دیوان طرزی افشار: تفاوت میان نسخهها
A-esmaeili (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR69438J1.jpg | عنوان = دیوان طرزی افشار | عنوانهای دیگر = بر گذار نادر ادبی بابك با مقدمه جامعی راجع بشرح حال شاعر مبتكر و شامل تحقيقات كامله دائر بطرز و شيوه خاص اشعار آبدار شيرين و افكار ابكار عاليه و متين وی بقلم مدون...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''دیوان طرزی افشار'''، مجموعه اشعار طرزی افشار (متوفی بین 1061 تا 1090ق)، شاعر ایرانی سده یازدهم است که به سبب تصرفهای خلاف قاعدهاش در زبان فارسی، مشهور میباشد. | '''دیوان طرزی افشار'''، مجموعه اشعار [[طرزی افشار|طرزی افشار]] (متوفی بین 1061 تا 1090ق)، شاعر ایرانی سده یازدهم است که به سبب تصرفهای خلاف قاعدهاش در زبان فارسی، مشهور میباشد. | ||
دیوان حاضر، عمدتا شامل غزل بوده و چند رباعی، قطعه، قصیده و یک ترجیعبند و بحر طویل نیز دارد<ref>ر.ک: کیانی فلاورجانی، علی، ج31، ص41</ref>. | دیوان حاضر، عمدتا شامل غزل بوده و چند رباعی، قطعه، قصیده و یک ترجیعبند و بحر طویل نیز دارد<ref>ر.ک: کیانی فلاورجانی، علی، ج31، ص41</ref>. | ||
او را از «اصلاحکنندگان زبان» دانستهاند، اما تصرفات او در کلمات، در حد اصلاح زبان نیست. طرزی با حذف بخش دوم فعلهای مرکب و تصرفات جزیی دیگر، فعلهایی غریب ساخته که دریافتن معنی برخی از آنها، آسان است؛ مانند «بخشمند»، به معنای (خشم بگیرند) و «میفرارد»، به معنای (فرار میکند)، اما معنای برخی از آنها را بهدشواری و فقط با کمک بافت جمله میشود فهمید؛ مانند «میگلد»، به معنای (در گل فرو میرود) و «نچشمیده»، به معنای «به چشم خود ندیده است». او گاه از اسم خاص، فعل ساخته است؛ مانند «اصفهانیدن»، به معنای (به اصفهان سفر کردن) و «حافظیدهای»، به معنای (همچون حافظ شعر گفتهای) و با اضافه کردن حروف منفیساز «نون» و «میم» به ابتدای اسم و حذف بخش دوم فعل مرکب، فعل منفی ساخته است؛ مانند «مطمع»، به معنای «طمع مدار» و «نسرشکد»، به معنای «سرشک نریزد». در یکی از غزلهایش نیز «کاف» تحبیب را به انواع کلمه، از جمله اسم و صفت و قید، چسبانده است، مانند: | او را از «اصلاحکنندگان زبان» دانستهاند، اما تصرفات او در کلمات، در حد اصلاح زبان نیست. طرزی با حذف بخش دوم فعلهای مرکب و تصرفات جزیی دیگر، فعلهایی غریب ساخته که دریافتن معنی برخی از آنها، آسان است؛ مانند «بخشمند»، به معنای (خشم بگیرند) و «میفرارد»، به معنای (فرار میکند)، اما معنای برخی از آنها را بهدشواری و فقط با کمک بافت جمله میشود فهمید؛ مانند «میگلد»، به معنای (در گل فرو میرود) و «نچشمیده»، به معنای «به چشم خود ندیده است». او گاه از اسم خاص، فعل ساخته است؛ مانند «اصفهانیدن»، به معنای (به اصفهان سفر کردن) و «حافظیدهای»، به معنای (همچون [[حافظ، شمسالدین محمد|حافظ]] شعر گفتهای) و با اضافه کردن حروف منفیساز «نون» و «میم» به ابتدای اسم و حذف بخش دوم فعل مرکب، فعل منفی ساخته است؛ مانند «مطمع»، به معنای «طمع مدار» و «نسرشکد»، به معنای «سرشک نریزد». در یکی از غزلهایش نیز «کاف» تحبیب را به انواع کلمه، از جمله اسم و صفت و قید، چسبانده است، مانند: | ||
'''از حسنک تو ذرهاکی کم نمیشود | '''از حسنک تو ذرهاکی کم نمیشود | ||
گر بنگری به سویک ما گاهگاهکی'''. | گر بنگری به سویک ما گاهگاهکی'''. | ||
این شیوه تصرف در لفظ، مصداق بارز آشناییزدایی در حوزه لفظ و از فنون بلاغی است<ref>ر.ک: همان</ref>. | این شیوه تصرف در لفظ، مصداق بارز آشناییزدایی در حوزه لفظ و از فنون بلاغی است<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
طرزی شیوه بیان شعرش را نه تقلیدی، بلکه از آن خود دانسته و در جاهایی به این شیوه، اشاره و گاه به آن مفاخره کرده است. او شیوه خود را عجیب و گویا، با توجه به نقدهای اجتماعیاش، رندانه دانسته است و درعینحال، بر آن است، که سنت و قواعد شعری را نیز رعایت کرده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | [[طرزی افشار|طرزی]] شیوه بیان شعرش را نه تقلیدی، بلکه از آن خود دانسته و در جاهایی به این شیوه، اشاره و گاه به آن مفاخره کرده است. او شیوه خود را عجیب و گویا، با توجه به نقدهای اجتماعیاش، رندانه دانسته است و درعینحال، بر آن است، که سنت و قواعد شعری را نیز رعایت کرده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
در اشعار | در اشعار [[طرزی افشار|طرزی]]، کلمات و ترکیبات و ابیات ترکی، بهکار رفته و این مسئله، گاه دریافتن معنای برخی از ابیاتش را دشوار کرده است. او همچنین یک غزل ملمع فارسی - ترکی، سه رباعی و چند شعر کامل به ترکی، سروده است<ref>ر.ک: همان، ص42</ref>. | ||
==پانویس == | ==پانویس == |
نسخهٔ ۱۸ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۴۷
دیوان طرزی افشار | |
---|---|
پدیدآوران | طرزی افشار (نويسنده) تمدن، محمد (مصحح) |
عنوانهای دیگر | بر گذار نادر ادبی بابك با مقدمه جامعی راجع بشرح حال شاعر مبتكر و شامل تحقيقات كامله دائر بطرز و شيوه خاص اشعار آبدار شيرين و افكار ابكار عاليه و متين وی بقلم مدون كتاب ** دیوان |
ناشر | دروب |
مکان نشر | ایران - تهران |
سال نشر | 1338ش |
چاپ | 2 |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /د9 6415 PIR |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
دیوان طرزی افشار، مجموعه اشعار طرزی افشار (متوفی بین 1061 تا 1090ق)، شاعر ایرانی سده یازدهم است که به سبب تصرفهای خلاف قاعدهاش در زبان فارسی، مشهور میباشد.
دیوان حاضر، عمدتا شامل غزل بوده و چند رباعی، قطعه، قصیده و یک ترجیعبند و بحر طویل نیز دارد[۱].
او را از «اصلاحکنندگان زبان» دانستهاند، اما تصرفات او در کلمات، در حد اصلاح زبان نیست. طرزی با حذف بخش دوم فعلهای مرکب و تصرفات جزیی دیگر، فعلهایی غریب ساخته که دریافتن معنی برخی از آنها، آسان است؛ مانند «بخشمند»، به معنای (خشم بگیرند) و «میفرارد»، به معنای (فرار میکند)، اما معنای برخی از آنها را بهدشواری و فقط با کمک بافت جمله میشود فهمید؛ مانند «میگلد»، به معنای (در گل فرو میرود) و «نچشمیده»، به معنای «به چشم خود ندیده است». او گاه از اسم خاص، فعل ساخته است؛ مانند «اصفهانیدن»، به معنای (به اصفهان سفر کردن) و «حافظیدهای»، به معنای (همچون حافظ شعر گفتهای) و با اضافه کردن حروف منفیساز «نون» و «میم» به ابتدای اسم و حذف بخش دوم فعل مرکب، فعل منفی ساخته است؛ مانند «مطمع»، به معنای «طمع مدار» و «نسرشکد»، به معنای «سرشک نریزد». در یکی از غزلهایش نیز «کاف» تحبیب را به انواع کلمه، از جمله اسم و صفت و قید، چسبانده است، مانند: از حسنک تو ذرهاکی کم نمیشود گر بنگری به سویک ما گاهگاهکی.
این شیوه تصرف در لفظ، مصداق بارز آشناییزدایی در حوزه لفظ و از فنون بلاغی است[۲].
طرزی شیوه بیان شعرش را نه تقلیدی، بلکه از آن خود دانسته و در جاهایی به این شیوه، اشاره و گاه به آن مفاخره کرده است. او شیوه خود را عجیب و گویا، با توجه به نقدهای اجتماعیاش، رندانه دانسته است و درعینحال، بر آن است، که سنت و قواعد شعری را نیز رعایت کرده است[۳].
در اشعار طرزی، کلمات و ترکیبات و ابیات ترکی، بهکار رفته و این مسئله، گاه دریافتن معنای برخی از ابیاتش را دشوار کرده است. او همچنین یک غزل ملمع فارسی - ترکی، سه رباعی و چند شعر کامل به ترکی، سروده است[۴].
پانویس
منابع مقاله
کیانی فلاورجانی، علی، «دانشنامه جهان اسلام»، زیر نظر غلامعلی حداد عادل، تهران، بنیاد دائرةالمعارف اسلامی، چاپ اول، 1401.