۱۴۴٬۵۹۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'الفتوحات المکیه' به 'الفتوحات المکیة') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه ای ' به 'های ') |
||
| (۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۵: | خط ۵: | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] (نویسنده) | [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] (نویسنده) | ||
| زبان = | | زبان =فارسی | ||
| کد کنگره = 3م8ع/4/279 BP | | کد کنگره = 3م8ع/4/279 BP | ||
| موضوع = عارفان. ایران. سرگذشتنامه. | | موضوع = عارفان. ایران. سرگذشتنامه. | ||
| خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
| شابک =0-9-91374-964-978 | | شابک =0-9-91374-964-978 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =0000 | ||
| کتابخوان همراه نور = | | کتابخوان همراه نور = | ||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
''' علاءالدوله سمنانی پیر عارفان''' نوشتهی [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] کتابی است نقدی تحلیلی که به شرح زندگی، سلوک عرفانی و اندیشههای عارف کامل، یعنی [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدوله سمنانی]] میپردازد. شیخ [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدوله سمنانی]] یکی از مشاهیر عرفان اسلامی و یکی از نامداران مکتب عرفانی کبرویه است. آثاری که از او به جای مانده برای اهل طریقت و عرفان بسیار مهم است و او خود را در این راستا چنان میداند که هر که با وی و راه و کار او آشنا نباشد گویی که سهمی کامل در فهم سلوک و عرفان ندارد. از این بابت وی نه تنها در زمان خود بلکه در زمانهای بعد و حتّی تا به امروز مورد توجّه بوده است و اندیشمندانی از شرق و غرب آثار او را مرور و تحقیق میکنند. | ''' علاءالدوله سمنانی پیر عارفان''' نوشتهی [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] کتابی است نقدی تحلیلی که به شرح زندگی، سلوک عرفانی و اندیشههای عارف کامل، یعنی [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدوله سمنانی]] میپردازد. شیخ [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدوله سمنانی]] یکی از مشاهیر عرفان اسلامی و یکی از نامداران مکتب عرفانی کبرویه است. آثاری که از او به جای مانده برای اهل طریقت و عرفان بسیار مهم است و او خود را در این راستا چنان میداند که هر که با وی و راه و کار او آشنا نباشد گویی که سهمی کامل در فهم سلوک و عرفان ندارد. از این بابت وی نه تنها در زمان خود بلکه در زمانهای بعد و حتّی تا به امروز مورد توجّه بوده است و اندیشمندانی از شرق و غرب آثار او را مرور و تحقیق میکنند. | ||
گفتنی است که استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در شناساندن این عارف بزرگ سهمی به سزا دارد و شاید کسی به اندازهی او در این باره اثر بخش نبوده باشد. زیرا برای نخستین بار پژوهشی پر دامنه و اصیل را در تمام زندگی و آثار و سلوک و آراء شیخ در سال 1380 انجام داد که توسّط انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به چاپ رسید، بعد از آن اقدام به تصحیح و تفسیر رسالههای عرفانی او کرد که تاکنون کتابهای [[سر سماع]]، [[آداب السفره]]، [[تذکرة المشایخ]]، [[رسالهی نوریه]] و کتاب [[مکتوبات علاءالدّوله سمنانی|مکتوبات | گفتنی است که استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در شناساندن این عارف بزرگ سهمی به سزا دارد و شاید کسی به اندازهی او در این باره اثر بخش نبوده باشد. زیرا برای نخستین بار پژوهشی پر دامنه و اصیل را در تمام زندگی و آثار و سلوک و آراء شیخ در سال 1380 انجام داد که توسّط انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به چاپ رسید، بعد از آن اقدام به تصحیح و تفسیر رسالههای عرفانی او کرد که تاکنون کتابهای [[سر سماع]]، [[آداب السفره]]، [[تذکرة المشایخ]]، [[رسالهی نوریه]] و کتاب [[مکتوبات علاءالدّوله سمنانی|مکتوبات علاءالدّوله سمنانی]] را منتشر کرده است و در تمام دورانهای عرفانی بیشترین سهم و برترین را از آن خود کرده است. و اینک نیز این کتاب که مورد نظر است، یعنی علاءالدوله سمنانی پیر عارفان اثری گسترده و عمیق و کاملاً پژوهشی است که مهمترین مرجع برای اهل عرفان و سلوک است. | ||
ضمناً قابل ذکر است که این کتاب، در ادامهی مجموعه مشاهیر عرفان و فلسفه است که از سال هشتاد با انتشار چند جلد از آنها توسّط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بعد از آن توسّط انتشارات نجم کبری صورت گرفته که تا کنون بیش از سیزده شخصیّت عرفانی به مانند: [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]]، [[مولانا]]، [[شبلی نعمانی، محمد|شبلی]]، [[غزالی، محمد بن محمد|ابوحامد غزّالی]]، [[ابوسعید ابوالخیر]]، [[بایزید بسطامی]]، [[نجمالدین کبری، احمد بن عمر|نجمالدّین کبری]]، [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدوله سمنانی]]، [[حلاج]]، [[سیّد برهان]]، [[سعدالدین حمویه، محمد بن مؤید|سعدالدّین حموی]]، [[بهاءالدین ولد، محمد بن حسین|بهاءالدین ولد]] و [[سهروردی، یحیی بن حبش|شهابالدّین سهروردی]] شیخ اشراق نوشته و به انتشار رسیده است. | ضمناً قابل ذکر است که این کتاب، در ادامهی مجموعه مشاهیر عرفان و فلسفه است که از سال هشتاد با انتشار چند جلد از آنها توسّط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بعد از آن توسّط انتشارات نجم کبری صورت گرفته که تا کنون بیش از سیزده شخصیّت عرفانی به مانند: [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]]، [[مولانا]]، [[شبلی نعمانی، محمد|شبلی]]، [[غزالی، محمد بن محمد|ابوحامد غزّالی]]، [[ابوسعید ابوالخیر]]، [[بایزید بسطامی]]، [[نجمالدین کبری، احمد بن عمر|نجمالدّین کبری]]، [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدوله سمنانی]]، [[حلاج]]، [[سیّد برهان]]، [[سعدالدین حمویه، محمد بن مؤید|سعدالدّین حموی]]، [[بهاءالدین ولد، محمد بن حسین|بهاءالدین ولد]] و [[سهروردی، یحیی بن حبش|شهابالدّین سهروردی]] شیخ اشراق نوشته و به انتشار رسیده است. | ||
| خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
کتاب علاءالدوله سمنانی پیر عارفان در یک جلد و در 712 صفحه نوشته شده است، که به شرح زندگی، آراء و اندیشه، آثار و مکتوبات، و سیر و سلوک عرفانی این عارف بزرگ پرداخته است. شاید بتوان گفت که در مجموعههایی که از این استاد پدید آمده، خاصّه در خصوص مشاهیر و مشایخ سلوک صفر تا صد هر چه که باید را به تحلیل گرفته و چیزی را از قلم نمیاندازد، چنانکه در این کتاب نیز همین پژوهش مستقل و اثربخش را تدوین نموده است. | کتاب علاءالدوله سمنانی پیر عارفان در یک جلد و در 712 صفحه نوشته شده است، که به شرح زندگی، آراء و اندیشه، آثار و مکتوبات، و سیر و سلوک عرفانی این عارف بزرگ پرداخته است. شاید بتوان گفت که در مجموعههایی که از این استاد پدید آمده، خاصّه در خصوص مشاهیر و مشایخ سلوک صفر تا صد هر چه که باید را به تحلیل گرفته و چیزی را از قلم نمیاندازد، چنانکه در این کتاب نیز همین پژوهش مستقل و اثربخش را تدوین نموده است. | ||
کتاب علاءالدوله سمنانی پیر عارفان در مجموع آنگونه که در فهرست شماره بندی شده 22 شماره را لحاظ کرده که از مقدّمه آغاز میشود و با نمایه پایان میپذیرد. فهرست اصلی کتاب بدین شرح است: 1- مقدمه 2- دوران مغول و علاءالدوله 3- شرح حال و زندگی 4- گرایش به تصوّف و عرفان 5- مشایخ و اساتید، شاگردان و مردان 6- علاءالدوله و ابن عربی 7- مرید و مراد 8- شریعت، طریقت، حقیقت 9- خلوت و چلّه نشینی 10- واقعات 11- ذکر و سماع 12- اطوار سبعه 13- تناسخ 14- عشق و فنا 15- نبوّت و ولایت 16- | کتاب علاءالدوله سمنانی پیر عارفان در مجموع آنگونه که در فهرست شماره بندی شده 22 شماره را لحاظ کرده که از مقدّمه آغاز میشود و با نمایه پایان میپذیرد. فهرست اصلی کتاب بدین شرح است: 1- مقدمه 2- دوران مغول و علاءالدوله 3- شرح حال و زندگی 4- گرایش به تصوّف و عرفان 5- مشایخ و اساتید، شاگردان و مردان 6- علاءالدوله و ابن عربی 7- مرید و مراد 8- شریعت، طریقت، حقیقت 9- خلوت و چلّه نشینی 10- واقعات 11- ذکر و سماع 12- اطوار سبعه 13- تناسخ 14- عشق و فنا 15- نبوّت و ولایت 16- نوشتهها و آثار مکتوب 17- اشعار شیخ 18- نامهها و اجازات مکتوب 19- مذهب شیخ 20 شجره و سلسله غیر از این دو شماره دیگر به کتابشناسی و نمایه اختصاص دارد که کتاب با آن دو بخش سته میشود. | ||
چنانکه از فهرست مطالب کتاب بر میآید چیزی از قلم جانمانده و تمام چیزهایی که به زندگی و سلوک و اندیشهی او بسته و وابسته است در اینجا قرار گرفته است. کامل بودن مطالب کتاب از موارد خاصی است که در مجموعه آثار و نوشتههای استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] قابل توجّه است، به نوعی که خواننده هم میل دارد که کتاب را تا آخر دنبال کند و هم از خواندن آن درک و فهمی جامع از موضوع مورد نظر حاصل میکند. و نویسنده و اثری که بتواند این کشش و این سود را به خواننده و مشتاق بدهد قهراً کتاب موفّقی خواهد بود. با آنکه حجم کتاب بسیار زیاد است ولی نوع نگارش و موضوعات داخلی آن آنقدر جاذبه دارد که اهل معرفت آن را دنبال کنند. | چنانکه از فهرست مطالب کتاب بر میآید چیزی از قلم جانمانده و تمام چیزهایی که به زندگی و سلوک و اندیشهی او بسته و وابسته است در اینجا قرار گرفته است. کامل بودن مطالب کتاب از موارد خاصی است که در مجموعه آثار و نوشتههای استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] قابل توجّه است، به نوعی که خواننده هم میل دارد که کتاب را تا آخر دنبال کند و هم از خواندن آن درک و فهمی جامع از موضوع مورد نظر حاصل میکند. و نویسنده و اثری که بتواند این کشش و این سود را به خواننده و مشتاق بدهد قهراً کتاب موفّقی خواهد بود. با آنکه حجم کتاب بسیار زیاد است ولی نوع نگارش و موضوعات داخلی آن آنقدر جاذبه دارد که اهل معرفت آن را دنبال کنند. | ||
نویسنده در انتهای مقدّمه مینویسد: بدیهی است، سلوک عارفان که در طول زندگی عرفانی آنان جریان داشته میتواند راهنمایی مفید و ارزنده برای همهی مشتاقان کمال و سعادت باشد، خاصّه برای جوانان و دانشجویان این نسل و این عصر که از عارفان سلف | نویسنده در انتهای مقدّمه مینویسد: بدیهی است، سلوک عارفان که در طول زندگی عرفانی آنان جریان داشته میتواند راهنمایی مفید و ارزنده برای همهی مشتاقان کمال و سعادت باشد، خاصّه برای جوانان و دانشجویان این نسل و این عصر که از عارفان سلف سدهها فاصله گرفتهاند و در سرگردانیِ آشوب زمانه به راستی نمیدانند چه کنند، و به کجا بروند؟! خاصّه در این دوران پُر فتنه و آشوب که به راستی شناخت و تفکیک حق از باطل بسیار دشوار شده و بسیاری نمیدانند که راه کجا و چاه کجاست، حق در کجا و باطل در چه لباسی نهان گشته است. این همه پنهانی را لاجرم در نهانیهای حکایات نغز و پر مغز عارفان باید جست و جو نمود و از آن طریق به حق و حقیقت رسید. دانستن احوال عارفان از این بابت که راه را نشان میدهد و شیوهی سلوک را معرّفی میکند بی تردید میتواند ممدّ ما باشد تا بدانیم که در شرایط ناساز چه کنیم و از کدام راه برویم تا در مدار کمال و سعادت گام زده باشیم و هر لحظه با پیروی از الگوهای معنویِ هدایت شده که منظور خدا و رسول(ص) نیز هستند به صراط مستقیم هدایت نزدیکتر شویم. این کتاب نیز با این قصد به نگارش درآمده است، باشد که دعای رسیدگان و یافتگانِ حقیقت شامل حال راقم هم بشود و از تاریکیهای گستردهی احتمالی به نور اشراق نبوی بگراید و رضایت خدا و رسول و صاحبان ولایتِ راستین را حاصل نماید. به سخن ارزندهی [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدوله سمنانی]]: «این دعا را از خلق جهان آمین باد»! <ref>مقدّمه، صص 20-19</ref>. | ||
== گزارش محتوا== | == گزارش محتوا== | ||
کتاب علاءالدوله سمنانی پیر عارفان کتابی نقدی و تحلیلی است که به شرح زندگانی یکی از عارفان نامدار مکتب عرفانی کبرویه میپردازد، در این راستا تمام موارد سلوکی از شاگردی تا استادی، از مریدی تا مرادی را مدّ نظر قرار میدهد، در ضمن به آراء و اندیشههای عرفانی و کلامیاو توجّه کرده و آنها را مورد نقد و بررسی قرار میدهد و برای پایان بخشیدن به این معنا آثار و نوشتههای او را نیز مورد نظر قرار میدهد و به طور جامع آنها را برای خواننده معرّفی میکند. در مجموع با نوعی نگاه جامع و کامل مواجه هستیم که عارفی کامل را برای ما نقش میزند، و قهراً او خود نیز در این راستا صاحب نظر است، کما اینکه از تعدادی از آثار او چنین بر میآید که وی خود در انتهای این سلسلهی عارفانه واقع شده و | کتاب علاءالدوله سمنانی پیر عارفان کتابی نقدی و تحلیلی است که به شرح زندگانی یکی از عارفان نامدار مکتب عرفانی کبرویه میپردازد، در این راستا تمام موارد سلوکی از شاگردی تا استادی، از مریدی تا مرادی را مدّ نظر قرار میدهد، در ضمن به آراء و اندیشههای عرفانی و کلامیاو توجّه کرده و آنها را مورد نقد و بررسی قرار میدهد و برای پایان بخشیدن به این معنا آثار و نوشتههای او را نیز مورد نظر قرار میدهد و به طور جامع آنها را برای خواننده معرّفی میکند. در مجموع با نوعی نگاه جامع و کامل مواجه هستیم که عارفی کامل را برای ما نقش میزند، و قهراً او خود نیز در این راستا صاحب نظر است، کما اینکه از تعدادی از آثار او چنین بر میآید که وی خود در انتهای این سلسلهی عارفانه واقع شده و میراثدار این مکتب عرفانی است. | ||
نویسنده در مقدّمه طبق سخنان [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدوله سمنانی]] شناخت وی را مهم و اساسی میداند، چنانکه میگوید: شناخت علاءالدوله برای کسانی که میخواهند با سلوک و عرفان آشنا شوند بسیار ضروری است، چه اندیشههای او و سلوکِ عینی و شیوهی ادارهی سلسلهی او بازتابهای فراوانی در معاصرانِ او و بعدیها به جای گذاشته، گذشته از شیوههای سلوک که خلوت و عزلت نوعی از آن است، برخی از مسائل اساسی و بنیادین تصوّف از ابداعات اوست و به همین خاطر است که شناخت او و آشنایی با افکار و آرای او برای کسی که خواهان شناخت تصوّف است، بسیار مهمّ و ضروری است<ref>مقدّمه، ص 15</ref>. | نویسنده در مقدّمه طبق سخنان [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدوله سمنانی]] شناخت وی را مهم و اساسی میداند، چنانکه میگوید: شناخت علاءالدوله برای کسانی که میخواهند با سلوک و عرفان آشنا شوند بسیار ضروری است، چه اندیشههای او و سلوکِ عینی و شیوهی ادارهی سلسلهی او بازتابهای فراوانی در معاصرانِ او و بعدیها به جای گذاشته، گذشته از شیوههای سلوک که خلوت و عزلت نوعی از آن است، برخی از مسائل اساسی و بنیادین تصوّف از ابداعات اوست و به همین خاطر است که شناخت او و آشنایی با افکار و آرای او برای کسی که خواهان شناخت تصوّف است، بسیار مهمّ و ضروری است<ref>مقدّمه، ص 15</ref>. | ||
| خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
نویسنده به استناد تاریخ و به ویژه اقوال [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدوله سمنانی]] از اوضاع ناساز آن دوران و از خیانتها و خلافها و فسادها یاد کرده و در مواردی خاصه در دوران وزارت [[سعد الدّولهی یهودی|سعدالدّولهی یهودی]] بر خلاف دکتر [[زرینکوب، عبدالحسین|عبدالحسین زرّینکوب]] نظریاتی را بیان میدارد که بسیار جای درنگ دارد. استاد [[زرینکوب، عبدالحسین|زرینکوب]] از سعد الدّوله دفاع کرده و اقدامات او را خدمت اعلام نموده است ولی استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] بر خلاف ایشان وجود وی را ناساز و ویرانگر دین و دنیا قلمداد نموده است. البتّه این تنها چالش استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] با استاد [[زرینکوب، عبدالحسین|زرّینکوب]] نیست که در دیگر کتابهای او نیز به مانند: [[نجم کبری(کاظم محمّدی)]] این چالش و اختلاف را میتوان دید. | نویسنده به استناد تاریخ و به ویژه اقوال [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدوله سمنانی]] از اوضاع ناساز آن دوران و از خیانتها و خلافها و فسادها یاد کرده و در مواردی خاصه در دوران وزارت [[سعد الدّولهی یهودی|سعدالدّولهی یهودی]] بر خلاف دکتر [[زرینکوب، عبدالحسین|عبدالحسین زرّینکوب]] نظریاتی را بیان میدارد که بسیار جای درنگ دارد. استاد [[زرینکوب، عبدالحسین|زرینکوب]] از سعد الدّوله دفاع کرده و اقدامات او را خدمت اعلام نموده است ولی استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] بر خلاف ایشان وجود وی را ناساز و ویرانگر دین و دنیا قلمداد نموده است. البتّه این تنها چالش استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] با استاد [[زرینکوب، عبدالحسین|زرّینکوب]] نیست که در دیگر کتابهای او نیز به مانند: [[نجم کبری(کاظم محمّدی)]] این چالش و اختلاف را میتوان دید. | ||
از قول [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدوله سمنانی]] در [[چهل مجلس]] نقل شده است که گفت: «امّا این ساعت جهان پر بدعت شد و حرامخورانِ مبتدع خود را به لباس مردان | از قول [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدوله سمنانی]] در [[چهل مجلس]] نقل شده است که گفت: «امّا این ساعت جهان پر بدعت شد و حرامخورانِ مبتدع خود را به لباس مردان پوشیدهاند و اضلال را ارشاد نام نهادهاند. اگر کسی این قدر میکند که مسلمانان را از ارادت شیطان نگاه میدارد و به ذکر خداوند تعالی و حلال خوردن میفرماید، چه بهتر از این باشد، خدایش خیر دهد.» <ref>چهل مجلس، ص 118</ref>. این کلمات به خوبی آشفتگی روزگار و ایجاد و ظهور فتنه را که حق و باطل از سر کفر کافران و ظلم ظالمان درهم رفته نشان میدهد تا جایی که یافتن لقمهی حلال اصلِ اصیل و بنیادینِ زمان شده و هرکس که تا این حدّ حتّی تذکار رساند مستوجب دعای خیر است<ref>متن، صص 49-48</ref>. | ||
در بخش شرح زندگی به دوران کودکی و دروس مدرسه اشاره شده که شامل خواندن و نوشتن، روخوانی قرآن، تجوید و احکام سادهی دین و شریعت، عربی و صرف و نحو، اندکی فقه و حدیث که این مطلب را در کتاب [[العره]] و در [[چهل مجلس]] میتوان به تفصیل بیشتر دید. اشاراتی به خانوادهی شیخ شده که برخی عهده دار پستهایی بلندند که ایشان را به خان مغول بسیار نزدیک میساخت. شیخ نیز خود مدّتها در خدمت و از مقرّبان خان بود و از مشاهیر حکومت به حساب میرفت. تا آنکه با وقوع حادثهای الهامی تغییر رویه داده و از خدمت به حکومت کفر راهی دیار عرفان و ایمان و دین حق میشود و تا آخر عمر بر آن مدار باقی میماند. غزلی از او نیز وصف این حال را به نمایش در میآورد<ref>خمخانه وحدت، صص 106-105</ref>. | در بخش شرح زندگی به دوران کودکی و دروس مدرسه اشاره شده که شامل خواندن و نوشتن، روخوانی قرآن، تجوید و احکام سادهی دین و شریعت، عربی و صرف و نحو، اندکی فقه و حدیث که این مطلب را در کتاب [[العره]] و در [[چهل مجلس]] میتوان به تفصیل بیشتر دید. اشاراتی به خانوادهی شیخ شده که برخی عهده دار پستهایی بلندند که ایشان را به خان مغول بسیار نزدیک میساخت. شیخ نیز خود مدّتها در خدمت و از مقرّبان خان بود و از مشاهیر حکومت به حساب میرفت. تا آنکه با وقوع حادثهای الهامی تغییر رویه داده و از خدمت به حکومت کفر راهی دیار عرفان و ایمان و دین حق میشود و تا آخر عمر بر آن مدار باقی میماند. غزلی از او نیز وصف این حال را به نمایش در میآورد<ref>خمخانه وحدت، صص 106-105</ref>. | ||
بخش گرایش به تصوّف و عرفان که در [[العروه]] و [[رساله فتح المبین]] و [[چهل مجلس]] آمده تغییر و دگرگونی ژرف او را معلوم داشته است و سختی بسیار برای رسیدن به جایگاهی که وی را ممتاز و متمایز از دیگران میسازد را نمایش داده است. غزلیات پر شوری هم در این اوصاف وجود دارد که از رنج و دردهای او سخن میگوید و | بخش گرایش به تصوّف و عرفان که در [[العروه]] و [[رساله فتح المبین]] و [[چهل مجلس]] آمده تغییر و دگرگونی ژرف او را معلوم داشته است و سختی بسیار برای رسیدن به جایگاهی که وی را ممتاز و متمایز از دیگران میسازد را نمایش داده است. غزلیات پر شوری هم در این اوصاف وجود دارد که از رنج و دردهای او سخن میگوید و سختیهای او را در ریاضات و مخالفت با نفس و مجاهدات و تهجّدات او معلوم میکند. | ||
در بخش پنجم کتاب مشخّص میکند که از مریدان شیخ [[اسفراینی، عبدالرحمن بن محمد|عبدالرحمن نورالدین اسفراینی]] است و در شأن و مقام او بهترین سخنان را در آثار وی دنبال میکند. اسفراینی نیز یکی دو نوشته دارد که قلمی سحّار و بی نظیر دارد و فهمی بالنده از عرفان و سلوک در متن آثار او پیداست و نهایت اینکه [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدوله سمنانی]] بهترین و مهمترین دستپرودهی اوست. سمنانی اشعار زیادی در وصف استاد خود دارد که [[خمخانه وحدت]] گویای آن است. البتّه در کتاب علاءالدوله سمنانی پیر عارفان در صفحات 154 تا 157، 158، 159 تا 161 نمونههایی از آن اشعار را آورده است. در صفحات 164 تا 166 نیز از شجره و سلسلهی او سخن به میان آمده و اسامیاساتید و مشایخ وی را از قبل و تا بعد یکایک بر میشمارد. | در بخش پنجم کتاب مشخّص میکند که از مریدان شیخ [[اسفراینی، عبدالرحمن بن محمد|عبدالرحمن نورالدین اسفراینی]] است و در شأن و مقام او بهترین سخنان را در آثار وی دنبال میکند. اسفراینی نیز یکی دو نوشته دارد که قلمی سحّار و بی نظیر دارد و فهمی بالنده از عرفان و سلوک در متن آثار او پیداست و نهایت اینکه [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدوله سمنانی]] بهترین و مهمترین دستپرودهی اوست. سمنانی اشعار زیادی در وصف استاد خود دارد که [[خمخانه وحدت]] گویای آن است. البتّه در کتاب علاءالدوله سمنانی پیر عارفان در صفحات 154 تا 157، 158، 159 تا 161 نمونههایی از آن اشعار را آورده است. در صفحات 164 تا 166 نیز از شجره و سلسلهی او سخن به میان آمده و اسامیاساتید و مشایخ وی را از قبل و تا بعد یکایک بر میشمارد. | ||
در بخش ششم که به اختلاف با [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] اهتمام کرده است مخالفت وی را در برخی نظریات ابن عربی اعلام و تشریح کرده و در همین راستا در خصوص برخی سخنان [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] که در [[الفتوحات المکیة]] و [[فصوص الحكم (تعليقات ابوالعلاء عفيفي)|الفصوص الحکم]] آمده است، مورد بحث قرار میدهد و از مکاتبات او با [[عبدالرزاق کاشانی]] که از پیروان [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] است سخن میگوید و اختلافات این دو را مورد تحلیل و نقد قرار میدهد. نویسنده در کتاب [[مکتوبات علاءالدّوله سمنانی|مکتوبات | در بخش ششم که به اختلاف با [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] اهتمام کرده است مخالفت وی را در برخی نظریات ابن عربی اعلام و تشریح کرده و در همین راستا در خصوص برخی سخنان [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] که در [[الفتوحات المکیة]] و [[فصوص الحكم (تعليقات ابوالعلاء عفيفي)|الفصوص الحکم]] آمده است، مورد بحث قرار میدهد و از مکاتبات او با [[عبدالرزاق کاشانی]] که از پیروان [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] است سخن میگوید و اختلافات این دو را مورد تحلیل و نقد قرار میدهد. نویسنده در کتاب [[مکتوبات علاءالدّوله سمنانی|مکتوبات علاءالدّوله سمنانی]] نیز در این باره در شرحی که بر نامهها دارد به قدر کافی و دقیق سخن گفته و آنچه که حق بوده را معلوم داشته است. | ||
در بخش مرید و مراد در تعریف و تعلیل و تحلیل آن به استناد منابع صوفیانه و عرفانی، چه مربوط به [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدوله سمنانی]] و چه دیگر منابع بحثی دقیق و گسترده صورت گرفته است. کما این که برای شیوخ طریقت هفت شرط را به زعم [[ملاحسین کاشفی|ملا حسین کاشفی]] در [[فتوّت نامه]] بدین شرح متذکّر شده است: معرفت کامل، فراست تمام، قولی به کمال، استغنای تمام، اخلاص بلیغ، راستی و درستی، و شفقتی به غایت<ref>متن، ص 245</ref>. در رسالهی [[سلوة العاشقین]] از قول [[ابوسعید ابوالخیر]] شروط | در بخش مرید و مراد در تعریف و تعلیل و تحلیل آن به استناد منابع صوفیانه و عرفانی، چه مربوط به [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدوله سمنانی]] و چه دیگر منابع بحثی دقیق و گسترده صورت گرفته است. کما این که برای شیوخ طریقت هفت شرط را به زعم [[ملاحسین کاشفی|ملا حسین کاشفی]] در [[فتوّت نامه]] بدین شرح متذکّر شده است: معرفت کامل، فراست تمام، قولی به کمال، استغنای تمام، اخلاص بلیغ، راستی و درستی، و شفقتی به غایت<ref>متن، ص 245</ref>. در رسالهی [[سلوة العاشقین]] از قول [[ابوسعید ابوالخیر]] شروط دهگانهای را برای مشایخ قید کرده که بسیار مهم و ارزنده است<ref>متن، ص 254</ref>. | ||
از دیگر فصول کتاب که بسیار مهم است بخش هشتم است که به بیان شریعت و طریقت و حقیقت میپردازد و با توضیحاتی که میدهد خواننده را با اصل ماجرا و با نگرش شیخ و شیوخ دیگر او در مکتب کبرویه آشنا میکند. باورمندی [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدوله سمنانی]] به شریع و شارع مقدّس از تمام آثار او پیداست و نویسنده برای این مطلب به نکات برجستهای از قلمِ خودِ او اشاره و استناد کرده است. [[رساله فرحة العاملین]]، [[رساله بیان الاحسان]] نکات | از دیگر فصول کتاب که بسیار مهم است بخش هشتم است که به بیان شریعت و طریقت و حقیقت میپردازد و با توضیحاتی که میدهد خواننده را با اصل ماجرا و با نگرش شیخ و شیوخ دیگر او در مکتب کبرویه آشنا میکند. باورمندی [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدوله سمنانی]] به شریع و شارع مقدّس از تمام آثار او پیداست و نویسنده برای این مطلب به نکات برجستهای از قلمِ خودِ او اشاره و استناد کرده است. [[رساله فرحة العاملین]]، [[رساله بیان الاحسان]] نکات ارزندهای در بیان باور شیخ دارند. در [[كاشف الأسرار بانضمام پاسخ به چند پرسش و رسالهای در روش سلوک و خلوت نشینی|کاشف الاسرار]] [[اسفراینی، عبدالرحمن بن محمد|اسفراینی]] نیز به دقّت از این بابت سخن رفته است. | ||
بخش خلوت و چلّه از مهمترین و عالیترین فصول این کتاب است که در آن به دقّت تمام از ادب و آداب سلوک و خلوت و چلّه و نحوهی آن و شکل و آن به دقّت تمام سخن رفته است. نویسنده در کتاب [[نجم کبری]] به دقّت و کمال از خلوت و آداب آن و از چلّه و چلّه نشینی و کم و کیف آن سخن گفته که برای فهم بهتر و کاملتر باید به آن کتاب نیز رجوع کرد. ورود به خلوت و چله باید به دستور و اذن مرشد باشد و برای انگیزه و هدفی خاص نیز باشد و لذا بی اذن به خلوت رفتن و چلّه گرفتن خطا و بی خاصیّت و شاید هم مضرّ و آفتزا باشد. امّا تعبیری که [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدوله سمنانی]] در کتاب [[سلوة العاشقین]] و مرشد او [[اسفراینی، عبدالرحمن بن محمد|نورالدین اسفراینی]] در کتاب [[كاشف الأسرار بانضمام پاسخ به چند پرسش و رسالهای در روش سلوک و خلوت نشینی|کاشف الاسرار]] در این باره آورده است از بهترین و استثناییترین مفاهیم در خصوص خلوت است. | بخش خلوت و چلّه از مهمترین و عالیترین فصول این کتاب است که در آن به دقّت تمام از ادب و آداب سلوک و خلوت و چلّه و نحوهی آن و شکل و آن به دقّت تمام سخن رفته است. نویسنده در کتاب [[نجم کبری]] به دقّت و کمال از خلوت و آداب آن و از چلّه و چلّه نشینی و کم و کیف آن سخن گفته که برای فهم بهتر و کاملتر باید به آن کتاب نیز رجوع کرد. ورود به خلوت و چله باید به دستور و اذن مرشد باشد و برای انگیزه و هدفی خاص نیز باشد و لذا بی اذن به خلوت رفتن و چلّه گرفتن خطا و بی خاصیّت و شاید هم مضرّ و آفتزا باشد. امّا تعبیری که [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدوله سمنانی]] در کتاب [[سلوة العاشقین]] و مرشد او [[اسفراینی، عبدالرحمن بن محمد|نورالدین اسفراینی]] در کتاب [[كاشف الأسرار بانضمام پاسخ به چند پرسش و رسالهای در روش سلوک و خلوت نشینی|کاشف الاسرار]] در این باره آورده است از بهترین و استثناییترین مفاهیم در خصوص خلوت است. | ||
| خط ۱۱۵: | خط ۱۱۵: | ||
[[آشنایی با مکتب کبرویه]] | [[آشنایی با مکتب کبرویه]] | ||
[[ | [[سعدالدّین حموی (زندگی، سلوک و اندیشه)]] | ||
[[نجم کبری]] | [[نجم کبری]] | ||
[[ | [[نجمالدین کبری پیر ولی تراش]] | ||
[[مرصاد العباد]] | [[مرصاد العباد]] | ||