ابن عبدالحکم، عبدالله بن عبدالحکم: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
| کد مؤلف =AUTHORCODE63653AUTHORCODE | | کد مؤلف =AUTHORCODE63653AUTHORCODE | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر|ابن عبدالحکم (ابهام زدایی)}} | |||
''' ابومحمد عبدالله بن عبدالحکم'''، فقیه بلند آوازه، بزرگِ مالکیان مصر و دانشمندترین یار [[مالک بن انس|مالک بن انس]] که با او رابطه نزدیک و مستقیم داشت و پس از [[اشهب بن عبدالعزیز قیسى]] (د 204ق) ریاست مذهب مالکى در مصر به او رسید. | ''' ابومحمد عبدالله بن عبدالحکم'''، فقیه بلند آوازه، بزرگِ مالکیان مصر و دانشمندترین یار [[مالک بن انس|مالک بن انس]] که با او رابطه نزدیک و مستقیم داشت و پس از [[اشهب بن عبدالعزیز قیسى]] (د 204ق) ریاست مذهب مالکى در مصر به او رسید. | ||
نسخهٔ ۶ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۱۳
ابومحمد عبدالله بن عبدالحکم، فقیه بلند آوازه، بزرگِ مالکیان مصر و دانشمندترین یار مالک بن انس که با او رابطه نزدیک و مستقیم داشت و پس از اشهب بن عبدالعزیز قیسى (د 204ق) ریاست مذهب مالکى در مصر به او رسید.
خاندان
ابن عبدالحکم، عنوان افراد خاندانى از مورخان، فقیهان، محدثان و پیشوایان مذهبى مصر که در سدههای 2 و 3ق/8 و 9م از شهرت و نفوذ بسیار برخوردار بودند و بر مالکیان مصر ریاست داشتند.
نیای این خاندان، اعین بن لیث، از حقل، یکى از قراء ایله بر ساحل دریای سرخ، به مصر کوچید و در اسکندریه سکنى گزید. وی در آنجا صاحب فرزندی شد به نام ابوعثمان عبدالحکم که بعدها ثروت و قدرت بسیار کسب کرد و افراد خاندان ابن عبدالحکم، همه به وی منسوب شدند. رقابتهای مذهبى و فرقهای در باره مسأله خَلق قرآن و دوره«محنه» که سبب مصادره اموال و گرفتاری و شکنجه و مرگ بسیاری شد، از جمله سوانح زندگى خاندان ابن عبدالحکم بوده است.
تولد و وفات
تولد عبدالله را در اسکندریه، در 150، 154 یا 155ق و در گذشت او را در قاهره، به اختلاف در 210 یا 213 یا 215 و 224ق نوشتهاند.
پیوستن به شافعی
عبدالله نخست از یاران مالک بن انس بود و 3 جزء از اجزاءِ حدیثى و همه الموطأ را از مالک شنید و به نقل و روایت کتاب السنه فىالفقه و دیگر آراء او پرداخت، پس از آن به شافعى پیوست و از نزدیکان با اخلاص او شد.
شافعى چون از بغداد به مصر کوچید به خانه عبدالله وارد شد و از او اکرام بسیار دید. عبدالله برای تأمین زندگى شافعى در آغاز ورود وی به مصر هزار دینار از خود، هزار دینار از ابن عُساقه تاجر و هزار دینار از اصحاب خویش در اختیار شافعى نهاد.
پس از استقرار شافعى، عبدالله برای خود و پسرش محمد از کتابهای شافعى یادداشت برداشت و محمد را ملازم شافعى کرد و با او به مهر به سر برد تا شافعى در خانه او از دنیا رفت و در آرامگاه خاندان عبدالحکم به خاک سپرده شد.
در مصر از اصحاب مالک تنها دو تن محضر شافعى را درک کردند: ابوعمرو اشهب و عبدالله بن عبدالحکم.
مشایخ و راویان
عبدالله علاوه بر مالک و شافعى از کسانى چون لیث بن سعد، مفضّل بن فُضاله، بکر بن مضر، عبدالله بن لَهیعه، عبدالله ابن وهب، عبدالرحمان بن قاسم و دیگران حدیث روایت کرده است و راویانى چون پسرانش محمد، عبدالرحمان، سعد و عبدالحکم و نیز عبدالله بن عبدالرحمان دارمى صاحب مسند، مقدام بن داوود رعینى، هارون بن اسحاق، محمد بن مسلم بن واره، محمد بن رَزین و ابن سلیمان از او روایت کردهاند.
منزلت عبدالله
بیشتر مورخان و تذکره نویسان، از ابومحمد عبدالله به عنوان فقیهى ثقه، صدوق، خردمند، شکیبا و از اجله اصحاب مالک یاد کردهاند.
مناصب
عبدالله در روزگار حکمرانى عبدالله بن طاهر بر مصر (210- 212ق) قدرت و نفوذ فراوان یافت و از پیشوایان بزرگ مذهبى و قاضیان با اقتدار مصر شد، اما پس از عزل ابن طاهر و انتصاب معتصم به ولایت مصر، عیسى بن مُنکدر قاضى به اصرار مصریان نامهای به مخالفت و ناخشنودی از ولایت معتصم بر مصر نزد مأمون فرستاد.
وفات
معتصم چون از مضمون نامه اطلاع یافت، به محض ورود به مصر ابن منکدر و عبدالله را از کار بر کنار و زندانى کرد. چندی نگذشت که عبدالله درگذشت.
آثار
- سیره عمر بن عبدالعزیز على مارواه الامام مالک بن انس و اصحابه، به روایت محمد پسر عبدالله که در 1345ق/1926م، به کوشش احمد عبید در قاهره منتشر شد. این کتاب که پس از سیره النبى از کهنترین تذکرههای تاریخى مستند بر احادیث و روایات است، مشتمل بر داستانها و اخبار و روایاتى است از سیره عمر بن عبدالعزیز (99-101ق)، خلیفه خوشنام اموی و رفتار او با امرا و کارگزاران و مکاتبات رسمى او با حکمرانان بلاد و ادعیه و اندرزها و مسائل اخلاقى و مالى و... که همه از دیدگاه نویسندهای که این خلیفه اموی را به عنوان بهترین امیر مسلمان نگریسته، نگارش یافته است.
- المختصر الکبیر فى الفقه، که بخشى از آن در کتابخانه قرویین فاس موجوداست مختصری است از نوشتههای اشهب در 18 هزار مسأله از آراء فقهى مالک و روایات او در الموطأ که از منابع اساسى مالکیان بغداد بوده است. محمد بن ابى یزید این کتاب را مختصر کرده و ابوجعفر جصّاص بر آن تعلیق نوشته است، آخرین شرح آن از ابن باجى بصری است.
- المختصر الاوسط، خلاصهای است از المختصر الکبیر، مشتمل بر 4 هزار مسأله در فقه مالک که در 3 روایت موجود بوده است. روایت قراطیسى از روایت محمد بن عبدالله بن عبدالحکم و سعید بن حسان کاملتر است؛
- المختصر الصغیر، خلاصهای است از کتاب الاوسط مشتمل بر 200، 1مسأله که مورد استناد مالکیان بغداد بوده است. هر دو کتاب الکبیر و الصغیر را ابوبکر محمد بن عبدالله بن محمد ابهری و خفاف و ابوبکر بن جهم شرح کردهاند.
- المسائل یا مسائل و اجوبتها، شامل مسموعات عبدالله بن عبدالحکم و عبدالله بن وهب و عبدالرحمان بن قاسم از مالک یا مسائل مالک وجوابها و تفسیرهای عبدالله بوده است که نسخهای از آن در کتابخانهگوتا موجود است.
- الاهوال،
- القضاء فى البنیان،
- المناسک[۱].
پانویس
- ↑ کسایی، نورالله، ج4، ص184-183
منابع مقاله
کسایی، نورالله، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377.
وابستهها
سیرة عمر بن عبد العزیز علی ما رواه الإمام مالک بن أنس و أصحابه
زيادة اختلاف فقهاء الأمصار في المختصر الصغیر لعبدالله بن عبدالحکم
الخليفة العادل عمر بن عبد العزيز خامس الخلفاء الراشدين
شرح الشیخ أبي بکر الأبهري البغدادي المالکي لکتاب الجامع لعبدالله بن عبدالحکم المصري المالکي
سیرة عمر بن عبدالعزیز (61 - 101هـ): علی ما رواه الإمام مالک بن أنس و أصحابه