۱۰۵٬۷۰۵
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''کوکب دری: «ستاره درخشان»'''، اثر محمدرضا | '''کوکب دری: «ستاره درخشان»'''، اثر [[بوحمیدی، محمدرضا|محمدرضا بوحمیدی]]، ترجمه و شرحی است بر کتاب «[[توحيد مفضل|توحید مفضل]]» که در واقع املای [[امام جعفر صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] بر [[مفضل بن عمر|مفضل بن عمر جعفی کوفی]] است. | ||
نویسنده، معتقد است ازآنجاکه مفضل بن عمر، راوی این کتاب بوده و کسی است که امام صادق(ع) او را سزاوار حمل این اسرار و معارف دانسته و این شگفتیها و عجایب خلقت را بر او املا فرموده، هرقدر که جایگاه رفیعش بیشتر روشن شود، بر اعتبار کتاب نیز افزوده میشود؛ اما در ابتدای کتاب به این نکته اشاره نموده است که هرچه تلاش کرده است، به شرح حال کاملی از این شخصیت اسلامی، دست نیافته؛ در نتیجه، در مقدمه، بیشتر کوشیده است جایگاه و منزلت وی در نزد امامان معصوم(ع) و دانشمندان بزرگ اسلامی را بیان نماید<ref>ر.ک: پیشگفتار، ص11</ref>. | نویسنده، معتقد است ازآنجاکه مفضل بن عمر، راوی این کتاب بوده و کسی است که [[امام جعفر صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] او را سزاوار حمل این اسرار و معارف دانسته و این شگفتیها و عجایب خلقت را بر او املا فرموده، هرقدر که جایگاه رفیعش بیشتر روشن شود، بر اعتبار کتاب نیز افزوده میشود؛ اما در ابتدای کتاب به این نکته اشاره نموده است که هرچه تلاش کرده است، به شرح حال کاملی از این شخصیت اسلامی، دست نیافته؛ در نتیجه، در مقدمه، بیشتر کوشیده است جایگاه و منزلت وی در نزد امامان معصوم(ع) و دانشمندان بزرگ اسلامی را بیان نماید<ref>ر.ک: پیشگفتار، ص11</ref>. | ||
روش کار نویسنده، بدین صورت است که ابتدا، متن عربی کتاب را آورده و سپس به دنبال آن، به ترجمه متن پرداخته و پس از آن، مطالب را شرح و بسط داده و با کمک آیات، روایات و سخنان علما و دانشمندان، به توضیح آن، پرداخته است. وی سعی کرده است در ترجمه، اصل امانتداری را رعایت نموده و بااینحال، ترجمهای سلیس و روان در اختیار خواننده قرار دهد. بهمنظور آشنایی بیشتر با کتاب، به بخشی از آن اشاره میشود: | روش کار نویسنده، بدین صورت است که ابتدا، متن عربی کتاب را آورده و سپس به دنبال آن، به ترجمه متن پرداخته و پس از آن، مطالب را شرح و بسط داده و با کمک آیات، روایات و سخنان علما و دانشمندان، به توضیح آن، پرداخته است. وی سعی کرده است در ترجمه، اصل امانتداری را رعایت نموده و بااینحال، ترجمهای سلیس و روان در اختیار خواننده قرار دهد. بهمنظور آشنایی بیشتر با کتاب، به بخشی از آن اشاره میشود: | ||
متن: | متن: | ||
«جهل الشكاك بأسباب الخلقة و معانيها: إن الشكاك جهلوا الأسباب و المعاني في الخلقة و قصرت أفهامهم عن تأمل الصواب و الحكمة في ما ذرأ الباري جل قدسه و برأ من صنوف خلقه في البر و البحر و السهل و الوعر فخرجوا بقصر علومهم الجحود و بضعف بصائرهم إلی التكذيب و العنود حتی أنكروا خلق الأشياء و ادعوا أن تكونها بالإهمال لا صنعة فيها و لا تقدير و لا حكمة من مدبر و لا صانع...»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص34</ref>. | «جهل الشكاك بأسباب الخلقة و معانيها: إن الشكاك جهلوا الأسباب و المعاني في الخلقة و قصرت أفهامهم عن تأمل الصواب و الحكمة في ما ذرأ الباري جل قدسه و برأ من صنوف خلقه في البر و البحر و السهل و الوعر فخرجوا بقصر علومهم الجحود و بضعف بصائرهم إلی التكذيب و العنود حتی أنكروا خلق الأشياء و ادعوا أن تكونها بالإهمال لا صنعة فيها و لا تقدير و لا حكمة من مدبر و لا صانع...»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص34</ref>. | ||
ترجمه: | ترجمه: | ||
«ناآگاهی اهل شک به اسباب و علل آفرینش: ای مفضل! دودلان [شکاکان] اسباب و معانی آفرینش را درنیافتند و آنگاه که اندیشههای آنان از درک صواب و حکمت آفریدگان باری – عزوجل – درماند، با ناچیزی دانش خود، همه چیز را انکار کردند و با ضعف بصیرت خود به تکذیب و عناد پناه بردند. آنان آفرینش اشیا را انکار نمودند و مدعی شدند که هیچ صنعت، تدبیر و تقدیری در آفرینش اشیا نیست و حکمت هیچ مدبر و صانعی در کار خلقت وجود ندارد...»<ref>ر.ک: همان، ص37</ref>. | «ناآگاهی اهل شک به اسباب و علل آفرینش: ای مفضل! دودلان [شکاکان] اسباب و معانی آفرینش را درنیافتند و آنگاه که اندیشههای آنان از درک صواب و حکمت آفریدگان باری – عزوجل – درماند، با ناچیزی دانش خود، همه چیز را انکار کردند و با ضعف بصیرت خود به تکذیب و عناد پناه بردند. آنان آفرینش اشیا را انکار نمودند و مدعی شدند که هیچ صنعت، تدبیر و تقدیری در آفرینش اشیا نیست و حکمت هیچ مدبر و صانعی در کار خلقت وجود ندارد...»<ref>ر.ک: همان، ص37</ref>. | ||
==پانویس == | ==پانویس == |