۱۰۳٬۹۴۲
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURرمزگشایی از دیوان حافظ J1.jpg | عنوان =رمزگشایی از دیوان حافظ | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = سرامی، قدمعلی (نویسنده) صادقیزاده، محمود (نویسنده) [[]] (مترجم) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع = |ناشر |...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
این کتاب دربرگیرندۀ شرح و تفسیر 49 غزل از غزلهای آغازین دیوان حافظ است که همراه با ۱۹ مقاله سامان پذیرفته است. | این کتاب دربرگیرندۀ شرح و تفسیر 49 غزل از غزلهای آغازین دیوان حافظ است که همراه با ۱۹ مقاله سامان پذیرفته است. | ||
در بخش نخست کتاب هجده مقالۀ نتقادی سامان داده شده است که در هر کدام از آن یکی از موضوعهای ادبی و فرهنگی دیوان حافظ مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته است؛ برای مثال در یکی از مقالات با عنوان «طبقهبندی غزلهای حافظ» نشان داده شده است از 495 غزل حافظ، 26 غزل را باید غزلهای ناخوب (ضعیف) این شاعر دانست و 302 غزل وی را باید غزلهای خوب و زیبا دانست و باقی که 167 غزل است، غزلهای شاهکار به شمار آورد. | |||
در مقالهای دیگر با عنوان «بیت الغزل معرفت» به این بیت بلندآوازۀ حافظ: | در مقالهای دیگر با عنوان «بیت الغزل معرفت» به این بیت بلندآوازۀ حافظ: | ||
شعر حافظ همه بیت الغزل معرفت است | {{شعر}} | ||
{{ب|''شعر حافظ همه بیت الغزل معرفت است''|2=''آفرین بر نفس دلکش و لطف سخنش''}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
نگاهی انتقادی انداخته شده است و نشان داده میشود این آفرینگویی یکدست و یکسان به تمام شعر حافظ، آنگاه درخور پذیرش است که واژۀ معرفت را بیرون از دایرۀ عرفان و خداشناسی ببینیم و برای آن مفهومی فراگیر و همهسویه درنظر بگیریم و بگویی که مراد از این معرفت، تنها معرفت الهی نیست که معارف دیگری چون معرفت اجتماعی، سیاسی، ادبی، اخلاقی، تاریخی، فرهنگی و ... را نیز دربر میگیرد؛ چراکه چون شعر وی را از آغاز تا انجام به خواندن بگیریم، درمییابیم که در آن گذشته از موضوعهای عارفانه، موضوعهای غیرعارفانۀ فراوانی به چشم میخورد که هر کدام در جای خود درخور درنگاند. بنابراین اگر معرفت را در شعر حافظ در معنای عارفانۀ محض آن بگیریم، هیچ توجیه درستی از پیام شاعر به دست نمیآید. | نگاهی انتقادی انداخته شده است و نشان داده میشود این آفرینگویی یکدست و یکسان به تمام شعر حافظ، آنگاه درخور پذیرش است که واژۀ معرفت را بیرون از دایرۀ عرفان و خداشناسی ببینیم و برای آن مفهومی فراگیر و همهسویه درنظر بگیریم و بگویی که مراد از این معرفت، تنها معرفت الهی نیست که معارف دیگری چون معرفت اجتماعی، سیاسی، ادبی، اخلاقی، تاریخی، فرهنگی و ... را نیز دربر میگیرد؛ چراکه چون شعر وی را از آغاز تا انجام به خواندن بگیریم، درمییابیم که در آن گذشته از موضوعهای عارفانه، موضوعهای غیرعارفانۀ فراوانی به چشم میخورد که هر کدام در جای خود درخور درنگاند. بنابراین اگر معرفت را در شعر حافظ در معنای عارفانۀ محض آن بگیریم، هیچ توجیه درستی از پیام شاعر به دست نمیآید. |