۸۳٬۱۶۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آستان قدس رضوي' به 'آستان قدس رضوی') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' می ش' به ' میش') |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
| زبان = | | زبان = | ||
| کد کنگره =PIR 6567 /د9 | | کد کنگره =PIR 6567 /د9 | ||
| موضوع =شعر | | موضوع =شعر فارسی- قرن 11ق. | ||
هروی، فرخحسین، قرن 11ق. - نقد و تفسير | هروی، فرخحسین، قرن 11ق. - نقد و تفسير | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
| شابک = | | شابک = | ||
| تعداد جلد = | | تعداد جلد = | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =12148 | ||
| کتابخوان همراه نور =12148 | | کتابخوان همراه نور =12148 | ||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''ناظم بیا و پیرو ما شو که یافته است''|2=''رنگینی از تتبع حافظ کلام ما''}} | {{ب|''ناظم بیا و پیرو ما شو که یافته است''|2=''رنگینی از تتبع حافظ کلام ما''}} | ||
{{ب|''ناظم آن روز که حافظ | {{ب|''ناظم آن روز که حافظ میشیراز رساند''|2=''در هرات سخنم ناطقه لایعقل بود''}} | ||
{{ب|''ناظم از حافظ شیراز نوایی بطلب''|2=''آبروی اثری بر رخ گفتار بیار''}} | {{ب|''ناظم از حافظ شیراز نوایی بطلب''|2=''آبروی اثری بر رخ گفتار بیار''}} | ||
{{ب|''ناظم پیاله داد مگر طرز حافظت''|2=''مست است صوفی از سخنت میگسار هم''<ref>ر.ک: همان</ref>}}. | {{ب|''ناظم پیاله داد مگر طرز حافظت''|2=''مست است صوفی از سخنت میگسار هم''<ref>ر.ک: همان</ref>}}. | ||
خط ۱۲۸: | خط ۱۲۸: | ||
چنین میتوان گفت که [[هروی، فرخحسین|ناظم]] در طرز نو، مکتبی خاص خود دارد. ویژگی عمده او، توجه بیشازحد به ترکیبهای تشبیهی و استعاری است<ref>ر.ک: همان، صفحه شصتوهشت</ref>. | چنین میتوان گفت که [[هروی، فرخحسین|ناظم]] در طرز نو، مکتبی خاص خود دارد. ویژگی عمده او، توجه بیشازحد به ترکیبهای تشبیهی و استعاری است<ref>ر.ک: همان، صفحه شصتوهشت</ref>. | ||
از خصوصیات [[هروی، فرخحسین|ناظم]] در مدایح، آن است که همیشه به تعریف و تمجید از اسب ممدوح نیز میپردازد. تنها در دو، سه قصیده شکایتآمیز یا مشابه آن، که جای جولان اسب نبوده، از این کار، چشم پوشیده است<ref>ر.ک: همان، صفحه شصتونه - هفتاد</ref>. | از خصوصیات [[هروی، فرخحسین|ناظم]] در مدایح، آن است که همیشه به تعریف و تمجید از اسب ممدوح نیز میپردازد. تنها در دو، سه قصیده شکایتآمیز یا مشابه آن، که جای جولان اسب نبوده، از این کار، چشم پوشیده است<ref>ر.ک: همان، صفحه شصتونه - هفتاد</ref>. | ||
در دیوان او به برخی واژهها برمیخوریم که در خراسان رواج بیشتری داشته و هماکنون نیز مصطلح است، مانند پیش بودن در، واگذاشتن در، تنک کردن سفره، به | در دیوان او به برخی واژهها برمیخوریم که در خراسان رواج بیشتری داشته و هماکنون نیز مصطلح است، مانند پیش بودن در، واگذاشتن در، تنک کردن سفره، به تهانداختن، ته خرمن، نسق، صحرا، تخم کردن (چهار لغت اخیر از اصطلاحات زراعتی است). وی گاه «آن» را بهجای «او» و «او» را بهجای «آن» به کار میبرد: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''به مطلب هرچه ماند، صحبت او نیز مطلوب است''|2=''اگر زلفت نباشد، مشک را بو میتوانم کرد''}} | {{ب|''به مطلب هرچه ماند، صحبت او نیز مطلوب است''|2=''اگر زلفت نباشد، مشک را بو میتوانم کرد''}} |