۱۰۶٬۵۵۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ت های' به 'تهای') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'بیش تر ' به 'بیشتر ') |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
- من در مسابقات فوتبال شرکت کردم، خط دفاع بودم. وقتی که با یکی از بچهها منو تعویض کردن، تیم ما دو گل خورد اما ما امید خودمان را از دست ندادیم و بدون ناراحتی به بازی ادامه دادیم. یکی از بچهها ناخواسته به تیم خودمان گل زد اما بعد یک گل به تیم حریف زد اما چه سود در نهایت تیم حریف اول شد. ماهم به آنها گفتیم هر شکستی مقدمه یک پیروزی است. متین محمودزاده – پنجم خرد | - من در مسابقات فوتبال شرکت کردم، خط دفاع بودم. وقتی که با یکی از بچهها منو تعویض کردن، تیم ما دو گل خورد اما ما امید خودمان را از دست ندادیم و بدون ناراحتی به بازی ادامه دادیم. یکی از بچهها ناخواسته به تیم خودمان گل زد اما بعد یک گل به تیم حریف زد اما چه سود در نهایت تیم حریف اول شد. ماهم به آنها گفتیم هر شکستی مقدمه یک پیروزی است. متین محمودزاده – پنجم خرد | ||
- خاطره من از جایی آغاز شد که من توی حیاط مدرسه خیلی شیطون بودم و همیشه آقای دهقانی یا خانم ناظم به من تذكر میدادند. از آقای دهقانی ممنون هستم همچنین از خانم ناظم. پس از چند روز با بهترین دوستم شهبازی به حیاط رفتیم و بازی کردیم.یک روز از طرف مدرسه برای روز درخت کاری به ما گفتند هر یکی یک نهال تهیه کنیم. فردایش به پارک جنگلی رفتم و میان انبوه درختها میگشتیم و نهال هم میکاشتیم. در اینجا دلم میخواهد ازهمه آموزگاران گرامی که بی سوادی را از ذهن ما میپرانند و با سوادی برای ذهن ما میآورند سپاسگزاری کنم. ابولپور تنبل بود اما حالا خیلی درس خوان شده است. اسدی هم | - خاطره من از جایی آغاز شد که من توی حیاط مدرسه خیلی شیطون بودم و همیشه آقای دهقانی یا خانم ناظم به من تذكر میدادند. از آقای دهقانی ممنون هستم همچنین از خانم ناظم. پس از چند روز با بهترین دوستم شهبازی به حیاط رفتیم و بازی کردیم.یک روز از طرف مدرسه برای روز درخت کاری به ما گفتند هر یکی یک نهال تهیه کنیم. فردایش به پارک جنگلی رفتم و میان انبوه درختها میگشتیم و نهال هم میکاشتیم. در اینجا دلم میخواهد ازهمه آموزگاران گرامی که بی سوادی را از ذهن ما میپرانند و با سوادی برای ذهن ما میآورند سپاسگزاری کنم. ابولپور تنبل بود اما حالا خیلی درس خوان شده است. اسدی هم بیشتر از ابولپور درسش خوب شده است. یادم هست که مشقم را نمینوشتم و هميشه جریمه مي شدم و سالاری بهترین دوست خوب من بود. مهدی ولی زاده – پنجم انديشه | ||
== کلاس ششم == | == کلاس ششم == |