پروین گنابادی، محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'محمدابراهيم باستانى پاريزى' به 'محمدابراهيم باستانى پاريزى')
    جز (جایگزینی متن - 'ياقوت حموى' به 'ياقوت حموى ')
    خط ۳۴: خط ۳۴:




    «محمد پروين گنابادى»، در سال 1282ش در كاخك، در نزديكى گناباد و در يكى از خانه‌هاى ساده آن ديار تولد يافت. پدرش عباس از افراد پاك اعتقاد و صاحب اعتبار بود. از اوان كودكى در نزد پدر و مكتب خانه‌هاى كاخك مقدمات علوم را فراگرفت. با بزرگان آن ديار مأنوس شد و پس از تحصيل در تون و قاين، در پانزده سالگى به مشهد رفت و به حلقه درس اديب نيشابورى پيوست و در درس مغنى، مطول و شرح نظام شركت كرد و به زودى مورد توجه خاص اديب قرار گرفت و به مصداق گفته ياقوت حموى كه گناباديان از زمره اهل علم‌اند، او نيز از همان آغاز جوانى لياقت و شايستگى خود را نشان داد. اما براى تأمين هزينه‌هاى گزاف زندگى كه عموم اهل علم گرفتار آن هستند، در سال 1302ش در مدرسه احمدى مشهد به تدريس پرداخت و در سال 1322ش به رياست دانشسراى دختران تعيين گشت و در اواخر همان سال به نمايندگى مردم سبزوار به مجلس شوراى ملى راه يافت. پس از فراغت از نمايندگى در سال 1328ش توسط مرحوم مدرس رضوى به علامه دهخدا معرفى شد و در امر تدوين لغت‌نامه با وى همكارى نمود.
    «محمد پروين گنابادى»، در سال 1282ش در كاخك، در نزديكى گناباد و در يكى از خانه‌هاى ساده آن ديار تولد يافت. پدرش عباس از افراد پاك اعتقاد و صاحب اعتبار بود. از اوان كودكى در نزد پدر و مكتب خانه‌هاى كاخك مقدمات علوم را فراگرفت. با بزرگان آن ديار مأنوس شد و پس از تحصيل در تون و قاين، در پانزده سالگى به مشهد رفت و به حلقه درس اديب نيشابورى پيوست و در درس مغنى، مطول و شرح نظام شركت كرد و به زودى مورد توجه خاص اديب قرار گرفت و به مصداق گفته [[یاقوت حموی، یاقوت بن عبد الله|ياقوت حموى]]  كه گناباديان از زمره اهل علم‌اند، او نيز از همان آغاز جوانى لياقت و شايستگى خود را نشان داد. اما براى تأمين هزينه‌هاى گزاف زندگى كه عموم اهل علم گرفتار آن هستند، در سال 1302ش در مدرسه احمدى مشهد به تدريس پرداخت و در سال 1322ش به رياست دانشسراى دختران تعيين گشت و در اواخر همان سال به نمايندگى مردم سبزوار به مجلس شوراى ملى راه يافت. پس از فراغت از نمايندگى در سال 1328ش توسط مرحوم مدرس رضوى به علامه دهخدا معرفى شد و در امر تدوين لغت‌نامه با وى همكارى نمود.


    او در طى دو سال نزديك به يك ميليون يادداشت از متون مهم فراهم آورد و لغات محلى گنابادى و مشهدى را بر آن افزود و علاوه بر تنظيم حرف «ذ» با همكارى دهخدا و حرف «غ» با همكارى شهاب فردوسى، آماده‌سازى واژگان ذيل حرف «ط» و بخشى از حرف «الف» را نيز برعهده داشت. پروين در اواخر سال 1318ش به مدت دوازده سال ويراستارى زبانى كتاب‌هاى علمى دانشگاه تهران را به عهده گرفت و از اواخر سال 1340ش تا پايان عمر با «بنياد فرهنگ ايران» همكارى نمود. استاد پروين همزمان با اين فعاليت‌هاى علمى به امر تدريس نيز مى‌پرداخت. در دانشكده‌هاى ادبيات تهران وپژوهشكده فرهنگ ايران به تدريس پرداخت و در طول حيات خود از تعليم و تعلم باز نماند.
    او در طى دو سال نزديك به يك ميليون يادداشت از متون مهم فراهم آورد و لغات محلى گنابادى و مشهدى را بر آن افزود و علاوه بر تنظيم حرف «ذ» با همكارى دهخدا و حرف «غ» با همكارى شهاب فردوسى، آماده‌سازى واژگان ذيل حرف «ط» و بخشى از حرف «الف» را نيز برعهده داشت. پروين در اواخر سال 1318ش به مدت دوازده سال ويراستارى زبانى كتاب‌هاى علمى دانشگاه تهران را به عهده گرفت و از اواخر سال 1340ش تا پايان عمر با «بنياد فرهنگ ايران» همكارى نمود. استاد پروين همزمان با اين فعاليت‌هاى علمى به امر تدريس نيز مى‌پرداخت. در دانشكده‌هاى ادبيات تهران وپژوهشكده فرهنگ ايران به تدريس پرداخت و در طول حيات خود از تعليم و تعلم باز نماند.
    خط ۶۱: خط ۶۱:
    6- فن مناظره
    6- فن مناظره


    7- برگزيده مشترك ياقوت حموى؛ ترجمه
    7- برگزيده مشترك [[یاقوت حموی، یاقوت بن عبد الله|ياقوت حموى]] ؛ ترجمه


    8- [[تاریخنامه طبری|تاريخ بلعمى]]؛ به كوشش
    8- [[تاریخنامه طبری|تاريخ بلعمى]]؛ به كوشش

    نسخهٔ ‏۷ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۵:۳۴

    پروین گنابادی، محمد
    نام پروین گنابادی، محمد
    نام های دیگر پروین، محمد

    گنابادی، محمد پروین

    نام پدر
    متولد 1282 هـ.ش
    محل تولد
    رحلت 1357 هـ.ش
    اساتید
    برخی آثار
    کد مولف AUTHORCODE6150AUTHORCODE


    «محمد پروين گنابادى»، در سال 1282ش در كاخك، در نزديكى گناباد و در يكى از خانه‌هاى ساده آن ديار تولد يافت. پدرش عباس از افراد پاك اعتقاد و صاحب اعتبار بود. از اوان كودكى در نزد پدر و مكتب خانه‌هاى كاخك مقدمات علوم را فراگرفت. با بزرگان آن ديار مأنوس شد و پس از تحصيل در تون و قاين، در پانزده سالگى به مشهد رفت و به حلقه درس اديب نيشابورى پيوست و در درس مغنى، مطول و شرح نظام شركت كرد و به زودى مورد توجه خاص اديب قرار گرفت و به مصداق گفته ياقوت حموى كه گناباديان از زمره اهل علم‌اند، او نيز از همان آغاز جوانى لياقت و شايستگى خود را نشان داد. اما براى تأمين هزينه‌هاى گزاف زندگى كه عموم اهل علم گرفتار آن هستند، در سال 1302ش در مدرسه احمدى مشهد به تدريس پرداخت و در سال 1322ش به رياست دانشسراى دختران تعيين گشت و در اواخر همان سال به نمايندگى مردم سبزوار به مجلس شوراى ملى راه يافت. پس از فراغت از نمايندگى در سال 1328ش توسط مرحوم مدرس رضوى به علامه دهخدا معرفى شد و در امر تدوين لغت‌نامه با وى همكارى نمود.

    او در طى دو سال نزديك به يك ميليون يادداشت از متون مهم فراهم آورد و لغات محلى گنابادى و مشهدى را بر آن افزود و علاوه بر تنظيم حرف «ذ» با همكارى دهخدا و حرف «غ» با همكارى شهاب فردوسى، آماده‌سازى واژگان ذيل حرف «ط» و بخشى از حرف «الف» را نيز برعهده داشت. پروين در اواخر سال 1318ش به مدت دوازده سال ويراستارى زبانى كتاب‌هاى علمى دانشگاه تهران را به عهده گرفت و از اواخر سال 1340ش تا پايان عمر با «بنياد فرهنگ ايران» همكارى نمود. استاد پروين همزمان با اين فعاليت‌هاى علمى به امر تدريس نيز مى‌پرداخت. در دانشكده‌هاى ادبيات تهران وپژوهشكده فرهنگ ايران به تدريس پرداخت و در طول حيات خود از تعليم و تعلم باز نماند.

    وى در ساحت شعر و شاعرى از زمره شاعران صاحب سبك محسوب مى‌شد، به گونه‌اى كه يكى از موضوعات نخستين كنگره نويسندگان ايران در سال 1325 سبك شعرى او بود؛ اما وى هرگز ادعاى شاعرى نمى‌كرد. وى در دانش و علم، كم‌نظير و در آزادگى و متانت، بى‌بديل و درويش مسلك بود و خوش فطرت.

    او در زمينه‌هاى مختلف خود را آزموده است و به قول زنده ياد دكتر زرين‌كوب، كارهاى پهلوانى مى‌كرد. وى كار ترجمه را در زمينه روان‌شناسى و تعليم و تربيت با ترجمه مقالاتى از نشرياتى چون «التربية الحديثة» و «الهلال» و «المقتطف» آغاز كرد و تبحر خود را در عرصه ترجمه نشان داد و صاحب آوازه شد. اما بزرگترين و ماندگارترين كار وى، ترجمه «مقدمه ابن خلدون» از متن عربى بود. وى علاوه بر ترجمه، در زمينه‌هاى دستور زبان فارسى، تصحيح متون، ادبيات عاميانه، عرفان و لغت به صورت جدى وارد شد و الحق در تمام اين زمينه‌ها تسلط استادانه خود را نشان داد. آثار به جا مانده از او نشان از تلاش مستمر و احاطه وى بر ادب تازى و پارسى دارد. وى از لحظه لحظه‌هاى عمرش بهره گرفت و حاصل عمر پربار وى صدها مقاله و كتاب در زمينه‌هاى تاريخ و متون ادبى، ادبيات عاميانه و عرفان و... است.

    دانشجويان، جوانان و دوستانش در هفتادمين سال تولدش، به پاس پنجاه سال خدمات فرهنگى استاد «جشن‌نامه پروين گنابادى» را فرهم آوردند و مشاهير، فضلا و صاحبان قلم چون استاد احمد آرام، دكتر غلامحسين يوسفى، دكتر حسن احمدى گيوى، دكتر مهدى محقق، دكتر خسرو فرشيدورد، دكتر اسماعيل حاكمى، دكتر على اشرف صادقى، دكتر سيدجعفر شهيدى، دكتر محمدابراهيم باستانى پاريزى و... در آن مقاله داشتند و در ششم مهر 1355ش شوراى دانشگاه تهران با اعطاى دكتراى افتخارى در رشته الهيات و معارف اسلامى، از تلاش‌هاى صادقانه استاد قدردانى نمود.

    او به زادگاه خود عشق مى‌ورزيد به همين دليل «گنابادى» را بر اسم خود افزود، اما محل تولد استاد در زلزله 1347ش ويران شد و خانه و كاشانه وى با تمام خاطرات بچگى در زير خاك مدفون گرديد، ولى او همچنان مهر زادگاه را به دل داشت و سرانجام پس از تحمل دوران بيمارى در سال 1357ش ديده از جهان فرو بست.

    آثار:

    1- شرح حال فردوسى و هفت خوان رستم با تفسير لغات براى شاگردان دبيرستان

    2- راهنماى مطالعه و معرفى كتاب‌هاى خواندنى

    3- پرورش اداره، شامل گفتارهايى براى جوانان

    4- شيوه نگارش: روشى عملى و ويژه براى تعليم به دبيرستان‌ها

    5- انديشه‌ها ( جلد كوچك)، برلى جوانان

    6- فن مناظره

    7- برگزيده مشترك ياقوت حموى ؛ ترجمه

    8- تاريخ بلعمى؛ به كوشش

    9- مقدمه ابن خلدون؛ ترجمه

    از ايشان مقالات بسيارى برجاى مانده است.


    وابسته‌ها

    برگزیده مشترک یاقوت حموی / نوع اثر: کتاب / نقش: مترجم

    مقدمه ابن خلدون/ترجمه / نوع اثر: کتاب / نقش: مترجم