تاریخ و اندیشهی شیخیه از آغاز تا کنون: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ت های ' به 'تهای ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه های ' به 'ههای ') |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
فصل سوم: شیخیهی کرمان | فصل سوم: شیخیهی کرمان | ||
بخش پنجم: نظرات و | بخش پنجم: نظرات و اندیشههای مکتب شیخیه | ||
1. شیخیه، کشفیه و رکنیه | 1. شیخیه، کشفیه و رکنیه | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
ایران در عصر قاجار شاهد حرکتهای فکری، فرهنگی و سیاسی و اجتماعی مختلفی بود. از مهم ترین حرکتهای مذهبی جریان شیخیه بود؛ مسلکی که پدید آورندگان آن از عالمان بودند و عوامل متعددی در پیدایش آن نقش داشتند. موضع گیریهای متفاوتی در برابر آن شکل گرفت و آثار فراوانی در رد یا تأیید آن تألیف شد. عوامل متعددی در پیدایش و رشد آن فرقه تأثیرگذار بودند که از جمله میتوان به کمی آگاهی دینی و مذهبی مردم، نابسامانی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و از همه مهم تر حمایت دربار قاجار از سرگردگان این جریان اشاره کرد که خود حامی شاهان قاجار بودند و در اندیشهی سیاسی آنان مخالفت با شاهان قاجار حرام و سبب هلاکت شمرده می شد، به ویژه آنکه در نقطه مقابل چنین فکری، ضدیت با فقها و عالمان نیز دیده می شود. فقهایی که در برابر سلاطین قاجار ایستاده بودند و ظلم و ستم آن را بر نمی تافتند. شیخیه گوشه گیری و دخالت نکردن در امور را وظیفه خود می شمردند و حتی وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را ساقط می دانستند؛ در حالی که روحانیت شیعی نغوذ گستردهای در جامعه داشتند و در برابر اقتدار سیاسی قاجار ایستادند. چنین وضعی سبب حمایت شاهان قاجار از بزرگان این فرقه گردید. شاه قاجار و درباریان او برای ترویج اندیشه شیخیه تلاش کردند و از [[احسائی، احمد بن زینالدین|احمد احسائی]] و شاگردان او حمایت و استقبال نمودند. از سوی دیگر عالمان و دانشمندان شیعه در ایران و عراق به روشنفکری پرداختند و با | ایران در عصر قاجار شاهد حرکتهای فکری، فرهنگی و سیاسی و اجتماعی مختلفی بود. از مهم ترین حرکتهای مذهبی جریان شیخیه بود؛ مسلکی که پدید آورندگان آن از عالمان بودند و عوامل متعددی در پیدایش آن نقش داشتند. موضع گیریهای متفاوتی در برابر آن شکل گرفت و آثار فراوانی در رد یا تأیید آن تألیف شد. عوامل متعددی در پیدایش و رشد آن فرقه تأثیرگذار بودند که از جمله میتوان به کمی آگاهی دینی و مذهبی مردم، نابسامانی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و از همه مهم تر حمایت دربار قاجار از سرگردگان این جریان اشاره کرد که خود حامی شاهان قاجار بودند و در اندیشهی سیاسی آنان مخالفت با شاهان قاجار حرام و سبب هلاکت شمرده می شد، به ویژه آنکه در نقطه مقابل چنین فکری، ضدیت با فقها و عالمان نیز دیده می شود. فقهایی که در برابر سلاطین قاجار ایستاده بودند و ظلم و ستم آن را بر نمی تافتند. شیخیه گوشه گیری و دخالت نکردن در امور را وظیفه خود می شمردند و حتی وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را ساقط می دانستند؛ در حالی که روحانیت شیعی نغوذ گستردهای در جامعه داشتند و در برابر اقتدار سیاسی قاجار ایستادند. چنین وضعی سبب حمایت شاهان قاجار از بزرگان این فرقه گردید. شاه قاجار و درباریان او برای ترویج اندیشه شیخیه تلاش کردند و از [[احسائی، احمد بن زینالدین|احمد احسائی]] و شاگردان او حمایت و استقبال نمودند. از سوی دیگر عالمان و دانشمندان شیعه در ایران و عراق به روشنفکری پرداختند و با دیدگاههای منطقی و به دور از تعصب توانستند از گسترش این جریان در جوامع شیعی جلوگیری کنند. اثر پیش رو ترجمهی کتاب «[[الشيخية نشأتها و تطورها و مصادر دراستها]]» می باشد. که اطلاعات بسیار مفیدی دربارهی زندگی رهبران این فرقه، خصوصا [[احسائی، احمد بن زینالدین|احسائی]] و [[رشتی، کاظم بن قاسم|رشتی]] به خوانندگان می دهد. از طرف دیگر تسلط نویسنده به منابع عربی که در زمینهی شیخیه تدوین شده است و استفاده از آن منابع در متن کتاب، باعث شده رسالهی مذکور در نوع خود یکی از آثار منحصر به فرد در زمینهی فرق و مذاهب شیعه محسوب گردد و محققان این رشته را در این خصوص بی نیاز گرداند. از آنجا که نویسنده مطالب مربوط به شیخیه را تا سال 1354 شمسی / 1974 میلادی دنبال کرده است، مترجم با تلاش گسترده و تحقیقات میدانی وسیع به مسائل و رخدادهای این فرقه از آن تاریخ تا زمان حاضر پرداخته و اطلاعات ذی قیمتی در اختیار خوانندگان قرار داده است. | ||
نظری اجمالی به اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهگی ایران و جهان تشیع همزمان با شکل گیری فرقهی شیخیه بی گمان با استقرار دولت صفوی (1135 - 907 ق) در مرزهای داخلی ایران، تشیع جان تازهای گرفت و برای نخستین بار شیعه مذهب رسمی شناخته شد و با گذشت زمان، مذهب تشیع چنان با ایران در آمیخت که به راستی هویت شیعی با خودآگاهی ایراینان مترادف شد. بی گمان، استقرار مذهب تشیع در ایران و گسترش آن در جهان اسلام، نه تنها به تاخت و تازهای ترکمانانی که شاه اسماعیل صفوی را به قدرت رساندند، بلکه به مهاجرت گستردهی دانشمندان شیعه از مناطق هم جوار به ایران بستگی داشت. دانشمندان شیعه با حمایت دربار صفوی به گسترش عقاید و معارف و مبانی ارزشمند شیعی پرداختند و در این راستا، پادشاهان صفوی را به | نظری اجمالی به اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهگی ایران و جهان تشیع همزمان با شکل گیری فرقهی شیخیه بی گمان با استقرار دولت صفوی (1135 - 907 ق) در مرزهای داخلی ایران، تشیع جان تازهای گرفت و برای نخستین بار شیعه مذهب رسمی شناخته شد و با گذشت زمان، مذهب تشیع چنان با ایران در آمیخت که به راستی هویت شیعی با خودآگاهی ایراینان مترادف شد. بی گمان، استقرار مذهب تشیع در ایران و گسترش آن در جهان اسلام، نه تنها به تاخت و تازهای ترکمانانی که شاه اسماعیل صفوی را به قدرت رساندند، بلکه به مهاجرت گستردهی دانشمندان شیعه از مناطق هم جوار به ایران بستگی داشت. دانشمندان شیعه با حمایت دربار صفوی به گسترش عقاید و معارف و مبانی ارزشمند شیعی پرداختند و در این راستا، پادشاهان صفوی را به خواستههای مذهبی و ساخت و ساز اماکن متبرکه و مدارس دینی تشویق و ترغیب کردند. در سال 1135قمری با توسط اصفهان به دست شورشیان سنی مذهب افغان، دورانی مخاطره آمیز برای مذهب تشیع در ایران و جهان اسلام آغاز شد و طی آن، دانش تشیع رو به کاستی نهاد و به طور کلی ویرانگری مهاجمان افغان، حیات فرهنگی و مذهبی ایران را به کلی نابود کرد. اندک زمانی بعد، یعنی در سال 1148 قمری، نادرشاه افشار پس از یورش های گسترده بر ضد افغان ها، وحدت سیاسی ایران را به طور موقت تجدید کرد. ویژگی خاص این وحدت که تابعی از ملاحظات سیاسی بود تا مذهبی، تغییر جریان فکری شیعه و آشتی دادن آن با مذهب اهل تسنن بود. با وجود تلاش های گستردهی نادرشاه در این زمینه، کوشش های آن در تعدیل تشیع ناکام ماند و این بیان می دارد که تسیع در ایران، پایگاهی ماندگار به دست آورده بود. در فاصلهی مرگ نادر و قدرت یافتن قاجار ها فقط در دوران کوتاه حکومت کریم خان زند (1193- 1163ق) و جانشینان او نظام سیاسی در ایران از نظمی اندک برخوردار شد و مردم توانستند پس از سال ها کشمکش های سیاسی قبایل و ایل ها، در بخشی از سرزمین خود آسوده زندگی کنند که آن هم با توطئههای داخلی و درون گروهی، آخرین خان زند کشته شد و ستارهی اقبال قاجارهی درخشین گرفت. آقا محمدخان قاجار موسس سلسلهی قاجاریه در سال 1210 قمری رسما تاج گذاری کرد و خود را پادشاه ایرانی خواند و بار دیگر پس از هرج و مرج داخلی از زمان فروپاشی صفویه، مرکزیت سیاسی ایران شیعی تجدید شد. اقدامات خان قاجار در کرمان، قفقاز و خراسان ( 1210- 1208 ق) از او پادشاهی مقتدر ساخت و در عین اقتدار، او را در ایجاد یک حکومت متمرکز و توانا در مرزهای سیاسی یا یاری داد. اما توسعه طلبی شاه قاجار و در پی آن، لشکرکشی دوبارهی او به قفقاز، پیامد خوبی برای او نداشت چرا که سرانجام به قتل او در شهر شوشی انجامید. پس از وی برادرزاده اش در شیراز به سرعت به تهران آمد و بر تحت سلطنت نشست و لقب فتحعلی شاه را بر خود نهاد. مدت پنج سال اول دورهی اول سلطنت فتحعلیشاه را باید دورهی کشمکش های داخلی و دورهی تثبیت و قوم سلطنت قاجار دانست که در این مدت، پادشاه قاجار به سرکوب مخالفان خود در آذربایجان، خراسان، فارس و ولایتهای غربی پرداخت و توانست آرامش سیاسی و اجتماعی را به کشور بازگرداند. چندی از آرامش سیاسی ایران نگذشته بود که جهان، عرصهی رقابت دولتهای مقتدر اروپایی انگلستان، فرانسه و روسیه قرار گرفت و ایران برای نخستین بار ناخواسته وارد معادلات سیاسی با کشورهای قدرتمند جهان شد. یکی از مهم ترین مشخصههای این دوره، حرکتهای فکری فراوان در جهان اسلام و از همه مهم تر در میان شیعیان است. مهم ترین جالشی که در این دوره، جهان تشیع و جامعهی مذهبی ایران را با چالش های فکری و سیاسی روبرو کرد، جریان فرقهی شیخیه بود. نحلهی فکری که با [[احسائی، احمد بن زینالدین|شیخ احمد احسائی]] (1241-1166 ق) آغاز شد و به اهتمام شاگرد او، [[رشتی، کاظم بن قاسم|سید کاظم رشتی]] (1259-1205 ق) ادامه یافت.<ref> [https://www.historylib.com/books/2318 ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |
نسخهٔ ۱۷ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۰۱:۰۴
تاریخ و اندیشهی شیخیه از آغاز تا کنون | |
---|---|
پدیدآوران | آل طالقانی، سید محمدحسن (نویسنده) طاوسی، سید خلیل (مترجم) |
ناشر | پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی |
مکان نشر | قم |
سال نشر | ۱۳۹۷ش |
شابک | 978-600-195-411-5 |
موضوع | شیخیه,Shaykhiyeh,شیخیه -- ایران,Iran -- Shaykhiyeh |
کد کنگره | BP۲۱۳/۶آ۷ ،ش۹۰۴۱ |
تاریخ و اندیشهی شیخیه از آغاز تا کنون تألیف سید محمدحسن آل طالقانی، مترجم سید خلیل طاوسی؛ کتاب پیش رو ترجمهی روانی از کتاب «الشيخية نشأتها و تطورها و مصادر دراستها» است که اطلاعات بسیار مفیدی دربارهی زندگی رهبران این فرقه، خصوصا احسائی و رشتی به خوانندگان می دهد. از طرف دیگر تسلط نویسنده به منابع عربی که در زمینهی شیخیه تدوین شده است و استفاده از آن منابع در متن کتاب، باعث شده رسالهی مذکور در نوع خود یکی از آثار منحصر به فرد در زمینهی فرق و مذاهب شیعه محسوب گردد و محققان این رشته را در این خصوص بی نیاز گرداند.
ساختار
کتاب در پنج بخش به نگارش درآمده است. عناوین بخشهای کتاب به قرار زیر است.
بخش اول: جریانهای فکری شیعه در سدهی سیزدهم هجری
1. اخباریان و اصولیان
2. شیخیه و متشرعه
بخش دوم: شیخ احمد احسائی
فصل اول: زندگی نامهی شیخ احمد احسائی
فصل دوم: زندگی علمی احسائی
فصل سوم: موقعیت اجتماعی احسائی
بخش سوم: سید کاظم رشتی
فصل اول: زندگی نامه
فصل دوم: حوادث دورهی سید کاظم رشتی و پایان کار او
بخش چهارم: انشعاب در شیخیه و رهبران متعدد
فصل اول: نزاع بر سر ریاست
فصل دوم: شیخیهی تبریز
فصل سوم: شیخیهی کرمان
بخش پنجم: نظرات و اندیشههای مکتب شیخیه
1. شیخیه، کشفیه و رکنیه
2. عوامل ظهور احسائی
3. روش علمی احسائی
4. اعتراضات بر شیخیه
گزارش کتاب
ایران در عصر قاجار شاهد حرکتهای فکری، فرهنگی و سیاسی و اجتماعی مختلفی بود. از مهم ترین حرکتهای مذهبی جریان شیخیه بود؛ مسلکی که پدید آورندگان آن از عالمان بودند و عوامل متعددی در پیدایش آن نقش داشتند. موضع گیریهای متفاوتی در برابر آن شکل گرفت و آثار فراوانی در رد یا تأیید آن تألیف شد. عوامل متعددی در پیدایش و رشد آن فرقه تأثیرگذار بودند که از جمله میتوان به کمی آگاهی دینی و مذهبی مردم، نابسامانی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و از همه مهم تر حمایت دربار قاجار از سرگردگان این جریان اشاره کرد که خود حامی شاهان قاجار بودند و در اندیشهی سیاسی آنان مخالفت با شاهان قاجار حرام و سبب هلاکت شمرده می شد، به ویژه آنکه در نقطه مقابل چنین فکری، ضدیت با فقها و عالمان نیز دیده می شود. فقهایی که در برابر سلاطین قاجار ایستاده بودند و ظلم و ستم آن را بر نمی تافتند. شیخیه گوشه گیری و دخالت نکردن در امور را وظیفه خود می شمردند و حتی وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را ساقط می دانستند؛ در حالی که روحانیت شیعی نغوذ گستردهای در جامعه داشتند و در برابر اقتدار سیاسی قاجار ایستادند. چنین وضعی سبب حمایت شاهان قاجار از بزرگان این فرقه گردید. شاه قاجار و درباریان او برای ترویج اندیشه شیخیه تلاش کردند و از احمد احسائی و شاگردان او حمایت و استقبال نمودند. از سوی دیگر عالمان و دانشمندان شیعه در ایران و عراق به روشنفکری پرداختند و با دیدگاههای منطقی و به دور از تعصب توانستند از گسترش این جریان در جوامع شیعی جلوگیری کنند. اثر پیش رو ترجمهی کتاب «الشيخية نشأتها و تطورها و مصادر دراستها» می باشد. که اطلاعات بسیار مفیدی دربارهی زندگی رهبران این فرقه، خصوصا احسائی و رشتی به خوانندگان می دهد. از طرف دیگر تسلط نویسنده به منابع عربی که در زمینهی شیخیه تدوین شده است و استفاده از آن منابع در متن کتاب، باعث شده رسالهی مذکور در نوع خود یکی از آثار منحصر به فرد در زمینهی فرق و مذاهب شیعه محسوب گردد و محققان این رشته را در این خصوص بی نیاز گرداند. از آنجا که نویسنده مطالب مربوط به شیخیه را تا سال 1354 شمسی / 1974 میلادی دنبال کرده است، مترجم با تلاش گسترده و تحقیقات میدانی وسیع به مسائل و رخدادهای این فرقه از آن تاریخ تا زمان حاضر پرداخته و اطلاعات ذی قیمتی در اختیار خوانندگان قرار داده است.
نظری اجمالی به اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهگی ایران و جهان تشیع همزمان با شکل گیری فرقهی شیخیه بی گمان با استقرار دولت صفوی (1135 - 907 ق) در مرزهای داخلی ایران، تشیع جان تازهای گرفت و برای نخستین بار شیعه مذهب رسمی شناخته شد و با گذشت زمان، مذهب تشیع چنان با ایران در آمیخت که به راستی هویت شیعی با خودآگاهی ایراینان مترادف شد. بی گمان، استقرار مذهب تشیع در ایران و گسترش آن در جهان اسلام، نه تنها به تاخت و تازهای ترکمانانی که شاه اسماعیل صفوی را به قدرت رساندند، بلکه به مهاجرت گستردهی دانشمندان شیعه از مناطق هم جوار به ایران بستگی داشت. دانشمندان شیعه با حمایت دربار صفوی به گسترش عقاید و معارف و مبانی ارزشمند شیعی پرداختند و در این راستا، پادشاهان صفوی را به خواستههای مذهبی و ساخت و ساز اماکن متبرکه و مدارس دینی تشویق و ترغیب کردند. در سال 1135قمری با توسط اصفهان به دست شورشیان سنی مذهب افغان، دورانی مخاطره آمیز برای مذهب تشیع در ایران و جهان اسلام آغاز شد و طی آن، دانش تشیع رو به کاستی نهاد و به طور کلی ویرانگری مهاجمان افغان، حیات فرهنگی و مذهبی ایران را به کلی نابود کرد. اندک زمانی بعد، یعنی در سال 1148 قمری، نادرشاه افشار پس از یورش های گسترده بر ضد افغان ها، وحدت سیاسی ایران را به طور موقت تجدید کرد. ویژگی خاص این وحدت که تابعی از ملاحظات سیاسی بود تا مذهبی، تغییر جریان فکری شیعه و آشتی دادن آن با مذهب اهل تسنن بود. با وجود تلاش های گستردهی نادرشاه در این زمینه، کوشش های آن در تعدیل تشیع ناکام ماند و این بیان می دارد که تسیع در ایران، پایگاهی ماندگار به دست آورده بود. در فاصلهی مرگ نادر و قدرت یافتن قاجار ها فقط در دوران کوتاه حکومت کریم خان زند (1193- 1163ق) و جانشینان او نظام سیاسی در ایران از نظمی اندک برخوردار شد و مردم توانستند پس از سال ها کشمکش های سیاسی قبایل و ایل ها، در بخشی از سرزمین خود آسوده زندگی کنند که آن هم با توطئههای داخلی و درون گروهی، آخرین خان زند کشته شد و ستارهی اقبال قاجارهی درخشین گرفت. آقا محمدخان قاجار موسس سلسلهی قاجاریه در سال 1210 قمری رسما تاج گذاری کرد و خود را پادشاه ایرانی خواند و بار دیگر پس از هرج و مرج داخلی از زمان فروپاشی صفویه، مرکزیت سیاسی ایران شیعی تجدید شد. اقدامات خان قاجار در کرمان، قفقاز و خراسان ( 1210- 1208 ق) از او پادشاهی مقتدر ساخت و در عین اقتدار، او را در ایجاد یک حکومت متمرکز و توانا در مرزهای سیاسی یا یاری داد. اما توسعه طلبی شاه قاجار و در پی آن، لشکرکشی دوبارهی او به قفقاز، پیامد خوبی برای او نداشت چرا که سرانجام به قتل او در شهر شوشی انجامید. پس از وی برادرزاده اش در شیراز به سرعت به تهران آمد و بر تحت سلطنت نشست و لقب فتحعلی شاه را بر خود نهاد. مدت پنج سال اول دورهی اول سلطنت فتحعلیشاه را باید دورهی کشمکش های داخلی و دورهی تثبیت و قوم سلطنت قاجار دانست که در این مدت، پادشاه قاجار به سرکوب مخالفان خود در آذربایجان، خراسان، فارس و ولایتهای غربی پرداخت و توانست آرامش سیاسی و اجتماعی را به کشور بازگرداند. چندی از آرامش سیاسی ایران نگذشته بود که جهان، عرصهی رقابت دولتهای مقتدر اروپایی انگلستان، فرانسه و روسیه قرار گرفت و ایران برای نخستین بار ناخواسته وارد معادلات سیاسی با کشورهای قدرتمند جهان شد. یکی از مهم ترین مشخصههای این دوره، حرکتهای فکری فراوان در جهان اسلام و از همه مهم تر در میان شیعیان است. مهم ترین جالشی که در این دوره، جهان تشیع و جامعهی مذهبی ایران را با چالش های فکری و سیاسی روبرو کرد، جریان فرقهی شیخیه بود. نحلهی فکری که با شیخ احمد احسائی (1241-1166 ق) آغاز شد و به اهتمام شاگرد او، سید کاظم رشتی (1259-1205 ق) ادامه یافت.[۱]
پانويس
منابع مقاله
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران