اختسان دهلوی، محمد بن صدر: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (Hbaghizadeh صفحهٔ اختسان، تاجالدین محمد بن صدر بن علایىعبدوسى را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به اختسان دهلوی، محمد بن صدر منتقل کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
| کد مؤلف = AUTHORCODE00000AUTHORCODE | | کد مؤلف = AUTHORCODE00000AUTHORCODE | ||
}} | }} | ||
''' اَخْتَسان، یا اِخْتِسان، | ''' اَخْتَسان، یا اِخْتِسان، تاجالدین محمد بن صدر بن علایى عبدوسى'''، ادیب پارسىگوی هند و رئیس دارالانشای غیاثالدین تغلق (حک 720- 725ق/1320- 1325م) و جانشین وی محمد بن تغلق (حک 725- 752ق). | ||
از وی با عنوان اَخْسَتان نیز یاد شده است، اما از آنجا که تقریباً در تمامى نسخههای موجود کتاب وی بساتین الانس، نام او به صورت اختسان آمده، این صورت درست نمىنماید. همچنین وی را با عنوان عبدوسى، عیدروسى و عیدوسى نیز آوردهاند که بهنظر مىرسد دو شکل اخیر تصحیف شده عبدوسى باشد. | از وی با عنوان اَخْسَتان نیز یاد شده است، اما از آنجا که تقریباً در تمامى نسخههای موجود کتاب وی بساتین الانس، نام او به صورت اختسان آمده، این صورت درست نمىنماید. همچنین وی را با عنوان عبدوسى، عیدروسى و عیدوسى نیز آوردهاند که بهنظر مىرسد دو شکل اخیر تصحیف شده عبدوسى باشد. | ||
==زادگاه، ولادت== | ==زادگاه، ولادت== | ||
اختسان چنانکه خود مىگوید، در دهلى زاده شد و پدرش نیز از اهالى دهلى بود؛ از اینرو وی را دهلوی و هندی نیز خواندهاند. | اختسان چنانکه خود مىگوید، در دهلى زاده شد و پدرش نیز از اهالى دهلى بود؛ از اینرو وی را دهلوی و هندی نیز خواندهاند. | ||
از آنجا که اختسان تاریخ تألیف بساتینالانس را 726ق، و در 26 سالگى خود ذکر کرده است، مىتوان گفت که ولادت وی در 700ق/1301م روی داده است. | از آنجا که اختسان تاریخ تألیف بساتینالانس را 726ق، و در 26 سالگى خود ذکر کرده است، مىتوان گفت که ولادت وی در 700ق/1301م روی داده است. | ||
==مناصب== | ==مناصب== | ||
اختسان در 20 سالگى به ریاست دارالانشای دربار غیاثالدین تغلق گمارده شد و در لشکرکشى به بنگال در این منصب ملازم وی بود و هنگام تسخیر تیروت بیمار شد و مدتى نسبتاً طولانى در این شهر در بستر افتاد. در همین ایام بود که بساتین الانس را تألیف کرد. | اختسان در 20 سالگى به ریاست دارالانشای دربار غیاثالدین تغلق گمارده شد و در لشکرکشى به بنگال در این منصب ملازم وی بود و هنگام تسخیر تیروت بیمار شد و مدتى نسبتاً طولانى در این شهر در بستر افتاد. در همین ایام بود که بساتین الانس را تألیف کرد. | ||
اختسان یکبار به عنوان سفیر به ایران گسیل شد، اما از تاریخ سفر و مدت اقامت وی در ایران و نیز نام سلطانى که وی به دربارش فرستاده شده بود، اطلاعى در دست نیست. | اختسان یکبار به عنوان سفیر به ایران گسیل شد، اما از تاریخ سفر و مدت اقامت وی در ایران و نیز نام سلطانى که وی به دربارش فرستاده شده بود، اطلاعى در دست نیست. | ||
[[محمد بهامد خانى]] مىنویسد: اختسان را در بازپسین سالهای سلطنت محمد بن تغلق به دربار سلطان ابوسعید ایلخانى در تبریز فرستادند و وی در راه بازگشت به هند در تهاته سند خبر درگذشت سلطان محمد را شنید و در همانجا ماند و اندکى بعد درگذشت؛ اما از آنجا که [[ابوسعید ایلخانى]] در 736ق درگذشته است و اختسان در بازپسین سالهای سلطنت محمد، یعنى اندکى پیش از 752ق به ایران فرستاده شده بود، سفارت وی در دربار ابوسعید قابل پذیرش نیست. | |||
==وفات== | ==وفات== | ||
وی در راه بازگشت به هند در تهاته سند خبر درگذشت سلطان محمد را شنید و در همانجا ماند و اندکى بعد درگذشت | وی در راه بازگشت به هند در تهاته سند خبر درگذشت سلطان محمد را شنید و در همانجا ماند و اندکى بعد درگذشت | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
1- بساتین الانس، | 1-بساتین الانس، | ||
کتاب بساتین الانس حکایت عشق شاه کشورگیر و شاهزاده خانم ملک آرای از داستانهای هندی است. | کتاب بساتین الانس حکایت عشق شاه کشورگیر و شاهزاده خانم ملک آرای از داستانهای هندی است. | ||
اختسان این داستان عاشقانه را که توسط یکى از دوستانش از سنسکریت به فارسى ساده ترجمه شده بود، بهخواهش وی به نثر فاخر فارسى درآورد و در خلال آن ابیات بسیاری به فارسى و عربى از جمله قصیدهای در ستایش از محمدشاه گنجاند. | اختسان این داستان عاشقانه را که توسط یکى از دوستانش از سنسکریت به فارسى ساده ترجمه شده بود، بهخواهش وی به نثر فاخر فارسى درآورد و در خلال آن ابیات بسیاری به فارسى و عربى از جمله قصیدهای در ستایش از محمدشاه گنجاند. | ||
او این اثر را به سلطان محمد بن تغلق تقدیم کرد. کتاب با ستایش غیاثالدین تغلق و محمد تغلق آغاز مىشود و با سپاس از یاریهای محمد به شاعر، پایان مىیابد. | او این اثر را به سلطان محمد بن تغلق تقدیم کرد. کتاب با ستایش غیاثالدین تغلق و محمد تغلق آغاز مىشود و با سپاس از یاریهای محمد به شاعر، پایان مىیابد. | ||
بساتین دارای 15 حکایت متداخل به سبک کلیله و دمنه و مرزباننامه است و در اغلب حکایتهای آن رویدادهایى چون بلبل شدن عاشق و گل شدن معشوق، یا حلول روح در کالبد دیگری چون طوطى و جز آن دیده مىشود. | بساتین دارای 15 حکایت متداخل به سبک کلیله و دمنه و مرزباننامه است و در اغلب حکایتهای آن رویدادهایى چون بلبل شدن عاشق و گل شدن معشوق، یا حلول روح در کالبد دیگری چون طوطى و جز آن دیده مىشود. | ||
نویسنده در خلال این داستانها به بیان مسائل سیاسى و امور کشورداری پرداخته است. مهمترین بخش این اثر مقدمه مفصل آن است که آگاهیهایى درباره مؤلف و نیز وقایع دوره غیاثالدین تغلق، بهویژه لشکرکشى وی به بنگال و تیروت و نیز رویدادهای دوره محمدشاه بهدست مىدهد. | |||
نویسنده در خلال این داستانها به بیان مسائل سیاسى و امور کشورداری پرداخته است. مهمترین بخش این اثر مقدمه مفصل آن است که آگاهیهایى درباره مؤلف و نیز وقایع دوره غیاثالدین تغلق، بهویژه لشکرکشى وی به بنگال و تیروت و نیز رویدادهای دوره محمدشاه بهدست مىدهد. | |||
بهسبب اهمیتى که این مقدمه از نظر تاریخى دارد، آنرا مکمل تاریخ فیروزشاهى تألیف برنى دانستهاند. در مقدمه آن، نظریات اصلاح طلبانه محمدشاه نیز آمده است. از آنجا که مقدمه بساتین الانس اطلاعات فراوانى از دوران سلطنت تغلق بهدست مىدهد، آن را تاریخ تغلق شاه نیز نامیدهاند. | بهسبب اهمیتى که این مقدمه از نظر تاریخى دارد، آنرا مکمل تاریخ فیروزشاهى تألیف برنى دانستهاند. در مقدمه آن، نظریات اصلاح طلبانه محمدشاه نیز آمده است. از آنجا که مقدمه بساتین الانس اطلاعات فراوانى از دوران سلطنت تغلق بهدست مىدهد، آن را تاریخ تغلق شاه نیز نامیدهاند. | ||
مؤلف در مقدمه تمایل خویش را به تألیف کتابى درباره پیروزیهای سلطان بیان داشته است، اما اشتغالات حرفهای و التزام در رکاب سلطان را مانع از آن دانسته، و افزوده است که سلطان نیز به وی اجازه چنین تألیف عظیمى را نمىدهد. | مؤلف در مقدمه تمایل خویش را به تألیف کتابى درباره پیروزیهای سلطان بیان داشته است، اما اشتغالات حرفهای و التزام در رکاب سلطان را مانع از آن دانسته، و افزوده است که سلطان نیز به وی اجازه چنین تألیف عظیمى را نمىدهد. | ||
اختسان در این کتاب که از آثار نادر ادبى به زبان فارسى پیش از دوره گورکانیان است، نهتنها به وقایع تاریخى، که به بیان نکات فرهنگى و آداب و رسوم زمان خویش نیز پرداخته است و در آن اشاراتى به نقاشى، چهرهپردازی، موسیقى و آلات آن، چوگان و شطرنج، نیز اعیاد و آیینهای مربوط به آنها، مراسم روز عاشورا، آداب و رسوم مختلف و جز آن بهچشم مىخورد. | اختسان در این کتاب که از آثار نادر ادبى به زبان فارسى پیش از دوره گورکانیان است، نهتنها به وقایع تاریخى، که به بیان نکات فرهنگى و آداب و رسوم زمان خویش نیز پرداخته است و در آن اشاراتى به نقاشى، چهرهپردازی، موسیقى و آلات آن، چوگان و شطرنج، نیز اعیاد و آیینهای مربوط به آنها، مراسم روز عاشورا، آداب و رسوم مختلف و جز آن بهچشم مىخورد. | ||
از این کتاب نسخههایى در موزه بریتانیا به شماره 7717، در کتابخانه تکلو اوغلوی ترکیه بهشماره 3968 و در آکادمى علوم لنینگراد بهشماره 997ب موجود است. | از این کتاب نسخههایى در موزه بریتانیا به شماره 7717، در کتابخانه تکلو اوغلوی ترکیه بهشماره 3968 و در آکادمى علوم لنینگراد بهشماره 997ب موجود است. | ||
بساتین الانس توسط شیخ فخرالدین ابن نشاطى در 1066ق/ 1655م به زبان اردوی دکنى ترجمه، و به نظم کشیده شده، و [[هندوشاه استرآبادی، محمدقاسم]] مؤلف [[تاریخ فرشته از آغاز تا بابر]] نیز آنرا خلاصه کرده است. | بساتین الانس توسط شیخ فخرالدین ابن نشاطى در 1066ق/ 1655م به زبان اردوی دکنى ترجمه، و به نظم کشیده شده، و [[هندوشاه استرآبادی، محمدقاسم]] مؤلف [[تاریخ فرشته از آغاز تا بابر]] نیز آنرا خلاصه کرده است.<ref>احمد، نذیر، ج7، ص168-167</ref>. | ||
<ref>احمد، نذیر، ج7، ص168-167</ref>. | |||
| | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۹۰: | خط ۸۹: | ||
احمد، نذیر، دائرهالمعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377. | احمد، نذیر، دائرهالمعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377. | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[بساتین الانس]] | |||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 اسفند 1402]] | ||
[[رده:فاقد کد پدیدآور]] | [[رده:فاقد کد پدیدآور]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۷ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۳۱
اَخْتَسان، یا اِخْتِسان، تاجالدین محمد بن صدر بن علایى عبدوسى، ادیب پارسىگوی هند و رئیس دارالانشای غیاثالدین تغلق (حک 720- 725ق/1320- 1325م) و جانشین وی محمد بن تغلق (حک 725- 752ق).
از وی با عنوان اَخْسَتان نیز یاد شده است، اما از آنجا که تقریباً در تمامى نسخههای موجود کتاب وی بساتین الانس، نام او به صورت اختسان آمده، این صورت درست نمىنماید. همچنین وی را با عنوان عبدوسى، عیدروسى و عیدوسى نیز آوردهاند که بهنظر مىرسد دو شکل اخیر تصحیف شده عبدوسى باشد.
زادگاه، ولادت
اختسان چنانکه خود مىگوید، در دهلى زاده شد و پدرش نیز از اهالى دهلى بود؛ از اینرو وی را دهلوی و هندی نیز خواندهاند.
از آنجا که اختسان تاریخ تألیف بساتینالانس را 726ق، و در 26 سالگى خود ذکر کرده است، مىتوان گفت که ولادت وی در 700ق/1301م روی داده است.
مناصب
اختسان در 20 سالگى به ریاست دارالانشای دربار غیاثالدین تغلق گمارده شد و در لشکرکشى به بنگال در این منصب ملازم وی بود و هنگام تسخیر تیروت بیمار شد و مدتى نسبتاً طولانى در این شهر در بستر افتاد. در همین ایام بود که بساتین الانس را تألیف کرد. اختسان یکبار به عنوان سفیر به ایران گسیل شد، اما از تاریخ سفر و مدت اقامت وی در ایران و نیز نام سلطانى که وی به دربارش فرستاده شده بود، اطلاعى در دست نیست.
محمد بهامد خانى مىنویسد: اختسان را در بازپسین سالهای سلطنت محمد بن تغلق به دربار سلطان ابوسعید ایلخانى در تبریز فرستادند و وی در راه بازگشت به هند در تهاته سند خبر درگذشت سلطان محمد را شنید و در همانجا ماند و اندکى بعد درگذشت؛ اما از آنجا که ابوسعید ایلخانى در 736ق درگذشته است و اختسان در بازپسین سالهای سلطنت محمد، یعنى اندکى پیش از 752ق به ایران فرستاده شده بود، سفارت وی در دربار ابوسعید قابل پذیرش نیست.
وفات
وی در راه بازگشت به هند در تهاته سند خبر درگذشت سلطان محمد را شنید و در همانجا ماند و اندکى بعد درگذشت
آثار
1-بساتین الانس،
کتاب بساتین الانس حکایت عشق شاه کشورگیر و شاهزاده خانم ملک آرای از داستانهای هندی است.
اختسان این داستان عاشقانه را که توسط یکى از دوستانش از سنسکریت به فارسى ساده ترجمه شده بود، بهخواهش وی به نثر فاخر فارسى درآورد و در خلال آن ابیات بسیاری به فارسى و عربى از جمله قصیدهای در ستایش از محمدشاه گنجاند.
او این اثر را به سلطان محمد بن تغلق تقدیم کرد. کتاب با ستایش غیاثالدین تغلق و محمد تغلق آغاز مىشود و با سپاس از یاریهای محمد به شاعر، پایان مىیابد. بساتین دارای 15 حکایت متداخل به سبک کلیله و دمنه و مرزباننامه است و در اغلب حکایتهای آن رویدادهایى چون بلبل شدن عاشق و گل شدن معشوق، یا حلول روح در کالبد دیگری چون طوطى و جز آن دیده مىشود.
نویسنده در خلال این داستانها به بیان مسائل سیاسى و امور کشورداری پرداخته است. مهمترین بخش این اثر مقدمه مفصل آن است که آگاهیهایى درباره مؤلف و نیز وقایع دوره غیاثالدین تغلق، بهویژه لشکرکشى وی به بنگال و تیروت و نیز رویدادهای دوره محمدشاه بهدست مىدهد.
بهسبب اهمیتى که این مقدمه از نظر تاریخى دارد، آنرا مکمل تاریخ فیروزشاهى تألیف برنى دانستهاند. در مقدمه آن، نظریات اصلاح طلبانه محمدشاه نیز آمده است. از آنجا که مقدمه بساتین الانس اطلاعات فراوانى از دوران سلطنت تغلق بهدست مىدهد، آن را تاریخ تغلق شاه نیز نامیدهاند.
مؤلف در مقدمه تمایل خویش را به تألیف کتابى درباره پیروزیهای سلطان بیان داشته است، اما اشتغالات حرفهای و التزام در رکاب سلطان را مانع از آن دانسته، و افزوده است که سلطان نیز به وی اجازه چنین تألیف عظیمى را نمىدهد.
اختسان در این کتاب که از آثار نادر ادبى به زبان فارسى پیش از دوره گورکانیان است، نهتنها به وقایع تاریخى، که به بیان نکات فرهنگى و آداب و رسوم زمان خویش نیز پرداخته است و در آن اشاراتى به نقاشى، چهرهپردازی، موسیقى و آلات آن، چوگان و شطرنج، نیز اعیاد و آیینهای مربوط به آنها، مراسم روز عاشورا، آداب و رسوم مختلف و جز آن بهچشم مىخورد.
از این کتاب نسخههایى در موزه بریتانیا به شماره 7717، در کتابخانه تکلو اوغلوی ترکیه بهشماره 3968 و در آکادمى علوم لنینگراد بهشماره 997ب موجود است. بساتین الانس توسط شیخ فخرالدین ابن نشاطى در 1066ق/ 1655م به زبان اردوی دکنى ترجمه، و به نظم کشیده شده، و هندوشاه استرآبادی، محمدقاسم مؤلف تاریخ فرشته از آغاز تا بابر نیز آنرا خلاصه کرده است.[۱].
پانویس
- ↑ احمد، نذیر، ج7، ص168-167
منابع مقاله
احمد، نذیر، دائرهالمعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377.