۱۱۱٬۸۲۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'خـ' به 'خ') |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
بخش دوم کتاب برگرفتهشده از «[[المبسوط (سرخسی)|المبسوط]]» [[سرخسی، محمد بن احمد|سرخسی]] است. از عنوان آن چنین برمیآید که «مخارج الحيل»، کتاب مستقلی نیست، بلکه بخشی از آثار ششگانه فقهی و مشهور [[شیبانی، محمد بن حسن|شیبانی]] است که با عنوان «كُتب ظاهر الرواية» شناخته شده و اصلالاصول مذهب [[ابوحنیفه، نعمان بن ثابت|ابوحنیفه]] خوانده میشود. محمد بن محمد حنفی مشهور به «الحاكم الشهيد» این کُتب را در «الكافي» خود گرد آورده، سپس سرخسی الكافي را در کتابی با عنوان «المبسوط» شرحنمودهاست<ref>ر.ک: المغربي، عبدالقادر، ص181-180</ref>. [[سرخسی، محمد بن احمد|سرخسی]] خود نیز در مقدمهاش درباره انتساب کتاب به شیبانی بحث میکند. در روایت او انواع چارهجوییها دربابهای اجاره، وکالت، صلح، مسائل متفرقه، ایمان، بیع و شرا و استخلاف توضیح داده شده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص142-92</ref>. | بخش دوم کتاب برگرفتهشده از «[[المبسوط (سرخسی)|المبسوط]]» [[سرخسی، محمد بن احمد|سرخسی]] است. از عنوان آن چنین برمیآید که «مخارج الحيل»، کتاب مستقلی نیست، بلکه بخشی از آثار ششگانه فقهی و مشهور [[شیبانی، محمد بن حسن|شیبانی]] است که با عنوان «كُتب ظاهر الرواية» شناخته شده و اصلالاصول مذهب [[ابوحنیفه، نعمان بن ثابت|ابوحنیفه]] خوانده میشود. محمد بن محمد حنفی مشهور به «الحاكم الشهيد» این کُتب را در «الكافي» خود گرد آورده، سپس سرخسی الكافي را در کتابی با عنوان «المبسوط» شرحنمودهاست<ref>ر.ک: المغربي، عبدالقادر، ص181-180</ref>. [[سرخسی، محمد بن احمد|سرخسی]] خود نیز در مقدمهاش درباره انتساب کتاب به شیبانی بحث میکند. در روایت او انواع چارهجوییها دربابهای اجاره، وکالت، صلح، مسائل متفرقه، ایمان، بیع و شرا و استخلاف توضیح داده شده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص142-92</ref>. | ||
حیله در معنای عام، «چارهجویی» است و گاهی از راه حل مسائل دشوارِ دینی و شرعی به حیله تعبیر شده است. بسیاری از حنفیان حیل را بهگونهای مثبت، یعنی «چارهجویی برای رهایی از تنگناهای شرعی» یا «روشهای رهایی از حرام و دستیابی به حلال» تعریف کردهاند. سرخسی سخن شیبانی را در اینباره چنین نقل میکند: «حیلهای که هدف از آن گریختن از حرام یا رسیدن به حلال باشد اشکال ندارد، اما حیلهای که به کمک آن حقی را بـاطل یـا بـاطلی را حق نمایانند و شبههای در حق ایجاد کنند، مکروه اسـت». [[سرخسی، محمد بن احمد|سرخسی]] پس از توضیحی درباره حیل و استدلال بر جواز برخی از انواع حیله به مفهوم لغوی آن، معیار این تفصیل را چـنین بـیان میکند: «چکیده آنکه، آنچه شخص به کمک آن از حرام رهایی مییابد و یا از رهـگذر آن بـه حـلالی میرسد پسندیده است، اما در جایی حیله ناپسند است که کسی در مورد حق کسی دیگر حـیلهای ورزد کـه آن حق را ابطال کند و یا در مورد باطلی حیله ورزد تا امر را در آن مشتبه سـازد و یـا در مـورد حقی حیله کند و در آن شبهه به میان آورد. آنچه بر این طریق باشد، ناپسند است». او در اینباره، سخن [[شیبانی، محمد بن حسن|شیبانی]] را نیز گواه میآورد: «فرار از احکام شرعی از | حیله در معنای عام، «چارهجویی» است و گاهی از راه حل مسائل دشوارِ دینی و شرعی به حیله تعبیر شده است. بسیاری از حنفیان حیل را بهگونهای مثبت، یعنی «چارهجویی برای رهایی از تنگناهای شرعی» یا «روشهای رهایی از حرام و دستیابی به حلال» تعریف کردهاند. سرخسی سخن شیبانی را در اینباره چنین نقل میکند: «حیلهای که هدف از آن گریختن از حرام یا رسیدن به حلال باشد اشکال ندارد، اما حیلهای که به کمک آن حقی را بـاطل یـا بـاطلی را حق نمایانند و شبههای در حق ایجاد کنند، مکروه اسـت». [[سرخسی، محمد بن احمد|سرخسی]] پس از توضیحی درباره حیل و استدلال بر جواز برخی از انواع حیله به مفهوم لغوی آن، معیار این تفصیل را چـنین بـیان میکند: «چکیده آنکه، آنچه شخص به کمک آن از حرام رهایی مییابد و یا از رهـگذر آن بـه حـلالی میرسد پسندیده است، اما در جایی حیله ناپسند است که کسی در مورد حق کسی دیگر حـیلهای ورزد کـه آن حق را ابطال کند و یا در مورد باطلی حیله ورزد تا امر را در آن مشتبه سـازد و یـا در مـورد حقی حیله کند و در آن شبهه به میان آورد. آنچه بر این طریق باشد، ناپسند است». او در اینباره، سخن [[شیبانی، محمد بن حسن|شیبانی]] را نیز گواه میآورد: «فرار از احکام شرعی از اخلاق مؤمنان نیست و ازاینروی فراهم آوردن سبب و زمینه فرار روا نیست»<ref>ر.ک: صابری، حسین، ص21-20</ref>. | ||
==پانویس == | ==پانویس == |