دیوان شرف‌الدین حسن حکیم شفایی اصفهانی: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    جز (جایگزینی متن - ' ]]' به ']]')
     
    (۵ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
    خط ۶: خط ۶:
    | پدیدآوران =  
    | پدیدآوران =  
    [[ش‍ف‍ای‍ی‌ اص‍ف‍ه‍ان‍ی‌، ح‍س‍ن‌ ب‍ن‌ م‍ح‍م‍دح‍س‍ی‍ن‌]] (نويسنده)
    [[ش‍ف‍ای‍ی‌ اص‍ف‍ه‍ان‍ی‌، ح‍س‍ن‌ ب‍ن‌ م‍ح‍م‍دح‍س‍ی‍ن‌]] (نويسنده)
    [[ب‍ن‍ان‌، ل‍طف‍ع‍ل‍ی‌ ]] (مصحح)
    [[ب‍ن‍ان‌، ل‍طف‍ع‍ل‍ی‌]] (مصحح)
    [[ب‍ن‍ان‌، ل‍طف‍ع‍ل‍ی‌]] (مقدمه‌نويس)
    [[ب‍ن‍ان‌، ل‍طف‍ع‍ل‍ی‌]] (مقدمه‌نويس)
    |زبان
    |زبان
    | زبان = فارسی
    | زبان = فارسی
    | کد کنگره =     
    | کد کنگره = PIR۶۳۲۷/د۹ ۱۳۶۲      
    | موضوع =
    | موضوع =شعر فا‌رسی‌ - قرن‌ ۱۱ق‌,شفا‌ئی‌ اصفها‌نی‌، حسن‌بن‌محمدحسین‌، ۹۶۶-۱۰۳۷ق‌
    |ناشر  
    |ناشر  
    | ناشر = اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان آذربایجان شرقی
    | ناشر = اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان آذربایجان شرقی
    خط ۲۶: خط ۲۶:
    | پیش از =  
    | پیش از =  
    }}
    }}
    '''دیوان شرف‌الدین حسن حکیم شفایی اصفهانی'''، مجموعه اشعار شرف‌الدین حسن بن محمدحسین شفایی اصفهانی (966-1037ق) است که با تصحیح، مقدمه و تعلیقات لطفعلی بنان، منتشر شده است.
    '''دیوان شرف‌الدین حسن حکیم شفایی اصفهانی'''، مجموعه اشعار [[ش‍ف‍ای‍ی‌ اص‍ف‍ه‍ان‍ی‌، ح‍س‍ن‌ ب‍ن‌ م‍ح‍م‍دح‍س‍ی‍ن‌|شرف‌الدین حسن بن محمدحسین شفایی اصفهانی]] (966-1037ق) است که با تصحیح، مقدمه و تعلیقات لطفعلی بنان، منتشر شده است.


    حکیم شفایی مدعی نوآوری و ابداع سبک تازه‌ای است، اما با وجود این، به شعرای مشهور چون حافظ، ارادت و ایمان خاصی داشته و در اشعار، از او به قالب و محتوا، اقتفا کرده است:
    [[ش‍ف‍ای‍ی‌ اص‍ف‍ه‍ان‍ی‌، ح‍س‍ن‌ ب‍ن‌ م‍ح‍م‍دح‍س‍ی‍ن‌|حکیم شفایی]] مدعی نوآوری و ابداع سبک تازه‌ای است، اما با وجود این، به شعرای مشهور چون حافظ، ارادت و ایمان خاصی داشته و در اشعار، از او به قالب و محتوا، اقتفا کرده است:
    '''خسرو ملک معانی چو شفایی باشم
    گر پسند نظر حافظ شیراز افتم'''<ref>ر.ک: مقدمه، صفحه صدوبیست‌ودو</ref>.


    در بین اشعار حکیم شفایی، به ابیاتی برمی‌خوریم که بیان رندانه حافظ و قلندری و وارستگی او را به خاطر می‌آورد:
    {{شعر}}
    '''از باده جوانی کن از آن پیش که گویند
    {{ب|''خسرو ملک معانی چو شفایی باشم''|2=''گر پسند نظر حافظ شیراز افتم''<ref>ر.ک: مقدمه، صفحه صدوبیست‌ودو</ref>}}
    از دیر کهن‌سال فلان رفت و جوان رفت'''
    {{پایان شعر}}
     
    در بین اشعار [[ش‍ف‍ای‍ی‌ اص‍ف‍ه‍ان‍ی‌، ح‍س‍ن‌ ب‍ن‌ م‍ح‍م‍دح‍س‍ی‍ن‌|حکیم شفایی]]، به ابیاتی برمی‌خوریم که بیان رندانه حافظ و قلندری و وارستگی او را به خاطر می‌آورد:
    '''مرهون باده کرده شفایی وجود خویش
    {{شعر}}
    ارزان ز پیر میکده رطل گران گرفت'''
    {{ب|''از باده جوانی کن از آن پیش که گویند''|2=''از دیر کهن‌سال فلان رفت و جوان رفت''}}
     
    {{ب|''مرهون باده کرده شفایی وجود خویش''|2=''ارزان ز پیر میکده رطل گران گرفت''}}
    '''هرگز دل ما شیوه تزویر ندانست
    {{پایان شعر}}{{شعر}}
    جز جام می ‌و زلف گره‌گیر ندانست'''<ref>ر.ک: همان، صفحه صدوبیست‌ویک – صدوبیست‌ودو</ref>.
    {{ب|''هرگز دل ما شیوه تزویر ندانست''|2=''جز جام می ‌و زلف گره‌گیر ندانست''<ref>ر.ک: همان، صفحه صدوبیست‌ویک – صدوبیست‌ودو</ref>}}
     
    {{پایان شعر}}
    وی در غزل، غیر از حافظ، به شعرای معروفی مانند سعدی و مولوی نیز نظر داشته و اکثر غزل‌های بابافغانی شیرازی را استقبال و نظیره‌گویی کرده است؛ شاید او هم مثل رکن‌الدین مسعود کاشانی، به دستور شاه عباس، به جواب‌گویی غزلیات بابافغانی مأمور بوده و یا پیش خود، تفننا این کار را انجام داده است<ref>ر.ک: همان، صدوبیست‌ودو</ref>.
    وی در غزل، غیر از [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]]، به شعرای معروفی مانند [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]] و [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولوی]] نیز نظر داشته و اکثر غزل‌های [[بابافغانی شیرازی]] را استقبال و نظیره‌گویی کرده است؛ شاید او هم مثل [[رکن‌الدین مسعود کاشانی]]، به دستور شاه عباس، به جواب‌گویی غزلیات بابافغانی مأمور بوده و یا پیش خود، تفننا این کار را انجام داده است<ref>ر.ک: همان، صدوبیست‌ودو</ref>.
     
    شفایی در قصاید، به طرز انوری و خاقانی بیشتر توجه داشته است؛ چنان‌که خود می‌گوید:
    '''بردم از پیش شفایی روش خاقانی
    که چو شروان نمک‌آلا کنم اصفاهان را'''
     
    '''طرز عشق است شفایی سخن تازه ما
    روش دلکش خاقانی ازو می‌بارد'''
    با وجود این، در مقام مفاخره، گاهی خود را با خاقانی برابر گرفته و زمانی برتر از او دانسته است:
    '''نیست خاقانی شفایی تا کند خاقانی‌ام
    ورنه می‌دانی که پای کم ز خاقانیم نیست'''<ref>ر.ک: همان، صفحه صدوبیست‌وچهار</ref>.
     
    آنچه اشعار شفایی را امتیاز خاص بخشیده، استعمال فراوان لغات و اصطلاحات طبی است که در میان قصاید و غزلیاتش، ده‌ها بیت از این نوع می‌توان یافت:
    '''شورابه امل نکند رفع تشنگی
    از ابلهی است اینکه به مبطون دهی سنا'''
     
    '''حکیم خطه اسلام کز ایارج اوست
    دماغ شرک منزه ز کلفت سودا'''
     
    '''در دیده‌شان که از سبل نقص عاجز است
    کحل شفا کنند که محتاج اغبرند'''<ref>ر.ک: همان، صدوبیست‌وپنج – صدوبیست‌وشش</ref>.


    [[ش‍ف‍ای‍ی‌ اص‍ف‍ه‍ان‍ی‌، ح‍س‍ن‌ ب‍ن‌ م‍ح‍م‍دح‍س‍ی‍ن‌|شفایی]] در قصاید، به طرز [[انوری، محمد بن محمد|انوری]] و [[خاقانی شروانی|خاقانی]] بیشتر توجه داشته است؛ چنان‌که خود می‌گوید:
    {{شعر}}
    {{ب|''بردم از پیش شفایی روش خاقانی''|2=''که چو شروان نمک‌آلا کنم اصفاهان را''}}
    {{پایان شعر}}
    {{شعر}}
    {{ب|''طرز عشق است شفایی سخن تازه ما''|2=''روش دلکش خاقانی ازو می‌بارد''}}
    {{پایان شعر}}
    با وجود این، در مقام مفاخره، گاهی خود را با [[خاقانی شروانی|خاقانی]] برابر گرفته و زمانی برتر از او دانسته است:
    {{شعر}}
    {{ب|''نیست خاقانی شفایی تا کند خاقانی‌ام''|2=''ورنه می‌دانی که پای کم ز خاقانیم <ref>ر.ک: همان، صفحه صدوبیست‌وچهار</ref>}}
    {{پایان شعر}}
    آنچه اشعار [[ش‍ف‍ای‍ی‌ اص‍ف‍ه‍ان‍ی‌، ح‍س‍ن‌ ب‍ن‌ م‍ح‍م‍دح‍س‍ی‍ن‌|شفایی]] را امتیاز خاص بخشیده، استعمال فراوان لغات و اصطلاحات طبی است که در میان قصاید و غزلیاتش، ده‌ها بیت از این نوع می‌توان یافت:
    {{شعر}}
    {{ب|''شورابه امل نکند رفع تشنگی''|2=''از ابلهی است اینکه به مبطون دهی سنا''}}
    {{پایان شعر}}
    {{شعر}}
    {{ب|''حکیم خطه اسلام کز ایارج اوست''|2=''دماغ شرک منزه ز کلفت سودا''}}
    {{پایان شعر}}
    {{شعر}}
    {{ب|''در دیده‌شان که از سبل نقص عاجز است''|2=''کحل شفا کنند که محتاج اغبرند''<ref>ر.ک: همان، صدوبیست‌وپنج – صدوبیست‌وشش</ref>}}
    {{پایان شعر}}
    ==پانویس ==
    ==پانویس ==
    <references />
    <references />
    خط ۷۴: خط ۷۳:


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:زبان‌شناسی، زبان و ادبیات]]
    [[رده:زبان و ادبیات شرقی (آسیایی)]]
    [[رده:زبان و ادبیات فارسی]]


    [[رده:مقالات بازبینی نشده2]]
    [[رده:مقالات بازبینی شده2 دی 1402]]
    [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ دی 1402 توسط عباس مکرمی]]
    [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ دی 1402 توسط عباس مکرمی]]
    [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ دی 1402 توسط محسن عزیزی]]
    [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ دی 1402 توسط محسن عزیزی]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۰۱

    دیوان شرف الدین حسن حکیم شفائی اصفهانی
    دیوان شرف‌الدین حسن حکیم شفایی اصفهانی
    پدیدآورانش‍ف‍ای‍ی‌ اص‍ف‍ه‍ان‍ی‌، ح‍س‍ن‌ ب‍ن‌ م‍ح‍م‍دح‍س‍ی‍ن‌ (نويسنده)

    ب‍ن‍ان‌، ل‍طف‍ع‍ل‍ی‌ (مصحح)

    ب‍ن‍ان‌، ل‍طف‍ع‍ل‍ی‌ (مقدمه‌نويس)
    عنوان‌های دیگردیوان حکیم شفائی اصفهانی
    ناشراداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان آذربایجان شرقی
    مکان نشرایران - تبریز
    سال نشر1362ش
    چاپ0
    موضوعشعر فا‌رسی‌ - قرن‌ ۱۱ق‌,شفا‌ئی‌ اصفها‌نی‌، حسن‌بن‌محمدحسین‌، ۹۶۶-۱۰۳۷ق‌
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    PIR۶۳۲۷/د۹ ۱۳۶۲
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    دیوان شرف‌الدین حسن حکیم شفایی اصفهانی، مجموعه اشعار شرف‌الدین حسن بن محمدحسین شفایی اصفهانی (966-1037ق) است که با تصحیح، مقدمه و تعلیقات لطفعلی بنان، منتشر شده است.

    حکیم شفایی مدعی نوآوری و ابداع سبک تازه‌ای است، اما با وجود این، به شعرای مشهور چون حافظ، ارادت و ایمان خاصی داشته و در اشعار، از او به قالب و محتوا، اقتفا کرده است:

    خسرو ملک معانی چو شفایی باشمگر پسند نظر حافظ شیراز افتم[۱]

    در بین اشعار حکیم شفایی، به ابیاتی برمی‌خوریم که بیان رندانه حافظ و قلندری و وارستگی او را به خاطر می‌آورد:

    از باده جوانی کن از آن پیش که گوینداز دیر کهن‌سال فلان رفت و جوان رفت
    مرهون باده کرده شفایی وجود خویشارزان ز پیر میکده رطل گران گرفت
    هرگز دل ما شیوه تزویر ندانستجز جام می ‌و زلف گره‌گیر ندانست[۲]

    وی در غزل، غیر از حافظ، به شعرای معروفی مانند سعدی و مولوی نیز نظر داشته و اکثر غزل‌های بابافغانی شیرازی را استقبال و نظیره‌گویی کرده است؛ شاید او هم مثل رکن‌الدین مسعود کاشانی، به دستور شاه عباس، به جواب‌گویی غزلیات بابافغانی مأمور بوده و یا پیش خود، تفننا این کار را انجام داده است[۳].

    شفایی در قصاید، به طرز انوری و خاقانی بیشتر توجه داشته است؛ چنان‌که خود می‌گوید:

    بردم از پیش شفایی روش خاقانیکه چو شروان نمک‌آلا کنم اصفاهان را
    طرز عشق است شفایی سخن تازه ماروش دلکش خاقانی ازو می‌بارد

    با وجود این، در مقام مفاخره، گاهی خود را با خاقانی برابر گرفته و زمانی برتر از او دانسته است:

    نیست خاقانی شفایی تا کند خاقانی‌امورنه می‌دانی که پای کم ز خاقانیم [۴]

    آنچه اشعار شفایی را امتیاز خاص بخشیده، استعمال فراوان لغات و اصطلاحات طبی است که در میان قصاید و غزلیاتش، ده‌ها بیت از این نوع می‌توان یافت:

    شورابه امل نکند رفع تشنگیاز ابلهی است اینکه به مبطون دهی سنا
    حکیم خطه اسلام کز ایارج اوستدماغ شرک منزه ز کلفت سودا
    در دیده‌شان که از سبل نقص عاجز استکحل شفا کنند که محتاج اغبرند[۵]

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه، صفحه صدوبیست‌ودو
    2. ر.ک: همان، صفحه صدوبیست‌ویک – صدوبیست‌ودو
    3. ر.ک: همان، صدوبیست‌ودو
    4. ر.ک: همان، صفحه صدوبیست‌وچهار
    5. ر.ک: همان، صدوبیست‌وپنج – صدوبیست‌وشش

    منابع مقاله

    مقدمه کتاب.

    وابسته‌ها