اندیشه سیاسی امام خمینی(ره): تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' می ش' به ' میش') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'میکند' به 'میکند') |
||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۵: | ||
'''راهکارهای احیای هویت از دیدگاه امام خمینی''' | '''راهکارهای احیای هویت از دیدگاه امام خمینی''' | ||
ایشان درباره طرح منحرفانهای از اسلام اشاره | ایشان درباره طرح منحرفانهای از اسلام اشاره میکند و معتقد است: | ||
«ما الان اسلام را نمی دانیم چیست؟ این قدر به مغز ما خوانده است این غرب، اسلام را ما گمش کردیم تا اسلام را پیدا نکنید نمیتوانید اصلاح بشوید». | «ما الان اسلام را نمی دانیم چیست؟ این قدر به مغز ما خوانده است این غرب، اسلام را ما گمش کردیم تا اسلام را پیدا نکنید نمیتوانید اصلاح بشوید». | ||
امام اساس وابستگی ملت را وابستگی فکری او و باورهایش میداند و میفرماید: | امام اساس وابستگی ملت را وابستگی فکری او و باورهایش میداند و میفرماید: |
نسخهٔ ۴ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۱۵
اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) | |
---|---|
پدیدآوران | فوزی تویسرکانی، یحیی (نویسنده) |
ناشر | قم |
مکان نشر | نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، دفتر نشر معارف |
سال نشر | 1384 |
موضوع | خمینی، روحالله رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران -۱۲۷۹-۱۳۶۸، نظریه درباره سیاست و حکومت اسلام و سیاست اسلام و دولت |
کد کنگره | ۱۵۷۴DSR۵/ /س۹الف۸۵ ۱ |
اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) تألیف یحیی فوزی تویسرکانی(متولد 1339ش)
بیتردید آرا و اندیشههای رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی که از زلال اسلام ناب محمدی سرچشمه گرفته، در زندگی و رشد جامعه کنونی ایران تأثیری بسیار داشته است.
شخصیت چند بعدی امام راحل و مطالب و مباحث فراوانی که از ایشان در حوزههای گوناگون فکری برجای مانده، از وی شخصیتی فقیه، متکلم، عارف، فیلسوف و اندیشمند ساخته، اما ابعاد سیاسی اندیشههای آن مرد الهی از سایر حوزهها پررنگتر و برجستهتر مینماید. این کتاب در 5 فصل تنظیم شده است.
فصل اول مربوط به تحولات سیاسی- اجتماعی دوران حیات امام خمینی و نقش آن در طرح اندیشه سیاسی ایشان و فصل دوم مربوط به بنیادهای نظری اندیشه سیاسی امام خمینی است. فصل سوم به مباحث مهم اندیشه سیاسی امام خمینی میپردازد. فصل چهارم شامل جهتگیریها و اهداف مهم حکومت اسلامی از دیدگاه امام خمینی و بخش پایانی، مبانی نگرش امام خمینی به سیاست خارجی در نظام بینالمللی میباشد.
فصل اول: تحولات سیاسی- اجتماعی دوران حیات امام خمینی و نقش آن در طرح اندیشه سیاسی ایشان، تحولات دوران کودکی و نوجوانی امام.
امام خمینی در اول مهرماه 1281ه.ش در شهرستان خمین در خانوادهای روحانی بدنیا آمد. پدرش در سال 1320ه.ق به شهادت رسید. در دوران نوجوانی دو مصیبت بزرگ روحالله نوجوان را ماتم زده کرد: نخست مرگ عمه مهربانش و دومی مرگ مادر بود.
امام برای تحصیل علوم دینی به اراک رفتند در حالیکه 27 سال داشتند کتابی به نام «شرح دعای سحر» نوشتند. در سن 28 سالگی «مصباح الهدایه الی الخلافه و الولایه» را نگاشتند. امام خمینی در کتاب کشفالاسرار که در سال 1322 نگاشته شد به خوبی اقدامات دوره رضاخان را مورد نقد و بررسی قرار میدهد.
در سال 1320 رضاشاه از قدرت عزل شد و محمدرضا شاه با حمایت متفقین به قدرت رسید. از همان آغاز امام حکومت شاه را حکومتی تحمیلی و غیرقانونی میدانست.
1-امام خمینی در دوران مرجعیت دینی(1357-1339ش)
مواضع امام در این مقطع در دو دوره یعنی سالهای 39 تا 43 و همچنین سال 43 تا 57 خلاصه میشود.
2-امام خمینی در سالهای43 تا 56
امام حدودا یازده ماه در ترکیه بودند. روز 13 مهرماه 1344 امام خمینی از ترکیه به تبعیدگاه دوم یعنی کشور عراق اعزام شد. در سال 1975 طی قرارداد الجزیره اختلافات ایران و عراق موقتا فروکش کرد. ولی با حمایت ایران از اسرائیل در جنگهای اعراب و اسرائیل امام کوشید تا ماهیت رژیم و مشکلات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور را افشاء کند.
امام خمینی در سالهای 56 تا 57 امام غالبا نقش «بسیجگر» را با اعلامیههایش ایفا میکرد. در مهر ماه 57 انقلابً به اوج خود رسید و در 12 مهر ماه 57 امام خمینی نجف را به مقصد مرز کویت ترک گفت و با اقامت چهارماهه در پاریس آنجا را به مهمترین مرکز خبری جهان تبدیل کرد.
امام خمینی در سال 57 شورای انقلاب را تشکیل داد و در 12 بهمن سال 57 با استقبال مردم به ایران بازگشت.
امام خمینی در دوران رهبری نظام سیاسی(68-57ش) امام خمینی در سالهای 57 تا 68 در جایگاه رهبری نظام سیاسی قرار گرفت و به طراحی نظام جدید سیاسی ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی پرداخت.
امام در پیامی به گورباچف، با بصیرتی درکناپذیر برای محاسبه گران مادی چنین گفت: «از این پس کمونیسم را باید در موزههای تاریخ سیاسی جهان جستجو کرد».
امام خمینی در تاریخ 25/11/67 حکم ارتداد و اعدام سلمان رشدی را صادر نمودند.
فصل دوم: بنیادهای نظری اندیشه سیاسی امام خمینی
الف) مبانی فلسفی
1-معرفت شناسی: از نظر امام علم حقیقی به ماورای طبیعت از طریق وحی بدست آمده: «آنی که علمش به ماورای طبیعت میرسد، آنی است که از راه وحی باشد، آنی است که ادراکش ادراک متصل به وحی باشد».
2-هستی شناسی امام: امام معتقد است هستی فراتر از عالم مادی است.
3-انسانشناسی امام: انسانشناسی امام در واقع بخشی از هستیشناسی اوست. امام میفرماید: «انسان مثل حیوانات نیست که یک حد حیوانی داشته باشد و تمام بشود، انسان یک حد مافوق حیوانی، مافوق عقل (دارد) تا برسد به مقامی که نمیتوانیم از آن تعبیر کنیم».
ب) مبانی فقهی و اصول امام خمینی
امام خمینی یکی از فقهای اصولی شیعه است که مبانی اصولی وی،بر استنباط های فقهی، چگونگی مواجهه ایشان با وقایع مستحدثه (جدید) و همچنین بر اندیشه سیاسی ایشان تأثیر بسزا دارد. (دیدگاه اصولیین شیعه شامل، جهت عقل، اجتهاد و نقش زمان و مکان در آن، اصل ابتغای احکام بر مصلحت و قابلیت انعطاف پذیری احکام بر اساس شرایط، پذیرش بنای عقلا و عرف در تعیین مصادیق حکم شرعی،استفاده از اصول عملیه و مواردی که نصی وجود ندارد و حوزه فراغ و اباحه را شامل میشود).
فصل سوم: مباحث مهم اندیشه سیاسی امام خمینیدلایل امام خمینی در نفی تفکیک دین از سیاست
1-جامعیت دین اسلام که فرمودند: «احکام شرع حاوی قوانین و مقررات متنوعی است که یک نظام کامل اجتماعی را میسازد و در این نظام حقوقی، هر آنچه بشر نیاز دارد، فراهم آمده است.
2-یکسان بودن هدف دین و سیاست
3-جدا نبودن دنیا از آخرت.
4-پیوند دین و سیاست در آموزههای قرآن و سیره پیامبران.
ماهیت حکومت اسلامی از دیدگاه امام خمینی
حکومت از دیدگاه امام، حکومت قانون اسلام است از این رهگذر تفاوت حکومت اسلام با دیگر حکومتها را این گونه بیان فرمودند: «حکومت در اسلام به مفهوم تبعیت از قانون است.» یکی از مؤلفههای مهم در اندیشه سیاسی امام حاکم اسلامی است. (ایشان برای اثبات حکومت دینی، برهان عقلی را برهان تام دانستهاند و از دلیل نقلی به عنوان مؤید دلایل عقلی استفاده میکنند).
از نظر امام خمینی دو عنصر برای نهضت عمومی مسلمانان بیدارلازم است تا حکومت جائر را سرنگون و حکومت اسلامی را برقرار سازند: اول «ولایت فقیه» و دیگر اینکه فقها باید با جهاد خود، حکام جائر را رسوا و متزلزل و مردم را بیدار گردانند.
مبانی نظری امام در دفاع از نقش مردم در حکومت اسلامی بدین شرح است: 1- ضرورت عدم تحمیل بر مردم؛ مردم، مقدمهای واجب بر تشکیل حکومت و استمرار آن؛ حق تعیین سرنوشت؛ تکلیف مسلمانان در مشارکت سیاسی؛ وجوب امر به معروف و نهی از منکر اعتبار رأی اکثریت میباشد.
فصل چهارم: جهتگیریها و اهداف مهم حکومت اسلامی از دیدگاه امام خمینی استقلال
امام فرمودند:
«ما میگوئیم آقا! غلام حلقه به گوش دیگران نباشید، استقلال را حفظ کنید، تبعیت را دست بردارید.» و راه رسیدن به استقلال از دیدگاه ایشان این است که فرمودند: «به مسئولین و دستاندرکاران در هر رده نیز میگویم که شرعا بر همه شما واجب است که همت کنید تا آخرین رگ و ریشههای وابستًگی این کشور به بیگانگان را در هر زمینهای قطع نمایید».
راهکارهای احیای هویت از دیدگاه امام خمینی
ایشان درباره طرح منحرفانهای از اسلام اشاره میکند و معتقد است: «ما الان اسلام را نمی دانیم چیست؟ این قدر به مغز ما خوانده است این غرب، اسلام را ما گمش کردیم تا اسلام را پیدا نکنید نمیتوانید اصلاح بشوید». امام اساس وابستگی ملت را وابستگی فکری او و باورهایش میداند و میفرماید:
«ما باید این را بفهمیم که همه چیز هستیم و از هیچ کس کم نداریم و ما که خودمان را گم کرده بودیم، باید این خود گم کرده را پیدا کنیم».
فصل پنجم: مبانی نگرش امام خمینی به سیاست خارجی و نظام بینالمللی
اصول بنیادین اعتقادی و فقهی که جهتگیریهای امام در سیاست خارجی را شکل داده، بدین شرح میباشد:
1-نفی سلطه بیگانگان با تأکید بر اصل نفی سبیل؛ قاعده نفی سبیل یکی از قواعد مهم فقه اسلام است.
2-اصل نفی ظلم و ظلم پذیری که فرمودند:
«ما روابط خاص اسلامی داریم که اسلام نه ظالم بود و نه زیر بار ظلم میرفت و ما هم میخواهیم این طور باشیم که نه ظلم کنیم، نه زیر بار ظلم برویم».
3-حفظ استقلال کشور و جلوگیری از وابستگی (اصل نه شرقی نه غربی)؛ در این باره فرمودند:
«اصلی که غیر قابل تغییر است، این است که سیاست خارجی ما باید بر مبنای حفظ آزادی و استقلال کشور و نیز حفظ مصالح و منافع ملت ایران باشد».
4-حفظ تمامیت ارضی کشور؛ ایشان تصریح کردند: «از باب اینکه تابع اسلام هستیم و قراردادهایی که با سایر کشورها منعقد شده است، را محترم میشماریم. هرگز بنای این مطلب را نداریم که حتی به یک وجب تعدی کنیم و حتی یک وجب از زمین خودمان را نخواهیم به دیگران داد».
5-اصل پایبندی به روابط بر اساس احترام متقابل و عدم مداخله؛ ایشان فرمودند:
«با احترام متقابل نسبت به کشورهای خارجی عمل میشود. نه به کسی ظلم میکنیم و نه زیر بار ظلم میرویم».
6-اصل وفای به عهد و پایبندی به قراردادها در روابط بینالمللی.
7-تقویت روابط با مسلمین و دفاع از وحدت مسلمین؛ ایشان میگویند:
«ما برای دفاع از اسلام و ممالک اسلامی و استقلال ممالک اسلامی در هر حال مهیا هستیم. برنامههای ما برنامه اسلام است، وحدت کلمه مسلمین است، اتحاد ممالک اسلامی است.
8-اصل دعوت یا صدور ارزشهای انقلاب؛ امام خمینی بارها ضمن اشاره به اینکه یکی از اهداف اصلی پیامبران و پیامبر اسلام دعوت جهانیان به اسلام و ارزشهای اسلامی بوده…. فرمودند:
«ما میخواهیم معنویت انقلاب اسلامی مان را به جهان صادر کنیم. باید تبلیغات صحیح، اسلام را آن گونه که هست به دنیا معرفی نمایید».
9-دفاع از مظلومان و مستضعفان؛ ایشان فرمودند:
«از جای برخیزید و حق خود را بستانید و از عربدههای قدرتمندان نهراسید که خداوند باشماست و زمین ارث شماست. وعده خداوند متعال تخلف ناپذیر است».[۱]
پانویس
- ↑ ر.ک: بینام، ص29-31
منابع مقاله
بینام، طوبی اندیشه (سطح یک)، سیر مطالعاتی اندیشههای حضرت امام خمینی(ره)، بنیاد تبیین اندیشههای امام خمینی(ره) در دانشگاه