دیوان شرفالشعراء بدرالدین قوامی رازی: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[قوامی رازی، بدرالدین]] (نويسنده) | [[قوامی رازی، بدرالدین]] (نويسنده) | ||
[[ | [[محدث، سید جلالالدین]] (مصحح) | ||
|زبان | |زبان | ||
| زبان = فارسی | | زبان = فارسی | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
با نگاهی به دیوان اشعار [[قوامی رازی، بدرالدین|قوامی رازی]]، دو دسته شعر در آن میتوان یافت که این امر، بیانگر دو مرحله یا دو دوره از زندگی این شاعر بهلحاظ فکری و عقیدتی است. دستهای از اشعار شاعر، مربوط به دوره جوانی است که شامل غزلیات و مدایح امرا و وصف طبیعت و معشوق زمینی است. آنچه که در این مدایح بیشتر به چشم میخورد، تلاش شاعر برای دریافت صله و انعام است، اما دوره دوم شاعری او، با نوعی تحول روحی و فکری همراه بوده است. آنچه قوامی را بهعنوان شاعری شیعی اثناعشری و اهل حکمت در بین شاعران دیگر ممتاز کرده و موجب شده که لقب بدرالدین و اشرفالشعراء [یا شرفالشعراء؟؟] را اخذ نماید، جهانبینی توحیدی و خصوصیات بارز فکری وی در این دوره است. بهلحاظ تاریخی نمیتوان برای این تحول روحی، نقطه آغازین تعیین کرد و گفت که چگونه و در چه زمانی و بر چه مبنایی صورت گرفته است، اما با توجه به این تحول روحی است که شاعر خطاب به خود و همنوعان خود میگوید: | با نگاهی به دیوان اشعار [[قوامی رازی، بدرالدین|قوامی رازی]]، دو دسته شعر در آن میتوان یافت که این امر، بیانگر دو مرحله یا دو دوره از زندگی این شاعر بهلحاظ فکری و عقیدتی است. دستهای از اشعار شاعر، مربوط به دوره جوانی است که شامل غزلیات و مدایح امرا و وصف طبیعت و معشوق زمینی است. آنچه که در این مدایح بیشتر به چشم میخورد، تلاش شاعر برای دریافت صله و انعام است، اما دوره دوم شاعری او، با نوعی تحول روحی و فکری همراه بوده است. آنچه قوامی را بهعنوان شاعری شیعی اثناعشری و اهل حکمت در بین شاعران دیگر ممتاز کرده و موجب شده که لقب بدرالدین و اشرفالشعراء [یا شرفالشعراء؟؟] را اخذ نماید، جهانبینی توحیدی و خصوصیات بارز فکری وی در این دوره است. بهلحاظ تاریخی نمیتوان برای این تحول روحی، نقطه آغازین تعیین کرد و گفت که چگونه و در چه زمانی و بر چه مبنایی صورت گرفته است، اما با توجه به این تحول روحی است که شاعر خطاب به خود و همنوعان خود میگوید: | ||
{{شعر}} | |||
مستای خلق را که نباشد در آن ثبات | {{ب|''خالقستای باش قوامی به جان و دل''|2=''مستای خلق را که نباشد در آن ثبات''}} | ||
{{ب|''آن را کن آفرین که جهان را بیافرید''|2=''بگذار بعد از این هوس و هزل و ترهات''<ref>ر.ک: بشیری، محمود، ص192-193</ref>}} | |||
بگذار بعد از این هوس و هزل و ترهات | {{پایان شعر}} | ||
بههرروی، شعرهای این دوره او با دوره قبل، بهکلی متفاوت است. در این دوره، او از حریم اهلبیت(ع) با شعرش دفاع میکند و شعر وی متأثر از آیات قرآنی و احادیث معصوم(ع) است. علاوه بر این، موضوعاتی چون پند و اندرز، مذمت دنیا و توحید و مسائل کلامی و فرقهای، از ویژگیهای شعر او در این دوره است<ref>ر.ک: همان، ص193</ref>. | بههرروی، شعرهای این دوره او با دوره قبل، بهکلی متفاوت است. در این دوره، او از حریم اهلبیت(ع) با شعرش دفاع میکند و شعر وی متأثر از آیات قرآنی و احادیث معصوم(ع) است. علاوه بر این، موضوعاتی چون پند و اندرز، مذمت دنیا و توحید و مسائل کلامی و فرقهای، از ویژگیهای شعر او در این دوره است<ref>ر.ک: همان، ص193</ref>. | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:زبانشناسی، علم زبان]] | |||
[[رده:زبان و ادبیات شرقی (آسیایی)]] | |||
[[رده:زبان و ادبیات فارسی]] | |||
[[رده:مقالات بازبینی شده2 دی 1402]] | |||
[[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ آذر 1402 توسط عباس مکرمی]] | [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ آذر 1402 توسط عباس مکرمی]] | ||
[[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ آذر 1402 توسط محسن عزیزی]] | [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ آذر 1402 توسط محسن عزیزی]] |
نسخهٔ ۲۲ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۱:۵۵
دیوان شرف الشعراء بدر الدین قوامی رازی از گویندگان نیمه اول قرن ششم | |
---|---|
پدیدآوران | قوامی رازی، بدرالدین (نويسنده) محدث، سید جلالالدین (مصحح) |
ناشر | سلیمان بن عبدالعزیز العیونی |
مکان نشر | [بی جا] - [بی جا] |
سال نشر | 1334ش - 1374ق |
چاپ | 1 |
موضوع | شعر فارسی - قرن 6ق. |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
دیوان شرفالشعراء بدرالدین قوامی رازی، مجموعه اشعار بدرالدین قوامی رازی، از گویندگان نیمه اول قرن ششم هجری است که با تصحیح و اهتمام میرجلالالدین حسینی ارموی، منتشر شده است.
با نگاهی به دیوان اشعار قوامی رازی، دو دسته شعر در آن میتوان یافت که این امر، بیانگر دو مرحله یا دو دوره از زندگی این شاعر بهلحاظ فکری و عقیدتی است. دستهای از اشعار شاعر، مربوط به دوره جوانی است که شامل غزلیات و مدایح امرا و وصف طبیعت و معشوق زمینی است. آنچه که در این مدایح بیشتر به چشم میخورد، تلاش شاعر برای دریافت صله و انعام است، اما دوره دوم شاعری او، با نوعی تحول روحی و فکری همراه بوده است. آنچه قوامی را بهعنوان شاعری شیعی اثناعشری و اهل حکمت در بین شاعران دیگر ممتاز کرده و موجب شده که لقب بدرالدین و اشرفالشعراء [یا شرفالشعراء؟؟] را اخذ نماید، جهانبینی توحیدی و خصوصیات بارز فکری وی در این دوره است. بهلحاظ تاریخی نمیتوان برای این تحول روحی، نقطه آغازین تعیین کرد و گفت که چگونه و در چه زمانی و بر چه مبنایی صورت گرفته است، اما با توجه به این تحول روحی است که شاعر خطاب به خود و همنوعان خود میگوید:
خالقستای باش قوامی به جان و دل | مستای خلق را که نباشد در آن ثبات | |
آن را کن آفرین که جهان را بیافرید | بگذار بعد از این هوس و هزل و ترهات[۱] |
بههرروی، شعرهای این دوره او با دوره قبل، بهکلی متفاوت است. در این دوره، او از حریم اهلبیت(ع) با شعرش دفاع میکند و شعر وی متأثر از آیات قرآنی و احادیث معصوم(ع) است. علاوه بر این، موضوعاتی چون پند و اندرز، مذمت دنیا و توحید و مسائل کلامی و فرقهای، از ویژگیهای شعر او در این دوره است[۲].
موضوعات عمده شعر قوامی در دوره شاعری را میتوان در امور زیر، بررسی نمود: اهمیت توحید، مذمت دنیا و توجه به آخرت، مذمت ربا و زنا، نکوهش عشق زمینی و مخالفت با هوا و هوس، مذمت ریا و فسق، خداشناسی، دفاع از اهلبیت(ع) و امام علی(ع) و...[۳].
پانویس
منابع مقاله
بشیری، محمود، «بررسی و تحلیل اشعار قوامی رازی شاعر شیعی قرن ششم هجری قمری»، به آدرس: https://ebookshia.com/books/download/?hash=eyJpZCI6IjY4MDYiLCJ0eXBlIjoicGRmIn0=