سنجش منابع تاریخی شاهنامه در پادشاهی خسرو انوشیروان: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' می پ' به ' میپ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' می گ' به ' میگ') |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''سنجش منابع تاریخی شاهنامه در پادشاهی خسرو انوشیروان''' تألیف [[غفوری، فرزین|فرزین غفوری]]؛ [[شاهنامه فردوسی (نشر قطره)|شاهنامهی فردوسی]] که با واسطهی مأخذ مدون، به متون پارسی میانه بر | '''سنجش منابع تاریخی شاهنامه در پادشاهی خسرو انوشیروان''' تألیف [[غفوری، فرزین|فرزین غفوری]]؛ [[شاهنامه فردوسی (نشر قطره)|شاهنامهی فردوسی]] که با واسطهی مأخذ مدون، به متون پارسی میانه بر میگردد، ناچار یکی از منابع بسیار مهم در پژوهش تاریخ و فرهنگ ایران باستان است. از این رو در دوران معاصر، در تحقیقات مربوط به ایران کهن که توسط دانشمندان ایرانی و غیر ایرانی انجام گرفته، همیشه از این منبع به عنوان اثری معتبر بهره جستهاند. نویسنده در این نوشتار سعی کرده است تا با موشکافی و دقت علمی، طی یک مقایسهی تطبیقی و انتقادی، اصالت، اهمیت و اعتبار متن [[شاهنامه فردوسی (نشر قطره)|شاهنامهی فردوسی]] را به اثبات رساند. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
عمر شاهکار جهانی فردوسی - [[شاهنامه فردوسی (نشر قطره)|شاهنامه]] - مرز هزاره را درنوردیده و اهمیت و تأثیر آن در این مدت بر سرنوشت ایران و ایرانیان، یک تنه با تأثیر حدود هزار سال پادشاهای اشکانیان و ساسانیان در شکل گیری و تداوم اندیشهی ایرانشهری و هویت ایرانی پهلو میزند. ستارهی فردوسی درچنان برههی خطیری بر سپهر تاریخ ایران دمید و درخشید که پس از سقوط ساسانیان و در فقدان دولت ملی، نه تنها «زمانه سراسر پر از جنگ بود» بلکه فرهنگ نیز دچار آشفتگی و عدم تعادل گردیده و هویت ایرانی در معرض سرگشتگی و گم گشتگی قرار گرفته بود. بازماندگان خاندانهای اصیل ایرانی از طبقات بالا و طبقات میانی کوشش میکردند تا در برابر آشفتگیهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی اصالت خویش را حفظ کنند. حاصل این ایستادگیها در عرصهی سیاسی، قیام های بی شمار و سرانجام تشکیل دولتهای نیمه مستقل و مستقل از دستگاه خلافت در سرزمینهای ایرانی بود. اما در عرصهی فرهنگی ایرانیان حتی موفق تر عمل میکردند و با به دست گرفتن نبض دانش در تمدن اسلامی از یک سو و به اوج رساندن ادبیات فاخر فارسی از سوی دیگر، احیای ایران را در بلند مدت تضمین کردند. در فرایند تبلور و تکامل ادبیات ایران پس از اسلام، ابتدا تحریرهای مختلفی شکل گرفت و سپس جای خود را به شاهنامه نگاری داد. در تحول موازی دیگری و با هدف افزایش هرچه بیشتر برد اجتماعی، شاهنامههای منثور میدان مقاومت فرهنگی را به شاهنامههای منظوم سپردند و در عین حال حماسههای منظوم کوچکی نیز سروده میشد. همهی این پیشرفت ها در حالی صورت میپذیرفت که بستر اجتماعی به دلیل سیاست خلفای جائر اموی و عباسی به ضرر نخبگان شیعی و ایرانی بود و تنها با همت والا و کوشش خستگی ناپذیر، شنا کردن در مسیر خلاف جریان رودخانه میسر میشد. در این برهه، بی گمان فردوسی بر رسالت تاریخی خویش و اهمیت کاری که در صدد انجامش بود کاملا اشراف داشت و با چنین جان آگاه و لبریز از عشق ایران، به سرایش شاهنامه اش دست برگشود. با همت والای [[فردوسی، ابوالقاسم|فردوسی]]، شاهنامه اش به اوجی تکرارناپذیر رسید و نه تنها در ادبیات پرفروغ ایران زمین بلکه در تاریخ ادبیات جهان نیز به جایگاه رفیعی دست یافت. این شاهکار جهانی به یمن شخصیت پرمنش و پیچیدهی آفریننده اش، ابعاد گوناگونی پیدا کرده است؛ از یک سو حافظهی دیرپای ایرانیان از ژرفای تاریخ و پیشاتاریخ است و از سوی دیگر روح حماسی ملت مقاوم ایران را تجلی می بخشد. از یک طرف آموزانندهی اصول زندگی درست و بازتابانندهی سبک زندگی خردگرای ایرانی است و از طرف دیگر مشحون از آموزههای اخلاقی و منش پهلوانی. به این ترتیب [[شاهنامه فردوسی (نشر قطره)|شاهنامهی فردوسی]] که با واسطهی مأخذ مدون، به متون پارسی میانه بر | عمر شاهکار جهانی فردوسی - [[شاهنامه فردوسی (نشر قطره)|شاهنامه]] - مرز هزاره را درنوردیده و اهمیت و تأثیر آن در این مدت بر سرنوشت ایران و ایرانیان، یک تنه با تأثیر حدود هزار سال پادشاهای اشکانیان و ساسانیان در شکل گیری و تداوم اندیشهی ایرانشهری و هویت ایرانی پهلو میزند. ستارهی فردوسی درچنان برههی خطیری بر سپهر تاریخ ایران دمید و درخشید که پس از سقوط ساسانیان و در فقدان دولت ملی، نه تنها «زمانه سراسر پر از جنگ بود» بلکه فرهنگ نیز دچار آشفتگی و عدم تعادل گردیده و هویت ایرانی در معرض سرگشتگی و گم گشتگی قرار گرفته بود. بازماندگان خاندانهای اصیل ایرانی از طبقات بالا و طبقات میانی کوشش میکردند تا در برابر آشفتگیهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی اصالت خویش را حفظ کنند. حاصل این ایستادگیها در عرصهی سیاسی، قیام های بی شمار و سرانجام تشکیل دولتهای نیمه مستقل و مستقل از دستگاه خلافت در سرزمینهای ایرانی بود. اما در عرصهی فرهنگی ایرانیان حتی موفق تر عمل میکردند و با به دست گرفتن نبض دانش در تمدن اسلامی از یک سو و به اوج رساندن ادبیات فاخر فارسی از سوی دیگر، احیای ایران را در بلند مدت تضمین کردند. در فرایند تبلور و تکامل ادبیات ایران پس از اسلام، ابتدا تحریرهای مختلفی شکل گرفت و سپس جای خود را به شاهنامه نگاری داد. در تحول موازی دیگری و با هدف افزایش هرچه بیشتر برد اجتماعی، شاهنامههای منثور میدان مقاومت فرهنگی را به شاهنامههای منظوم سپردند و در عین حال حماسههای منظوم کوچکی نیز سروده میشد. همهی این پیشرفت ها در حالی صورت میپذیرفت که بستر اجتماعی به دلیل سیاست خلفای جائر اموی و عباسی به ضرر نخبگان شیعی و ایرانی بود و تنها با همت والا و کوشش خستگی ناپذیر، شنا کردن در مسیر خلاف جریان رودخانه میسر میشد. در این برهه، بی گمان فردوسی بر رسالت تاریخی خویش و اهمیت کاری که در صدد انجامش بود کاملا اشراف داشت و با چنین جان آگاه و لبریز از عشق ایران، به سرایش شاهنامه اش دست برگشود. با همت والای [[فردوسی، ابوالقاسم|فردوسی]]، شاهنامه اش به اوجی تکرارناپذیر رسید و نه تنها در ادبیات پرفروغ ایران زمین بلکه در تاریخ ادبیات جهان نیز به جایگاه رفیعی دست یافت. این شاهکار جهانی به یمن شخصیت پرمنش و پیچیدهی آفریننده اش، ابعاد گوناگونی پیدا کرده است؛ از یک سو حافظهی دیرپای ایرانیان از ژرفای تاریخ و پیشاتاریخ است و از سوی دیگر روح حماسی ملت مقاوم ایران را تجلی می بخشد. از یک طرف آموزانندهی اصول زندگی درست و بازتابانندهی سبک زندگی خردگرای ایرانی است و از طرف دیگر مشحون از آموزههای اخلاقی و منش پهلوانی. به این ترتیب [[شاهنامه فردوسی (نشر قطره)|شاهنامهی فردوسی]] که با واسطهی مأخذ مدون، به متون پارسی میانه بر میگردد، به یکی از منابع بسیار مهم در پژوهش تاریخ و فرهنگ ایران باستان تبدیل شد. از این رو حتی در دوران معاصر، در تحقیقات مربوط به ایران کهن که توسط دانشمندان ایرانی و غیر ایرانی انجام گرفته، همواره از این منبع به عنوان اثری معتبر بهره جستهاند. نویسنده در این نوشتار سعی کرده است تا با موشکافی و دقت علمی، طی یک مقایسهی تطبیقی و انتقادی، اصالت، اهمیت و اعتبار متن شاهنامهی فردوسی را به اثبات رساند.<ref> [https://www.historylib.com/books/2290 ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |
نسخهٔ ۴ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۲۴
سنجش منابع تاریخی شاهنامه در پادشاهی خسرو انوشیروان | |
---|---|
پدیدآوران | غفوری، فرزین (نویسنده) |
ناشر | مرکز پژوهشی میراث مکتوب |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۳۹۷ |
شابک | 978-600-203-131-0 |
موضوع | نقد و تفسیر فردوسی، ابوالقاسم، ۳۲۹-۴۱۶؟ق. شاهنامه,ماخذ فردوسی، ابوالقاسم، ۳۲۹-۴۱۶؟ق. شاهنامه,خسرو ساسانی اول، شاه ایران، -۵۷۹م.,شعر فارسی -- قرن ۴ق. -- تاریخ و نقد |
کد کنگره | PIR۴۴۹۵/غ۷س۹ |
سنجش منابع تاریخی شاهنامه در پادشاهی خسرو انوشیروان تألیف فرزین غفوری؛ شاهنامهی فردوسی که با واسطهی مأخذ مدون، به متون پارسی میانه بر میگردد، ناچار یکی از منابع بسیار مهم در پژوهش تاریخ و فرهنگ ایران باستان است. از این رو در دوران معاصر، در تحقیقات مربوط به ایران کهن که توسط دانشمندان ایرانی و غیر ایرانی انجام گرفته، همیشه از این منبع به عنوان اثری معتبر بهره جستهاند. نویسنده در این نوشتار سعی کرده است تا با موشکافی و دقت علمی، طی یک مقایسهی تطبیقی و انتقادی، اصالت، اهمیت و اعتبار متن شاهنامهی فردوسی را به اثبات رساند.
ساختار
کتاب از پانزده فصل تشکیل شده است. فهرست عناوین فصلهای کتاب: بخش یکم - مطالعهی تطبیقی منابع
فصل یکم - اصلاحات مالیاتی خسروانوشیروان
فصل دوم - اصلاحات نظامی خسروانوشیروان
فصل سوم - ارزش شاهنامه در گزارش نبرد انطاکیه
فصل چهارم - ارزش شاهنامه در گزارش سرگذشت انوشزاد
فصل پنجم - رام برزین و مقام بیدخش در عصر ساسانی
فصل ششم - زیب خسرو و دو گزارش هماهنگ در شاهنامه
فصل هفتم - خسروانوشیروان و جبههی شرق
فصل هشتم - ایرانیان در یمن
فصل نهم - نبرد خسرو انوشیروان با دومین امپراتور همعصرش
بخش دوم - مطالعهی انتقادی منابع
فصل دهم - سنجش اولیهی منابع
فصل یازدهم - غرر السیر ثعالبی و شاهنامهی فردوسی
فصل دوازدهم - نهایة الارب و اخبار الطوال
فصل سیزدهم - ابوعلی مسکویه و تاریخ پادشاهی خسروانوشیروان
فصل چهاردهم - مراحل تدوین شاهنامهی فردوسی
فصل پانزدهم - نتایج و دستاوردهای پژوهش
گزارش کتاب
عمر شاهکار جهانی فردوسی - شاهنامه - مرز هزاره را درنوردیده و اهمیت و تأثیر آن در این مدت بر سرنوشت ایران و ایرانیان، یک تنه با تأثیر حدود هزار سال پادشاهای اشکانیان و ساسانیان در شکل گیری و تداوم اندیشهی ایرانشهری و هویت ایرانی پهلو میزند. ستارهی فردوسی درچنان برههی خطیری بر سپهر تاریخ ایران دمید و درخشید که پس از سقوط ساسانیان و در فقدان دولت ملی، نه تنها «زمانه سراسر پر از جنگ بود» بلکه فرهنگ نیز دچار آشفتگی و عدم تعادل گردیده و هویت ایرانی در معرض سرگشتگی و گم گشتگی قرار گرفته بود. بازماندگان خاندانهای اصیل ایرانی از طبقات بالا و طبقات میانی کوشش میکردند تا در برابر آشفتگیهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی اصالت خویش را حفظ کنند. حاصل این ایستادگیها در عرصهی سیاسی، قیام های بی شمار و سرانجام تشکیل دولتهای نیمه مستقل و مستقل از دستگاه خلافت در سرزمینهای ایرانی بود. اما در عرصهی فرهنگی ایرانیان حتی موفق تر عمل میکردند و با به دست گرفتن نبض دانش در تمدن اسلامی از یک سو و به اوج رساندن ادبیات فاخر فارسی از سوی دیگر، احیای ایران را در بلند مدت تضمین کردند. در فرایند تبلور و تکامل ادبیات ایران پس از اسلام، ابتدا تحریرهای مختلفی شکل گرفت و سپس جای خود را به شاهنامه نگاری داد. در تحول موازی دیگری و با هدف افزایش هرچه بیشتر برد اجتماعی، شاهنامههای منثور میدان مقاومت فرهنگی را به شاهنامههای منظوم سپردند و در عین حال حماسههای منظوم کوچکی نیز سروده میشد. همهی این پیشرفت ها در حالی صورت میپذیرفت که بستر اجتماعی به دلیل سیاست خلفای جائر اموی و عباسی به ضرر نخبگان شیعی و ایرانی بود و تنها با همت والا و کوشش خستگی ناپذیر، شنا کردن در مسیر خلاف جریان رودخانه میسر میشد. در این برهه، بی گمان فردوسی بر رسالت تاریخی خویش و اهمیت کاری که در صدد انجامش بود کاملا اشراف داشت و با چنین جان آگاه و لبریز از عشق ایران، به سرایش شاهنامه اش دست برگشود. با همت والای فردوسی، شاهنامه اش به اوجی تکرارناپذیر رسید و نه تنها در ادبیات پرفروغ ایران زمین بلکه در تاریخ ادبیات جهان نیز به جایگاه رفیعی دست یافت. این شاهکار جهانی به یمن شخصیت پرمنش و پیچیدهی آفریننده اش، ابعاد گوناگونی پیدا کرده است؛ از یک سو حافظهی دیرپای ایرانیان از ژرفای تاریخ و پیشاتاریخ است و از سوی دیگر روح حماسی ملت مقاوم ایران را تجلی می بخشد. از یک طرف آموزانندهی اصول زندگی درست و بازتابانندهی سبک زندگی خردگرای ایرانی است و از طرف دیگر مشحون از آموزههای اخلاقی و منش پهلوانی. به این ترتیب شاهنامهی فردوسی که با واسطهی مأخذ مدون، به متون پارسی میانه بر میگردد، به یکی از منابع بسیار مهم در پژوهش تاریخ و فرهنگ ایران باستان تبدیل شد. از این رو حتی در دوران معاصر، در تحقیقات مربوط به ایران کهن که توسط دانشمندان ایرانی و غیر ایرانی انجام گرفته، همواره از این منبع به عنوان اثری معتبر بهره جستهاند. نویسنده در این نوشتار سعی کرده است تا با موشکافی و دقت علمی، طی یک مقایسهی تطبیقی و انتقادی، اصالت، اهمیت و اعتبار متن شاهنامهی فردوسی را به اثبات رساند.[۱]
پانويس
منابع مقاله
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران