامت اختصاص داده است. | [[قاضی عبدالجبار بن احمد|قاضى عبدالجبار]] دو جلد از كتابش، المغنى في ابواب التوحيد و العدل، را به نقد و نقض عقيد اماميه در باب امامت اختصاص داده است. | ||
او وجود امام را براى انجام حدود الهى و فرماندهى نظامى سپاه اسلام به هنگام جهاد واجب مىداند، در نتيجه لزومى ندارد كه امام اعلم از امتش، و يا معصوم باشد، بلكه اين اندازه از علم كه با استفاده از آن و فتاوى علماى امت بتواند اجتهاد كند و تقوايى داشته باشد كه از او انسانى افتادهحال بسازد، براى امامت او كفايت مىكند، و نيازى نيست كه افضل از امتش باشد، بلكه جايگاه او در اجتماعش بايد چنان باشد كه مردم بتوانند او را به عنوان امام بپذيرند، و وظيفه نصب او بر عهده گروهى از افراد امت است كه قاضى آنها را اهل حل و عقد مىخواند. | او وجود امام را براى انجام حدود الهى و فرماندهى نظامى سپاه اسلام به هنگام جهاد واجب مىداند، در نتيجه لزومى ندارد كه امام اعلم از امتش، و يا معصوم باشد، بلكه اين اندازه از علم كه با استفاده از آن و فتاوى علماى امت بتواند اجتهاد كند و تقوايى داشته باشد كه از او انسانى افتادهحال بسازد، براى امامت او كفايت مىكند، و نيازى نيست كه افضل از امتش باشد، بلكه جايگاه او در اجتماعش بايد چنان باشد كه مردم بتوانند او را به عنوان امام بپذيرند، و وظيفه نصب او بر عهده گروهى از افراد امت است كه قاضى آنها را اهل حل و عقد مىخواند. | ||
[[قاضی عبدالجبار بن احمد|قاضى]]، بخش قابل توجهى از اشكالات و شبهات خود را در اين بحث به دليل اماميه در وجوب امامت كه همان برهان لطف و حفظ شريعت است، اختصاص مىدهد، وى معتقد است وجود امام در تبيين شرع و حفظ شريعت لازم نيست، زيرا وجود قرآن براى تبيين شرع كافى است. | |||
او براى اثبات وجوب شرعى امامت از استناد به آيات حدود، روايات پيامبر(ص) و اجماع امت بهره گرفته است. | او براى اثبات وجوب شرعى امامت از استناد به آيات حدود، روايات پيامبر(ص) و اجماع امت بهره گرفته است. | ||
[[علمالهدی، علی بن حسین| | [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] با نگارش«الشافى في الامامة» مناقضهها و رديههاى او را پاسخ گفته است، وى سعى كرده است به طريقى عقلى، تمام اين شبهات و رديهها را، پاسخ گويد. | ||
وى در بحث صفات امام مىكوشد تا لزوم اين صفات را از راه عقل تبيين كند و ديدگاه اماميه را اثبات نمايد، وى دليل مىآورد كه چرا اماميه از معصوم، افضل و اعلم بودن امام و منصوص بودن او را نتيجه مىگيرند و چرا افراد امت اسلامى صلاحيت انتخاب امام را ندارند. | وى در بحث صفات امام مىكوشد تا لزوم اين صفات را از راه عقل تبيين كند و ديدگاه اماميه را اثبات نمايد، وى دليل مىآورد كه چرا اماميه از معصوم، افضل و اعلم بودن امام و منصوص بودن او را نتيجه مىگيرند و چرا افراد امت اسلامى صلاحيت انتخاب امام را ندارند. | ||
قاضى عبدالجبار قسمت مهمى از كتاب خود را اختصاص به مسئلهى امامت داده تا آنچه را كه پيشوايان او مانند [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] و جبايى گفته بودند استوار سازد. | [[قاضی عبدالجبار بن احمد|قاضى عبدالجبار]] قسمت مهمى از كتاب خود را اختصاص به مسئلهى امامت داده تا آنچه را كه پيشوايان او مانند [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] و جبايى گفته بودند استوار سازد. | ||
كتاب مغنى بسيار زود در ميان دانشمندان اسلامى شهرت پيدا كرد چنانكه ابوالعلاء معرى شاعر نابيناى عرب كه سخت از مباحثات و مجادلات مذهبى بيزار بود به اين كتاب و كتاب ديگر قاضى اشاره كرده است: | كتاب مغنى بسيار زود در ميان دانشمندان اسلامى شهرت پيدا كرد چنانكه ابوالعلاء معرى شاعر نابيناى عرب كه سخت از مباحثات و مجادلات مذهبى بيزار بود به اين كتاب و كتاب ديگر قاضى اشاره كرده است: | ||
{ | {{شعر}} | ||
| | {{ب|''لو لا التنافس في الدنيا لما وضعت''|2=''كتب التناظر لا المغنى و لا العمد''}} | ||
{{پایان شعر}} | |||
آخرين جزء كتاب مغنى؛ يعنى جزء بيستم، اختصاص به مسئلهى امامت داده شده و در آن اين مسئله به طور تفصيل مورد بحث و نقد قرار گرفته است. همين فراوانى مطالب و وسعت دامنه بحث در كتاب مغنى، موجب گرديد متكلمان اهل سنت در مسئلهى امامت ديگر خود را زحمت ندهند و به اجمال برگزار كنند و تفصيل را به كتاب [[قاضی عبدالجبار بن احمد|قاضى عبدالجبار]] ارجاع دهند و به احتمال قوى آنجا كه جوينى مىگويد: قاضى و پيشوايان ديگر ما كتابهایى مبسوط در امامت تأليف كردهاند كه مستبصر را اقناع مىكند، نظر به قسمت امامت كتاب مغنى داشته است. قاضى، در اين كتاب مباحث مختلف را مطرح ساخته و در هر يك احتجاجات اماميه را كه از آنها تعبير به شبهات مىكند نقل كرده و آنها را پاسخ داده است. | |||
شكى نيست كه فصل امامت از كتاب مغنى بر شیعیان بسيار گران آمده و آنان در صدد دفاع از خود برآمدند. دانشمندى به نام محمد بن احمد بن على بن الولید كه از متكلمان زيديه بوده رسالهاى در رد كتاب مغنى نوشته و آن را «الجواب الحاسم المغنى لشبه المغنى» ناميده و بيشتر توجه اين دانشمند، مواردى بوده است كه [[قاضی عبدالجبار بن احمد|قاضى عبدالجبار]] در آن با زيديه مخالفت ورزيده است. ولى مهمترين جوابى كه به قسمت امامت كتاب مغنى داده شده، جواب [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] علم الهدى است. [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] از بزرگان شيعه و از بنيانگذاران كلام و اصول فقه شيعه است او و برادرش [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] همچون دو ستارهاى در تاريخ تشيع درخشندگى دارند و بى جهت نبوده كه ابوالعلاء معرى در مرثيه پدرشان گفت: | |||
| | |||
| | |||
{| | {{شعر}} | ||
| | {{ب|''ابقيت فينا كوكبين سناهما''|2=''فى الصبح و الظلماء ليس بخاف''}} | ||
{{ب|''ساوى الرضى المرتضى و تقاسما''|2=''خطط العلى بتناصف و تصاف''}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
مؤلف، در آغاز به درخواست يكى از كسانى كه كتاب قاضى را مورد مطالعه قرار داده، اشاره مىكند و سپس به نقل گفتههاى مؤلف مغنى اشاره كرده و يك به يك را پاسخ داده است. | مؤلف، در آغاز به درخواست يكى از كسانى كه كتاب قاضى را مورد مطالعه قرار داده، اشاره مىكند و سپس به نقل گفتههاى مؤلف مغنى اشاره كرده و يك به يك را پاسخ داده است. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
اين كتاب داراى 20 جزء بوده و قرنها بود كه از آن اثرى در دست نبود. دانشمندان مصرى از طريقى آگاه شدند كه نسخه خطى اين كتاب در يمن هست. لذا هيئت علمى بلند پايهاى از طرف دولت مصر مأمور شد كه به يمن برود و از اين آثار عكس بگيرد. نتيجه اين سفر علمى اين شد كه از 14 جلد موجود آن ميكروفيلم گرفته شد و همگى در قاهره منتشر گشت و هنوز 6 جلد ديگر آن پيدا نشده است و جلد اخير، مربوط به عقيده اماميه است كه به وسيله [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] نقد شده و به نام «[[الشافي في الإمامة|الشافى]]» چاپ گرديده است. و سپس«[[الشافي في الإمامة|الشافى]]» به وسيله [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] خلاصه شده و به نام «تلخيص الشافى» به چاپ رسيده است. | |||
==منابع مقاله== | |||
متن و مقدمه كتاب. | |||
== منابع مقاله == | |||
== وابستهها == | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||