غزنوی رازی، عطاء بن یعقوب: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'هـ' به 'ه') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
| کد مؤلف = AUTHORCODE85837AUTHORCODE | | کد مؤلف = AUTHORCODE85837AUTHORCODE | ||
}} | }} | ||
''' ابوالعَلاءْ عَطاءِ بْنِ یعْقوبِ غَزْنَوی رازی، | ''' ابوالعَلاءْ عَطاءِ بْنِ یعْقوبِ غَزْنَوی رازی، ''' (د 491 ق / 1098 م)، ملقب به ناكوك،ادیب عمید و شاعر ذواللسانین و دبیر دورۀ دوم روزگار غزنویان. | ||
عنوان عمید كه بعضی از تذكرهها به او دادهاند، حكایت از مقام دیوانی او دارد. | عنوان عمید كه بعضی از تذكرهها به او دادهاند، حكایت از مقام دیوانی او دارد. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
==شاعران دربار== | ==شاعران دربار== | ||
ابوالعلاء با شاعران دربار غزنوی از جمله مسعود سعد سلمان (د 515 ق) و ابوالفرج رونی آشنایی داشت و از اشارات ستایشآمیزی كه مسعود سعد در اشعار خود به او كرده و از ابیاتی كه در رثای او سروده، برمیآید كه روابط میان آن دو بسیار دوستانه بوده است. | ابوالعلاء با شاعران دربار غزنوی از جمله [[مسعود سعد سلمان]] (د 515 ق) و [[ابوالفرج رونی، ابوالفرج بن مسعود|ابوالفرج رونی]] آشنایی داشت و از اشارات ستایشآمیزی كه مسعود سعد در اشعار خود به او كرده و از ابیاتی كه در رثای او سروده، برمیآید كه روابط میان آن دو بسیار دوستانه بوده است. | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
ابوالعلاء به دو زبان فارسی و عربی شعر میگفته و نمونههایی از سرودههای او در تذكرهها و كتب تراجم دیده میشود. | ابوالعلاء به دو زبان فارسی و عربی شعر میگفته و نمونههایی از سرودههای او در تذكرهها و كتب تراجم دیده میشود. | ||
عوفی و یاقوت از دیوانهای فارسی و عربی او یاد كردهاند كه در شرق و غرب عالم اسلامی خواستاران بسیار داشته است. وی در ترسل توانایی خاص داشته و در یكی از نامههای خود كه یاقوت بخشی از آن را نقل كرده است، ممدوح و مخاطب را با الفاظ و اصطلاحات علم نحو مدح و ثنا گفته و قدرت و تبحر خود را در ادای مطالب به صورت مصنوع و مزین ابراز داشته است. | |||
[[عوفی، محمد بن محمد|عوفی]] و [[یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله|یاقوت]] از دیوانهای فارسی و عربی او یاد كردهاند كه در شرق و غرب عالم اسلامی خواستاران بسیار داشته است. وی در ترسل توانایی خاص داشته و در یكی از نامههای خود كه [[یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله|یاقوت]] بخشی از آن را نقل كرده است، ممدوح و مخاطب را با الفاظ و اصطلاحات علم نحو مدح و ثنا گفته و قدرت و تبحر خود را در ادای مطالب به صورت مصنوع و مزین ابراز داشته است. | |||
خط ۶۹: | خط ۷۱: | ||
دو اثر به ابوالعلاء منسوب است: | دو اثر به ابوالعلاء منسوب است: | ||
1. برزونامه، | 1.برزونامه، | ||
كه منظومهای است حماسی در سرگذشت برزو پسر سهراب و در واقع مجموعهای است از افسانههای مربوط به خاندان رستم كه فردوسی به آنها نپرداخته و ظاهراً ابوالعلاء این منظومه را به عنوان ذیلی بر شاهنامه در نظر داشته است. | كه منظومهای است حماسی در سرگذشت برزو پسر سهراب و در واقع مجموعهای است از افسانههای مربوط به خاندان رستم كه [[فردوسی، ابوالقاسم|فردوسی]] به آنها نپرداخته و ظاهراً ابوالعلاء این منظومه را به عنوان ذیلی بر [[شاهنامه فردوسی (نشر قطره)|شاهنامه]] در نظر داشته است. | ||
برزونامه با بخشی از داستان سهراب، بدانسان كه در شاهنامه آمده است، آغاز میشود و در برخی موارد ابیاتی از شاهنامه را با اندك تفاوتی دربردارد. این منظومه كلامی نسبتاً پخته و استوار دارد و سبك آن نزدیك به شیوۀ فردوسی است و تا حدودی از تأثیر عناصر فرهنگ و زبان عربی بركنار مانده است. | برزونامه با بخشی از داستان سهراب، بدانسان كه در شاهنامه آمده است، آغاز میشود و در برخی موارد ابیاتی از شاهنامه را با اندك تفاوتی دربردارد. این منظومه كلامی نسبتاً پخته و استوار دارد و سبك آن نزدیك به شیوۀ فردوسی است و تا حدودی از تأثیر عناصر فرهنگ و زبان عربی بركنار مانده است. | ||
2. بیژننامه، | 2.بیژننامه، | ||
كه داستانی منظوم در احوال بیژن پسر گیو، پهلوان ایرانی است وبسیاری از ابیات آن از داستان بیژن و منیژۀ فردوسی برگرفته شده است. | كه داستانی منظوم در احوال بیژن پسر گیو، پهلوان ایرانی است وبسیاری از ابیات آن از داستان بیژن و منیژۀ فردوسی برگرفته شده است. | ||
نسخهای از این اثر بدون نام سراینده در موزۀ بریتانیا موجود است. | نسخهای از این اثر بدون نام سراینده در موزۀ بریتانیا موجود است. | ||
از اشارهای كه شاعر در آخرین بیت آن به اثر دیگرش، برزونامه میكند، معلوم میشود كه این دو اثر از یك شاعر است. | از اشارهای كه شاعر در آخرین بیت آن به اثر دیگرش، برزونامه میكند، معلوم میشود كه این دو اثر از یك شاعر است. | ||
<ref>دانشآموز، حبیبه، ج6، ص9-8</ref>. | <ref>دانشآموز، حبیبه، ج6، ص9-8</ref>. | ||
خط ۹۶: | خط ۹۹: | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[برزونامه (بخش کهن)]] | [[برزونامه (بخش کهن)]] | ||
[[برزونامه]] | |||
[[حماسهی برزونامه «تصحیح انتقادی داستان برزو»]] | [[حماسهی برزونامه «تصحیح انتقادی داستان برزو»]] | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 فروردین 1403]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۶ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۵۵
ابوالعَلاءْ عَطاءِ بْنِ یعْقوبِ غَزْنَوی رازی، (د 491 ق / 1098 م)، ملقب به ناكوك،ادیب عمید و شاعر ذواللسانین و دبیر دورۀ دوم روزگار غزنویان.
عنوان عمید كه بعضی از تذكرهها به او دادهاند، حكایت از مقام دیوانی او دارد.
ولادت، مناصب، زندان
از تاریخ تولد و احوال زندگی او اطلاعی در دست نیست، جز آنكه وی در پی بركناری از منصب دبیری به دستور سلطان ابراهیم بن مسعود (حك 451-492 ق) به زندان لاهور افتاد و 8 سال را در بند گذراند. اینكه هدایت وفات او را در 471 ق نوشته است، ظاهراً تحریف رقم 491 است.
شاعران دربار
ابوالعلاء با شاعران دربار غزنوی از جمله مسعود سعد سلمان (د 515 ق) و ابوالفرج رونی آشنایی داشت و از اشارات ستایشآمیزی كه مسعود سعد در اشعار خود به او كرده و از ابیاتی كه در رثای او سروده، برمیآید كه روابط میان آن دو بسیار دوستانه بوده است.
توانایی در ترسل
ابوالعلاء به دو زبان فارسی و عربی شعر میگفته و نمونههایی از سرودههای او در تذكرهها و كتب تراجم دیده میشود.
عوفی و یاقوت از دیوانهای فارسی و عربی او یاد كردهاند كه در شرق و غرب عالم اسلامی خواستاران بسیار داشته است. وی در ترسل توانایی خاص داشته و در یكی از نامههای خود كه یاقوت بخشی از آن را نقل كرده است، ممدوح و مخاطب را با الفاظ و اصطلاحات علم نحو مدح و ثنا گفته و قدرت و تبحر خود را در ادای مطالب به صورت مصنوع و مزین ابراز داشته است.
آثار
دو اثر به ابوالعلاء منسوب است:
1.برزونامه،
كه منظومهای است حماسی در سرگذشت برزو پسر سهراب و در واقع مجموعهای است از افسانههای مربوط به خاندان رستم كه فردوسی به آنها نپرداخته و ظاهراً ابوالعلاء این منظومه را به عنوان ذیلی بر شاهنامه در نظر داشته است. برزونامه با بخشی از داستان سهراب، بدانسان كه در شاهنامه آمده است، آغاز میشود و در برخی موارد ابیاتی از شاهنامه را با اندك تفاوتی دربردارد. این منظومه كلامی نسبتاً پخته و استوار دارد و سبك آن نزدیك به شیوۀ فردوسی است و تا حدودی از تأثیر عناصر فرهنگ و زبان عربی بركنار مانده است.
2.بیژننامه،
كه داستانی منظوم در احوال بیژن پسر گیو، پهلوان ایرانی است وبسیاری از ابیات آن از داستان بیژن و منیژۀ فردوسی برگرفته شده است.
نسخهای از این اثر بدون نام سراینده در موزۀ بریتانیا موجود است.
از اشارهای كه شاعر در آخرین بیت آن به اثر دیگرش، برزونامه میكند، معلوم میشود كه این دو اثر از یك شاعر است. [۱].
پانویس
- ↑ دانشآموز، حبیبه، ج6، ص9-8
منابع مقاله
دانشآموز، حبیبه، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377.