پرش به محتوا

پدر، عشق و پسر: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۰۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۴
جز
جایگزینی متن - ' می گ' به ' می‌گ'
جز (ویرایش)
جز (جایگزینی متن - ' می گ' به ' می‌گ')
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۵: خط ۵:
| پدیدآورندگان
| پدیدآورندگان
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[شجاعی، مهدی]] (نويسنده)
[[شجاعی، سید مهدی|سید مهدی شجاعی]] (نويسنده)
|زبان
|زبان
| زبان = فارسی
| زبان = فارسی
| کد کنگره =    ‎‏/‎‏ج‎‏26‎‏ ‎‏پ‎‏4 8123 PIR  
| کد کنگره =    ‎‏/‎‏ج‎‏26‎‏ ‎‏پ‎‏4 8123 PIR  
| موضوع =داستان‌های فارسی - قرن 14 - علی اکبر بن حسین (ع)، 37؟ - 61ق.
| موضوع =داستان‌های فارسی - قرن 14 - علی اکبر بن حسین(ع)، 37؟ - 61ق.
|ناشر  
|ناشر  
| ناشر = کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
| ناشر = کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
خط ۲۴: خط ۲۴:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}
}}
'''پدر، عشق و پسر'''، اثر [[سید مهدی شجاعی]]، فراز‌هایی از زندگی حضرت علی‌اکبر علیه‌السلام را در قالب داستان به تصویر کشیده است.
'''پدر، عشق و پسر'''، اثر [[شجاعی، سید مهدی|سید مهدی شجاعی]]، فراز‌هایی از زندگی حضرت علی‌اکبر علیه‌السلام را در قالب داستان به تصویر کشیده است.




خط ۴۳: خط ۴۳:
عجیب بود رابطه میان این پدر و پسر. من گمان نمی کنم در تمام عالم، میان یک پدر و پسر، این همه تعلق، این همه عشق، این همه انس و این همه ارادت حاکم باشد. من همیشه مبهوت این رابطه‌ام. گاهی احساس می‌کردم که رابطه حسین با علی اکبر فقط رابطه یک پدر و پسر نیست. رابطه یک باغبان با زیباترین گل آفرینش است، رابطه عاشق و معشوق است. رابطه دو انیس و همدل جدایی‌ناپذیر است. احساس می‌کردم رابطه علی اکبر با حسین فقط رابطه یک پسر با پدر نیست. رابطه ماموم و امام است. رابطه مرید و مراد است. رابطه عاشق و معشوق است. رابطه محب و محبوب است و اگر کفر نبود می‌گفتم رابطه عابد و معبود است…”
عجیب بود رابطه میان این پدر و پسر. من گمان نمی کنم در تمام عالم، میان یک پدر و پسر، این همه تعلق، این همه عشق، این همه انس و این همه ارادت حاکم باشد. من همیشه مبهوت این رابطه‌ام. گاهی احساس می‌کردم که رابطه حسین با علی اکبر فقط رابطه یک پدر و پسر نیست. رابطه یک باغبان با زیباترین گل آفرینش است، رابطه عاشق و معشوق است. رابطه دو انیس و همدل جدایی‌ناپذیر است. احساس می‌کردم رابطه علی اکبر با حسین فقط رابطه یک پسر با پدر نیست. رابطه ماموم و امام است. رابطه مرید و مراد است. رابطه عاشق و معشوق است. رابطه محب و محبوب است و اگر کفر نبود می‌گفتم رابطه عابد و معبود است…”


«در تمام طول راه که با خودم و آن عزیز یگانه واگویه می کردم، می گفتم انگار من مانده ام که روایت کنم تو را! و همچنان بر این گمانم که این است رمز ماندن من در پی آن توفان آشوب و فتنه و بلا .بنشین لیلا! این طور با چشم های غم گرفته و اشکبار، به من خیره نشو. من آتش این دل سوخته را؛ این نگاه غمزده را بیش از این تحمل نمی توانم کرد. هر چند تو هر روز بر زخمهای من مرهمی تازه گذاشتی و من هر روز بر جکر دندان گزیده تو جراحت تازه ای نشاندم، اما کیست که بتواند این همه غم را در نگاه یک زن ببیند و تاب بیاورد؟!»
«در تمام طول راه که با خودم و آن عزیز یگانه واگویه می‌کردم، می‌گفتم انگار من مانده ام که روایت کنم تو را! و همچنان بر این گمانم که این است رمز ماندن من در پی آن توفان آشوب و فتنه و بلا .بنشین لیلا! این طور با چشم های غم گرفته و اشکبار، به من خیره نشو. من آتش این دل سوخته را؛ این نگاه غمزده را بیش از این تحمل نمی توانم کرد. هر چند تو هر روز بر زخمهای من مرهمی تازه گذاشتی و من هر روز بر جکر دندان گزیده تو جراحت تازه‌ای نشاندم، اما کیست که بتواند این همه غم را در نگاه یک زن ببیند و تاب بیاورد؟!»


امام، با دستهای لرزانش، خون را از سر و صورت و لب و دندان علی می‌ستُرْد و با او نجوا می‌کرد: تو! تو پسرم! رفتی و از غمهای دنیا رها شدی و پدرت را تنها و بی‌یاور گذاشتی.” و بعد خم شد و من گمان کردم به یافتن گوهری. و خم شد و من گمان کردم به بوییدن گلی. و خم شد و من با خودم گفتم به بوسیدن طفل نوزادی. و خم شد و من به چشم خودم دیدم که لب بر لب علی گذاشت و شروع کرد به مکیدن لبها و دندانهای او و دیدم که شانه‌های او چون ستونهای استوار جهان تکان می‌خورد و می‌رود که زلزله‌ای آفرینش را درهم بریزد. و با گوشهای خودم از میان گریه‌هایش شنیدم که: “دنیا پس از تو نباشد، بعد از تو خاک بر سر دنیا.
امام، با دستهای لرزانش، خون را از سر و صورت و لب و دندان علی می‌ستُرْد و با او نجوا می‌کرد: تو! تو پسرم! رفتی و از غمهای دنیا رها شدی و پدرت را تنها و بی‌یاور گذاشتی.” و بعد خم شد و من گمان کردم به یافتن گوهری. و خم شد و من گمان کردم به بوییدن گلی. و خم شد و من با خودم گفتم به بوسیدن طفل نوزادی. و خم شد و من به چشم خودم دیدم که لب بر لب علی گذاشت و شروع کرد به مکیدن لبها و دندانهای او و دیدم که شانه‌های او چون ستونهای استوار جهان تکان می‌خورد و می‌رود که زلزله‌ای آفرینش را درهم بریزد. و با گوشهای خودم از میان گریه‌هایش شنیدم که: “دنیا پس از تو نباشد، بعد از تو خاک بر سر دنیا.
خط ۵۵: خط ۵۵:
[https://hadith.net/post/76766 پایگاه اطلاع‌رسانی حدیث شیعه (حدیث نت)]
[https://hadith.net/post/76766 پایگاه اطلاع‌رسانی حدیث شیعه (حدیث نت)]


{{سرور شهیدان}}
==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}
{{وابسته‌ها}}
[[شکوای سبز]]
[[دست دعا، چشم امید]]
[[مناجات]]


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
خط ۶۳: خط ۷۰:


[[رده:مقالات بازبینی شده2 مرداد 1403]]
[[رده:مقالات بازبینی شده2 مرداد 1403]]
[[رده:امام حسین(ع)]]