چین نامه: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'تاثیر' به 'تأثیر') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۸: | خط ۸: | ||
[[محمد زمان]] (مترجم) | [[محمد زمان]] (مترجم) | ||
[[بختیار، | [[بختیار، مظفر]] (مقدمهنويس) | ||
| زبان =فارسی | | زبان =فارسی | ||
| کد کنگره =SS 750/72 /ج9چ9* | | کد کنگره =SS 750/72 /ج9چ9* | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =11799 | |||
| کتابخوان همراه نور =11799 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۳۰: | خط ۳۲: | ||
}} | }} | ||
''' | '''چین نامه''' ترجمهاى است از كتاب De Christiana Expeditione apud sinas ab societate | ||
jesu suscepta ex c.motthaeiricij commentariis libri V.Auctore p.Nicholao Trigautio Belga | jesu suscepta ex c.motthaeiricij commentariis libri V.Auctore p.Nicholao Trigautio Belga اثر «[[ریچی، ماتیو|ماتیو ریچى]]» (1610 1552 میلادى) كه به اهتمام نقاش نامدار عصر صفوى «[[زمان، محمد|محمد زمان]]» صورت گرفته است. | ||
اثر | |||
«[[ریچی، ماتیو|ریچى]]» در تاریخ 15 آوریل 1582 میلادى از سوى هیئت مبلغان مسیحى مأمور اعزام به چین شد و ورود او در تاریخ معاصر چین، سرآغاز ورود تمدن اروپایى و تأثیر گذارى آن بر تمدن چین، مهمترین رویداد فرهنگى در طول تاریخ روابط چین و اروپا مىباشد. به عبارت دیگر مىتوان او را آغازگر و بنیانگذار مبادلات فرهنگى بین چین و اروپا دانست. | |||
وى از زمان ورود تا 1608 | وى از زمان ورود تا 1608 میلادى كه شروع به نگارش خاطرات خود كرد، هرگز چین را ترکنگفت و نوشت: «من یگانه شاهد باقى مانده از پیشگامان و پیشوایان روحانیان و مروجان در چین هستم، خود را مؤظف مىدانم سالنامه مشاهدات و رویدادهاى دوران خود را بنویسم و براى آیندگان باقى گذارم». و بدین ترتیب نگارش خاطرات خود را به زبان ایتالیایى تحت عنوان یادداشت و به ترتیب طبقه بندى زمانى آغاز كرد. بعد از درگذشت او (1610 م) كشیش «تریگولت» اصل نسخه خطى یادداشتها را به دست آورد و آن را همراه با پیوستى درباره كارهاى «[[ریچی، ماتیو|ریچى]]» و گزارش مراسم تشییع او كه خود نوشته بود، به زبان لاتین ترجمه كرد و آن را تحت عنوان هیئت اعزامى مسیحیان به چین به چاپ رسانید. [[زمان، محمد|محمد زمان]]، بخش نخست این اثر را كه مربوط به مردم شناسى و آداب و رسوم و آئینهاى چینیان مىباشد به فارسى ترجمه كرده است. | ||
==ساختار | ==ساختار عناوین== | ||
متن | متن چیننامه با پیشگفتار دكتر مظفر بختیار و «یاداشتهاى [[لوجین|لوجین]]» عضو فرهنگستان علوم اجتماعى چین با عنوان مقدّمه مصحّح همراه است. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
پیشگفتار دكتر مظفر بختیار به معرّفى این اثر ارزنده كه نمونهاى شیوا از نثر نویسى دوره صفوى است و همچنین به معرّفى [[زمان، محمد|محمد زمان]] و ردّ این مطلب كه بعضى قائل به دو [[زمان، محمد|محمد زمان]] فرنگى خوان و [[زمان، محمد|محمد زمان]] نقّاش گشتهاند، مىنماید و در آخر به معرّفى و آشنایى خود با مصحّح اثر دكتر لوجین مىپردازد و تمام این مطالب به طور مختصر و چكیده پردازش شده است. | |||
یادداشتهاى مصحّح كه نزدیکبه 90 صفحه مىباشد، شامل مقدّمه، زندگانى [[زمان، محمد|محمد زمان]]، زندگانى [[ریچی، ماتیو|ماتیو ریچى]]، درباره نام چینى [[ریچی، ماتیو|ماتیو ریچى]]، نقد و ارزیابى ماتیوریچى، بررسى نسخه اصلى كتاب هیئت اعزامى مسیحیان به چین و نسخههاى ترجمه آن، ترجمه گزارش نامه هیئت اعزامى مسیحیان به چین به زبان فارسى و نسخه فارسى و نسخه اساس ویرایش، نمونههایى از نقاشىهاى [[زمان، محمد|محمد زمان]] و اسناد و تصویرها مىباشد. | |||
در بخش زندگانى محمد زمان و | در بخش زندگانى [[زمان، محمد|محمد زمان]] و [[ریچی، ماتیو|ماتیو ریچى]]، مصحّح به ویژگىهاى عصر و برههاى كه این افراد در آن زندگانى میكردند، علاوه بر حیات آنان، مكان علمى، آثار و تألیفات آنها نیز پرداخته است و ترجمه آنان را بطور مفصّل ذكر نموده است. | ||
متن | متن چین نامه از یکمقدّمه و ده فصل تشكیل یافته است. در مقدّمه مترجم آمده است كه قانون مردم چین از دوران گذشته بر این قرار بوده كه از ورود مردم بیگانه به سرزمین خود ممانعت مىنمودند و نیز مردم خود را اجازه نمىدادند كه به سرزمینهاى دیگر مسافرت نمایند و از این جهت بوده كه در هیچ جاى دنیا مردم چین دیده نمىشوند و حقایق و اخبار این سرزمین آنطور كه شایسته این مردم است به ساكنان دیگر سرزمینهاى نرسیده تا اینكه در 970 هجرى جمعى از علما و دانشمندان اروپا به چین وارد شدند و سالیان دراز در این سرزمین بسر برده و با مردم آن دیار زندگى كردند و عالم و واقف به رسوم، آداب و طرز زندگى آن سرزمین گشته و سپس آنان - به تصنیف روى آوردند مشتمل بر اخبار و حقایق چین و آنها را چاپ و منتشر نمودند تا به حسب اتفاق كتاب مذكور را دیدم به خاطرم رسید كه آن را به زبان فارسى ترجمه نمایم و این اثر مشتمل بر ده فصل است. فصل اوّل در تحقیق اسم چین كه قدیمترین نام براى این سرزمین است از زمان بطلیموس و دیگر نامهاى این سرزمین «خطا»، «هیافوكُوردم» (خورندگان گوشت اسب) و «مُلکابریشمى» | ||
فصل دوّم در | فصل دوّم در بیان وسعت و بزرگى چین و تحدید حدود جغرافیایى آن و ذكر آب و هوا و این كه این سرزمین از پانزده دیار یا پانزده قسمت تشكیل شده، یكى را «نانكن» گویند؛ یعنى پایتخت جنوبى و دیگر «پكن» گویند كه پایتخت شمالى است. سیزده دیار دیگر (استاندارى) و این پانزده قسمت به یكصد و پنجاه صوبه (استان) تقسیم مىشود. | ||
فصل سوم در معرّفى محصولات و خوراكها و معادن | فصل سوم در معرّفى محصولات و خوراكها و معادن این سرزمین (غلّه فراوان، حبوبات، انواع میوهها به جزء بادام و زیتون، گل و گوشت گاو و گوسفند و خوکو انواع ماهىها) | ||
فصل چهارم در | فصل چهارم در بیان صنایع كوچکو خانگى از جمله چاپ قالبى و مسى و بیان سرگرمىهاى مردم این سرزمین از جمله تئاتر، ترانه در ادامه به ذكر یكى از ویژگىهاى مردم این سرزمین در خصوص نوشتار مىپردازد و اینكه آنان نه تنها مكتوبات خود را به مهر نشان مىزنند، بلكه تصنیفات، تصویرها و نقاشىها و دیگر چیزها را نیز ممهور مىنمایند و نقش مهرها همان اسماء و القاب و مراتب آنها مىباشد، نه چیز دیگر. | ||
فصل پنجم در | فصل پنجم در بیان علوم انسانى و علوم طبیعى چینى و مراتب ایشان مىباشد و بحث از اینجا كه مردم چین حروف تهجّى ندارند و جمیع الفاظ آنها یکحركت بیش ندارند و براى هر چیز یکعلامت خاص وضع كردهاند. براى همین بیش از هشتاد هزار حروف علامت را دارا هستند، شروع مىشود و در ادامه مردم چین علاوه بر لغت خاص كه مردم هر دیار دارند، یکزبان عام نیز دارند كه «گنهو» مىنامند. سپس به ذكر نام حكماء این سرزمین كه بزرگترین ایشان كنفوسیوس مىباشد، مىپردازد. سپس به ذكر مناصب حكمت علمى و مراتب و درجات و علومى كه آنها باید یاد بگیرند، پرداخته مىشود. | ||
فصل ششم در | فصل ششم در بیان عمل و تدبیر و مملكت دارى اهل چین است و سلطنت و تدبیر این سرزمین، همیشه در دست یکنفر كه پادشاه مىباشد، بوده است. تاریخ سیر این پادشاهى بطور مختصر مطرح شده است و قانون پادشاهى این است كه حكومت به ارث و میراث است. مسئولان و حاكمان حكومت دو قسمت هستند: گروهى كه در مركز مسئولیت دارند و تمام مملكت را تدبیر مىنمایند و قسم دومى استاندارها هستند كه تدبیر شهرهاى خود را برعهده دارند. مسئولان دربار، شش طبقه و هر طبقه یکوالى دارد كه او را «سیام سیو» گویند. ذكر این شش طبقه و والىها همان طور مفصّل در كتاب آمده است. | ||
فصل هفتم در | فصل هفتم در بیان آدام و رسوم مردم این سرزمین مىباشد. از جمله این كه در میان اهل این سرزمین پنج فضیلت اخلاقى وجود داشته كه میان آنها ارزش زیادى داشته و بسیار به آن پاى بند بودند كه عبارتند از خیرخواهى، عدالت، ادب، خرد و وفادارى. در اثر منظور از اهلیّت، همان ادب است. كه افراد ملزم به اجراى آن در برخورد و معاملات با دیگران هستند. از رسوم چینها، در زمان دیدار در آغوش كشیدن و یا دست بوسیدن و امثال اینها هیچگونه اثرى دیده نمىشود و روشهاى متعارف سلام كردن این چنین است كه دستها را روى هم مىگذارند، كف دست راست پشت دست چپ، نه اینكه دستها را بر روى سر نهند. آنان در سلام به حاكم، سردار یا استاد یا پدر و مادر آدابى مخصوص به خود دارند. در سخن گفتن تكلفات بسیار بكار مىبرند. و زمانى كه به دیدار خویشان و آشنایان مىروند، شرایط خاصى را باید به جا آورند كه در اثر به طور كامل آمده است (ص 55). علماء و مدبّران هرگاه به دیار شخصى مىروند، لباس و كسوت خاص مرتبه و منصب خود را مىپوشند. در اثر آداب مهماندارى و ضیافت، جشنها، غذا خوردن، مراسم سال نو و دیگر مراسمى كه اهل این سرزمین برپا مىكنند، به طور مفصل ذكر شده است. | ||
فصل هشتم به | فصل هشتم به بیان شكل و قواره مردم این سرزمین و بعضى از قواعد آنها پرداخته مىشود؛ از جمله این كه مردم چین سفید پوست هستند و تمام زنان داراى قد كوتاه مىباشند و پاى خرد براى زنان مطلوب است. براى همین در خردسالى پاىهاى ایشان را با نوار مىبندند و در تمام مدّت عمر همان نوارها را به پاى خود مىپیچند تا از بزرگ شدن پاى خود جلوگیرى نمایند و در این سرزمین همه موهاى خود را (زنان و مردان) دراز نگاه مىدارند. مردان و زنان جامههاى درازى مىپوشند و دیگر قواعد و ضوابطى كه مردم چین رعایت مىكنند، در اثر به طور مفصّل ذكر شده است. | ||
فصل نهم در | فصل نهم در بیان قواعد افسانهآمیز و رسوم لغو و بیهوده اهل چین مىباشد. از جمله این كه منجمان پادشاهى هر سال دو فهرست و دو كتاب همراه حد اول تدوین مىنمایند كه در آنها آمده كه هر ساعت براى چه كار و چه عمل نیکاست یا براى كدام كار بد است و از كدام چیزها اجتناب و احتراز باید نمود و دیگر رسوم لغو و بیهودهاى كه در این سرزمین بین مردم رایج است، ذكر شده است. | ||
فصل دهم در | فصل دهم در بیان مذهب اهل چین و اختلاف آن مىباشد. مردم چین در ابتدا یکخداى را كه بزرگتر از جمیع انبیا است، مىپرستیدند و او را پادشاه آسمان مىخواندند و به نام دیگر او را جان آسمان و زمین مىنامیدند. | ||
==گزارش | ==گزارش وضعیّت == | ||
كتاب در حدود 60 صفحه تعلیقات دارد كه بسیار با اهمیّت است و توضیحات آن روشن كننده قسمت تاریکمتن خواهد بود و در تنظیم آن بسیارى از كتب تاریخى، جغرافیایى و تراجم استفاده شده و تنظیم آن برحسب مقدّمه و فصول اثر مىباشد. این یادداشتها و ویراستارى اثر توسط دكتر لوجین صورت گرفته است. در پاروقىها هم، آنجا كه نسخ با هم اختلاف دارند، ذكر شده است. در پاروقىها همچنین ترجمه اشخاص كه در متن آمده، بیان شده است. | |||
پس از تعلیقات، فهرستهاى متعدد كتاب در صفحات پایانى گنجانده شده است كه شامل فهرست منابع فارسى، خارجى و چینى و نمایه اشخاص، اماكن، گروهها و فرقهها، مناصب، مشاغل، و القاب و متفرقه مىباشد. | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۴۸
چین نامه | |
---|---|
پدیدآوران | ریچی، ماتئو (نویسنده)
محمد زمان (مترجم) بختیار، مظفر (مقدمهنويس) |
ناشر | مرکز پژوهشی ميراث مکتوب |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1387 ش |
چاپ | 1 |
موضوع | چین - آداب و رسوم دینی - قرن 16م.
چین - زندگی فرهنگی - قرن 16م. ریچی، ماتئو، 1552 - 1610م. |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | SS 750/72 /ج9چ9* |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
چین نامه ترجمهاى است از كتاب De Christiana Expeditione apud sinas ab societate jesu suscepta ex c.motthaeiricij commentariis libri V.Auctore p.Nicholao Trigautio Belga اثر «ماتیو ریچى» (1610 1552 میلادى) كه به اهتمام نقاش نامدار عصر صفوى «محمد زمان» صورت گرفته است.
«ریچى» در تاریخ 15 آوریل 1582 میلادى از سوى هیئت مبلغان مسیحى مأمور اعزام به چین شد و ورود او در تاریخ معاصر چین، سرآغاز ورود تمدن اروپایى و تأثیر گذارى آن بر تمدن چین، مهمترین رویداد فرهنگى در طول تاریخ روابط چین و اروپا مىباشد. به عبارت دیگر مىتوان او را آغازگر و بنیانگذار مبادلات فرهنگى بین چین و اروپا دانست.
وى از زمان ورود تا 1608 میلادى كه شروع به نگارش خاطرات خود كرد، هرگز چین را ترکنگفت و نوشت: «من یگانه شاهد باقى مانده از پیشگامان و پیشوایان روحانیان و مروجان در چین هستم، خود را مؤظف مىدانم سالنامه مشاهدات و رویدادهاى دوران خود را بنویسم و براى آیندگان باقى گذارم». و بدین ترتیب نگارش خاطرات خود را به زبان ایتالیایى تحت عنوان یادداشت و به ترتیب طبقه بندى زمانى آغاز كرد. بعد از درگذشت او (1610 م) كشیش «تریگولت» اصل نسخه خطى یادداشتها را به دست آورد و آن را همراه با پیوستى درباره كارهاى «ریچى» و گزارش مراسم تشییع او كه خود نوشته بود، به زبان لاتین ترجمه كرد و آن را تحت عنوان هیئت اعزامى مسیحیان به چین به چاپ رسانید. محمد زمان، بخش نخست این اثر را كه مربوط به مردم شناسى و آداب و رسوم و آئینهاى چینیان مىباشد به فارسى ترجمه كرده است.
ساختار عناوین
متن چیننامه با پیشگفتار دكتر مظفر بختیار و «یاداشتهاى لوجین» عضو فرهنگستان علوم اجتماعى چین با عنوان مقدّمه مصحّح همراه است.
گزارش محتوا
پیشگفتار دكتر مظفر بختیار به معرّفى این اثر ارزنده كه نمونهاى شیوا از نثر نویسى دوره صفوى است و همچنین به معرّفى محمد زمان و ردّ این مطلب كه بعضى قائل به دو محمد زمان فرنگى خوان و محمد زمان نقّاش گشتهاند، مىنماید و در آخر به معرّفى و آشنایى خود با مصحّح اثر دكتر لوجین مىپردازد و تمام این مطالب به طور مختصر و چكیده پردازش شده است.
یادداشتهاى مصحّح كه نزدیکبه 90 صفحه مىباشد، شامل مقدّمه، زندگانى محمد زمان، زندگانى ماتیو ریچى، درباره نام چینى ماتیو ریچى، نقد و ارزیابى ماتیوریچى، بررسى نسخه اصلى كتاب هیئت اعزامى مسیحیان به چین و نسخههاى ترجمه آن، ترجمه گزارش نامه هیئت اعزامى مسیحیان به چین به زبان فارسى و نسخه فارسى و نسخه اساس ویرایش، نمونههایى از نقاشىهاى محمد زمان و اسناد و تصویرها مىباشد.
در بخش زندگانى محمد زمان و ماتیو ریچى، مصحّح به ویژگىهاى عصر و برههاى كه این افراد در آن زندگانى میكردند، علاوه بر حیات آنان، مكان علمى، آثار و تألیفات آنها نیز پرداخته است و ترجمه آنان را بطور مفصّل ذكر نموده است.
متن چین نامه از یکمقدّمه و ده فصل تشكیل یافته است. در مقدّمه مترجم آمده است كه قانون مردم چین از دوران گذشته بر این قرار بوده كه از ورود مردم بیگانه به سرزمین خود ممانعت مىنمودند و نیز مردم خود را اجازه نمىدادند كه به سرزمینهاى دیگر مسافرت نمایند و از این جهت بوده كه در هیچ جاى دنیا مردم چین دیده نمىشوند و حقایق و اخبار این سرزمین آنطور كه شایسته این مردم است به ساكنان دیگر سرزمینهاى نرسیده تا اینكه در 970 هجرى جمعى از علما و دانشمندان اروپا به چین وارد شدند و سالیان دراز در این سرزمین بسر برده و با مردم آن دیار زندگى كردند و عالم و واقف به رسوم، آداب و طرز زندگى آن سرزمین گشته و سپس آنان - به تصنیف روى آوردند مشتمل بر اخبار و حقایق چین و آنها را چاپ و منتشر نمودند تا به حسب اتفاق كتاب مذكور را دیدم به خاطرم رسید كه آن را به زبان فارسى ترجمه نمایم و این اثر مشتمل بر ده فصل است. فصل اوّل در تحقیق اسم چین كه قدیمترین نام براى این سرزمین است از زمان بطلیموس و دیگر نامهاى این سرزمین «خطا»، «هیافوكُوردم» (خورندگان گوشت اسب) و «مُلکابریشمى»
فصل دوّم در بیان وسعت و بزرگى چین و تحدید حدود جغرافیایى آن و ذكر آب و هوا و این كه این سرزمین از پانزده دیار یا پانزده قسمت تشكیل شده، یكى را «نانكن» گویند؛ یعنى پایتخت جنوبى و دیگر «پكن» گویند كه پایتخت شمالى است. سیزده دیار دیگر (استاندارى) و این پانزده قسمت به یكصد و پنجاه صوبه (استان) تقسیم مىشود.
فصل سوم در معرّفى محصولات و خوراكها و معادن این سرزمین (غلّه فراوان، حبوبات، انواع میوهها به جزء بادام و زیتون، گل و گوشت گاو و گوسفند و خوکو انواع ماهىها)
فصل چهارم در بیان صنایع كوچکو خانگى از جمله چاپ قالبى و مسى و بیان سرگرمىهاى مردم این سرزمین از جمله تئاتر، ترانه در ادامه به ذكر یكى از ویژگىهاى مردم این سرزمین در خصوص نوشتار مىپردازد و اینكه آنان نه تنها مكتوبات خود را به مهر نشان مىزنند، بلكه تصنیفات، تصویرها و نقاشىها و دیگر چیزها را نیز ممهور مىنمایند و نقش مهرها همان اسماء و القاب و مراتب آنها مىباشد، نه چیز دیگر.
فصل پنجم در بیان علوم انسانى و علوم طبیعى چینى و مراتب ایشان مىباشد و بحث از اینجا كه مردم چین حروف تهجّى ندارند و جمیع الفاظ آنها یکحركت بیش ندارند و براى هر چیز یکعلامت خاص وضع كردهاند. براى همین بیش از هشتاد هزار حروف علامت را دارا هستند، شروع مىشود و در ادامه مردم چین علاوه بر لغت خاص كه مردم هر دیار دارند، یکزبان عام نیز دارند كه «گنهو» مىنامند. سپس به ذكر نام حكماء این سرزمین كه بزرگترین ایشان كنفوسیوس مىباشد، مىپردازد. سپس به ذكر مناصب حكمت علمى و مراتب و درجات و علومى كه آنها باید یاد بگیرند، پرداخته مىشود.
فصل ششم در بیان عمل و تدبیر و مملكت دارى اهل چین است و سلطنت و تدبیر این سرزمین، همیشه در دست یکنفر كه پادشاه مىباشد، بوده است. تاریخ سیر این پادشاهى بطور مختصر مطرح شده است و قانون پادشاهى این است كه حكومت به ارث و میراث است. مسئولان و حاكمان حكومت دو قسمت هستند: گروهى كه در مركز مسئولیت دارند و تمام مملكت را تدبیر مىنمایند و قسم دومى استاندارها هستند كه تدبیر شهرهاى خود را برعهده دارند. مسئولان دربار، شش طبقه و هر طبقه یکوالى دارد كه او را «سیام سیو» گویند. ذكر این شش طبقه و والىها همان طور مفصّل در كتاب آمده است.
فصل هفتم در بیان آدام و رسوم مردم این سرزمین مىباشد. از جمله این كه در میان اهل این سرزمین پنج فضیلت اخلاقى وجود داشته كه میان آنها ارزش زیادى داشته و بسیار به آن پاى بند بودند كه عبارتند از خیرخواهى، عدالت، ادب، خرد و وفادارى. در اثر منظور از اهلیّت، همان ادب است. كه افراد ملزم به اجراى آن در برخورد و معاملات با دیگران هستند. از رسوم چینها، در زمان دیدار در آغوش كشیدن و یا دست بوسیدن و امثال اینها هیچگونه اثرى دیده نمىشود و روشهاى متعارف سلام كردن این چنین است كه دستها را روى هم مىگذارند، كف دست راست پشت دست چپ، نه اینكه دستها را بر روى سر نهند. آنان در سلام به حاكم، سردار یا استاد یا پدر و مادر آدابى مخصوص به خود دارند. در سخن گفتن تكلفات بسیار بكار مىبرند. و زمانى كه به دیدار خویشان و آشنایان مىروند، شرایط خاصى را باید به جا آورند كه در اثر به طور كامل آمده است (ص 55). علماء و مدبّران هرگاه به دیار شخصى مىروند، لباس و كسوت خاص مرتبه و منصب خود را مىپوشند. در اثر آداب مهماندارى و ضیافت، جشنها، غذا خوردن، مراسم سال نو و دیگر مراسمى كه اهل این سرزمین برپا مىكنند، به طور مفصل ذكر شده است.
فصل هشتم به بیان شكل و قواره مردم این سرزمین و بعضى از قواعد آنها پرداخته مىشود؛ از جمله این كه مردم چین سفید پوست هستند و تمام زنان داراى قد كوتاه مىباشند و پاى خرد براى زنان مطلوب است. براى همین در خردسالى پاىهاى ایشان را با نوار مىبندند و در تمام مدّت عمر همان نوارها را به پاى خود مىپیچند تا از بزرگ شدن پاى خود جلوگیرى نمایند و در این سرزمین همه موهاى خود را (زنان و مردان) دراز نگاه مىدارند. مردان و زنان جامههاى درازى مىپوشند و دیگر قواعد و ضوابطى كه مردم چین رعایت مىكنند، در اثر به طور مفصّل ذكر شده است.
فصل نهم در بیان قواعد افسانهآمیز و رسوم لغو و بیهوده اهل چین مىباشد. از جمله این كه منجمان پادشاهى هر سال دو فهرست و دو كتاب همراه حد اول تدوین مىنمایند كه در آنها آمده كه هر ساعت براى چه كار و چه عمل نیکاست یا براى كدام كار بد است و از كدام چیزها اجتناب و احتراز باید نمود و دیگر رسوم لغو و بیهودهاى كه در این سرزمین بین مردم رایج است، ذكر شده است.
فصل دهم در بیان مذهب اهل چین و اختلاف آن مىباشد. مردم چین در ابتدا یکخداى را كه بزرگتر از جمیع انبیا است، مىپرستیدند و او را پادشاه آسمان مىخواندند و به نام دیگر او را جان آسمان و زمین مىنامیدند.
گزارش وضعیّت
كتاب در حدود 60 صفحه تعلیقات دارد كه بسیار با اهمیّت است و توضیحات آن روشن كننده قسمت تاریکمتن خواهد بود و در تنظیم آن بسیارى از كتب تاریخى، جغرافیایى و تراجم استفاده شده و تنظیم آن برحسب مقدّمه و فصول اثر مىباشد. این یادداشتها و ویراستارى اثر توسط دكتر لوجین صورت گرفته است. در پاروقىها هم، آنجا كه نسخ با هم اختلاف دارند، ذكر شده است. در پاروقىها همچنین ترجمه اشخاص كه در متن آمده، بیان شده است.
پس از تعلیقات، فهرستهاى متعدد كتاب در صفحات پایانى گنجانده شده است كه شامل فهرست منابع فارسى، خارجى و چینى و نمایه اشخاص، اماكن، گروهها و فرقهها، مناصب، مشاغل، و القاب و متفرقه مىباشد.