۱۱۱٬۴۸۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فارسي ' به 'فارسی') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ته اند' به 'تهاند') |
||
خط ۱۲۸: | خط ۱۲۸: | ||
چنین میتوان گفت که [[هروی، فرخحسین|ناظم]] در طرز نو، مکتبی خاص خود دارد. ویژگی عمده او، توجه بیشازحد به ترکیبهای تشبیهی و استعاری است<ref>ر.ک: همان، صفحه شصتوهشت</ref>. | چنین میتوان گفت که [[هروی، فرخحسین|ناظم]] در طرز نو، مکتبی خاص خود دارد. ویژگی عمده او، توجه بیشازحد به ترکیبهای تشبیهی و استعاری است<ref>ر.ک: همان، صفحه شصتوهشت</ref>. | ||
از خصوصیات [[هروی، فرخحسین|ناظم]] در مدایح، آن است که همیشه به تعریف و تمجید از اسب ممدوح نیز میپردازد. تنها در دو، سه قصیده شکایتآمیز یا مشابه آن، که جای جولان اسب نبوده، از این کار، چشم پوشیده است<ref>ر.ک: همان، صفحه شصتونه - هفتاد</ref>. | از خصوصیات [[هروی، فرخحسین|ناظم]] در مدایح، آن است که همیشه به تعریف و تمجید از اسب ممدوح نیز میپردازد. تنها در دو، سه قصیده شکایتآمیز یا مشابه آن، که جای جولان اسب نبوده، از این کار، چشم پوشیده است<ref>ر.ک: همان، صفحه شصتونه - هفتاد</ref>. | ||
در دیوان او به برخی واژهها برمیخوریم که در خراسان رواج بیشتری داشته و هماکنون نیز مصطلح است، مانند پیش بودن در، واگذاشتن در، تنک کردن سفره، به | در دیوان او به برخی واژهها برمیخوریم که در خراسان رواج بیشتری داشته و هماکنون نیز مصطلح است، مانند پیش بودن در، واگذاشتن در، تنک کردن سفره، به تهانداختن، ته خرمن، نسق، صحرا، تخم کردن (چهار لغت اخیر از اصطلاحات زراعتی است). وی گاه «آن» را بهجای «او» و «او» را بهجای «آن» به کار میبرد: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''به مطلب هرچه ماند، صحبت او نیز مطلوب است''|2=''اگر زلفت نباشد، مشک را بو میتوانم کرد''}} | {{ب|''به مطلب هرچه ماند، صحبت او نیز مطلوب است''|2=''اگر زلفت نباشد، مشک را بو میتوانم کرد''}} |