۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '= ' به '=') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
(۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۸: | خط ۸: | ||
|زبان | |زبان | ||
| زبان = | | زبان = | ||
| کد کنگره = | | کد کنگره = | ||
| موضوع =تفسیر عصری(بهروز) | | موضوع =تفسیر عصری(بهروز) | ||
|ناشر = | |ناشر = | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
[[هندی، سید احمدخان|سید احمدخان]] کوشیده است تا ظهور انسان را بر روی کره خاکی، به عنوان یک حادثه ویژه در طیّ یک روند تکامل طولانی و سختکوشانه، توجیه کند؛ اگر چه خداوند را که کلمه خلّاقه «کن» را ادا کرده است سلسله جنبان این روند میداند. | [[هندی، سید احمدخان|سید احمدخان]] کوشیده است تا ظهور انسان را بر روی کره خاکی، به عنوان یک حادثه ویژه در طیّ یک روند تکامل طولانی و سختکوشانه، توجیه کند؛ اگر چه خداوند را که کلمه خلّاقه «کن» را ادا کرده است سلسله جنبان این روند میداند. | ||
کلمه ملک (فرشته) به نظر او بیانگر قدرت بیمنتهای خداوند و قوای طبیعی نظیر آب و باد و ابر است. آشکارا میگوید: صلابت | کلمه ملک (فرشته) به نظر او بیانگر قدرت بیمنتهای خداوند و قوای طبیعی نظیر آب و باد و ابر است. آشکارا میگوید: صلابت کوهها، روانی آب، نیروی رشد گیاهان، قوّه جذب و دفع الکتریسیته و همه نیروهایی که ما در اشیای گوناگون جهان جلوهگر مییابیم، با کلمه ملک بیان شده است. به همین ترتیب شیطان به نظر او موجودی نیست که وجود خارجی و موجودیتی بیرون از ما داشته باشد، بلکه نشانگر قوای شر موجود در جهان است. | ||
[[هندی، سید احمدخان|سید احمدخان]] وجود روح را باور دارد و آن را جاوید میداند و به معاد جسمانی- روحانی معتقد است؛ اما بهشت و دوزخ را که در قرآن با تعابیر محسوس و مادّی بیان شدهاند، صرفا استعاره و تمثیل از احوال روحی در حیات اخروی میداند. به نظر او محال است حقیقت چیزهای ماورای حسّ با کلمات بیان شود، حتی اگر آن کلمات، جزو کلام الهی باشد. | [[هندی، سید احمدخان|سید احمدخان]] وجود روح را باور دارد و آن را جاوید میداند و به معاد جسمانی- روحانی معتقد است؛ اما بهشت و دوزخ را که در قرآن با تعابیر محسوس و مادّی بیان شدهاند، صرفا استعاره و تمثیل از احوال روحی در حیات اخروی میداند. به نظر او محال است حقیقت چیزهای ماورای حسّ با کلمات بیان شود، حتی اگر آن کلمات، جزو کلام الهی باشد. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
==مقاله سید جمالالدین درباره تفسیر سید احمدخان== | ==مقاله سید جمالالدین درباره تفسیر سید احمدخان== | ||
[[اسدآبادی، سید جمالالدین|سید جمالالدین اسدآبادی]] در یکی از تبعیدهای خود که در هند بهسر میبرد، با سخنان و مقالات سید احمدخان آشنا شد و با شامّه تیز خود به دهریگری یا اصالت طبیعی بودن او پی برد و به قول بسیاری از صاحب نظران، رساله «پنچریه» را در ردّ او و همفکرانش نوشت. مقاله ویژهای با عنوان «تفسیر و مفسر» درباره این تفسیر دارد که در آن آمده است: «شنیدم که شخصی در حالت کبر سنّ و کثرت تجربیات و سیاحت ممالک فرنگ، پس از کدّ و جهد، به جهت اصلاح جامعه اسلامی تفسیری بر قرآن نوشته است ... و گمان بردم که گمشده خود را یافتهام؛ ولی چون تفسیر به نظر[م] گذشت [دیدم] به هیچ وجه در راه یاد شده قدم نگذارده، تنها همّت خود را بر آن گماشته که هر آیهای که در آن ذکری از ملک و یا جن و یا روحالامین و یا وحی و یا جنت و نار و یا معجزهای از معجزات انبیا علیهمالسّلام میرود، آن آیه را از ظاهر خود بر آورده به تأویلات بارده زندیقهای قرون گذشته تأویل نماید. فرق همین است که زنادقه سلف دانشمندانی بودهاند و این مفسر بیچاره بسیار عوام است؛ لهذا نمیتواند اقوال ایشان را هم بخوبی فرا گیرد ... و عجیبتر آن است که این مفسّر، رتبه مقدسه الهیه نبوت را تنزّل داده، به پایه «رفارمر»<ref> واژهای انگليسی است: (REFORMER) به معنای مصلح مذهبی</ref> فرود آورده و انبیا علیهمالسّلام را چون «واشنگتن» و «ناپلئون» و ... گمان کرده است ...». | [[اسدآبادی، سید جمالالدین|سید جمالالدین اسدآبادی]] در یکی از تبعیدهای خود که در هند بهسر میبرد، با سخنان و مقالات سید احمدخان آشنا شد و با شامّه تیز خود به دهریگری یا اصالت طبیعی بودن او پی برد و به قول بسیاری از صاحب نظران، رساله «پنچریه» را در ردّ او و همفکرانش نوشت. مقاله ویژهای با عنوان «تفسیر و مفسر» درباره این تفسیر دارد که در آن آمده است: «شنیدم که شخصی در حالت کبر سنّ و کثرت تجربیات و سیاحت ممالک فرنگ، پس از کدّ و جهد، به جهت اصلاح جامعه اسلامی تفسیری بر قرآن نوشته است... و گمان بردم که گمشده خود را یافتهام؛ ولی چون تفسیر به نظر[م] گذشت [دیدم] به هیچ وجه در راه یاد شده قدم نگذارده، تنها همّت خود را بر آن گماشته که هر آیهای که در آن ذکری از ملک و یا جن و یا روحالامین و یا وحی و یا جنت و نار و یا معجزهای از معجزات انبیا علیهمالسّلام میرود، آن آیه را از ظاهر خود بر آورده به تأویلات بارده زندیقهای قرون گذشته تأویل نماید. فرق همین است که زنادقه سلف دانشمندانی بودهاند و این مفسر بیچاره بسیار عوام است؛ لهذا نمیتواند اقوال ایشان را هم بخوبی فرا گیرد... و عجیبتر آن است که این مفسّر، رتبه مقدسه الهیه نبوت را تنزّل داده، به پایه «رفارمر»<ref> واژهای انگليسی است: (REFORMER) به معنای مصلح مذهبی</ref> فرود آورده و انبیا علیهمالسّلام را چون «واشنگتن» و «ناپلئون» و... گمان کرده است...». | ||
==تذکر== | ==تذکر== | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
معرفت، محمدهادی، تفسیر و مفسران، قم، | معرفت، محمدهادی، تفسیر و مفسران، قم، مؤسسه فرهنگی انتشاراتی التمهید، چاپ یکم، 1379-1380ش. | ||
{{تفاسیر}} | |||
==وابستهها== | ==وابستهها== |