۱۴۷٬۰۵۵
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURزن و پوششJ1.jpg | عنوان =زن و پوشش: ایران و میانرودان باستان | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = معینیسام، بهزاد (نویسنده) محمدی اوندی، سارا (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع = |ناشر | ناشر = آوای...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''زن و پوشش: ایران و میانرودان باستان''' تألیف بهزاد | '''زن و پوشش: ایران و میانرودان باستان''' تألیف [[معینیسام، بهزاد|بهزاد معینیسام]]، [[محمدی اوندی، سارا|سارا محمدی اوندی]]؛ هدف این کتاب، بررسی جایگاه زن و پوشش در ایران و میانرودان باستان است؛ از اینرو نخست نگاهی دارد به دوران پیشاتاریخی ایران، تا آشکار شود ریشۀ پوشش از چه دورانی آغاز شد و هدف از کاربرد آن و گونههای آن به چه شکل بوده است و این فرایند پس از ورود ایرانیان به فلات ایران تا چه اندازه دنبالۀ سنت کهن و تا چه اندازه پیروی یک سنت میانرودانی در دربار بوده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
| خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
فصل نخست کتاب به ریشهشناسی واژۀ زن و پوشش پرداخته است. به دلیل نقش و اهمیت زنان در جوامع نخستین، او مورد تقدیس قرار گرفت و به مرحلۀ پرستش هم رسید. در این کوامع، شماری از نخستین نمادهای زنانه بر دیوار غارهای دورۀ پارینهسنگی از جنوب فرانسه، حدود سیهزار سال پ.م و متأخرتر کنده شده است که به طور تلویحی و نمادین اشاره به آلت تناسلی زنانه دارد و نماد الهه به عنوان سرچشمۀ مقدس زندگی تعبیر شده است. از دورۀ انسان هموارکتوس شواهدی دال بر وجود پوشاک یافت نشده است؛ اما ابزارهای سنگی ریزی در انگلستان یافت شده است که میتواند به فعالیتهای بر روی پوست اشاره داشته باشد. | فصل نخست کتاب به ریشهشناسی واژۀ زن و پوشش پرداخته است. به دلیل نقش و اهمیت زنان در جوامع نخستین، او مورد تقدیس قرار گرفت و به مرحلۀ پرستش هم رسید. در این کوامع، شماری از نخستین نمادهای زنانه بر دیوار غارهای دورۀ پارینهسنگی از جنوب فرانسه، حدود سیهزار سال پ.م و متأخرتر کنده شده است که به طور تلویحی و نمادین اشاره به آلت تناسلی زنانه دارد و نماد الهه به عنوان سرچشمۀ مقدس زندگی تعبیر شده است. از دورۀ انسان هموارکتوس شواهدی دال بر وجود پوشاک یافت نشده است؛ اما ابزارهای سنگی ریزی در انگلستان یافت شده است که میتواند به فعالیتهای بر روی پوست اشاره داشته باشد. | ||
اقوام هندواروپایی در زیستگاههای اصلی خود و پس از مهاجرت در طی هزارهها، آثاری در مکانهای زیست از خود بر جای گذاشتهاند که نشاندهندۀ ابزارآلات، شیوۀ زندگی و باورهای آنان به گیتی است. در فصل دوم به بررسی زن و پوشش در دوران هندواروپایی و آریایی پرداخته شده است. در این فصل تنها از دو فرهنگ یمنا و کاتاکومب یاد شده که گویا متعلق به هندوایرانیان بوده است و در محدودۀ زیستگاه نخستین اقوام هندواروپایی، یعنی بین پونت و کاسپ یا همان دریای کاسپین و سیاه جای داشتند، اشاره میشود. | اقوام هندواروپایی در زیستگاههای اصلی خود و پس از مهاجرت در طی هزارهها، آثاری در مکانهای زیست از خود بر جای گذاشتهاند که نشاندهندۀ ابزارآلات، شیوۀ زندگی و باورهای آنان به گیتی است. | ||
در فصل دوم به بررسی زن و پوشش در دوران هندواروپایی و آریایی پرداخته شده است. در این فصل تنها از دو فرهنگ یمنا و کاتاکومب یاد شده که گویا متعلق به هندوایرانیان بوده است و در محدودۀ زیستگاه نخستین اقوام هندواروپایی، یعنی بین پونت و کاسپ یا همان دریای کاسپین و سیاه جای داشتند، اشاره میشود. | |||
پیدایش میانرودان که شاید بتوان آن را پیدایش تمدن نامید، به هفتهزار سال پیش و همزمان با پایهگذاری شهر سومری «اریدو» برمیگردد که بعدها با گسترش آن به یکی از کهنترین شهرهای شناختهشدۀ کرۀ زمین تبدیل شد. در متون میانرودان باستان، واژههایی دربارۀ زن با عبارات و ترکیبات گوناگون آمده است؛ از قبیل زن متأهل، زن آرایشگر، زنی که آمیزش جنسی ارائه میدهد و ... . در فصل سوم کتاب به بررسی زن و پوشش در میانرودان باستان میان سومریان، اکدیان، بابلیان و اشوریان پرداخته شده است. در پایان این فصل، ضربالمثلهایی از میانرودان باستان نقل شده است. | پیدایش میانرودان که شاید بتوان آن را پیدایش تمدن نامید، به هفتهزار سال پیش و همزمان با پایهگذاری شهر سومری «اریدو» برمیگردد که بعدها با گسترش آن به یکی از کهنترین شهرهای شناختهشدۀ کرۀ زمین تبدیل شد. در متون میانرودان باستان، واژههایی دربارۀ زن با عبارات و ترکیبات گوناگون آمده است؛ از قبیل زن متأهل، زن آرایشگر، زنی که آمیزش جنسی ارائه میدهد و ... . در فصل سوم کتاب به بررسی زن و پوشش در میانرودان باستان میان سومریان، اکدیان، بابلیان و اشوریان پرداخته شده است. در پایان این فصل، ضربالمثلهایی از میانرودان باستان نقل شده است. | ||