دیوان اشعار شهاب‌الدین عمعق بخارایی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR104653J1.jpg | عنوان = دیوان اشعار شهاب الدین عمعق بخارایی (همراه با تحقیق در احوال و آثار و توضیح اشعار او) | عنوان‌های دیگر = دیوان ** دیوان اشعار شهاب الدین عمعق بخارایی | پدیدآورندگان | پدیدآوران = ع‍م‍ع‍ق‌، ش‍ه‍اب‌...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}
}}
'''دیوان اشعار شهاب‌الدین عمعق بخارایی'''، حاوی سروده‌های ابوالنّجیب شهاب‌الدین عَمعَق بُخارایی (440-542یا543ق) امیرالشعرای آل افراسیاب است. این دیوان قصیده‌ها، رباعیات، اشعار پراکنده و اشعار منسوب به عمعق را در بر دارد. علی‌رضا شعبانلو تحقیق در احوال و آثار شاعر و توضیح اشعار او را انجام ‌داده ‌است.
'''دیوان اشعار شهاب‌الدین عمعق بخارایی'''، حاوی سروده‌های [[ع‍م‍ع‍ق‌، ش‍ه‍اب‌ال‍دی‍ن‌|ابوالنّجیب شهاب‌الدین عَمعَق بُخارایی]] (440-542یا543ق) امیرالشعرای آل افراسیاب است. این دیوان قصیده‌ها، رباعیات، اشعار پراکنده و اشعار منسوب به عمعق را در بر دارد. [[شعبانلو، علیرضا|علی‌رضا شعبانلو]] تحقیق در احوال و آثار شاعر و توضیح اشعار او را انجام ‌داده ‌است.


شعبانلو درآمدی بر کتاب دارد و در آن، عصر و محیط زندگی عمعق (بخارا و سمرقند) را به‌همراه آثار و احوال او به تصویر می‌کشد<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص45-83</ref>‏. او سپس شعر شاعر را در مدیحه‌گویی‌ها، هجوپَراکنی‌ها و مرثیه‌سرایی‌های وی دنبال می‌کند و می‌گوید: عمعق ستایشگر سلسله خانیان (آل افراسیاب) است و در این کار، بیش از حد بزرگ‌نمایی می‌کند تا جایی که به باورهای دینی طعنه می‌زند و یا اسطوره‌های ملی را در برابر آنان کوچک می‌شمارد:
[[شعبانلو، علیرضا|شعبانلو]] درآمدی بر کتاب دارد و در آن، عصر و محیط زندگی [[ع‍م‍ع‍ق‌، ش‍ه‍اب‌ال‍دی‍ن‌|عمعق]] (بخارا و سمرقند) را به‌همراه آثار و احوال او به تصویر می‌کشد<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص45-83</ref>‏. او سپس شعر شاعر را در مدیحه‌گویی‌ها، هجوپَراکنی‌ها و مرثیه‌سرایی‌های وی دنبال می‌کند و می‌گوید: [[ع‍م‍ع‍ق‌، ش‍ه‍اب‌ال‍دی‍ن‌|عمعق]] ستایشگر سلسله خانیان (آل افراسیاب) است و در این کار، بیش از حد بزرگ‌نمایی می‌کند تا جایی که به باورهای دینی طعنه می‌زند و یا اسطوره‌های ملی را در برابر آنان کوچک می‌شمارد:
'''از موجِ خون کنی تو پرِ جبرئیل، سُرخ
'''از موجِ خون کنی تو پرِ جبرئیل، سُرخ
وز جانِ بدسگال، رخ آفتاب، تار'''
وز جانِ بدسگال، رخ آفتاب، تار


'''زِ بیم حمله تو هر زمان بجوشد خون
'''زِ بیم حمله تو هر زمان بجوشد خون
خط ۴۴: خط ۴۴:
بی‌آب ماند نرگس آن تازه‌بوستان'''<ref>ر.ک: همان، ص114 و 123</ref>‏.
بی‌آب ماند نرگس آن تازه‌بوستان'''<ref>ر.ک: همان، ص114 و 123</ref>‏.


شعبانلو، ویژگی‌های سبکی اشعار عمعق را در سه سطح «زبانی، ادبی و اندیشگی» وامی‌نماید؛ او سطح زبانی را در سه سطح «آوایی، لغوی و نحوی» پی ‌می‌گیرد؛ سطح آوایی با بررسی موسیقی بیرونی (در وزن، قافیه و ردیف)، موسیقی درونی (در موازنه، تکرار، انواع جناس و هم‌آوایی) و فرایندهای آوایی بررسی می‌شود<ref>ر.ک: همان، ص144-123</ref>‏. سطح لغوی در«عوامل برون‌زبانی و درون‌زبانی درباره گزینش واژگان شعر و بسامد واژگان شعری عمعق» و سطح نحوی در «ساختار جمله» دنبال می‌شود. محقق، «سطح ادبی» را با ارزیابی قالب‌های شعری او و «سطح اندیشگی» را با انعکاس اوضاع اجتماعی زمانه شاعر و آنچه از شادخواری‌ها و اَمردبازی‌ها که درباریان و شاعران به آن‌ها مبتلا بوده‌اند، بررسی می‎کند<ref>ر.ک: همان، ص210-123</ref>‏.
[[شعبانلو، علیرضا|شعبانلو]]، ویژگی‌های سبکی اشعار عمعق را در سه سطح «زبانی، ادبی و اندیشگی» وامی‌نماید؛ او سطح زبانی را در سه سطح «آوایی، لغوی و نحوی» پی ‌می‌گیرد؛ سطح آوایی با بررسی موسیقی بیرونی (در وزن، قافیه و ردیف)، موسیقی درونی (در موازنه، تکرار، انواع جناس و هم‌آوایی) و فرایندهای آوایی بررسی می‌شود<ref>ر.ک: همان، ص144-123</ref>‏. سطح لغوی در«عوامل برون‌زبانی و درون‌زبانی درباره گزینش واژگان شعر و بسامد واژگان شعری عمعق» و سطح نحوی در «ساختار جمله» دنبال می‌شود. محقق، «سطح ادبی» را با ارزیابی قالب‌های شعری او و «سطح اندیشگی» را با انعکاس اوضاع اجتماعی زمانه شاعر و آنچه از شادخواری‌ها و اَمردبازی‌ها که درباریان و شاعران به آن‌ها مبتلا بوده‌اند، بررسی می‎کند<ref>ر.ک: همان، ص210-123</ref>‏.


شعبانلو به اثرپذیری عمعق از شاعران پیشین اشاراتی دارد؛ عمعق وارث سنت‌ها و میراث دوره سامانی و اوایل عهد غزنوی است. ازاین‌رو، در جوانی، قصیده‌های عنصری و بیش از او، از قصاید فرخی تقلید می‌کرده است؛ نمونه تقلید از عنصری قصیده‌ای با این مطلع است:
[[شعبانلو، علیرضا|شعبانلو]] به اثرپذیری عمعق از شاعران پیشین اشاراتی دارد؛ عمعق وارث سنت‌ها و میراث دوره سامانی و اوایل عهد غزنوی است. ازاین‌رو، در جوانی، قصیده‌های عنصری و بیش از او، از قصاید فرخی تقلید می‌کرده است؛ نمونه تقلید از عنصری قصیده‌ای با این مطلع است:
'''ای نگار از بس‌که اندر دلبری دستان کنی
'''ای نگار از بس‌که اندر دلبری دستان کنی
هر زمان ما را به عشق خویش سرگردان کنی'''.
هر زمان ما را به عشق خویش سرگردان کنی'''.
خط ۵۶: خط ۵۶:
گویی که جام‌های عقیق است پُر‌عِقار'''.
گویی که جام‌های عقیق است پُر‌عِقار'''.


عمعق دوست دارد که قصایدش را با قید زمان آغاز کند؛
[[ع‍م‍ع‍ق‌، ش‍ه‍اب‌ال‍دی‍ن‌|عمعق]] دوست دارد که قصایدش را با قید زمان آغاز کند؛
'''نماز شام چو پنهان شد آتش اندر آب
'''نماز شام چو پنهان شد آتش اندر آب
سپهر چهره بپوشید زیر پرّ غُراب'''؛
سپهر چهره بپوشید زیر پرّ غُراب'''؛


عمعق مانند فرخی، انگیزه سرودن برخی از قصاید مدحی را سفارش و یادآوری یکی از دوستان یا معشوق بیان می‌کند.
[[ع‍م‍ع‍ق‌، ش‍ه‍اب‌ال‍دی‍ن‌|عمعق]] مانند فرخی، انگیزه سرودن برخی از قصاید مدحی را سفارش و یادآوری یکی از دوستان یا معشوق بیان می‌کند.


عمعق (مانند فرخی) توجه خاصی به توصیف شب و مظاهر آن دارد. او در قصیده‌های اول، دوم و سیزدهم، آسمان شب و چگونگی غروب خورشید و پیدایش ستارگان و ماه را تصویر می‌کند که در این میان، تصویرسازی دقیق و هنرمندانه او از هلال ماه شوّال در قصاید اول و دوم بسیار باشکوه است:
عمعق (مانند فرخی) توجه خاصی به توصیف شب و مظاهر آن دارد. او در قصیده‌های اول، دوم و سیزدهم، آسمان شب و چگونگی غروب خورشید و پیدایش ستارگان و ماه را تصویر می‌کند که در این میان، تصویرسازی دقیق و هنرمندانه او از هلال ماه شوّال در قصاید اول و دوم بسیار باشکوه است:
خط ۷۲: خط ۷۲:
مرا ز دیدن او دیده پُرمه و مهتاب'''.
مرا ز دیدن او دیده پُرمه و مهتاب'''.


در شعر عمعق، زمینه‌های روایی در همه جا دیده می‌شود؛ او روایت و تصویر را به‌هم می‌آمیزد و به شعرش تحرک و پویایی می‌بخشد. نمونه این کار در قصیده‌های هفتم، سیزدهم و شانزدهم آمده است. همچنین او مانند فرخی توصیف‌های موردی در میان قصایدش دارد؛ توصیف اژدها، حصار، سنگلاخ و خر نمونه‌های این توصیفات است.
در شعر [[ع‍م‍ع‍ق‌، ش‍ه‍اب‌ال‍دی‍ن‌|عمعق]]، زمینه‌های روایی در همه جا دیده می‌شود؛ او روایت و تصویر را به‌هم می‌آمیزد و به شعرش تحرک و پویایی می‌بخشد. نمونه این کار در قصیده‌های هفتم، سیزدهم و شانزدهم آمده است. همچنین او مانند فرخی توصیف‌های موردی در میان قصایدش دارد؛ توصیف اژدها، حصار، سنگلاخ و خر نمونه‌های این توصیفات است.
عمعق قصیده بسیار معروفی به نام «مور و موی» دارد که او را با آن می‎شناسند:
 
'''اگر موری سخن گوید وگر مویی روان دارد
[[ع‍م‍ع‍ق‌، ش‍ه‍اب‌ال‍دی‍ن‌|عمعق]] قصیده بسیار معروفی به نام «مور و موی» دارد که او را با آن می‎شناسند:
من آن مور سخن‌گویم من آن مویم که جان دارد'''
'''اگر موری سخن گوید وگر مویی روان دارد'''
'''تنم چون سایه موی است و دل چون دیده موران
من آن مور سخن‌گویم من آن مویم که جان دارد
ز هِجر غالیه‌مویی که چون موران میان دارد'''.
'''تنم چون سایه موی است و دل چون دیده موران'''
ز هِجر غالیه‌مویی که چون موران میان دارد'''.'''


برخی گمان دارند که او این قصیده را از شهید بلخی تقلید کرده است<ref>ر.ک: همان، ص217-211</ref>‏.
برخی گمان دارند که او این قصیده را از شهید بلخی تقلید کرده است<ref>ر.ک: همان، ص217-211</ref>‏.


شعبانلو دیوان عمعق را از میان سی‌وهشت جُنگ و مجموعه شعر، دو دیوان چاپ‌شده از او، فرهنگ‌نامه‌ها و لغت‌نامه‌ها، تذکره‌ها و دیوان اشعار شاعران دیگر فراهم ‌آورده ‌است<ref>ر.ک: همان، ص41-15</ref>. او اشعار منسوب به عمعق را نیز گردآوری‌کرده ‌است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص472-463</ref>‏. فهرست آیه‌ها، راهنمای تعلیقه‌ها و فهرست منابع، پایان‌بخش دیوان است<ref>ر.ک: همان، ص488-473</ref>‏.
[[شعبانلو، علیرضا|شعبانلو]] دیوان عمعق را از میان سی‌وهشت جُنگ و مجموعه شعر، دو دیوان چاپ‌شده از او، فرهنگ‌نامه‌ها و لغت‌نامه‌ها، تذکره‌ها و دیوان اشعار شاعران دیگر فراهم ‌آورده ‌است<ref>ر.ک: همان، ص41-15</ref>. او اشعار منسوب به عمعق را نیز گردآوری‌کرده ‌است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص472-463</ref>‏. فهرست آیه‌ها، راهنمای تعلیقه‌ها و فهرست منابع، پایان‌بخش دیوان است<ref>ر.ک: همان، ص488-473</ref>‏.
==پانویس ==
==پانویس ==