آذربایجان و شاهنامه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ه اند.' به 'ه‌اند. '
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURآذربایجان و شاهنامهJ1.jpg | عنوان =آذربایجان و شاهنامه | عنوان‌های دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = آیدنلو، سجاد (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره =‏ | موضوع = |ناشر | ناشر =انتشارات دکتر محمود افشار | مکان نشر = تهران...» ایجاد کرد)
 
جز (جایگزینی متن - 'ه اند.' به 'ه‌اند. ')
خط ۳۰: خط ۳۰:
این کتاب تحقیقی درباره ی جایگاه آذربایجان، ترکان و زبان ترکی در شاهنامه و پایگاه هزار ساله ی شاهنامه در آذربایجان است که در هفت فصل تنظیم شده است:
این کتاب تحقیقی درباره ی جایگاه آذربایجان، ترکان و زبان ترکی در شاهنامه و پایگاه هزار ساله ی شاهنامه در آذربایجان است که در هفت فصل تنظیم شده است:


فصل اول: آذربایجان در شاهنامه - در این فصل جایگاه و نقش آذربایجان و آذربایجانیان در داستان های شاهنامه در هر دو بخش روایی (حماسی - اساطیری) و به اصطلاح تاریخی بررسی شده است. نخستین حضور داستانی این منطقه در شاهنامه در دوره ی پادشاهی کاووس و با ذکر نام اردویل (اردبیل) است که آزمون تعیین جانشین شهریار ایران (کی کاووس) در آنجا برگزار می شود و کیخسرو پس از کامیابی در این کار، آتشکده ی مهم و معروف آذرگشسپ را در اردبیل می سازد. بعد از آن نام آذربایجان به صورت «آذرآبادگان» - که ظاهرا تغییر فردوسی در وجه «آذربادگان» به ضروت وزنی است - چندین بار در شاهنامه آمده است. غیر از این ها نام دریاچه ی چیچست و دشت دوک هم از این اقلیم در شاهنامه ذکر شده است. آذربایجان در شاهنامه همواره بخش مهمی از ایران زمین است و هم بعضی رویدادهای داستانی و تاریخی در آنجا اتفاق می افتد، هم به سبب بنای آتشکده در آنجا تقدس و احترام شایانی دارد و به نوعی پایتخت دینی - معنوی و دوم ایران پیش از اسلام محسوب می شود و هم سرزمینی امن برای پناه گرفتن برخی مهتران است. آذربایجانی های نیز در شاهنامه در بیتی درخشان با صفت «بزرگان و آزادگان» معرفی و ستوده شده اند.
فصل اول: آذربایجان در شاهنامه - در این فصل جایگاه و نقش آذربایجان و آذربایجانیان در داستان های شاهنامه در هر دو بخش روایی (حماسی - اساطیری) و به اصطلاح تاریخی بررسی شده است. نخستین حضور داستانی این منطقه در شاهنامه در دوره ی پادشاهی کاووس و با ذکر نام اردویل (اردبیل) است که آزمون تعیین جانشین شهریار ایران (کی کاووس) در آنجا برگزار می شود و کیخسرو پس از کامیابی در این کار، آتشکده ی مهم و معروف آذرگشسپ را در اردبیل می سازد. بعد از آن نام آذربایجان به صورت «آذرآبادگان» - که ظاهرا تغییر فردوسی در وجه «آذربادگان» به ضروت وزنی است - چندین بار در شاهنامه آمده است. غیر از این ها نام دریاچه ی چیچست و دشت دوک هم از این اقلیم در شاهنامه ذکر شده است. آذربایجان در شاهنامه همواره بخش مهمی از ایران زمین است و هم بعضی رویدادهای داستانی و تاریخی در آنجا اتفاق می افتد، هم به سبب بنای آتشکده در آنجا تقدس و احترام شایانی دارد و به نوعی پایتخت دینی - معنوی و دوم ایران پیش از اسلام محسوب می شود و هم سرزمینی امن برای پناه گرفتن برخی مهتران است. آذربایجانی های نیز در شاهنامه در بیتی درخشان با صفت «بزرگان و آزادگان» معرفی و ستوده شده‌اند.  


فصل دوم: ترک / ترکان در شاهنامه - در این فصل توضیح داده شده که تورانیان در شاهنامه با ایرانیان هم تبار و ساکن شرق و شمال شرق ایران هستند ولی چون در تاریخ واقعی ایران، همسایگان شرقی و شامل شرقی ایرانیان ترک بودند به تدریج دو واژه / مفهوم تورانی و ترک با هم درآمیخته و در معنا / معادل یکدیگر به کار گرفته و توران نیز با ترکستان یکی پنداشته شده است.
فصل دوم: ترک / ترکان در شاهنامه - در این فصل توضیح داده شده که تورانیان در شاهنامه با ایرانیان هم تبار و ساکن شرق و شمال شرق ایران هستند ولی چون در تاریخ واقعی ایران، همسایگان شرقی و شامل شرقی ایرانیان ترک بودند به تدریج دو واژه / مفهوم تورانی و ترک با هم درآمیخته و در معنا / معادل یکدیگر به کار گرفته و توران نیز با ترکستان یکی پنداشته شده است.