بداية المجتهد و نهاية المقتصد: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
| سال نشر = 1431ق/2010م | | سال نشر = 1431ق/2010م | ||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE37557AUTOMATIONCODE | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE66394AUTOMATIONCODE، AUTOMATIONCODE37557AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =7 | | تعداد جلد =7 |
نسخهٔ کنونی تا ۳ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۱
بداية المجتهد و نهاية المقتصد | |
---|---|
پدیدآوران | ابن رشد، محمد بن احمد (نویسنده) وردی، عبدالامیر، تمیمی، جاسم، ربیعی، عقيل، العلی، احمد، حلو، عبد جابر، موسوی، منذر، موسوی، محمدکاظم، شوقی، محمد، قربانی، رمضان علی (محققین) |
ناشر | المجمع العالمي للتقريب بين المذاهب الإسلامية |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1431ق/2010م |
چاپ | 1 |
شابک | 978-964-167-110-7 |
موضوع | فقه مالکی - قرن 6ق.، فقه مالکی - مطالعات تطبیقی، فقه جعفری - مطالعات تطبیقی |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 7 |
کد کنگره | |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
بداية المجتهد و نهاية المقتصد، اثر ابوالولید محمد بن احمد بن محمد بن رشد قرطبی (520- 595ق)، کتابی است در فقه تطبیقی عامه که با تحقیق جمعی از محققین به چاپ رسیده است.
انگیزه نگارش
ابن رشد انگیزه خود را از نوشتن کتاب، در پیشگفتار بیان کرده است. او دو هدف را در این نوشتار، پی میگیرد؛ نخست بهرهای است که خود از این کار میبرد. او خواسته است احکام فقهیای را که فقیهان در آن اختلاف و یا اتفاق دارند، برای خود بیان کند و راز اختلاف میان آنها را دریابد، تا بدینصورت، به اصولی دست یابد که فقیهان از آن استفاده کردهاند، تا مسائل مسکوت شرع را بیان کنند. هدف دوم، فایدهای است که به دیگران میرسد و آن باز کردن باب اجتهاد است[۱].
نامهای دیگر کتاب
این کتاب در آثار برخی مؤلفان، به نامهای دیگر شناسانده شده است؛ ابن ابیاصیبعه آن را «نهایة المجتهد» ثبت کرده و حاجی خلیفه از آن با عنوان «نهاية المجتهد و كفاية المتقصد» نام برده و هیچ توضیحی درباره آن نداده است[۲].
ساختار
کتاب با مقدمه ناشر آغاز و مطالب که شامل 67 مبحث فقهی است و مانند بیشتر منابع فقهی، با طهارت آغاز و با مبحث قضا پایان مییابد، در دو جلد عرضه شده است.
شیوه کار مؤلف
روش مؤلف آن است که بعد از ذکر اقوال، به بررسی آنها پرداخته و دیدگاه برتر را با عباراتی چون «اظهر است» یا «اقوی است» متمایز میسازد. در برخی موارد، این دیدگاه برتر همان نظر شیعه یا بسیار نزدیک به آن میباشد[۳]. شیوه کار وی، آن است که در ابتدای هر بحث، تصویری کلی از فروع و بخشهای آن مبحث به خواننده نشان داده و سپس گامبهگام به توضیح تفصیلی آن فروع پرداخته است. هریک از کتب فقهی مثلاً «کتاب الفرائض» را ابتدا به چند قسم و سپس هر قسم را به چند نوع و هر نوع را به چند باب، تقسیمبندی کرده و درباره آنها بحث میکند؛ بدینصورت که نظرات فقهای مختلف را مطرح مینماید. فقهایی از صحابه نظیر علی(ع)، ابن عباس، ابن مسعود، عمر، ابوبکر و... و همچنین فقهایی متأخر چون ابوحنیفه، شافعی، مالک و احمد بن حنبل بزرگان مذاهب چهارگانه و نیز افرادی چون سفیان ثوری، لیث، ابویوسف، ابن ابیلیلی، داوود ظاهری، اوزاعی، ابن ماجشون و...[۴].
گزارش محتوا
در مقدمه، به بیان اهمیت و برخی از مزایا و ویژگیهای کتاب، پرداخته شده است[۵].
مؤلف ابتدا بحثی فشرده درباره مبانی و منابع استنباط فقهی مطرح کرده و جایگاه سنت (قول، فعل و تقریر پیامبر(ص))، قیاس شرعی (شامل قیاس، از راه یافتن مشابهتهای دو موضوع و قیاس از راه اثبات مشارکت دو موضوع در علتی که منشأ حکم شده است) و اجماع را باز شناسانده و درباره الفاظی که در قرآن و سنت برای بیان احکام به کار رفته است، توضیح داده و به موارد اختلاف فقهای بزرگ و مذاهب فقهی در این مباحث اشاره کرده، آنگاه به بررسی علل پیدایش اختلاف در آرای فقها و مذاهب پرداخته و این علل را در شش مقوله ردهبندی کرده است؛ مانند اینکه گاهی یکلفظ چندمعنا دارد و پذیرش هر معنا در حکم فقهی مؤثر است؛ نظیر واژه «قرء» در قرآن (بقره: 288) که در مسئله عده طلاق نقش دارد. اختلاف رأی در مبانی استنباط، اختلاف فقهم نسبت به عبارات کتاب و سنت و وجود دلایل متعارض درباره یک موضوع که احکام متفاوت از آنها استنباط میشود، از مواردی است که به اختلاف آرای فقهی میانجامد[۶].
مقدمه فشرده ابن رشد، در واقع برای گویاتر کردن دستهبندی اسباب پیدایش اختلاف بوده است و این دستهبندی، مبنای بررسیها و تعلیمهای او از اختلاف فقهی در سراسر کتاب است؛ مثلاً درباره شماره نمازهای واجب میگوید که ابوحنیفه و پیروان او، برخلاف سایر فقها، علاوه بر نمازهای پنجگانه، نماز وتر (بخشی از نماز شب) را نیز واجب میدانند، سپس توضیح میدهد که وجود احادیث متعارض منشأ این اختلاف رأی شده است و با ذکر آن احادیث، چگونگی مواجهه فقها با آنها را تبیین میکند. درباره کمترین تعداد نمازخوان برای برپایی نماز جمعه، با توجه به اینکه بهاتفاق همه فقها، این نماز باید به جماعت خوانده شود، میگوید که اختلاف فقها برخاسته از آرای آنها درباره واژه «جمع» است و همچنین از اینکه کمترین عدد «جمع» را باید دو، سه یا چهار دانست، بهعلاوه اینکه آیا امام جماعت در این شمارش ملحوظ میشود یا خیر[۷].
ابن رشد غالباً به توضیح و تبیین دلایل آرای مختلف بسنده کرده و بهندرت در مقام دفاع از یک رأی بوده یا رأی خود را باز گرفته است. به همین دلیل، کتاب او را نباید از کتابهای «علم الخلاف» (از شاخههای فقه) دانست؛ هرچند از بهترین مآخذ مطالعه این موضوع به شمار میرود[۸].
او در این کتاب، فقط به ذکر اقوال و آرای بانیان مذاهب چهارگانه اهل سنت و فقهای این مذاهب نپرداخته است، بلکه آرای فقهای مذهب ظاهری، فقهای متقدم بر مذاهب چهارگانه مانند اوزاعی، ابن ابیلیلی و ابوثور و کسانی چون طبری را نیز آورده است. احاطه فقهی مؤلف و قدرت او در تبیین مطالب، در سراسر کتاب مشهود است و به گفته صفدی، این اثر در موضوع خود، سودمندترین و از حیث روش، نیکوترین کتاب است[۹].
این کتاب بهصورت خلاصه و موجز نوشته شده است. ذکر دلیل اقوال و بررسی آن و گاه اظهارنظر منطقی در مورد آنها و توجه به فروعات مباحث و تبویب و فصلبندی جالب کتاب، آن را بهصورت یک دوره کامل فقه کلاسیک و منظم درآورده است. منبع ارجاع ابن رشد در ترجیح یک نظر، سنت و بهویژه سنتهای پیامبر(ص) است که با گنجانده شدن در کتب حدیثی بزرگ، اعتبار مییابد. ابن رشد در پرداختن به این سنتها، رویکردی نزدیک به شافعیه دارد، اما او سنت قطعی را بر محتمل ترجیح داده و بدینسان، راه خود را از شافعیه جدا کرده است. از سوی دیگر، با گرایش مالکیه به سیره اهل مدینه، مخالف است، چراکه آن را یک اجتماع محدود میداند که چیزی را ثابت نمیکند. به نظر وی، اجتماع فقط هنگامی معتبر است که با یک نص یا تفسیر خردپذیر تائید شود. او کاربرد استدلال تمثیلی (قیاس) را به دلیل وجود نمونههای مشخص نامحدود میپذیرد. وی درحالیکه در برابر نصگرای ظاهریه که آن عاجز کننده میداند، نگرشی عبوس دارد، ولی بر تقلید کورکورانه پیشینیان مالکی خود دل میسوزاند و از تلاش شخصی (اجتهاد) بهویژه در مسائل که احاطه بر آن از طریق قاعده دشوار است، طرفداری میکند[۱۰].
این کتاب، از یکسو بر گرایش امروزی بر پرهیز از چسبیدن به یک مکتب و بهحساب آوردن دیگر آموزهایهای مطرحشده تأکید دارد و از سوی دیگر، عقلگرایی نهفته در آن، راه را برای آیندگان هموار کرده است[۱۱].
در پایان، میتوان چنین گفت که این اثر، کتابی مفید و مختصر در زمینه فقه تطبیقی مذاهب چهارگانه و برخی دیگر از مذاهب همچون ظاهریه است که مؤلف در عین پرداختن به نظرات سایر مذاهب، استقلال و بیطرفی خویش را حفظ کرده است و این یکی از ویژگیهای منحصربهفرد این کتاب که آن را از سایر کتب فقه تطبیقی اهل سنت، متمایز ساخته است. مؤلف با آنکه بنا به اقوال مختلف، مالکی مذهب بوده، اما در ارائه نظرات فقهی مذهبش، هیچگونه تعصبی بهکار نبرده، بلکه با واقعنگری و آزاداندیشی، به بررسی آرا پرداخته و با دلایل منطقی، نظر درستتر را، هرچند مخالف نظر مالک، بیان کرده است[۱۲].
وضعیت کتاب
این کتاب در دهههای اخیر، بارها چاپ شده است[۱۳].
تنها شرح مدونی که بر این کتاب نوشته شده، «السبيل المرشد الی بداية المجتهد و نهاية المقتصد» است که به قلم دکتر عبدالله العبادی، در سال 1412ق، به رشته تحریر درآمده است. روش وی بدینصورت است که متن منقح و صحیحی از بدایه را در متن آورده و در پاورقی، به مناسبت، سلسله سند و منبع روایات و شماره آیات را مشخص کرده است[۱۴].
پانویس
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- ترابی، اکبر، «بدایة المجتهد و نهایة المقتصد»، ادیان و مذاهب و ادیان، نشریه دانشنامه جهان اسلام، سال 1377، شماره 2.
- رضایی، مهین؛ قاسمپیوندی، هاجر؛ امیرپور، حیدر؛ پارسا، علیرضا، «بدایة المجتهد و نهایة المقتصد ابن رشد؛ اثری ماندگار در تبیین منطقی فقه اسلامی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، نشریه معارف منطقی: پاییز و زمستان 1397- شماره 9 (علمی-پژوهشی).
- آقایی بجستانی، مریم، «سیری در نظریات فقهی ابن رشد و بررسی کتاب بداية المجتهد و نهاية المقتصد»، فقه و اصول: نشریه پژوهشهای فقه و حقوق اسلامی: تابستان 1384- پیششماره(ISC) 3.