سعدی، از خانه تا خانقاه (پژوهشی درباره محل سکونت و تاریخچه آرامگاه سعدی): تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' می شود' به ' میشود') |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
در این نوشته، تاریخچهی آرامگاه تا جایی که منابع در دسترس و یا قابل ترجمه بود، بر اساس توالی زمانی بررسی شده است. اما در برخی موضوعات مانند بررسی سنگ قبر، مجبور به نادیده گرفتن این توالی زمانی شده ایم تا یک موضوع خاص روشن تر به خواننده انتقال یابد. موضوع اصلی سخن، آرامگاه [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]] است، اما بنا به ضرورت، مباحث حاشیهای نیز مطرح شده که شاید اطناب آن به نظر برخی ممل باشد. بنابراین کتاب حاضر بیشتر برخوان ادیبان و مستشرقین وفات یافته نشسته و در آن کمتراز مطالب اهل حیات استفاده شده، چون شوربختانه درعصر حاضر کمتربه پژوهشهای استخوان دار و پخته پرداخته شده است. | در این نوشته، تاریخچهی آرامگاه تا جایی که منابع در دسترس و یا قابل ترجمه بود، بر اساس توالی زمانی بررسی شده است. اما در برخی موضوعات مانند بررسی سنگ قبر، مجبور به نادیده گرفتن این توالی زمانی شده ایم تا یک موضوع خاص روشن تر به خواننده انتقال یابد. موضوع اصلی سخن، آرامگاه [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]] است، اما بنا به ضرورت، مباحث حاشیهای نیز مطرح شده که شاید اطناب آن به نظر برخی ممل باشد. بنابراین کتاب حاضر بیشتر برخوان ادیبان و مستشرقین وفات یافته نشسته و در آن کمتراز مطالب اهل حیات استفاده شده، چون شوربختانه درعصر حاضر کمتربه پژوهشهای استخوان دار و پخته پرداخته شده است. | ||
در خاتمه ذکر نکتهای پیرامون [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]] ضروری به نظر می رسد و آن اینکه شاید به طورقطع نتوان وی را صوفی نامید اما به دلیل برخی مطالب و اشعار درآثارش، همچون ابیات پراکنده در [[دیوان حافظ بر اساس نه نسخه کامل کهن مورخ به سالهای 813 تا 827 هجری قمری (چاپ دوم)|دیوان حافظ]]، وی را بعد از وفات، اهل خانقاه دانسته اند، استفاده از نام خانقاه برای مدفن [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]] دراین کتاب برگرفته از همین اشتهار است. در هر حال، مطالب و شواهد بر صوفی بودن وی بیشتر از نبودنش است و بسیاری متون از مکان دفن او به عنوان خانقاه یاد کرده اند و نیز برخی سیاحان بنابر گفته اهالی شیراز، سعدی را درویش می خوانند، و حتی در طول دوران گذشته، آرامگاه [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]] و [[حافظ، شمسالدین محمد|حافظ]] یا به وسیله دراویش نگاهبانی میشده و یا محل سکونت آنان از فرط بی سرپناهی بوده است. در بررسی صوفی بودن [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]] بایدبه واژه شیخ نیز نظری دقیق تر کرد، چون علاوه بر معانی معمول این واژه، نوعی صوفی گری نیز استنباط | در خاتمه ذکر نکتهای پیرامون [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]] ضروری به نظر می رسد و آن اینکه شاید به طورقطع نتوان وی را صوفی نامید اما به دلیل برخی مطالب و اشعار درآثارش، همچون ابیات پراکنده در [[دیوان حافظ بر اساس نه نسخه کامل کهن مورخ به سالهای 813 تا 827 هجری قمری (چاپ دوم)|دیوان حافظ]]، وی را بعد از وفات، اهل خانقاه دانسته اند، استفاده از نام خانقاه برای مدفن [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]] دراین کتاب برگرفته از همین اشتهار است. در هر حال، مطالب و شواهد بر صوفی بودن وی بیشتر از نبودنش است و بسیاری متون از مکان دفن او به عنوان خانقاه یاد کرده اند و نیز برخی سیاحان بنابر گفته اهالی شیراز، سعدی را درویش می خوانند، و حتی در طول دوران گذشته، آرامگاه [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]] و [[حافظ، شمسالدین محمد|حافظ]] یا به وسیله دراویش نگاهبانی میشده و یا محل سکونت آنان از فرط بی سرپناهی بوده است. در بررسی صوفی بودن [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]] بایدبه واژه شیخ نیز نظری دقیق تر کرد، چون علاوه بر معانی معمول این واژه، نوعی صوفی گری نیز استنباط میشود که درآن صوفی دارای خانقاه است. در دوران گذشته البته صوفیان بزرگ را نیز شیخ می نامیده اند.<ref> [https://www.historylib.com/books/2231 ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |
نسخهٔ ۴ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۰۶
سعدی، از خانه تا خانقاه (پژوهشی درباره محل سکونت و تاریخچه آرامگاه سعدی) | |
---|---|
پدیدآوران | دهقانی، مجید (نویسنده) |
ناشر | انتشارات نوید شیراز |
مکان نشر | شیراز |
سال نشر | ۱۳۹۶ش |
موضوع | سعدی، مصلح بن عبدالله، - ۶۹۱؟ق,آرامگاه سعدی (شیراز) |
کد کنگره | PIR ۵۲۱۴/د۹،س۷ |
سعدی، از خانه تا خانقاه (پژوهشی درباره محل سکونت و تاریخچه آرامگاه سعدی) تألیف مجید دهقانی؛ درباره سنت و حسب و شرح زندگانی سعدی شیرازی در طول تاریخ، به ویژه در سده اخیر، آثار بسیاری از تذکره و جنگ گرفته تا مقاله و کتاب به قلم آمده که چون در اینجا بحث پیرامون محل سکونت و آرامگاه اوست، لزومی به دوباره نویسی آن ها نیست و در این نوشته تنها به کوتاه سخنی از درگذشت وی در خانقاه اش بسنده شده است. بنابراین محور کلی این اثر، بررسی تاریخچه آرامگاه سعدی است که در خلال آن موضوعاتی از قبیل خانهی منسوب به وی در شیراز هم مورد بررسی قرار گرفته است.
گزارش کتاب
درباره سنت و حسب و شرح زندگانی سعدی شیرازی در طول تاریخ، به ویژه در سده اخیر، آثار بسیاری از تذکره و جنگ گرفته تا مقاله و کتاب به قلم آمده که چون در اینجا بحث پیرامون محل سکونت و آرامگاه اوست، لزومی به دوباره نویسی آن ها نیست و در این نوشته تنها به کوتاه سخنی از درگذشت وی در خانقاه اش بسنده شده است. بنابراین محور کلی این اثر، بررسی تاریخچه آرامگاه سعدی است که در خلال آن موضوعاتی از قبیل خانهی منسوب به وی در شیراز هم مورد بررسی قرار گرفته است. خانهای که در دهه 50 میان اهل نظر، جنجال فراوانی به پا کرد و هنوز هم در این باره رأی محکمی صادر نشده است. آرامگاه بزرگان و شعرا همواره در ایران و کشورهای دیگر دارای اهمیت بسیاری بوده و هست، تا جایی که در دوران گذشته، مردم حتی برای گشایش مشکلات خویش دراین مکان ها دست به دعا برداشته و دخیل می بستند. رفته رفته این گونه برخوردها به حدی شدت می گرفت که آرامگاه شاعری چون سعدی را به درجه والای قداست می رساندند. آرامگاه و مقبره سعدی تنها بنایی از شاعران هزار و دویست ساله ادبیات فارسی است که از روز وفات شاعر تا به امروز، دامن کشان و با تغییراتی خود را به عصر حضار رسانده و درمعرض دید جهانیان قرار داده است. شاید برای برخی خوانندگان بررسی و نگارش تاریخ آرامگاه بزرگان ایران، کار چندان با اهمیتی به نظر نیاید. ولی با نگاهی گسترده و عمیق تر به تاریخ ساخت و تطور آرامگاه مشاهیری چون سعدی، میتوان به نقاط و نکات تاریک و کمتر پرداخته شدهای از برهههای گوناگون تاریخ نیز دست یافت. ضمن اینکه علاقه مندی به تاریخ علاوه بر ضروریات فرهنگی و سیاسی، مقولهای سیلقهای نیز هست که در این مورد، نمی توان افرادی از جامعه که به چنین مباحثی علاقمند هستند را نادیده گرفت.
در این نوشته، تاریخچهی آرامگاه تا جایی که منابع در دسترس و یا قابل ترجمه بود، بر اساس توالی زمانی بررسی شده است. اما در برخی موضوعات مانند بررسی سنگ قبر، مجبور به نادیده گرفتن این توالی زمانی شده ایم تا یک موضوع خاص روشن تر به خواننده انتقال یابد. موضوع اصلی سخن، آرامگاه سعدی است، اما بنا به ضرورت، مباحث حاشیهای نیز مطرح شده که شاید اطناب آن به نظر برخی ممل باشد. بنابراین کتاب حاضر بیشتر برخوان ادیبان و مستشرقین وفات یافته نشسته و در آن کمتراز مطالب اهل حیات استفاده شده، چون شوربختانه درعصر حاضر کمتربه پژوهشهای استخوان دار و پخته پرداخته شده است.
در خاتمه ذکر نکتهای پیرامون سعدی ضروری به نظر می رسد و آن اینکه شاید به طورقطع نتوان وی را صوفی نامید اما به دلیل برخی مطالب و اشعار درآثارش، همچون ابیات پراکنده در دیوان حافظ، وی را بعد از وفات، اهل خانقاه دانسته اند، استفاده از نام خانقاه برای مدفن سعدی دراین کتاب برگرفته از همین اشتهار است. در هر حال، مطالب و شواهد بر صوفی بودن وی بیشتر از نبودنش است و بسیاری متون از مکان دفن او به عنوان خانقاه یاد کرده اند و نیز برخی سیاحان بنابر گفته اهالی شیراز، سعدی را درویش می خوانند، و حتی در طول دوران گذشته، آرامگاه سعدی و حافظ یا به وسیله دراویش نگاهبانی میشده و یا محل سکونت آنان از فرط بی سرپناهی بوده است. در بررسی صوفی بودن سعدی بایدبه واژه شیخ نیز نظری دقیق تر کرد، چون علاوه بر معانی معمول این واژه، نوعی صوفی گری نیز استنباط میشود که درآن صوفی دارای خانقاه است. در دوران گذشته البته صوفیان بزرگ را نیز شیخ می نامیده اند.[۱]
پانويس
منابع مقاله
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران