۱۱۸٬۷۲۰
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'می کش' به 'میکش') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'افق های ' به 'افقهای ') |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
میرخواند از مورخینی است که به تاریخ عمومی میپردازد و ازنگاهی جامع و وسیع نسبت به تاریخ برخوردارند. یکی ازهمفکران و نیز شاگردان وی در این زمینه [[خواندمیر، غیاثالدین بن همامالدین|خواندمیر]] (مؤلف تاریخ عمومی بنام [[تاريخ حبيب السير في اخبار افراد بشر|تاریخ حبیب السیر]] میباشد). | میرخواند از مورخینی است که به تاریخ عمومی میپردازد و ازنگاهی جامع و وسیع نسبت به تاریخ برخوردارند. یکی ازهمفکران و نیز شاگردان وی در این زمینه [[خواندمیر، غیاثالدین بن همامالدین|خواندمیر]] (مؤلف تاریخ عمومی بنام [[تاريخ حبيب السير في اخبار افراد بشر|تاریخ حبیب السیر]] میباشد). | ||
برخی محققین گفتهاند که وی در نگارش تاریخ روضه الصفا درشیوه و اسلوب به | برخی محققین گفتهاند که وی در نگارش تاریخ روضه الصفا درشیوه و اسلوب به افقهای جدیدی دست یافته بود. | ||
میرخواند ادیب و مورخی بزرگ بود و در کتب خود شیوه نگارش روان و پختهای را جلوهگر ساخت و درعین استفاده از تماثیل و استعارات مختلف، نثر سلیسی را به کار گرفت که بعدها مورد استفاده مورخان دیگر قرار گرفت. وی در بهرهگیری از علوم و دانشهای مختلف به پایهای رسیده بود که حتی موجبات تحسین امیرعلیشیر نوائی را فراهم آورد و امیر او را در علم تاریخ و انشاء بیهمتا خواند. تسلط میرخواند در انشاء و فنون ادبی زمان خود مورد تحسین مورخان پس از وی نیز قرار گرفته است به گونهای که خواندمیر نواده فاضل او نیز خواجه میرخواند را به بهترین کلام ستوده است: (وفور وقوف آن حضرت در فن تاریخ و صنعت انشاء بمرتبهیی بود که قلم سخن آرا از تبیین آن بعجز و قصور اعتراف دارد و کمال بلاغت آن مهر سپهر سیادت در تحریر حکایات و تقریر روایات درجهیی داشت که بیان فصحا توضیح آنرا کما ینبغی از جمله محالات میشمارد).<ref>[http://ssvs.blogfa.com/post/408 سایت قلمرو معرفت]</ref>. | میرخواند ادیب و مورخی بزرگ بود و در کتب خود شیوه نگارش روان و پختهای را جلوهگر ساخت و درعین استفاده از تماثیل و استعارات مختلف، نثر سلیسی را به کار گرفت که بعدها مورد استفاده مورخان دیگر قرار گرفت. وی در بهرهگیری از علوم و دانشهای مختلف به پایهای رسیده بود که حتی موجبات تحسین امیرعلیشیر نوائی را فراهم آورد و امیر او را در علم تاریخ و انشاء بیهمتا خواند. تسلط میرخواند در انشاء و فنون ادبی زمان خود مورد تحسین مورخان پس از وی نیز قرار گرفته است به گونهای که خواندمیر نواده فاضل او نیز خواجه میرخواند را به بهترین کلام ستوده است: (وفور وقوف آن حضرت در فن تاریخ و صنعت انشاء بمرتبهیی بود که قلم سخن آرا از تبیین آن بعجز و قصور اعتراف دارد و کمال بلاغت آن مهر سپهر سیادت در تحریر حکایات و تقریر روایات درجهیی داشت که بیان فصحا توضیح آنرا کما ینبغی از جمله محالات میشمارد).<ref>[http://ssvs.blogfa.com/post/408 سایت قلمرو معرفت]</ref>. |